DSC02400
DSC02392
DSC02387
DSC02378
DSC02358
DSC02374
DSC02341
DSC02332

استاد حدائق روز جمعه 11 تیرماه 1400 در مهدیه بزرگ شیراز به ادامه سلسله مباحث «رستگار کیست؟» پرداختند.

 

دانلود

جهت مشاهده ویدئو کلیک کنید 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله الحکیم فی کتابه الکریم «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيما»[1]

 صدق الله العلی العظیم

تذکری با برادر  عزیزمان آقای سامانیان گفتند اشاره کنیم. جمعه آینده را، چون ایام مقارن با سومین سالگرد مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد رضا حدائق است در همین مکان مقدس که کلنگ این مجموعه بدست مبارک ایشان زده شد و با حرکت ایشان این کار آغاز شد، گرچه این بنا و زمین به امر مرجع بزرگ آیت الله العظمی محلاتی وقف شده بود، اما رها شده بود.

انشاءالله هفته آینده مصادف با سومین سالگرد ارتحال ایشان و یک دعوتی هم من از همه عزیزان کنم انشاءالله شب شهادت امام جواد که شب یکشنبه‌ی هفته‌ی بعد می‌شود، مصادف با دقیقا شب وفات و شب ارتحال مرحوم آیت الله حدائق است، یک جلسه‌ای هم در صحن احمدبن موسی، بعد از اقامه‌ی نماز مغرب و عشا است. حالا ضمن صحبت‌هایم عرض می‌کنم در این جلسات آمدید چه چیزی نصیبتان می‌شود. به خودتان خدمت می‌کنید نه به صاحب مجلس ولی‌عصر.

در جلسه قبل آیه‌ای محضر عزیزان زینت بخش مجلس قرار گرفت از سوره‌ی مبارکه‌ی نور آیه 52 که خداوند در آن آیه شریفه، رمز رستگاری را اطاعت از خدا و رسول، رعایت تقوا و خشیت الهی بیان فرمود.

آیه‌ای که امروز زینت بخش جلسه شد، آیه 71 سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب، خداوند می‌فرماید و «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيما»[2] اصلا رستگاری بشر، سعادت بشریت در گرو اطاعت از خدا و رسول است. گره کور بشریت هم همینجاست. شما هر جا مشکل می‌بینید رو می‌آورید به خدا گریزی و پیغمبر گریزی. ما در اقتصادمان مشکل داریم، چه کسانی احتکار می‌کنند؟ کسانی که خدا را حقیقتا باور ندارند.

معتقد خدا امام جعفر صادق. گندم در مدینه کمیاب شد. آقا از خادمی داشتند، اوضاع گندم را پرسیدند، گفت آقا ما سر خرمن خریدیم خوب هم خریدیم، در انبار داریم. البته در آن زمان احتکار نبود، نانوایی نبود، مردم به اندازه‌ی مصرف سالشان می‌خریدند در خانه می‌گذاشتند، کما اینکه الان برنج تهیه می‌کنند مصرف ماهشان را یا بیشتر، آذوقه‌ای می‌گیرند، این احتکار نیست، مصرف خودش را دارد می‌گیرد.

امام فرمودند اوضاع گندم شنیدم بسیار اوضاع نامطلوبی است. گفت بله یا رسول الله گندم گران شده و نیست. آقا فرمودند تمام گندم‌های ما را فردا ببرید بازار، به نرخ خرید روز بدهید درست مردم! چند تا تاجر اینجوری شما پیدا می‌کنید؟ آنوقت می‌گوییم خدایا ما را با امام جعفر صادق همنشین کن. قیامت من نباید سر بیندازم پایین، من کاری امام صادق کرد، کردم در این آشفته بازار امروز.

آن خادم عرض کرد یابن رسول الله این گندم را ما ببریم، شما مصرف دارید، مراجعات دارید، شما کثیر العائله هستید. برای نیاز خانه‌ی خودتان! حضرت فرمودند نیاز خانه‌ی من را روز به روز از بازار بخرید. گفت آقا یک وقتی گندم گیرمان نمی‌آید! آقا فرمودند گندم گیرتان نیامد جو بخرید. این مردم داری است! مسئولین ما باید یاد بگیرند. ما یکی از مشکلاتمان با برخی مسئولینمان این است که مردمی نیستند. امام صادق حتی در مصرف داخله‌ی زندگی‌اش حال مردم را می‌بیند. این جامعه اصلاح می‌شود، این نگاه اگر آمد شما تورم نمی‌بینید. این نگاه اگر آمد فساد اخلاقی نمی‌بینید. من ناموس دیگری را ناموس خودم می‌بینم. من حرمت دیگری را حرمت خودم می‌بینم.

«وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيما»[3]

دو روز قبل آیت الله رئیسی یک درسی به همه‌ی مسئولین داد. دیدید رقبای خودش را ایشان دعوت کرد. بعضی از این رقبا هم بی‌ادبی کرده بودند، بی‌ادبانه حرف زدند، تهمت زدند، ولی ایشان چشم بر همه چیز بست و این‌ها را دعوت کرد یک مجلس دوستانه، این اخلاق پیغمبری است.

«أحسن إلی من أساء الیک»[4] پیغمبر می‌فرماید به آنکه به تو بدی کرده احسان کن.

من بد کنم و تو بد مکافات کنی، پس فرق میان من و تو چیست بگو

بله ایشان در این جایگاهی که در آینده پست را تحویل می‌گیرد می‌توانست این‌ها را از حیّز مدیریت خارج کند، اما ببینید با چه اخلاقی! این اخلاق اخلاق انبیاست. این اخلاق امروز در جامعه باشد مشکل ندارد. ما یک آقای مدیری کارمندش زاویه می‌گیرد، تا اسفل السافلین می‌خواهد آن را ساقط کند. چشمش را بر همه‌ی فضائل فرد می‌بندد، آن نقصش را می‌بیند یکی را می‌کند صدتا. این‌ها نقش اطاعت از خداست، نقش اطاعت از رسول است. کاری که ایشان کرده سابقه نداشته رئیس جمهوری بیاید این کار را بکند و با رقبای جدی خودش یک جلسه‌ی دوستانه بگذارد. مدیری بیاید با کسانی که در قالب مقابله‌ی با او هستند نشست دوستانه بگذارد. این‌ها اطاعت از خداست، این‌هاست که در جامعه رنگ باخته و رفته در حاشیه. در مسائل خانوادگی اطاعت از خدا و رسول باشد زن و شوهر مشکل ندارند. پدر و مادر با بچه‌هایشان مشکل ندارند تراز خداست. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[5] اطاعت از خدا رو رسول آمد «فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيما»[6] رستگاری اساسی و نهایی رقم خواهد خورد.

از آیاتی که دلیل بر عصمت رسول الله است یکی این آیه است. آیه «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[7] «وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُول»[8] و از این سیاق آیات، همه دلالت بر عصمت پیغمبر می‌کند، خدا بطور مطلق می‌فرماید از پیغمبر اطاعت کنید. اگر از ما پرسیدند به چه دلیل پیغمبر عصمت دارد؟ همین آیات را بخوانیم، بگوییم خداوند در طول اطاعت ذات مقدسش، امر به اطاعت از پیغمبر کرده، و کسی که خدا مطلق می‌گوید از او اطاعت کنید، معصوم باید باشد. اینجا اطاعت هم مطلق است، «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ»[9] هر چه خدا گفته باید اطاعت کنید. «وَ رَسولَهُ»[10] ‌هر چه پیغمبر فرموده، یعنی چشمت را ببندی بر اجتهادهای فردی‌ات، در برابر پیغمبر منم نگویی، در برابر آیات قرآن اجتهاد به رأی نکی.

یک کسی یکوقتی آمد، گفت آقا من تازگی‌ها فهمیدم که چرا روزه در اسلام واجب بوده؟ گفتم چطور فهمیدی از کجا فهمیدی؟ حدیثی، مطلبی! گفت تاریخ را من خواندم، زمان یپغمبر فقر زیاد بود مشکلات زیاد بود، رسول الله می‌خواست این فشار اقتصادی اجتماعی را بکشند، آمد یک برنامه‌ای را ارائه داد سالی یکبار مردم رژیم غذایی بگیرند، و برای اینکه برای همه هم سخت نباشد، همه در این رژیم شرکت کنند. یک خورده بار مصرف آذوقه‌ای جامعه را آورد پایین، مردم تحملشان در پذیرش این گرسنگی رفت بالا. گفتم قربان عقل ناقصت، اینجوری اجتهاد به رای می‌کنی؟ این آیه بگوشت نخورده؟ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون»[11] اصلا فلسفه‌ی روزه آدم شدن است، فلسفه‌ی روزه با تقوا شدن است. پیغمبر می‌خواهد رژیم اقتصادی بدهد به جامعه! بار فشار اقتصادی را کم کند!

این‌ها اجتهادهای برأی است. باید در برابر اوامر نبوی تسلیم بود. اجتهاد در برابر قول رسول ممنوع. اجتهاد در برابر قول خدا ممنوع. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[12]

از این آیه یک پیام دیگر هم من عرض کنم. این سیاق آیات بیانگر این است که در خانه‌ی خدا، عزت و عظمت در خانه‌ی خدا نه به پول است، نه به طائفه و قبیله است، ان آقا ترک است، او لر است، اروپایی است، آسیایی است، از فلان قوم است، از فلان جمعیت است، پدرش کیست، فرزندش کیست، اصلا این‌ها در خانه خدا ارزش ندارد. آنچه برای خدا ارزش دارد اطاعت خدا و رسول است.

سیاه افریقایی باش، می‌شوی «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصار»[13] سید قریش بی‌تقوا باش، می‌شوی «تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَب»[14]. مردم معیار تقواست، معیار به اطاعت خداست، معیار به اطاعت رسول است. هر کسی که اطاعت از خدا و رسول در زندگی‌اش بیشتر نقش پیدا کرده، در خانه‌ی خدا عزیزتر است.

کس نمی‌داند رد این بحر عمیق، سنگریزه قرب دارد یا عمیق

در این جمعیت، در این شهر در این کشور، چه کسانی به خدا نزدیکترند؟ «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[15] هر کس از پیغمبر حرف شنوی بیشتری دارد، این نزد خدا جایگاه بالاتری دارد. گاهی اوقات می‌بینید، بزرگانی، اولیا حواله می‌دادند در خانه‌ی افراد گمنامی که این‌ها گمنام، ولی در خانه‌ی خدا صاحب‌نامند. لذا به سواد نیست، به عنوان نیست، به ثروت نیست، به قدرت نیست، در اداره کی به خدا نزدیکتر است؟ یک وقت می‌بینی همان آبدارچی به خدا نزدیکتر است، همان گهبان، همان باغبان. لذا در آموزه‌های دینی‌مان داریم که هیچکس را با دید سبکی و پستی و حقارت نگاه نکنید. همیشه خودتان را از دیگران عقبتر بدانید. همیشه خودتان را از دیگران پایینتر ببینید. عبادت ما، اطلاعات ما، سبب غرور در زندگی ما نشود.

«وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَد فَازَ فَوزاً عَظیماً»[16] ‌من یک جمله چون در ایام ذی‌القعده هستیم که یکی از مناسبت‌های مهم این ماه، میلاد باسعادت حضرت ثامن الحجج، علی‌بن موسی الرضاست. یک حدیثی از آقا امام رضا در تکمیل عرائضم زینت بخش مجلس کنم که این بیشتر بدرد ما شیعیان خصوصا متدینین می‌کند. امام یک دستور اخلاقی، یک نکته‌‌ای را در شش فراز بیان می‌کنند که این خیلی این شبهه‌ها، چرایی‌ها، ندانم‌ها، برای ما حل می‌شود.

یک مقدمه عرض کنم و بعد وارد حدیث شوم. ببنید اطاعت شرط است، بارها دیدم افرادی گلایه می‌کنند از خدا، همین چند روز قبل، کسی می‌گفت خدا با ما سر ستیز دارد، خدا دارد از ما انتقام می‌گیرد. گفتم شما کی هستی که خدا با شما ستیز کند؟

گر جمله‌ی کائنات کافر گردند، بر دامن کبریاش ننشیند گرد

اصلا بشریت کلا و طُراً جمع شوند عددی نیستند. عالم هستی در برابر خدا عددی نیست. بعد شروع می‌کنیم به گلایه کردن. خواستیم ندادند، گفتیم نکردند! چطور خدا می‌فرماید صدایم بزنید «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُم»[17] برادر عزیز، خواهر محترمه، تو هم عمل کردی به وظائفت! ما نمره‌ی خوب می‌خواهیم برگه‌ی آزمونمان را خوب پر نکردیم. می‌گوییم چرا نمره‌ی خوب نگرفتیم؟ می‌گویند آزمونی که دادی تحویل آزمون عالی نبود. مزد کلان می‌خواهیم کار نمی‌کنیم. آقا چرا مزد به ما نمی‌دهند؟ می‌گوییم کار کردی مزد نگرفتی؟ نظام حسابرسی الهی اینقدر دقیق است که خدا می‌فرماید ذرَّة المثقال‌های خیر و شر را نشانتان می‌دهند.

بنده نمازم در حاشیه است، حجابم در حاشیه است، واجباتم در حاشیه است، پر ادعا دوست دارم هر چه بگویم، چون خدا خداست، باید حرفم را گوش کند. خوب تو هم بنده‌ای، تو هم به وظائفت عمل کن. حالا این نکات، این حدیث امام رضا، راهکاری است برای این مسائل. هر کسی را دیدید گله می‌کند از خدا، گله می‌کند از دین، این حدیث را برایش یادآوری کنید. انشاءالله حافظه‌هایتان اینقدر قوی است که حدیث‌ها یادتان می‌ماند، از در این مهدیه که رفتید بیرون فراموشتان نمی‌شود، بارها گفتم یکی از ضعف‌های جلسات ما خوب می‌شنویم خوب یادمان می‌رود. قدرت خدا! عادت کنیم به نوشتن، به ثبت کردن. این‌ها می‌شود صدقه‌ی جاریه‌تان. این مطلبی که نوشتید، آینده بعد از شما دست ورثه که بیفتد بخوانند استفاده کنند، می‌شود خیراتتان، می‌شود عامل ماندگاری‌تان.

آقا علی‌بن موسی الرضا شش مطلب می‌فرماید. نکته اول می‌فرمایند «من استغفر بلسانه و لم‌یندم بقلبه، فقد استهزأ بنفسه»[18] اگر کسی با زبانش استغفار می‌کند با قلبش پشیمان نیست. دیدید بعضی‌ها هی می‌گویند استغفر الله ربی و اتوب الیه، ولی قلبش به استغفار نرسیده. امام او دارد خودش را مسخره می‌کند. استغفار شده لقلقه‌ی زبانش. از غیبت استغفار می‌کند، ولی دو دقیقه‌ی بعدش دوباره استغفار می‌کند. از کار بد استغفار می‌کند ولی ندامت درونی برایش اتفاق نیفتاده. عزیزان استغفاری مطلوب است که انسان حقیقتا برگردد از آن کار خطا، پشیمان درونی باشد.

راوی از امام صادق سوال کرد که آقا نشانه‌ی توبه‌ی مقبول چیست؟ امام فرمود توبه مقبول نشانه‌اش این است که دیگر آن کار اشتباه از تو سر نزند، سراغ آن برنامه، کار، گفتار غلط دیگر نروی. این معلوم است توبه‌ات قبول است. هی من بگویم استغفر الله ربی و اتوب الیه، استغفر الله ربی و اتوب الیه، دوباره گناه فراهم می‌شود، دوباره گناه می‌کنم. «من استغفر بلسانه و لم‌یندم بقلبه، فقد استهزأ بنفسه»[19]، این یک.

امام فرمود «من سئل التوفیق و لم‌یجتهد فقد استهزأ بنفسه»[20] اینهایی که توفیق را از خدا می‌خواهند ولی کار نمی‌کنند خودشان را دارند مسخره می‌کنند. ببینید این جلسه توفیق است، می‌خواهید به معنویت مجلس امام زمان برسی باید بلند شوی بیایی. طرف نمی‌آید می‌گوید چرا خدا به ما نداده! خوب آنکه گرفته ببین چه کرده گرفته؟ یکی از فلسفه‌های جدی حضور در مسجد، طهارت روح است. مردم می‌خواهید روحتان پالایش شود؟ می‌خواهید از نظر روحی سالم بمانید؟ مقید باشید مهما امکن نماز را در مسجد بخوانید.

سوره توبه، این آیه در شأن مسجد قبا نازل شد اما عمومیت دارد این آثار برای همه‌ی مساجد. این قسمت به مسجد ضرار برمی‌گردد «لا تَقُمْ فيهِ أَبَداً»[21] رسول الله در مسجدی که منافقین ساختند و پشتش شیطنت است، اقامه نماز نکن. «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ يَوْم أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فيهِ فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرين»[22] خدا می‌فرماید مسجد قبا مسجدی است که از اساس و شالوده بر تقوا تاسیس شد، نتیجه‌ی آمدن در مسجد این است که رجال مسلمان‌ها، خوب‌ها می‌آیند تا به طهارت برسند. می‌خواهید روحتان درمان شود، خانه‌ی خدا.

یکی گفت آقا در مسجد چه می‌دهند؟ گفتم طهارت روح می‌دهند، خودت خبر نداری. می‌آیید مسجد یک لایه این ظلمت‌ها پاک می‌شود. یک لایه این ظلمت‌ها می‌افتد. «یُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا»[23] هر که دوست دارد به طهارت برسد، شرکت در اماکن مقدس. این سبب و زمینه‌ساز تربیت انسان‌هاست. حالا بنده می‌خواهم طهارت روح داشته باشیم پای من در مسجد باز نمی‌شود.

خدا رحمت کند مرحوم آیت الله ادیب رحمة الله علیه. یکوقت من از ایشان شنیدم آقایی بود دنبال بچه‌اش آمد به مسجد، بچه پناه به مسجد آورده بود، گفت پسر خدا لعنتت کند که این آخر عمری پای ما را به مسجد باز کردی. این‌ها پدری بلدند! تازه این بچه پناه به مسجد آورده این پدر نادان نفهم دارد این حرف را می‌زند. اصلا مکان‌های ما، شما آمدید مجلس امام زمان، نانش را خودتان می‌خورید. این شرکتی که ما در جلسات داریم، از من گوینده گرفته تا شما عزیزان شنونده تا عزیزانی که خدمت می‌کنند همه‌ی ما نفع اولش به خودمان برمی‌گردد. امیرالمومنین می‌فرماید آثار کارهای خیرتان اول به خودتان می‌رسد تا به دیگران. خواهرام برادرم وقتی داری صدقه می‌دهی، قبل از اینکه این صدقه به این فقیر کمک کند، آثار معنوی این صدقه، باز گشتش به زندگی خود شماست. دیدن مریض می‌روید، امام صادق می‌فرماید هر که می‌رود دیدن مریض، هفتاد هزار فرشته با او راه می‌افتند، برای این ملاقات کننده استغفار می‌کنند می‌روند کنار بستر بیماری تا برمی‌گردد می‌آید منزل، هفتاد هزار دعاگو برای خودت درست کردی، به خودت خدمت کردی. تشییع جنازه می‌روی، رئیس مذهب می‌روی، رئیس مذهب می‌گوید تشییع جنازه وقتی می‌روید و برمی‌گردید، خدا اول پاداشی که به آن متوفی می‌دهد، این است که تمام این‌هایی که در تشییعت آمدند را بخشیدیم. خودت مشمول رحمت الهی قرار گرفتی، منتی سر متوفی نداری. ما منتی سر این بیمار نداریم، مهمانداری می‌کنی، سفره‌ می‌دهی، بانی خیری؟ مهمان‌های شما وقتی وارد می‌شوند با برکات الهی وارد می‌شوند در مجلس شما و وقتی هم وارد می‌شوند کاستی‌ها آلودگی‌ها و کمبودهای شما را با خودشان می‌برند. آمدن رحمت رفتن رحمت. نگاه باید اینجوری باشد. مردم در کارهای خیر منیّت بهشان دست ندهد، دارد به خودش خدمت می‌کند. این جمله نورانی امیرالمومنین را بشنوید. آقا امیرالمومنین می‌فرماید «الکریم یری مکارم افعاله دَینا علیه حتی یقضیه»[24] انسان‌های کریم کار نیک وقتی انجام می‌دهند، این را دین خودش می‌داند، می‌گوید وظیفه‌ی من بود، طلبکار نیست، مطالبه‌گر نیست، می‌گوید وظیفه‌ی من بود که اینکار را بکنم و خدایا تو را سپاس می‌گویم که این کار را انجام دادم. یک مدیر خوب وقتی کار خوب می‌کند الحمدلله می‌گوید. پدر، وقتی برای زیرمجموعه‌ات مایحتاج آماده می‌کنی طلبکار نباید باشی، باید بگویی الحمدلله رب العالمین، دِین خودت بدانی. خواهرم اگر مدیریت می‌کنید درون خانه را، «دَینا علیه حتی یقضیه»[25] این صفت صفت کریمان است، طلبکار نیستند، مطالبه‌گر نیستند. من اینکار را کردم، من این پول را به تو دادم من تو را بردم سر کار، این صفت صفت کریمان نیست. لذا امام رضا می‌فرماید توفیق می‌خواهید باید تلاش کنید. در دعای منسوب به امام عصر، «اللهم ارزقنا توفیق الطاعة»[26] در باب خدا تقاضا می‌کنیم، اما مقدمه‌اش را ما باید فراهم کنیم، توفیق می‌خواهی بیایی باید بیایی در مجلس دعا، می‌خواهی حضرت بهت نظر کند باید بیایی، باید فرق باشد بین آنکه می‌توانست بیاید و نیامد و آنکه می‌توانست بیاید و آمد، اگر فرق نباشد تبعیض است. اولیا مظهر تمیزند و اهل تبعیض نیستند. این نکته دوم. لذا اینهایی که می‌گویند خدا چرا ما را به این مقامات نمی‌رساند. خدا ما را هم بکند مثل شیخ حسنعلی نخودکی! خوب کاری که حاج شیخ می‌کرد تو می‌کردی، راهی که او رفت تو رفتی؟ تلاش‌های که آن‌ها می‌کردند ما کردیم؟

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ

چرا همه شعرا حافظ نشدند، حافظ می‌گوید از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود.

شاعری که سحرخیزی‌اش ترک نشود حافظ نشود تعجب است، حافظ نشود تعجب است، از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود. این نکته دوم از حضرت.

نکته سوم از حضرت «و مَن سئل الجنة و لم‌یصبر علی الشدائد، فقد استهزأ بنفسه»[27] اینهایی که می‌گویند ما بهشت را می‌خواهیم ولی بر سختی‌ها شکیبایی ندارند، خودشان را مسخره کرده‌اند. ما در روایت داریم بهشت پیچیده شده با امتحانات و سختی‌ها، کما اینکه مزد وقتی می‌خواهند به کسی بدهند پیچیده شده با کار و تلاش. هر چه مزد بیشتر، کار مسئولیتش سنگینتر. شما ببینید در یک مجموعه‌ای به مدیر یک حقوق می‌دهند به آبدارچی یک حقوق چرا؟ کار مدیر خیلی سنگین است، این تبعیض نیست تمیز است. به یک تیم پزشکی، به دکتر جراح یک حقوق می‌دهند، به آن وردست جراح هم یک حقوق می‌دهند، کار او سختتر است پاداشش هم بیشتر است.

حضار محترم برای بهشت باید شکیبایی داشته باشی بر سختی‌ها بر مشکلات بر دنیا، امام رضا می‌فرماید هر کسی بهشت را می‌خواهد باید ضریب صبرش با ببرد بالا. پاداش خوب می‌خواهی باید صبر کنید بر ناملایمات دنیایی، صبر کنید بر ناملایمات، بهشت جای پاکان است، منی که می‌خواهم با پاکان عالم همنیشن شوم، قطعا از ناپاکی در دنیا باید صرفنظر کنم. منی که می‌خواهم با امیرالمومنین همنشین شوم، با دشمنان امیرالمومنین که نباید همکاسه شود، پس هر که تقاضای بهشت می‌کند، باید بر سختی‌ها هم شکیبایی کند، این‌ها آزمون‌های الهی است. صبر، چه صبر در برابر گناه، چه صبر در برابر مصیبت‌ها، چه صبر در برابر طاعت! بله نماز هم صبر می‌خواهد، روزه گرفتن صبر می‌خواهد، خمس دادن صبر می‌خواهد.

مرحوم طبسی می‌گوید یک آقایی بود خمس نمی‌داد، یک وقت به بچه‌هایش گفت من یک کاغذی نوشتم، اول دست و پای من را ببندید، بعد کاغذ را بخوانید، وقتی خواندید مشغول عملیات شدید هر چی گفتم دیگر گوش نکنید، بچه‌هایش دست و پایش را بستند، نوشته را خواندند، دیدند نوشته کلید صندوق من را فلان جا است بردارید این مقدار پول را به عنوان خمس ببرید بدهید به فلان عالم. تا بچه‌ها رفتند کلید را برداشتند گفت دست به مال من نزنید، این پول‌ها پول‌های زحمت کشی است، بچه‌ها دیگر طبق توصیه‌ی خودش گوش نکردند. گاهی اوقات طرف ضعیف است، نماز شب می‌خواند خمس نمی‌دهد. زیارت عاشورایش ترک نمی‌شود، اما یک واجباتی هم در زندگی‌اش رنگ باخته است. حج نرفته است، واجبات را با یک نگاه دیگری می‌بیند.

علی‌بن موسی الرضا می‌فرماید مردم بهشت در پرتو صبر و شکیبایی رقم می‌خورد. در برابر گناه باید صبر داشته باشید، در برابر اطاعت الهی باید صبر داشته باشید، در برابر مصیبت‌های زندگی باید صبر داشته باشید. یک وقتی ورشکستگی می‌آید، مشکلات اقتصادی می‌آید، یک وقتی حاج آقا چنین سالمی هستی که سر می‌گذاری روی بالشت، تا اذان صبح خوابیدی، یک شب هم شب تا صبح پلک روی هم نمی‌گذاری. این‌ها همه امتحان است.

یک روز دستگیری می‌کنی از دیگران، یک روز هم باید دستت را بگیرند، راهت ببرند، غذا بگذارند دهانت، آن که بهشت می‌خواهد در برابر این فراز و نشیب‌های دنیایی، برای خدا باید شکیبایی کند. این مطلب دیگر.

حضرت فرمودند «و من تعوَّض بالله من النار و لم‌یترک الشهوات الدنیاا فقد استهزأ بنفسه»[28]  این‌ها گره‌های کور زندگی دنیاست، این‌هایی که خیلی پر ادعا هستند خدا نمی‌دهد، خدا نداد، گفتیم نکرد، خدا با ما قهر است؟ ما اینجاها با خدا قهریم. ما از آتش جهنم به خدا پناه می‌بریم، شما در شیراز بگردید، مصاحبه کنید، حالا از امروز شروع کنید، در بستگانتان خویشاوندانتان، من به افرادی که گاهی اوقات انس با گناه دارند، می‌گویم آقا دوست داری جهنم بروی؟ می‌گوید جهنم جای بدی است، نعوذ بالله، کی دوست دارد سوخت و عذاب! می‌گویم خوب این رفتار تو دارد تو را جهنمی می‌کند، تو خودت داری با این رفتاری خودت را دوزخی می‌کند، جهنم نتیجه‌ی عملکرد دنیای توست، امام رضا می‌فرماید هر کسی که به خدا پناه می‌برد از آتش جهنم، ولی شهوات دنیایی را ترک نمی‌کند خودش را مسخره کرده است. ما همه از دوزخ می‌ترسیم، ولی بعضی‌ها در رفتارشان شهوت پرستی شده برنامه‌ی زندگی‌شان. گناه شده برنامه‌ی زندگی، این هم مطلب دیگر.

دو نکته دیگر را هم عرض کنم. امام فرمود «و من ذکر الموت و لم‌یستعد له فقد استهزأ بنفسه»[29] ‌اینهایی که یاد مردن می‌کنند ولی آماده‌ی مردن نیستند. دور از جان همه‌تان، من دور از جان بگویم که اگر اتفاقی افتاد نگویند آقای حدائق زبانش نحس بود. خدا به همه‌تان طول عمر بدهد. دور از جان جمع حاضر، دور از جان جمع حاضر.

اگر الان حضرت ملک الموت با یک تیم اعدام وارد سالن شود بگوید درها را ببندید، پیر و جوان، روحانی و اداری، زن و مرد، همه‌تان را می‌خواهم ببرم، هر کاری کردید دیگر بس است. البته این سعادتی است که انسان مردنش در یک مجلس خوب باشد. از خدا بخواهید وقتی می‌روید با رسوایی نروید، در حال غیبت نروید، در حال کفر گفتن نروید، در مجلس معصیت نروید. این که افتخار است در همین مجلسی، ولی چند درصد ما مشتمان پر است، آماده‌ایم به این نحوی که امام رضا می‌گوید. استعداد رفتن داریم، هراس نداریم، وحشت نداریم. یک جایی این را گفتم یک آقایی گفت آقا من آماده‌ام. گفتم خدا توفیقت بدهد، دلیل آمادگی‌ات چیست؟ گفت آقا ما ورشکست شده‌ایم، طلبکارها هم دنبالمان هستند، برگ جلبمان را هم گرفتند، حداقل زن و بچه‌ات راحت می‌شوند. مرگ، قبر بهتر از عادل آباد است. گفتم نمردی بفهمی مردن چخبر است! مردم یکی از جاهای پر مخاطره‌ی پیش روی شما امام سجاد می‌فرماید مردن است. سه ساعت را امام سجاد نام می‌برد، این‌ها جزء سختترین ساعات هر فردی است، اولش مردن، دومش حضور در محشر، سومش حاضر شدن پای میزان اعمال است. معلوم نیست اینطرفی هستیم یا آنطرفی. استعداد برای رفتن، آماده کردیم؟ یاد مرگ می‌کنیم، آقا فلانی رفت، فلانی رفت، همه می‌میریم، همه می‌رویم. خوب شما می‌گویی همه می‌رویم چقدر خودت آماده شدی برای رفتن،

امیرالمومنین برای  استعداد مرگ یک کدی دارند، می‌فرمایند آدم‌های آماده واجباتشان را انجام داده‌اند. خوشابحال آن کسی که بگوید من تا الانی که اینجا هستم، یک رکعت نماز قضا ندارم، روزه قضا ندارم، خمس پرداخت نشده ندارم، حج را اگر واجب الحج بودم بجا آوردم، تکالیف شرعی‌ام را همه را انجام دادم، این آدم بله، آدم مستعد و آماده است. دوم امیرالمومنین می‌فرماید کسی است که گناه انجام نمی‌دهد. «و الاجتناب عن المحارم» حرام را ترک کرده، آنکه زندگی‌اش آمیخته به گناه است آماده نیست، و حضرت فرمود آماده آن است که پیوسته در خدمت مردم است، خستگی ناپذیر است، با زبانش با قدمش با ثروتش، با آبرویش، پیوسته دارد گرهگشایی می‌کند، این آماده است، این هراسی ندارد، این می‌شود همان که شاعر می‌گوید:

مرگ اگر مرد است گو نزد من آید، تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ

من از او عمری ستانم جاودان، او زمن دلقی ستاند رنگ رنگ

خدا رحمت کند امام در وصیتنامه‌شان با روحی آرام، و ضمیری امیدوار به لطف آرام، حرف بزرگی است. این حرف را همه کس نمی‌توانند بزنند. بعضی‌ها موقع مردن روحشان مضطرب است. امام آماده است برای این سفر.

و نکته‌ی پایانی، آقا امام رضا فرمودند «و من ذَکر الله تعالی و لم‌یشتق الی لقائه فقد استهزأ بنفسه»[30] اینهایی که یاد خدا را می‌کنند، نماز می‌خواند، دعا می‌خواند ولی مشتاق لقای خدا نیست، این خودش را مسخره کرده است. انس با دعا داریم، می‌گوییم حالا ملاقات با خدا را هم دوست داری؟ در حالات حضرت ابراهیم خلیل الرحمان دارد وقتی ملک الموت آمد جان این پیغامبر بزرگ را قبض روح کند، حضرت ابراهیم یک جمله گفت. گفت خدایا تاکنون شده که حبیبی دستور قبض روح جان حبیبی را بدهد! ما حبیب شما هستیم، پیام آمد ای خلیل، تاکنون حبیبی از ملاقات با حبیبش نگران باشد؟ ابراهیم آماده شد. ما می‌گوییم یاد خدا می‌کنیم، ذکر خدا را می‌گوییم، اما آن اشتیاقی که باید رقم بخورد، وجود مقدس امیرالمومنین در صفات متقین می‌فرماید «و لولا الاجل الذی کتب الله علیهم، لما استقرَّ ارواحهم فی اجسادهم طرفة عینٍ شوقا من الثواب و خوفا من العقاب»[31] حضرت می‌فرمایند اگر آن ساعت و آن زمان معینی که خدا برای هر کسی رقم زده که باید برود، «إِذا جاءَ أَجَلُهُم»[32] اگر آن ساعت نبود، انسان‌های باتقوا یک لحظه مایل به زندگی نبودند، چرا «شوقا من الثواب»[33] این‌ها مشتاقند به لقای الهی برسند به نتیجه‌ی کارهایشان برسند، دیدید مثل یک دانش آموزی که اوراق امتحانی‌اش را خوب پر کرده، مشتاق است که زود نتیجه را بهش بگویند. نوع عزیزان دوره‌ی دانش آموزی را تجربه کردید، دانش آموزان موفق به استاد التماس می‌کند الان ورقه‌ را تصحیح کنید، الان روقه‌ی من را به من بدهید. آنکه ناموفق است، می‌گوید استاد ورقه من را ببر در منزل تصحیح کن بعد هم به همه اعلام نکن، خصوصی به خودم بگو، آنهایی که خوب درخشیدند، دنبال رسیدن به نتیجه هستند، «شوقا من الثواب خوفا من العقاب»[34] می‌گویند ما تا امروز خوب بودیم، شاید تا فردا آدم امروز نباشیم، تا پاک هستیم، به لقاء برسیم. این را من تجربه کردم، من عرضم را تمام کنم.

یک وقت یکی از دانشجویان در همین شهر که رتبه تک رقمی در یکی از رشته‌های دانشگاهی آورده بود، خوب آشنا بود با ما، ما را در یک جلسه‌ای دید، گفتم من یک سوال دارم از شما. گفت بفرما، گفتم شما یک رتبه‌ی خیلی خوبی آوردی، رتبه تک رقمی در کشور، دانشگاه سراسری. گفتم شما حاضری دوباره آزمون شروع شود، این را نادیده بگیرند، بگویند یک آزمون دیگر، یک امتحان دیگر، شما در آن آزمون شرکت کنی. گفت هرگز. گفتم چرا؟ گفت معلوم نیست در آزمون بعدی این فرصت و این توفیق رقم بخورد. آقایان دقیقا همینطور است حال متقین. انسان باتقوا می‌گوید من تا حالا با تقوا آمدم جلو، دلم می‌خواهم تا پاکم بروم، شاید تا فردا روزگار، شرایط، جامعه، خانواده، پول، مقام، زندگی، شهرت، من را عوض کرد. دلم می‌خواهد تا پاکم بروم.

پس آنهایی که مشتاق لقای خدا هستند و آنهایی که یاد خدا را می‌کنند، این اشتیاق لقای الهی هم باید در اینها ایجاد شود. عرضم را تمام کنم، همه‌ی این‌ها برمی‌گردد با محوریت همین آیه‌ای که «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[35] قطعا اگر کسی تراز زندگی‌اش را اطاعت از خدا و اطاعت از رسول قرار داد، آن رستگاری حقیقی و واقعی برای او رقم خواهد خورد و مشکلات اجتماعی امروز، مسئولین ما، دولت مردان ما، بزرگترهای جامعه‌ی ما، باره این را بنده عرض کردم، شهرداری، دارایی، نیروی انتظامی، سپاه، آموزش و پرورش، تمام نهادها، ارگان‌ها، اگر می‌خواهند یک جامعه‌ی موفقی را رقم بزنند، مجموعه‌شان مجموعه‌ی موفقی باشد، باید ببرند مجموعه را به سمت و سوی اطاعت از خدا و اطاعت از رسول.

جامعه اگر اطاعت از خدا و رسول درش اتفاق افتاد، شما تمام مشکلاتتان حل می‌شود، وعده‌ی خداست «فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيما»[36] قد در ادبیات عرب، می‌گویند معنای تحقیق را می‌دهد وقتی بر سر فعل قرار می‌گیرد، خدا می‌فرماید شک نکنید، یقین بدانید که رستگاری عظیم برای شما رقم خواهد خورد.

این هم بحث امروز ما، انشاءالله در ادامه‌ی این مطلب، آیه‌ی دیگری از سوره‌ی مبارکه‌ی نساء، فرصتی دیگر در خدمت جمع محترم، مطالبی را تقدیم کنیم.

پروردگارا، به عظمت آقا علی‌بن موسی الرضا قسمت می‌دهیم توفیق پایبندی به این دستورات شش گانه‌ای که از حضرت ثامن الحجج امروز در این مکان مقدس و مجلس زینت بخش مجلس قرار گرفت، به همه‌ی ما عنایت و کرامت بفرما.

 

[1] احزاب آیه71

[2] احزاب آیه71

[3] احزاب آیه71

[4] تحف العقول ص305

[5] احزاب آیه71

[6] احزاب آیه71

[7] احزاب آیه71

[8] آل‌عمران آیه 132

[9] احزاب آیه71

[10] احزاب آیه71

[11] بقره آیه183

[12] احزاب آیه71

[13] توبه آیه100

[14] تبت، آیه1

[15] احزاب آیه71

[16] احزاب آیه71

[17] غافر آیه60

[18] کنزالفوائد ج1 ص330

[19] کنزالفوائد ج1 ص330

[20] کنزالفوائد ج1 ص330

[21] توبه آیه 108

[22] توبه آیه 108

[23] توبه آیه 108

[24] غررالحکم ص113

[25] غررالحکم ص113

[26] مفاتیح الجنان، دعای حضرت مهدی

[27] کنزالفوائد ج1 ص330

[28] کنزالفوائد ج1 ص330

[29] کنزالفوائد ج1 ص330

[30] کنزالفوائد ج1 ص330

[31] نهج البلاغه خطبه متقین

[32] اعراف آیه 34

[33] نهج البلاغه خطبه متقین

[34] نهج البلاغه خطبه متقین

[35] احزاب آیه71

[36] احزاب آیه71

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه