استاد حدائق روز جمعه 8 بهمن 1400 در مهدویه بزرگ شیراز به مبحث آیات مهدویت در قرآن پرداختند.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
در این سه تا گزینه مطالبی عرض شد که از نشانههای بندگان مؤمن خدا «ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آَيَاتُهُ»[1] در برابر نام یا یاد خدا قلبهای اینها آرام میگیرد و تسلیم میشود و قلبها در برابر اوامر الهی کرنش میکند «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آَيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ »[2] آیات قرآن هم وقتی بر اینها تلاوت میشود «زَادَتْهُمْ إِيمَانًا»[3] اینها کدهای مؤمنان است، یک وقتی آیهی قرآن میخوانند از جاههایی که دعا مستجاب است هنگام تلاوت قرآن است «وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ»[4] آیاته نشانهی مؤمن این است وقتی آیه برایش میخوانی «زَادَتْهُمْ إِيمَانًا»[5] ایمانش افزایش پیدا میکند.
نعوذبالله کسی برایش قرآن بخوانند و مسخره کند، قرآن میخوانند سرگرم سخن گفتن است توجهی به کلام خدا ندارد این یک مقداری در ایمانش باید اندیشه کند «وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آَيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»[6] از نشانههای مؤمنین این است که پیوستهی امور زندگی به خداوند توکل دارند این مطالب را اشاراتی گذشت اما نشانهی چهارم از نگاه قرآن در آیهی 3 از سورهی مبارکهی انفال: «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»[7] مؤمنین کسانی هستند که اقامهی نماز میکنند آقایان یکی از کدهای مؤمن اهمیت به نماز است، یک جاههایی اگر از جلسه از نماز برایت مهم بود ضریب ایمانت پایین است، یک جاههایی اگر سرگرم شدن به مشتری و کار و کاسبی و مهمانداری شدید و از اقامهی نماز غافل شدید ایمانت ضعیف شده است، صریح قرآن این است. «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»[8] مؤمن کدش این است نماز را برپا میدارد و مؤمنین کسانی هستند از آنچه که خدا به آنها عنایت نموده است و مرحمت کرده است و تفضل کرده است انفاق میکند، دادههای الهی را فقط برای خودشان انبار نمیکنند، اینها را لطف خدا میدانند و اینها را امانت میدانند و در راه خدا از این مواهب الهی انفاق و بخشش میکند. این هم دو ویژگی دیگر از مؤمنین من عرض امروزم را روی واژهی نماز میخواهم چند جلسه به شرط حیات صحبت کنیم، نمازی که متأسفانه و معالأسف مغفول مانده است، نمازی که در حاشیه رفته است و قرآن به صراحت میفرماید نشانهی مؤمنین نماز است، من ذیل این ایهی شریفه، آیهی دیگری از کلام وحی محضر عزیزان تقدیم کنم، آیهی 132 سورهی مبارکهی طه امر و خطاب به رسول الله است پیغمبر در این آیه مخاطب است و مأمور از طرف پروردگار است «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا»[9] خطاب به شخص رسول الله است. مردم این پیغمبر را خدا میفرماید الگو است ما گاهی اوقات خانوادهها را رها کردیم، خانه را فراموش کردیم و فعالیتهای اجتماعی ما را سرگرم کرده است از فعالیتهای درون خانه!
علی علیهالسلام میفرماید: کسی که میخواهد خودش را الگو قرار بدهد اول به خودش «نصب نفسه للناس إماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره»[10] اول به تربیت خودش بپردازد بعد به تربیت دیگران بعد حضرت میفرماید: «و معلم نفسه و مؤدّبها أحق بالإجلال من معلم الناس و مؤدّبهم»[11] آن کسی که به خودش پرداخته است به خانوادهی خودش مشغول شده است شایستهی تقدیر بیشتری است تا کسی که به جامعه مشغول شده است و خانواده را رها کرده است ما گاهی اوقات به اسم خدمت به نظام خانواده را باختیم به اسم خدمت به مردم خودمان را فراموش کردیم، قرآن میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا »[12] اول خودت و خانوادهات را از آتش رهایی بده، من خودم را از آتش حفظ کنم و تلاش کنم دیگران را هم از آتش دور کنم، از خودمان غافل نشویم و به دیگران بپردازیم این چیزی نیست که اسلام بخواهد، آیهی 132 سوره مبارکهی طه خدا به پیغمبر میفرماید: «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا »[13] رسول الله خانوادهات را امر به نماز بکن یادآوری کن و پافشاری داشته باش در این مسأله در کانون خانواده، ما از شما رزق نمیخواهیم فارسی خودمان خلقمان نکردند که پول جمع کنیم، فلسفهی خلقت تکاثر اموال نیست، اعمالتان را باید جمع کنید این پولها را که باید بگذارید و بروید شما را که برای کسب ثروت نیافریدند شما برای تحصیل معرفت آفریدند «لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى»[14] رزق شما با من است و من ضامن رزق شما هستم عاقبت و پایان کار از آن انسانهای باتقوا است در تفسیر دارد این آیه وقتی نازل شد پیامبر مدتها وقتی که به سمت مسجد میرفتند از جلوی خانهی امیرالمؤمنین که رد میشدند، محراب تهجد در مدینه و به نظر مرحوم آیت الله والد ما و به تصدیق آیت الله العظمی استادشان آقای شیخ بهاء الدین محلاتی قبر صدیقهی زهرا هم آنجاست، ابوی دلایلی میآوردند از کیفیت خاکسپاری و سخن امیرالمؤمنین و شاهد گرفتن پیغمبر که میگفتند یک وقتی خدمت آیت الله العظمی محلاتی گفتهاند و ایشان گفتند نظر منم همین است در موازی محراب تهجد در جوار بیت پیامبر هم زمانی که آیهی تطهیر نازل گردید تا شش ماه پیغمبر وقتی به مسجد میرفتند مقابل همین محراب تهجد بیت امیرالمؤمنین میایستادند و بلند صدا میزدند «السلام علیکم أهل البیت إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت» آیه را میخواندند ک مردم بفهمند اهلالبیت کسانی هستند که در این خانه هستند جای دیگر دنبال اهل بیت نروید، اهل بیت ساکنین این بیت هستند و از موارد دیگری در تفسیر داریم این آیهی 132 سورهی مبارکهی طه که اهل بیت چه کسانی هستند، اهل کیست؟ پیامبر به اعتبار همین خدا امر فرمود: وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا»[15] اهلت را به نماز امر کن، رسول الله چندین ماه هر وقتی مسجد میخواستند بروند در اوقات مختلف مقابل بیت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا قرار میگرفتند حضرت بلند صدا میزدند الصلاة، الصلاة، با اعتبار«وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا»[16] خطاب به بیت امیرالمؤمنین و ساکنین در بیت و بعد مجدداً رسول الله آیهی قبلی را میخواندند من چند تا مطلب ذیل این آیهی شریفه محضر عزیزان عرض کنم ضمن اینکه روایتی را از مرحوم کلینی در جلد پنجم کافی از آقا امیرالمؤمنین نقل میکند این را هم تقدیم کنم. آقا امیرالمؤمنین میفرماید: «کان رسول الله مقبحا لنفسه بعد بشری له بالجنة» پیغمبر بعد از اینکه خدا بشارت بهشتی شدن قطعی او را داد باز پیغمبر خودش را به تعب میانداخت به سختی میانداخت در بندگی خدا، چرا؟ به اعتبار همین آیه فقال عزوجل : «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى »[17] این آیه که نازل شد با اینکه خداوند تضمین نموده است بهشتی شدن پیغمبر را، پیغمبر در امر نماز جدیت عجیبی داشت، نفس خود را به سختی میانداخت.
من یک مثالی عرض کنم یک وقت یک آدم سخی و صاحبکار کارگری را میگیرد و قرارداد میبندد یک این مقدار کار فلان مقدار مزد شماست، نیمهی روز آن آقای صاحب کار میآید اخلاق به خرج میدهد و محبت میکند و کریمانه میگوید نیمهی دیگر روز را لازم نیست کار کنی من مزد تو را تا پایان روز آخر روز به تو میدهم، این کارگر اگر یک کارگر عادی باشد و رعایت مسائل معرفتی نکند میگوید خدا خیرت بدهد مینشیند و بیکار تا وقتی که ساعت موعود برسد و مزد را بگیرد و برود اما اگر این کارگر، بامعرفت باشدو حقشناس باشد میگوید چطور شما نصف روز را از من کار نخواستی احسان کردی و جواب این احسان بیکاری نیست من باید صادقانهتر کار کنم، خالصانهترکار کنم، عاشقانهتر برای تو کار کنم تویی که صاحب کار مهربانی مزد میدهی در قبال کار انجام نشده من وظیفهام این است که کارم را بهتر انجام بدهم این اقتضاء انسان است، در پیشگاه خدا پیغمبر میفرماید: بهشتی هستی اما امیرالمؤمنین میفرماید: رسول الله در بندگی خدا خودش را تعب میانداخت. ایشان فرمود: مردم سه نوع خدا میپرستند بعضیها به شوق بهشت، بعضیها از خوف جهنم، بعضیها عاشقانه. بعضیها میگویند خدایا بهشت ما را میخواهیم واصل بشوم و برای بهشتی شدن کار میکنیم و خیلیها اینطور هستند. در معاشرین خود دقت بفرمایید طرف میگوید آقا انفاق کنیم خدا بیشتر بهمان میدهد؟ روزه بگیریم سالم میمونیم؟ این اصلا دنبال منفعت است دنبال رضای خدا نیست، این مرحوم امام میفرمودند شرک خفیث حدیث در کتاب اربعین است متدین است اما شرک خفی دارد خدا این شرک را مجازات نمیکند و مبطل عبادت نیست اما به کمالات ما را نمیرساند. طرف خمس میدهد میگوید خمس بدهیم شرمنده نباشیم، صلهرحم داشته باشیم قیامت گرفتار نشویم، این کار بکنیم به پاداشش برسیم این یک نگاه در بندگی است، یک نوع نگاه هم میگوید ما عبادت خدا را بکنیم که جهنم نرویم دوزخ ما را نبرند، بهشت هم نرفتیم جهنم جای بدی است، امیرالمؤمنین میفرماید آن شکل اول «عبادة التجار»[18] دنبال منفعت است و عبادت تاجرانه است آن شکل دوم «عبادة العبید»[19] عبادت بردگان و بندگان است از ترس عبادت میکند نه از عشق و شوق، معرفت.
اما شکل سوم گروهی هستند که امیرالمؤمنین در رأس این گروه است «إلهی و جدتک أهلا للعبادة و فعبدتک»[20] خدایا تو را شایستهی پرستش یافتیم و تو را میپرستیم. من محضر عزیزان عرض کنم ما کارمان با امام زمان همینطور است بعضیها آقا صدا میزنند مشکلات زندگیشان حل بشود بعضیها آقا را صدا میزنند که یک منافعی را به دست بیاورند و بعضیها آقا را صدا میزنند برای آقا. من در یک جلسهای عرض کردم و اینجا هم اشاره کنم زمان حیات آیت الله العظمی گلپایگانی سال 1370 سی سال قبل بنده قم بودم شب چهارشنبهای بود آن سال مصادف با یکی از اعیاد مهم بود صبح چهارشنبه یک آقایی آمد دفتر آیت الله العظمی گلپایگانی ما هم در دفتر بودیم بعد متوجه شدیم این آمده است شرح حال دیشب خودش را برای بزرگ مرجع نقل میکند خدمت آیت الله العظمی گلپایگانی گفت من مدتهاست شبهای چهارشنبه جمکران میآیم و توسل پیدا میکنم به حضرت، دیشب شب عیدی بود و جمکران هم مملوء از جمعیت بود صحن و شبستان پر بود، نیمههای شب بود که دلم شکست با امام زمان یک مقداری بیپرده حرف زدم و گفتم آقا چرا نمیآیی، اینهمه مردم شما را صدا میزنند چرا پاسخ نمیدهی یک نمونه در این جمکران و این جمعیت انبوه که آمده است تا کی بگوییم ای خدا «أین المعظ الأولیاء»[21]، چرا نمیآیی، دستگیری نمیکنی؟ به داد نمیرسی؟ تا کی صدا بزنیم؟ با یک حالت دلشکستگی گفتم، یک لحظه خوابم برد و در عالم خواب محضر حضرت مشرف شدم به آقا گفتم این جمعیت عظیم برای شما آمدند چرا نمیآیید. آقا فرمودند: این جمعیت دو نفر برای من آمدهاند و بقیه برای خودشان آمدهاند آن دو نفر یک جوانی است در آن قسمت شبستان و یک پیرمرد روحانی است در آن قسمت دیگر، اینها برای من آمدند بقیه برای خودشان آمدند برای ما نیامدند گفت: یکدفعه از خواب بیدار شدم رفتم سراغ پیرمرد روحانی و او را پیدایش کردم.
مردم امام زمان را برای امام زمان بودنش صدا بزنید نه برای چک فرمخورده، نه برای جوان بیکار، بله آنها عمل میکنند بهتر هم جواب میدهند اما اصل را بخواهید، صد را بگیر که اعداد دیگر در آن افتاده باشد.
چون که صد آمد نود هم پیش ماست
گفت: سراغ پیرمرد روحانی رفتم دیدم یک پیرمردی سربه زیر مشغول ذکر و دعا است سلام کردم و گفتم: آقا امشب جمکران آمدی برای چه آمدی؟ این پیرمرد یک نگاهی به من کرد و گفت: آمدهام بگویم آقا ما که قابل نیستیم و نفس ما نفس لایقی نیست خودتان دعا کنید فرجتان نزدیک بشود، آمدم بگویم خودتان برای فرج دعا کنید. دعای فرج سرجای خودش، خودت از او چه میخواهی؟ گفت: من خواستم همین است.
مردم به امام زمان قسم گره کور بشریت در غیبت حضرت است امام بیاید «یملأ الأرض به قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً»[22] از کنار او بلند شدم و به آن قسمت شبستان رفتم و سراغ آن جوانی که حضرت آدرس داده بود و آن جوان را پیدا کردم یک جوان 18 یا 19 سالهای چشمان اشکآلود آهسته آهسته زمزمه میکند و نشستم و سلام کردم و گفتم: جوان عزیز برای چه جمکران آمدی؟ از حضرت چه میخواهی؟ (این جوان آغاز زندگیاش است و علی القاعده باید بگوید همسر خوب میخواهم زندگی و شغل و خانه میخواهم) این جوان یک نگاهی به من کرد و چشمان نمناکش را به روی من گشود و گفت: آمدهام بگویم آقا ما که قابل نیستیم خودت برای آمدنت دعا کن گفتم: برای خودت چه میخواهی؟ آقا بیاید همه چیز حل است من کی هستم آقا مهم است.
از کنار این جوان بلند شدم و وسط جمعیت آمدم کنار دست یکی نشستم و کنار یکی نشستم و از او پرسیدم امشب جمکران آمدی چه میخواهی؟ گفت: آمدهام از امام زمان یک داماد خوبی بگیریم و برویم در همین حد! امام زمان را فقط برای داماد خوب میخواهی؟ آقایان اینها محبتهای عاشقانه نیست ها! محبت عاشقانه آن است که طرف را برای خودش بخواهی نه برای خودت.
خدا را برای خدا بخواه نه خدا را برای خود، اینکه امام حسین به خدا عرض میکند «إلهی ماذا وجد من فقدک و من الذی فقدک من وجد»[23] خدایا چه یافته کسی که تو را باخته و چه باخته کسی که تو را باخته و چه باخته کسی که تو را یافته چه دارد کسی که شما را ندارد و چه ندارد کسی که شما را دارد.
با خدا باش و پادشاهی کن. آن مرد گفت سراغ کسی دیگری رفتم و همین سؤالات را پرسیدم و گفت: ما یک مشت طلبکاری داریم و اینها ما را کلافه کردند آمدهایم حضرت مشکل ما را حل کنند و دیگری مشکل مالی، یکی دختر میخواهد، به این معنا نباشد که اینها را نخواهیم اما اهل البیت باید اصل خواستهی ما باشند، کسی به امام سجاد عرض کرد ما گرفتاریم دعا کنید. حضرت فرمود: دعایتان میکنیم اما چرا در گرفتاریها سراغ ما می آیید، چرا وقتی گرفتار نیستید از ما یادی نمیکنید، لذا امیرالمؤمنین فرمود پیغمبر در نماز نفسش را به تعب میانداخت و اصل را نماز قرار میداد و خانوادهاش را امر به نمار میکرد و بر این امر پیوستگی و شکیبایی داشت چند تا مطلب را من عرض کنم محضر عزیزان از این آیه استفاده میشود مسئولین جامعه، مسئولین خانواده از زیر مجموعهها نباید غافل باشند، پدر هستی قیامت باید جواب پس بدهی، آقا دیگر بزرگ شدند به ما ربطی ندارد قرآن میفرماید: «وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ»[24] یادآوری کن و این یادآوری نافع اوست نه اینکه بگویی بزرگ شده است و خودش میداند تذکر بدهید، مسئولین جامعهی ما در گسترش نماز مسئول هستند، کسانی که قدرت دستشان هست اینها اول باید اقامهی نماز داشته باشند، سردار سلیمانی دیدار با پوتین دارد در کاخ کفرآباد کرملین نماز اول وقتش را عقب نیانداخت و در همانجا خواند این سلیمانی میشود ما حاضر نیستیم جلسه را تعطیل کنیم نماز بخوانیم ما به مشتری حاضر نیستیم بگوییم خدا، مهمانی را حاضر نیستیم ببریم در حاشیه اول خدا، بدانید اصلا نماز نظم در زندگی است، بزرگترها و کهنسالها که ساعت نبود با نماز وقت معین میکردند، یک ساعت به ظهر، دو ساعت بعدظهر، یک ساعت بعد از طلوع فجر، اصلا خود نماز نظم بود. با نماز کارهایتان تنظیم میشد، این نکتهی اول که پیامبر که در رأس جامعه است خدا میفرماید امر کن و همهی کسانی که فراخور مسئولیتشان موقعیت دارد باید مسألهی نماز را جدی بگیرند قرآن در این آیهی شریفه میفرماید مهمترین زمینههای تذکر و تبلیغ و امر به معروف. اول خانواده و نزدیکان ماهستند. آنهایی که منسوب و نزدیک به ما هستند از اینها باید اول شروع کرد و قطعاً خانوادههای موفق خانوادههایی هستند که با نماز مأنوس هستند، رمز سلامت خانواده در اقامهی نماز است.
البته یک جلسهای من تفصیلاً بحث خواهم کرد که تفاوت بین اقامهی نماز و قرائت نماز چیست. این هم باید تفکیک کرد، شاید بعضی از عزیزان میگویند آقایی را میشناسیم که نماز هم میخواند و اجحاف هم میکند یا بداخلاق است. این نماز اقامه نیست این قرائت است، اقامهی نماز یعنی حال قبل و بعد از نماز شما باید متفاوت باشد و نکاتی که امام صادق میفرماید حالا در وقت خودش محضر عزیزان عرض میکنم از این آیه استفاده میشود کسانی که مایل هستند به ظواهر فریبندهی دنیا آلوده نشوند راهکار نجات نماز است، نمازگزاران واقعی فریب دنیا را نمیخورند و دنیا را در دامنشان بریزند وابسته نمیشوند، ثروت دارند بندهی ثروت نیستند، مقام دارند فریب قدرت را نمیخورند، زیبایی دارد با این زیبایی نافرمانی خدا نمیکند اصلا خود نماز انسان را از فحشاء و گناهان بزرگ پنهانی و آشکار نجات میدهد، امربه معروف و نهی از منکر یکی از عواملی که منکرات را متوقف میکند نماز است کجا «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ»[25] نماز در جامعه قوی نیست که منکرات گسترش پیدا میکند، دیشب یک چند نفر آمده بودند واقعا مایهی تأسف بود پدر و مادر محترم و محترمهای آمده بودند و گفتند حاجآقا دختر ما چادر را کنار گذاشته است نه از روی بیاعتقادی از خوف و ترس محل کارش در خیابان مالیآباد است و با چادر آنجا میرود به او توهین میشود و تعرض میکنند، جانش در خطر است من نمیدانم بعضی از مسئولین کجا هستند خوابند؟ یک سری بزنید و بازرسی کنید و کسانی که آنجا منزل دارند گزارش دادند واقعا وضعیت بد اخلاقی است خب قطعا کسی که از نماز فاصله گرفته است میشود این، این پدر و مادر مذهبی اهل خمس آمده بودند و گفتند من حجاب را دوست میدارم ولی جانم در خطر است، جوانی آمده جلوی جمعیت به من ناسزا میگوید مشت میزند، خلقالله میبینند و حرف نمیزنن. آقایان این وضع بدی است؟ این بیتفاوتی و بیخیالی خدا به حضرت شعیب فرمود: صدهزار نفر از قوم تو را میخواهم عذاب کنم، شصت هزار نفر خوبها و چهل هزار نفر بدها یعنی یک پنجم عذاب برای متدینین است. حضرت شعیب فرمود: بدها که بد هستند خوبها را چرا میخواهی عذاب کنی و بیشتر هم خوبهاست؟ خوبها گناه را دیدند حرف نزدند این سکوت ما هم سبب گسترش گناه میشود.
نمازگزار کسی است هم خود از فحشاء و منکرات فاصله میگیرد و هم آمر به خوبیها و ناهی از بدیها است لذا قطعاً ما در این سلامت جامعه گسترش نماز و توسعهی نماز و دعوت به نماز داریم. من در یک سالی در بند نوجوانان دختر در زندان میانرود رفته بودم برای سخنرانی، رئیس زندان گفت: آن دختر 16 ساله را میبینی؟ این دختر آدم کشته است و او را به زندان آورده است، صدایش زدم و گفتم : نماز بلدی بخوانی؟ گفت: نماز چیه؟ گفتم: سورهی حمد را بلدی بخوانی؟ گفت: سورهی حمد چیه؟ این طبیعی است دست این فرزند در دست رحمت خدا وصل نکردی شیطان میگیرد و میبرد ما بعضی از خانوادهها آنقدری که به فکر سواد فکر بهداشت جسم، فکر تغذیه، فکر مسکن، فکر دنیای بچههایمان هستیم و فکر معنویت و اخلاق و فضیلت و تربیت و نماز فرزندانمان نیستیم.
برای رهایی از مظاهر فریبندهی دنیا نماز یک راهکار درونی است هر چه نماز شما قویتر، عمیقتر از مظاهر دنیایی رهاتر میشوید، در دنیا هستید ولی با دنیا نیستید، ثروتمند هستی بندهی ثروت نیست، مسئولی طول و عرض میز ریاست شما را مغرور نمیکند و مطلب دیگر قرآن میفرماید « لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى»[26] ثمرهی نماز به خودتان برمیگردد خداوند بینیاز از شما است ما برای رزق و برای درآمد و برای ثروت شما را نیافریدیم شما آنجایی که فلسفهی خلقت شماست و «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»[27] آنجا کار کن، آنجا سرمایهگذاری کن و رزقت با ماست. آقایان من رزق را یک اشارهای بکنم یعنی مصرف روزانهی شما مثلا همین لباسی که تن همهی حضار محترم است رزق امروز صبح جمعهی ماست، شما قطعا لباسهای دیگری هم داشتید چرا این را پوشیدید؟ امروز ماندن ما در این مهدیهی امام زمان رزق معنوی ماست، غذا چه میخورید؟ رزق شماست. بنده روی سنگ غسالخانه دیدم، غسال در دهان میت دست فرو برد تا غذا را از دهان میت بیرون آورد و آن را انداخت، گفتند این آقا در حال خوردن غذا خفه شد، اصلا این لقمهی غذا رزقش نبود و باید میافتاد حالا این مصرف گور بشود یا حیوانات دیگر مصرف کنند خدا داند.
به امام صادق عرض کردند آقا شما مبنای زندگیتان چیست؟ امام فرمود: اصول زندگی من چهارچیز است یکی این است که رزق مرا جز خودم کس دیگری نمیخورد و آرامش پیدا کردم. مردم محال است ذرهای از آن چه خدا برایتان مقرر کرده است محال است کسی بتواند بگیرد، رزق نه مال، مال معلوم نیست رزق شما باشد یا نباشد، مردم خیلی چیزها دارند ولی استفادهشان نمیشود و میماند و به آیندگان میرسد.
خودشان تصور نمیکنند لذا امام سجاد در دعای شریف ابوحمزهی ثمالی به خدا عرض میکند «ورزقنی رزقاً واسعاً من فضلک واسع»[28] خدایا رزق فراوان از فضل پایانت بده، رزقمان زیاد شود نه ثروتمان نه امکانات مادیمان، خدایا تا هستی بهرهمند باشیم و تا هستیم استفاده کنیم داشته باشیم و نتوانیم استفاده کنیم این بیرزقی است. در همین شیراز میلیاردری بود واجبالحج و مرد و حج نرفت و در همین شیراز آقایی مکانیک بود که 60 سفر حج رفته بود، زیارت رفتن و مهدیه آمدن کاری به پول ندارد این کار به توفیق است که امام عصر عرض میکند «اللهم ارزقنی توفیق الطاعة»[29] خدایا این توفیق را زیاد کن رزق بشوی و موفقیتهایتان زیاد بشود و نکتهی پایانی روی آوردن به نماز زمینهی پاکدامنی و تقوا را زیاد میکند.
قطعاً کسانی که اهل نماز هستند در مسیر تقوا میگیرند جهت و مسیر تقوا است، من یک نکتهی اخلاقی و تربیتی را هم خدمتتان عرض کنم ما گاهی اوقات کجسلیقگی با بعضیها حرف میزنیم مثلا افرادی را میبینیم نماز میخوانند ولی با عجله و شتاب میخواند یک وقت آدم بیتدبیر میگوید این چه نمازی است که میخوانی به کمرت بزنند با این نماز خواندنت. نخوانی بهتر است این حرف غلط است.
علی علیه السلام میفرماید: وقتی کسی را خواستی تربیت کنی خوبیهایش را ببینید و با بزرگ کردن خوبیها بدیها را از او بگیرید. مثلا تو که الحمدالله موفق هستی و نماز میخوانی بیا این نماز خواندنت را ارزش مضاعف بده زیباتر بخوان با عجله نخوان، گاهی این بیتدبیریها هست، خانم شما که حجاب ندارید نماز برای چه میخوانی؟ این وضعی است که آمدی در مسجد نماز میخوانی خب خواهر من پری این لیوان را ببین، پری این ظرف این خانم که تو به حجابش ایراد میگیری اعتقاد به مسجد و نماز است آن را اول بیان کن برای مثال بگو خواهرم تو که مسجد را قبول داری و نماز را باور داری حیف است تو با این نگاه در امر حجاب کوتاهی کنی.
اساتید فهیم وقتی میخواهند یک دانش آموز عقب مانده را برسانند نمرات بدش را تذکر نمیدهند، مثلا میگویند تو دانشآموزی هستی که ورزشت بیست است، هنرت بیست است حیف است تو میتوانی ریاضی نمرهی 6 را هم بالا بگیری. گاهی اوقات ما چشمها را روی خوبیها میبندیم و بدیها را میگوییم در حالی که خدا اینجوری عمل نمیکند. قیامت اول خدا پروندهی خوبیها را نشان میدهد بشنوید تا بعداً ببینید در قیامت خدا سه پرونده باز میکند پروندهی خوبیها، بدیها و نعمتها. اولین پرونده مال خوبیهاست خدا میفرماید هر چه کار خوب انجام داده بیاورید و نشانش بدهید. در اینجا نکتهای بگویم اگر کسی ارتباط با نماز داشته باشد و لغزشهایی هم داشته باشد این نماز حفظش میکند.
یک جوانی خدمت رسول الله آمد و عرض کرد یا رسول الله من یک لغزشهای اخلاقی دارم و نماز هم میخوانم حضرت فرمود: نماز خواندنت را ترک نکن بعد که رفت حضرت فرمودند: «إنّ صلاته تنهی یوم» این نماز یک روزی نجاتش میدهد و همینطور هم شد. اگر دیدید افرادی که یک مقداری آسیبهای اخلاقی دارند بگویید نماز را کنار نگذارند و ارتباط با خدا قطع نکنند.
مرحوم نهاوندی مینویسد کاروانی بودند در مسیر تجارت میرفتند عالمی هم در این کاروان بود در یکی از مسیرهای بین راه دزدها حمله کردند به غافله و اموال همه را دزدیدند آن عالم یک یا دو تا کتاب نوشته بود و محصول سالها زحمتش بود خیلی حیفش آمد که این کتابها را ببرند در حالی که نمیفهمند کتابهای علمی بود که به دردشان نمیخورد. به دزدها گفت: همه وسایلهایم را ببرید عیب ندارد ولی دو کتاب دارم به درد شما نمیخورد و استفاده نمیکنید و این دو کتاب را به خودم بدهید بهتر است. آن دزد گفت: من تابع فرمایش رییسمان هست و فرمانده ما باید دستور بدهد. و رئیس ما پشت تپه است کنار اموال دزدی است، کنار فرمانده رفتند دیدند این فرمانده در کنار اموالی که دزیده بود سجاده پهن کرده و نماز میخواند.
دزد هم دزدهای قدیم، این عالم گفت من ایستادم که فرمانده نمازش را تمام کند و وقتی نمازش تمام شد به فرمانده دزدها گفتم من یک عرضی دارم، آن فرماندهی دزدها گفت: آقا سید حرف نزن الان وقت نماز است. بعد از فارغ شدن از نماز فرمانده گفت: عرضت را بگو. من گفتم: من یک تقاضایی داشتم اما اول یک سؤال برایم پیش آمد. شما رئیس دزدها هستید؟ گفت: بله، گفتم: نماز میخوانی؟ این چه نماز است که میخوانی؟ نماز با مال دزدی؟ نماز با دستاندازی به اموال مردم؟ یک جمله رئیس دزدها گفت که همه بشنویدکه با آب طلا باید نوشت. امیرالمؤمنین فرمود: حرف خوب از دهان کسی درآمد بپذیرید و نگاه به عملش نکنید. گفت: آقا سید من معتقدم که انسان مطلقا ارتباطش با خدا نباید قطع کند. خیلی حرف زیبایی است به آن جوانی که میگوید من بریدم عزیزم باید نماز بخوانی.
این دزد گفت: من دزدم از مال دزدی درآمد دارم ولی میگویم خدایا فراموشت نکردم که خدا تویی، نماز را هم میخوانم. حالا کارتان چیست؟ آقا سید گفت: من دو کتاب دارم این کتابها را به من برگردانید. همه چیزهای مرا دادند. و گفتم: من یک نصیحتی شما را بکنم نماز با مال دزدی جور در نمیآید. گفت: من هم به شما میگویم آقا سید انسان مطلقا نباید ارتباطش را با خدا قطع کند.
مرحوم آیت الله نهاوندی میفرماید: یک سالی گذشت آن عالم نجفی سحرگاهی به حرم حضرت علی رفتم دیدم یک آقایی شبکههای ضریح را گرفته است و بلند بلند گریه میکند. و همه نگاهش میکند من از کنارش رد شدم دیدم آن فرماندهی دزدها است و من را دید و گفت: دیدی آقا سید آن نمازها کار خودش را کرد گفت: دزدی را کنار گذاشتم و اموالی را که دستم بود آنهایی که میتوانستم به صاحبانش پس بدهم برگرداندم و آنهایی که با اجازهی فقیه صدقه دادم از طرف صاحبانش و الان مدتی نجف آمدم و معتکف کوی امیرمؤمنان شدم.
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
که زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو ببر سر از تن من ببر از میانه گویی!
یابن الحسن، یابن الحسن، امام زمان
بگوییم آقا خون شد دل یاران تو از سوز هجران تو
یابن الحسن، یابن الحسن،
اللهم عجل لولیّک الفرج و سهّل مخرج و أوسع منهج
پرودگارا والدین و ذوی الحقوق ما را ببخش و بیامرز و ما در زمرهی منتظران واقعی و حقیقی امام زمانمان قرار بده، قلب مقدسش را از گفتار و کردار ما مسرور و خشنود بفرما، خدمتگزاران به اسلام و مسلمین و مقام معظم رهبری و خدمتگزاران به نظام و نهضت ما و جمع محترم ما از جمیع فتن محفوظ بدار
به عظمت صاحبالزمان جوانان عزیز و نوجوانان و فرزندان ما و نسل ما را از آسیبهای اخلاقی آخرالزمان محفوظ بدار
[1]. انفال، آیه2
[2]. انفال، آیه2
[3]. انفال، آیه2
[4]. انفال، آیه2
[5]. انفال، آیه2
[6]. انفال، آیه2
[7] .انفال، آیه3
[8] .انفال، آیه3
[9]. طه، آیه132
[10] نهجالبلاغه حکمت 73
[11] نهجالبلاغه حکمت 73
[12]. انفال، آیه6
[13]. طه، آیه132
[14]. طه، آیه 132
[15]. طه، آیه132
[16]. طه، آیه132
[17]. طه، آیه132
[18] تحف العقول ص246
[19] تحف العقول ص246
[20] مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی
[21] مفاتیح الجنان دعای ندبه
[22] کمال الدین و تمام النعمه ج1 ص139
[23] مفاتیح الجنان، دعای عرفه
[24] ذاریات آیه55
[25]. عنکبوت، آیه45
[26]. طه، آیه132
[27]. ذاریات، آیه56
[28]. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی
[29] مفاتیح الجنان، دعای حضرت مهدی