DSC01272
DSC01267
DSC01258
DSC01254
DSC01237
DSC01244

استاد حدائق روز دوشنبه 27 اردیبهشت 1400 در مسجد النبی(ص) و در استانه انتخابات به بیان مبحث شایستگی در قران پرداختند

 

دانلود

جهت مشاهده فیلم این سخنرانی اینجا کلیک کنید

 

 قال الله الحکیم فی کتابه الکریم «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمين»[1]

آیه‌ای که تلاوت شد آیه 68 از سوره مبارکه اعراف، با مقدمه‌ای من وارد بحث شوم، به تقاضای بعضی از دوستانی که عنوان کردند یک بحثی پیرامون شایستگی از منظر قرآن با توجه به اینکه ایام انتخابات هم نزدیک است، ما ببینیم معیارهای انتخاب برای خدا اصلا چیست؟ ماییم و خدا، خدا در قرآن مبنای گزینش و انتخاب را نسبت به انبیای خودش چه صفاتی قرار داده است. ما همین‌ها را بکنیم مبنا، ما بنده‌ی خدا هستیم، تسلیم خدا باید باشیم، ببینیم آن نگاهی که پروردگار نسبت به گزینش انسان‌هایی داشت که آن‌ها را به مقام نبوت و رسالت تعیین نمود، در حد پایینتر و در حد سبکتر در افرادی که این‌ها را مشاهده می‌کنیم این‌ها را برگزینیم و این‌ها را انتخاب کنیم. ضمن اینکه ما در برابر آرایی که داریم مسئولیت داریم، رأیی که می‌دهیم مسئولیت دارد، باید درست سنجیده و بجا حضور پیدا کرد، هم حاضر بود هم ناظر بود. هم بیاییم و هم درست رای بدهیم. یکی دو سه هفته را پیرامون همین عنوان برای تنویر افکار، آیاتی را من از قرآن و معیارهایی را از قرآن عرض کنم.

آیه 68 از سوره مبارکه اعراف، سخن حضرت هود نسبت به امت خودش است. حضرت هود می‌فرماید «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي»[2] من وظیفه دارم که رسالات پروردگارم را و مسئولیت‌هایی که خدا به من واگذار کرده را به شما برسانم «وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمين»[3] من انسانی خیرخواه، دلسوز و امانتدار و امین هستم.

چند تا نکته در این آیه است. گرچه در همین سوره اعراف خداوند از حضرت شعیب هم که یاد می‌کند، حضرت شعیب هم می‌فرماید من انسانی خیرخواه و دلسوزم. حضرت لوط را که خدا یاد می‌کند همین عبارت را نام می‌برد. حضرت نوح را در همین سوره اعراف آیه 63 همین عبارت را حضرت نوح دارد. یعنی این جزء معیارهای انبیا بوده که انبیا همه دارای این صفات بوده‌اند.

نکته اول اینکه حضرت هود می‌فرماید «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي»[4] ما وامدار خدا هستیم، بالاخره ما باید کسانی را برگزینیم که این‌ها تعهدشان به خدا از همه بیشتر باشد، خداترس باشند، شما امروز در هر بخشی از جامعه که نگاه کنید، خلافی نمی‌بینید مگر مساوی است با بی‌دینی. یک نفر را بیاورید بگویید یک آدم متدین مومن واقعی، نه متقلب! نه متظاهر به دیانت! شخصی که حقیقتا ایمان داشته باشد و بگویید کلاه سر مردم گذاشت. ریش نشانه تدیّن نیست. اگر کسی محاسن گذاشته کلاه سر مردم می‌گذارد جنسش را احتکار می‌کند این ادای دینداران را در می‌آورد. صرف تسبیح دست گرفتن و ذکر گرفتن نشانه دیانت نیست. دیانت یعنی اطاعت از خدا و ترک آنچیزی که خدا نمی‌پسندد. شما یک مورد در هیچ کجای جامعه برخورد نمی‌کنید با کسی که واقعا متدین باشد جامعه از او آسیب ببیند. اصلا نشانه مسلمانی همین است، پیغمبر فرمود مسلمان واقعی کسی است که مسلمان‌های دیگر از دست و زبان او در امان باشد. «المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه»[5] آن مسلمانی که مردم از زبانش می‌ترسند، از قدرت و موقعیتش وحشت دارند این مسلمان نیست. صریح سخن رسول الله است. اگر یک جایی دیدید مردم از موقعیت شما می‌ترسند از زبان شما می‌ترسند امنیت ندارند این مسلمانی نیست. لذا نکته اول این است که ما باید کسانی را نماینده خود قرار دهیم، در هر بخشی مسئولیت واگذار کنیم که ترازشان خدا باشد. یعنی خدا برای این‌ها حرف اول باشد. آن که خدا برایش مهم است کوتاهی نمی‌کند تخلف نمی‌کند ظلم نمی‌کند «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي»[6] شما ببینید در همه بخش‌ها عرض کردم در مسائل خانواده، زندگی‌هایی که به جدایی ختم می‌شود، یک جای زندگی دارد ضربه می‌خورد، یا مرد یا زن یا هر دو یا ضعیف الاخلاق یا بی‌‌ایمان یا ضعیف الاخلاق یا بی‌اخلاق. در اجحاف‌ها در تعدی‌ها در ظلم‌ها، هر کجا شما برخورد می‌کنید این مصیبت هست. جایی که ایمان هست و خداترسی است خلاف نیست. لذا دیدید بعضی‌ها یک وقتی می‌آیند سر خط که سال‌ها گذشته. همین امروز عصر بنده خدایی زنگ زده بود، می‌گفت ما سالیانی قبل از کسی پولی دزدیده بودیم، من این بنده خدا را که نمی‌شناسم حالا اسم هم که نمی‌آوریم. این عبرت است برای همه ما. گفت سال‌ها قبل از یک بنده خدایی پولی دزدیدم، پشیمان شدم الان فهمیدم اشتباه کردم، طرف هم فوت کرده به رحمت خدا رفته، خوب این اگر همان زمانی که پول دزدیده بود ایمان داشت دزدی نمی‌کرد، دلیل بر اثر ایمان این است که بعد از سال‌ها آمده حالا فهمیده و می‌خواهد جبران کند.

گفتم اگر آن فرد به رحمت خدا رفته، بگرد بازماندگان و ورثه‌اش را پیدا کن از ورثه حلالیت بگیر. گفت می‌خواهد بگویم به این‌ها من دزدیدم؟ گفتم به این صراحت نمی‌خواهد بگویی، بگو من نسبت به پدر شما یک دینی داشتم، کوتاهی کردم در پرداخت بدهی، چون غصب را اگر کسی بخواهد ادا کند باید قیمت یوم الأدا را بدهد، گفتم به قیمت امروز، آنچه سالها قبل از ایشان دزدیدی معادل قیمت کن، به این‌ها بگو من یک دینی داشتم و حالا می‌خواهم دینم را ادا کنم. یا تو را حلال می‌کنند یا اینکه از تو می‌ستانند. برای آن مرحوم هم طلب مغفرت کن، انشاءالله خدا ببخشد.

آقایان ببینید این ایمان است، الان آمده سر خط می‌خواهد جبران کند، خوب این اگر بیست سال قبل سر خط بود که دزدی نمی‌کرد، ما تمام مسئولینمان بارها عرض کردم اهتمام جدی‌شان اول باید در تبیین رسالت خدا باشد. شما در این شهر پولدار کم دارید، فقیر هم دارید، چون یک بخشی از ثروتمندان اصلا احساس مسئولیت نمی‌کنند. پیغمبر فرمود اگر فقیری گرسنه ماند، فقیری برهنه ماند، فقیری آخرت خودش را به دنیای خودش فروخت بخاطر منع ثروتمندان است، یعنی ثروتمندان به تکلیف خودشان عمل نمی‌کنند. خدا بهشان داده در اموالشان است، احساس وظیفه نمی‌کنند، «فبمنعهم الاغنیا» لذا نکته اول از صفات همه انبیا این است که اهداف خدا را منتشر می‌کردند. دغدغه انتشار رسالت الهی را داشتند. هر مسئولی در هر مسئولیتی باید حرف اولش تبیین رسالت الهی باشد. فرقی نمی‌کند نیروی انتظامی باشد دادگستری باشد، آموزش و پرورش باشد، حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، این‌ها اول «رِسالاتِ رَبِّي»[7] ما وامدار خدا هستیم همه چیزمان از اوست، مردم باید در دورانی که بنده مسئولم، موقعیتی دارم به خدا آشنا شوند. رسالت هر پدری اول اولاد دیندار تربیت کردن است، ما اینقدری که برای دانشگاه رفتن بچه‌هایمان دغدغه داریم برای دیندار شدنشان دغدغه نداریم.

این امانت است که خدا به ما سپردیم، این امانت را باید با ولی‌نعمتش آشنا کرد، با خدا آشنا کرد، این نکته اول. دغدغه تبیین و ترویج رسالت الهی در جامعه که انبیا اینطور بودند. بعد حضرت هود می‌فرماید «وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمين»[8] دو ویژگی دیگر، من برای شما مردم ناصحم، خیرخواهم دلسوزم. نماینده ما باید کسانی باشند که دلسوز ما باشند. خدا انسان‌های دلسوز را به نبوت برمی‌گزیند. کسی که دغدغه داشته باشد، ناصح می‌گویند انسان دلسوز خالص، کسی که خالصانه دل می‌سوزاند، حالا من یک کدی دست شماها بدهم، آقا امیرالمومنین می‌فرماید «انَّ انصح الناس»[9] در خیرخواهی می‌خواهید مردم را بفهمید و بشناسید؟ خیرخواه‌ترین و دلسوزترین مردم، کسانی هستند که اول دلشان برای خودشان می‌سوزد. یک کد خیلی دقیق و عمیقی است که امیرالمومنین دست همه ما می‌دهد. آدم دلسوز واقعی را می‌خواهید بشناسید؟ ببینید اول دلش برای خودش می‌سوزد! «انصحهم لنفسه»[10] او نسبت به خودش دلسوز است؟ «اطوعهم لربِّه»[11] نسبت به خدا مطیع هست؟ این نشانه دلسوزی است. آن که می‌گوید آقا من خدا در زندگیم در حاشیه است، یقین بدان به شما هم دلسوزی نمی‌کند. من اینجا کمی بحث را بازتر کنم. ما گاهی آنقدر که دلسوز دیگران هستم دلسوز خودمان نیستیم. بعضی مردها را دیدید، شب و روزشان شده کار.

اسکناسٌ اسکناسٌ اسکناس، برده از مرد و زنان هوش و حواس

همه تلاشش جمع کردن و روی هم کردن اموال است، می‌گویم برای چی داری اینکارها را می‌کنی؟ می‌گوید برای آینده بچه‌هایم. با چه قیمتی؟ نماز قضا شده، با چه قیمتی؟ خمس پرداخت نشده، با چه قیمتی؟ حج بجا نیاورده. آخرت تلف شده، دنیای باخته. این را نمی‌گویند آدم دلسوز، دلسوز کسی است که اول برای خودش شخصیت قائل است. دلش برای خودش می‌سوزد، قرآن خطاب به مومنین می‌فرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا»[12] ای مومنین «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارا»[13] اول خودت را نجات بده اول خودت را از گرفتاری بیرون بیاور بعدا خانواده‌ات، خدا نمی‌پسندد این را. ‌مومن اول خودت گرفتار نباش، اول خودت آخرتت آسیب نبیند، بعد می‌توانی دست دیگران هم ببینی، نتوانستی خدا ازت انتظار ندارد.

یک آقایی بود از بزرگان علمای این شهر، یک وقتی با مرحوم آیت الله والد رفتیم دیدن ایشان، ایشان رو کرد به آیت الله والد گفت من به بچه‌هایم می‌گویم من حمّال ورثه نیستم. تعبیر ایشان بود. گفت من به بچه‌هایم می‌گویم من حمّال ورثه نیستم. شما اگر بنده‌های خوبی باشید دیندار باشید خدا بنده‌های خوبش را رها نمی‌کند. و اگر بنده خدا نیستید، من برای کسی که خدا را بندگی نمی‌کند من زحمت نمی‌کشم. ما باید دغدغه‌مان خدا باشد. خدا به حضرت نوح می‌فرماید این پسر را رها کند، کنعان را بگذار برود، «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ»[14] این عمل غیر صالح است، این را ترکش کن، بگذار برود، هی به او اصرار نکن سوار شود. و آن فرزند هم رفت و غرق شد!

ما ترازمان خداست، کسی که دل برای خودش نمی‌سوزاند انتظار دلسوزی برای دیگران ازش نداشته باشید. من بازتر کنم مطلب را.

من خودم برایش شخصیت قائل نیستم، من ارزش‌های دینی را نسبت به خودم رعایت نمی‌کنم، چطور می‌توانم نسبت به دیگران ارزش‌ها را رعایت کنم! ببینید حالا من حجاب را می‌گویم و می‌گذرم. خانمی که حجاب رعایت نمی‌کند این برای خودش ارزش قائل نیست، بدون تعارف معنایش همین است. این پوشش را آن گونه که خدا می‌خواهد رعایت نمی‌کند. این زنی که برای خودش ارزش قائل نیست، چگونه برای دیگران می‌تواند ارزش قائل باشد. این که اسلام می‌فرماید جوان‌های مجرد در انتخاب همسر دو اصل حرف اول و آخر انتخاب را می‌زند. ایمان و اخلاق. شخصی که ایمان ندارد، رعایت حرمت خدا را نمی‌کند، اخلاق ندارد، او چطور می‌تواند فردا یک گزینه مناسبی برای همسر خودش باشد، برای شوهر خودش باشد، برای عیال خودش باشد. لذا نکته اول خیرخواهی، دلمان برای خودمان بسوزد.

ما گاهی اوقات به غلط فکر می‌نیم اگر نماز خواندیم عبادت بجا آوردیم به خدا خدمت کردیم، امیرالمومنین آب پاکی را روی دست همه ریخته. مقدمه‌ی خطبه‌ی همّام، حضرت می‌فرماید «انَّ الله تبارک و تعالی غنیا عن طاعتهم»[15] مردم خدا از طاعتتان بی‌نیاز است. امشب آمدی مسجد؟ به خودت خدمت کردی، نماز خواندی؟ به خودت خدمت کردی. احسان به دیگران کردی؟ به خودت محبت کردی. «غنیا عن طاعتهم آمِناً عن معصیتهم»[16]  خدا از گناهان شما در امان است، اینطور نیست اگر کسی نافرمانی خدا کرد به خدا ضربه زده باشد.

گرجمله کائنات کافر کردند، در دامن کربیاش ننشیند گرد.

امروز تمام انسان‌های روی کره‌ی زمین بشوند موحّد صالح، سالم، خدا همان خداست. امروز یکپارچه همه انسان‌ها بشوند مخالف خدا، خدا همان خداست. نماز خواندی نانش را می‌خوری، نخواندی چوبش را می‌خوری. شما سوره معارج را مراجعه بفرمایید. بیش از ده اثر نماز را خدا در قرآن نام می‌برد که این‌‌ها بخش عمده‌اش در دنیاست، رعایت کردی برکت در ما شما می‌آید برکت در عمر شما می‌آید نور چهره شما، تاثیر سخن دیگران، آثار ارزشمندی که به برکت نماز در زندگی اقتصادی‌تان اجتماعی‌تان، خانوادگی‌تان، دنیایتان، آخرتتان رقم می‌خورد. نکردید از این فیض محرومید.

این نکته اول خیرخواهی، امیرالمومنین می‌فرماید خیرخواه ترین مردم کسانی هستند که اول دغدغه خودشان را داشته باشند. خدمت مردم نه به قیمت فراموش کردن خود، کمک به دیگران نه به بهای پرداخت نکردن خمس. بعضی‌ها را دیدد می‌گوید برای امام حسین، یک آقایی آمد گفت من برای امام حسین سالی پنجاه میلیون اطعام می‌دهم ولی اهل خمس نیست. گفتم به سیدالشهدا قسم، گفتم قسم می‌خورم که قیامت ثابت کنم بهت. یکی از شاکیان تو در قیامت امام حسین است. امام حسین می‌فرماید به اسم من پول خمس نداده کردی در شکم عزاداران ما، که اطعام امام حسین می‌کنی! خوب این بیچاره هم بی خبر خورد و نمازش قضا شد. آنهم به اسم سیدالشهدا، مال مخلوط به حرام، به اسم ولی خدا می‌دهی به مردم! گفتم این را گفتم که قیامت ثابت بهت کنم.

خوب عزیزان ما اول دغدغه خودمان را باید داشته باشیم، ناصح یعنی خیرخواه، دلسوز، این از صفات انبیا بود. ما اول دلمان برای خودمان بسوزد. من وقتی برای خودم ارزشی قائل نیستم، شخصیتی قائل نیستم، قطعا نمی‌توانم برای دیگران ارزش قائل باشم و شخصیت قائل شوم. علی علیه السلام می‌فرماید «المومن غریزته النُصح»[17] مومن اصلا جزء ذاتش خیرخواهی است، اصلا مومن واقعی اینجوری است. مومن دغدغه‌مند دیگران است، بفکر دیگران است، ضمن اینکه از حال خودش غافل نیست. «انصحهم لنفسه»[18] خیرخواه ترین مردم عرض کردیم حضرت می‌فرماید کسانی هستند که برای خودشان دغدغه دارند «و اطوعهم لرِّبه»[19] مطیع‌ترین مردم نسبت به خدا هستند. آنکه خدا در زندگیش حرف اول است روی او می‌شود حساب کرد. ما در همین انتخابات نگاه کنیم ببینیم چه کسانی ا«طوعهم لربِّه»[20] هستند. ما بعضی از مسئولینمان راه مسجد بلد نیستند، حالا انشاءالله نماز می‌خوانند، در جمع مومنین چقدر می‌آیند! این یک ضعفی است امروز در جامعه ما.

پیغمبر را خدا می‌فرماید «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِدا»[21] بین مردم بود، با مردم بود. ما به ندرت می‌بینیم ‌در جلسات عمومی مسئولینی بیایند و خودشان را عرضه کنند. بگوید آقا من فلانی هستم، مدیر کل فلان قسمت هستم. شما در عمرتان چند بار سراغ دارید که یک وزیری آمده باشد در یک شهری، آمده باشد در یک جمع عمومی! آقا من فلانی هستم، این هم یک انسانی است، عزت که به وزارت و وکالت و ریاست نیست، عزت به تقواست. الان در این جمع، در این شهر کی به خدا نزدیکتر است. هر کسی تقوای بیشتری دارد، نه پول ملاک است، نه سواد ملاک است، نه اعتبار ملاک است، نه میز ریاست ملاک است، تقوا ملاک است، «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم»[22] ولی متاسفانه پاسخگو نیستند، چون آن انگیزه خیرخواهی در آن‌ها نیست، می‌بینی اگر خیرخواه باشند می‌آیند سمت مردم. دغدغه مندند برای خدمت به مردم.

مرحوم علامه حاج شیخ حسین نوری، صاحب مستدرک الوسائل، عزیزانی که نجف مشرّف شدید، در صحن امیرالمومنین در ورودی یکی از حجره‌ها، قبر علامه نوری و حاج شیخ عباس قمی شاگرد ایشان است. می‌گویند ایشان تا اواخر عمر اگر کسی کاری داشت و از ایشان کاری بر می‌آمد، خودش می‌رفت دنبال کار. مسئول یعنی این. ما گاهی اوقات دسترسی پیدا نمی‌کنیم، تلفن جواب نمی‌دهند، در اتاق بسته است، اجازه دیدار نمی‌دهند، خوب این‌ها ضعف یک مسئول است. می‌گویند یک روزی علامه نوری نشسته بود، یک پیرزنی آمد، عده‌ای از علما و شاگردان ایشان هم نشسته بودند. این پیرزن آمد گفت آقا مشکلی دارم با آمدن شما مشکل من حل می‌شود. ظاهرا این پیرزن اختلافی داشته با کسی که آن کس علامه نوری را خیلی ارادت داشت، یک وقت دیدند این پیرمرد بلند شد عصا را گرفت دست از مجلس رفت بیرون همراه این پیرزن. رفت و کار این را انجام داد، بعد که برگشت، شاگردان علامه نوری گفتند آقا کار این پیرزن چی بود؟ فرمود یک مشکلی داشت من همراهش رفتم مشکلش حل شد. گفتند آقا این کار را می‌دادید به شاگردانتان، شما در این کحولت سن، در این وضعیت جسمانی، بالاخره صلاح نبود، شان شما نبود، به یکی از شاگردان می‌گفتید بروند کارش را انجام دهند. مردم بشنوید دلتان برای خودتان بسوزد. دلسوز خودتان هستید، یاد بگیریم از علامه نوری. ایشان فرموده بود من کارشناس علم احادیث اهلبیتم. انصافا هم در این یک قرن گذشته ما محدّثی مثل حاج شیخ حسین نوری دیگر عالم شیعه ندیده، اینطور مسلط، صاحب مستدرک الوسائل، خدمت ارزشمندی به عالم شیعه کرد. فرموده بود من کارشناس علم احادیث اهلبیتم. باورم این بود سالیان متمادی که بعد از واجبات، عالیترین عمل استحبابی در اسلام زیارت کربلای امام حسین است. گفتند من در روایات که بررسی کردم تحلیل کردم، به این نتیجه رسیده بودم که واجبات کنار، در مستحبات هیچ کاری قابل مقایسه با زیارت امام حسین و کربلای حضرت نیست. بعد ایشان فرموده بود سال‌ها قبل به روایتی برخورد کردم که دیدم از زیارت امام حسین هم مهمتر وجود دارد و آن رفع مشکلات مردم است. این پیرزن که آمد من دلم می‌خواست خودم در این خیر شریک شوم، خودم بهره ببرم. و لذا من دوست دارم تا خودم می‌توانم از خودم برخواسته است، خودم خدمت کنم، با همین بدن، با همین هیئت. این است انسان خیرخواه. انبیا چنین بودند، انبیا در مهرورزی، در حالات حضرت موسی دارد یک وقتی جبرئیل نازل شد، جناب موسی، می‌دانی یکی از معیارهایی که سبب شد انتخاب شدی بعنوان پیامبر اولوالعزم، ضریب خیرخواهی تو فراتر از انسان‌ها، حیوان‌ها را هم شامل شده بود. خدا حواله اشتباهی دست کسی نمی‌دهد. ما گاهی اوقات به هم نوع خودمان رحم نمی‌کنیم می‌خواهیم همسایه حضرت موسی هم شویم.

خدا می‌فرماید یادت است چوپان شعیب بودی، گوسفندان شعیب را می‌بردی صحرا می‌چراندی، یک روز یکی از گوسفندان از گله فاصله گرفت رو به صحرا گذاشت، شما هم دنبال آن گوسفند رفتی. یک نیم‌روز این گوسفند شما را در این صحرا و کوه و دشت دواند تا به زحمت این گوسفند را گرفتی. حالا اگر چوپان‌های ما بودند...

مدتی قبل من یک جایی رفته بودم یک گوسفندی دستش شکسته بود به یک پوست وصل بود. به آن چوپان گفتم بابا این را زودتر ذبحش کن، این بیچاره که دستش هم شکسته زجر می‌کشد. گفت این را یکی از چوپان‌ها با چوب زده به دستش، دستش شکسته! خداوکیلی این چوپان برود بهشت همسایه موسی شود ظلم نیست و خدا ظالم نیست! ببینید موسی چه کرد؟ این گوسفندی که یک نیم روز موسی را دوانده از نفس انداخته، حضرت موسی رسید به این گوسفند، گوسفند را در بغل گرفت و نوازش کرد، گفت چرا خودت را خسته کردی، ما را هم خسته کردی! گوسفند را بغل کرد، گفت دیگر از نفس افتادی، این راه طولانی دیگر حال حرکت نداری. این مسیر طولانی موسی گوسفند در بغلش بود برگشت تا رسید به گله. ما این رحم و مروت را نسبت به هم‌نوعانمان داریم! این موسی نشود موسی تعجب است. این موسی به این مقامات نرسد تعجب است. ما آقا خیرخواهی به حیوانات پیشکش، به انسانش هم! من حالا بعضی چیزها روی منبر نمی‌توانم بگویم چون ضبط می‌شود، زیر پوست این شهر چه اتفاق‌هایی که می‌افتد و بارها من عرض کردم مردم وقتی باران می‌آید تعجب کنید، از باریدن باران تعجب کنید، با این جرائم تخلفات که دارد صورت می‌پذیرد. طرف نسبت به پدر خودش جنایت می‌کند! انصافا بلا نمی‌آید در همین حدی که وجود داریم همین جای شکرش باقیست. انبیا خیرخواه بودند برای بشریت، حتی مخلوقات، نسبت به مخلوقات الهی هم این‌ها خیرخواهی داشتند.

من یک روایتی را از فرمایشات رسول خدا محضر عزیزان تقدیم کنم. تقدیم به پیشگاه باعظمت رسول الله صلواتی ختم کنید.

پیامبر اکرم، مرحوم شیخ صدوق در کتاب خصال، چهار ویژگی را از پیغمبر اکرم نقل می‌کند برای انسان‌های خیرخواه. این‌ها گزینه‌هایی است که گفتم در انتخابات هم می‌تواند کمکتان کند. این‌ها را بشنوید در حافظه‌تان ثبت کنید، موقع رای ارزیابی کنید. پیغمبر می‌فرماید علامت انسان‌های خیرخواه چهار چیز است.

اول «یقضی بالحق»[23] این‌ها قضاوتشان قضاوت به حق است. نگاه نمی‌کند طرف مقابل او خودی است یا غریب. خدا را می‌بیند. سخنی که می‌گوید تصمیمی که می‌گیرد، قوم و عشیره، این مصیبتی که امروز متاسفانه خیلی‌ها مبتلا شده‌اند. آقا این از خودمان است، از طایفه ماست از محله ماست، همشهری ماست. این‌ها همان حس‌های ناسیونالیستی است که اسلام قبول ندارد. اسلام می‌فرماید «إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى»[24] همه‌تان از یک پدر و مادرید. لر، ترک، عرب، بلوچ، فارس، شهری، دهاتی، سیاه، سفید، همه برمی‌گردید به یک پدر و مادر. این‌ها را بریزید دور. امیرالمومنین فرمود «لافضل لعربیٍ علی العجمی، ولالعجمی لعربی الَّا بتقوی الله»[25] نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب فضیلتی ندارند جز به تقوای الهی. هر که تقوایش بیشتر است نزد خدا محبوبتر است. خیرخواه واقعی رسول الله می‌فرماید «یقضی بالحق»[26] قضاوتش به حق است، حرف که می‌زند، تصمیم که می‌گیرد، نظر که می‌دهد، نظری می‌دهد که خدا می‌پسندد، ولو این نظر به ضرر خودی‌ها باشد، به ضرر بستگانش باشد. این نگاه به خودی نمی‌کند، حق را می‌بیند. «یقضی بالحق و یؤتی بالحق من نفسه»[27] رسول الله می‌فرماید دلسوزان و خیرخواهان واقعی اول حق را از خودشان انجام می‌دهند. او اگر سخنی می‌گوید اول خودش عامل است بعدا دیگران را دعوت می‌کند. اول خودش پایبند است، بعد هم دیگران را به این راه هدایت می‌کند. این نکته دوم.

«و یرضی للناس ما یرضاه لنفسه» رسول الله می‌فرماید نشانه خیرخواهان واقعی، می‌پسندند برای مردم آنچه را برای خودشان می‌پسندند. برای خودتان چه می‌پسندید همان را برای دیگران بپسندید. ما گاهی اوقات برای خودمان یک چیزهایی را می‌پسندیم که برای دیگران نمی‌پسندیم. برای دیگران یک چیزهایی می‌پسندیم که برای خودمان نمی‌پسندیم. من یک جایی رفتم از آقایی جنس بگیرم. گفت حاج آقا خودت سوا می‌کنی یا من جدا کنم؟ گفتم خدایی هر چه برای خودت می‌پسندی برای من هم به من هم بده. این می‌شود انصاف. گرچه بعضی‌ها هم انصاف درشان مرده است. انصاف در وجودشان رنگ باخته. آقایی بود از دنیا رفت، از بازاری‌های همین شهر، آمد به من گفت آقای حدائق مسئله‌ای دارم. من همیشه جنس درجه سه می‌برم خانه برای زن و بچه‌ام. گفت علتش این است که وقتی مشتری می‌آید در مغازه، می‌گوید حاجی حضرت عباسی همانی را به ما بده که به زن و بچه‌ات را می‌دهی، من هم آن جنس ضعیف درجه سه به زن و بچه‌ام می‌دهم، برای اینکه اینجا بتوانم قسم را هم رعایت کرده باشم. گفتم اگر آن مشتری بیچاره فکر می‌کند تو آدمی، انصاف داری، تو حداقل به خودت و زن و بچه‌ات رحم داری، تو به خودت هم رح نمی‌کنی، تو دلت برای خودت هم نسوخته! این همان است که امیرالمومنین می‌فرماید «انصحهم لنفسه»[28] این دلش برای خودش هم نسوخته. مردم دلسوز کسی است که حرمت دیگران را مثل حرمت خودش، ناموس مردم را مثل ناموس خودتان بدانید. به ناموس مردم هر جوری شد نگاه کنیم بعد به ناموس خودمان می‌خواهند نگاه کنند رگ گردنت می‌زند بیرون! این غیرت است؟ این کمال بی‌غیرتی است.

طرف آمد به امام صادق عرض کرد چرا نگاه به نامحرم در اسلام ممنوع شده و اشکال دارد. آقا فرمود مادر داری، گفت بله؟ فرمود خواهم هم داری؟ گفت بله؛ فرمودند دوست داری همین نگاهی که تو می‌خواهی به ناموس مردم بکنی به ناموس خودت بکنند؟ گفت هرگز. فرمودند چرا چیزی که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران می‌پسندی! بی‌احترامی بد است، بی‌احترامی نکن. تحقیر بد است تحقیر نکن. این می‌شود همان یرضاه الناس بما یرضاه لنفسه» ما کسانی را باید نماینده‌ی خودمان قرار دهیم که ما را از خودشان جدا نبینند. گرفتاری دیگران را گرفتاری خود، رضایت دیگران را رضایت خودشان بدانند. «یرضی للناس بما یرضاه لنفسه»[29] این در تمام بخش‌های اجتماعی هم سریان و جریان پیدا می‌کند. آقای مدیر، آقای کارمند، احترام را دوست می‌داری؟ به ارباب رجوع احترام بگذار. دوست داری وقتی جایی وارد می‌شوی تحویلت بگیرند، وقتی بر تو وارد می‌شوند تحولیشان بگیر. دوست داری پشت سر نامتان را به زشتی نبرند، نام دیگران را به زشتی نبرید. این نشانه خیرخواهی است.

و چهارم «لایعتدی علی احد»[30] رسول الله فرمود خیرخواهان واقعی هیچکس به کسی ظلم نمی‌کنند، تعدی نمی‌کنند. ستم نمی‌کنند، آقا دلم خواسته، همین است که هست، آقا دلم خواسته. این‌ها با فلسفه خیرخواهی سازگاری ندارد. من با این حدیث از فرمایشات پیامبر عرضم را به اتمام برسانم. بحث امین بودن و امانتداری هم که در این آیه 68 سوره مبارکه اعراف اشاره شده، فرصت دیگر و انشاءالله به شرط حیات در جلسه آینده صحبت خواهیم کرد.

یک حدیث از رسول خداست، پیغمبر می‌فرماید اگر شما مردم پنج چیز را تضمین کنید بجا بیاورید، من پیغمبر بهشت را برایتان ضمانت می‌کنم. بهشت شما به ضمانت پیغمبر، ولی این پنج چیز را شما انجام بدهید، آخرتتان با رسول الله. روایت هم در مصادر روایی ما ذکر شده و بزرگان ما این روایت را ذکر کرده‌اند.

پیامبر می‌فرماید «من یَضمَن لی خمساً أضمنُ له الجنة»[31] کسی که پنج چیز را ضمانت کند بجا بیاورد، من هم ضمانت می‌کنم بهشت را برای او. اول حضرت می‌فرماید «النصیحة لله عز و جل»[32] اگر کسی خیرخواه خدا باشد، این همان است که انبیا فرمودند «اُبَلِّغُکَم رِسالاتِ رَبِّی»[33] دغدغه‌تان خدا باشد، مهرتان، قهرتان، انفاقتان، امساکتان رنگ الهی بگیرد.‌ برای خدا حرف بزنید برای خدا سکوت کنید برای خدا ببخشید برای خدا امساک کنید. این می‌شود خیرخواه خدا بودن، «النصیحة لله عز و جل»[34] دوم پیامبر فرمود «و النحصیحة لرسوله»[35] خیرخواه پیغمبر بودن. کسانی که در زندگی‌شان پیامبر برایشان هم است، دغدغه‌ی رضایت پیامبر دارند، ما گاهی اوقات می‌گوییم رسول الله را قبول داریم، در اذان و اقامه هم نام پیامبر را می‌بریم، در تشهد هم نام رسول الله را می‌بریم، در سلام نمازمان هم از پیغمبر یاد می‌کنیم ولی شعار است. احادیث پیامبر در حاشیه است. حدیث پیغمبر می‌خوانی برای طرف می‌گوید این مال 1400 سال قبل است. می‌گویی بابا رسول الله این را فرموده است! می‌گوید این دوره‌اش گذشت، این چه خیرخواهی است نسبت به پیغمبر. «النصیحة لله عز و جل و النصیحة لکتاب الله»[36] پیغمبر فرمود اگر کسی ضمانت کند که خیرخواه قرآن است، قرآن برای ما اهمیت داشته باشد، قرآن فقط کتاب تلاوت نیست، قرآن کتاب زندگی است، کتاب عمل است، ‌باید اجرایی شود. ما می‌بینیم متاسفانه آیات قرآن عمل نمی‌شود، بعضا بی‌حرمتی می‌شود، بعضی‌ها هم دغدغه ندارند، می‌گویند ولش کن عیسی به دین خود موسی به دین خود. این بی‌تفاوتی نسبت به قرآن است. چهارم «و النصحیة لدین الله»[37] انسان دغدغه‌ی دین را داشته باشد. من این را یک وقتی در یکی از مصاحبه‌های مرحوم آیت الله العظمی اراکی ‌در 36 سال قبل، سال 64 مجله حوزه با ایشان مصاحبه کرده بود. مصاحبه هم مفصل بود، زمان حیات امام بود، خاطراتی از اساتیدشان نقل کرده بودند من جمله آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسسه حوزه علمیه‌ی قم، بعد ایشان فرموده بودند شیخ عبدالکریم حائری نمرد، خوب گوش کنید، آقای شیخ عبدالکریم حائری نمرد مگر به خاطر کشف حجاب. این حرف آیت الله العظمی اراکی بود. فرمودند وقتی کشف حجاب رضا خان قلدر ملعون باب شد، رضا خان یکی از کارهایی که کرد، خانمش و دخترهایش و یک تعداد از دخترهای دربار را با سر برهنه فرستاد قم زیارت حضرت معصومه! حضرت معصومه بزند به کمر شما، شما به حضرت معصومه معتقدی یا می‌خواهی ساختار شکنی کنی! که خدا رحمت کند مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی بافقی که قبل از ماه رمضان کنگره‌ی ایشان در بافق بود و ما توفیق داشتیم در آن کنگره شرکت کردیم در شهر بافق، آیت الله بافقی وقتی این صحنه را دید، زن شاه، دختران شاه، زنان دربار سر برهنه آمده‌اند بروند داخل حرم حضرت معصومه، گفت این‌ها را راه ندهید، رفتند در یکی از حجره‌های طبقه‌ی فوقانی حرم، تولیت این‌ها را راه داده بود. خبر به رضاخان رسید، رضاخان با یک فوجی از سربازان آمد قم، این آیت الله مجاهد و این پیرمرد مجاهد را رضاخان وسط صحن حرم حضرت معصومه فلک کرد و با چوب می‌زد کف پای این عالم برجسته، و ایشان صدای امام زمان می‌زد، بعد هم ایشان را تبعید کردند و تا رضاخان زنده بود به ایشان اجازه برگشت به قم ندادند. خوب این اوضاع و احوال، البته آن موقع شیخ عبدالکریم قم نبود، مسافرت بودند، آیت الله اراکی فرمودند دیگر شیخ عبدالکریم ذوب شد ذوب شد ذوب شد تا مرد. وای بحال کسی که بی‌حجابی ببیند و خنده کند. وای به حال کسی که غیبت بشنود و خوشش بیاید، باید توبه کند. وای به حال کسی که در مجلس گناه حاضر شود و لذت ببرد. این نیست خیرخواهی. اگر یک جایی دیدید گناه دارد رنجتان می‌دهد، داریم مومن در آخرالزمان مثل گوسفند سوزن خورده است. یعنی روز به روز آب می‌شود، ذوب می‌شود. مومنین اگر جایی گناه دیدید و رنج بردید شکر خدا کنید که این حالت را دارید. اگر گناه دیدید و کیف کردید بدانید شیطان زندگی شما را کرده چراگاه. آنکه گناه می‌بیند خنده تحویل می‌دهد، آنکه گناه می‌بیند خوشش می‌آید این باید در ایمانش تجدید نظر کند. «و النصحیة لدین الله»[38] خیرخواه دین خدا باشد. یک خانمی یک وقت به من گفت حاج آقا سوار یک تاکسی بودم مطالبی رد و بدل شده بود، گفت از تاکسی پیاده شدم گریه می‌کردم تا منزلم. گفتم برو سجده شکر بجا بیاور که این حالت درت هست. قدر خودت را بدان و از خدا بخواه که این حالت درت تقویت شود. ما توهین به ارزش‌های دینی بشنویم و خوشحال شویم، خوب ما در دینداری‌مان مشکل داریم.

و پنجمین مطلب پیامبر فرمود «و النصحیة لجماعة المسلمین»[39] اگر کسی خیرخواه جامعه مسلمین باشد پیامبر فرمود من بهشت را برای او تضمین می‌کنم. نه خیرخواه زن و بچه خودمان، خیرخواه جامعه، مجموعه‌ی مردم. قطعا در انتخاباتمان هم باید کسانی انتخاب شوند که این‌ها دلسوز اهداف الهی، دلسوز پیغمبر، خیرخواه قرآن، خیرخواه دین، دین برایشان مهم باشد، و خیرخواه جماعت مسلمین باشند.

پروردگارا به عظمت این ایام و لیالی قسمت می‌دهیم، ضمن اینکه ایام هم مصادف با تخریب قبول ائمه بقیع بتوسط وهابیت خبیث و ملعون که تمام این بقیع، قبول اولیای معصومین و بزرگان از اصحاب، و رجال اسلام، این‌ها گنبد و بارگاه و حرم داشت که این‌ها به دست وهابیت خبیث تخریب شد، حتی این‌ها حرکت کردند از عربستان به سمت عراق برای تخریب قبور ائمه‌ی در عراق، که همت شیعیان و پیروان اهلبیت در عراق، بسیج عمومی شدند و در برابر این سپاه وهابی‌ها مقاومت کردند و این‌ها را شکست دادند و عقب راندند. امروز هم این‌ها دستشان باز شود همان دیدگاه‌های کفرآمیز را دارند، امیدواریم که خداوند به عظمت این ایام، شرِّ دشمنان بشریت، دشمنان اسلام و فضیلت، دشمنان اهلبیت را از سر جوامع بشری و اسلامی قطع و کوتاه بفرماید. پروردگارا توفیق ناصح بودن و امین را در این باقیمانده‌ی زندگانی به نحو شایسته به همه‌ی ما عنایت بفرما.

 

[1] اعراف آیه68

[2] اعراف آیه68

[3] اعراف آیه68

[4] اعراف آیه68

[5] مکارم الاخلاق ص438

[6] اعراف آیه68

[7] اعراف آیه68

[8] اعراف آیه68

[9] غررالحکم ص229

[10] غررالحکم ص229

[11] غررالحکم ص229

[12] تحریم آیه6

[13] تحریم آیه6

[14] هود آیه46

[15] نهج البلاغه خطبه همّام

[16] نهج البلاغه خطبه همّام

[17] غررالحکم ص70

[18] غرر الحکم ص229

[19] غررالحکم ص229

[20] غررالحکم ص229

[21] احزاب آیه45

[22] حجرات آیه13

[23] تحف العقول ص20

[24] حجرات آیه13

[25] عیون اخبار الرضا (ترجمه غفاری و مستفید) ج2 ص563

[26] تحف العقول ص20

[27] تحف العقول ص20

[28] غررالحکم ص229

[29] تحف العقول ص20

[30] تحف العقول ص20

[31] مستدرک الوسائل ج12 ص387

[32] مستدرک الوسائل ج12 ص387

[33] اعراف آیه68

[34] مستدرک الوسائل ج12 ص387

[35] مستدرک الوسائل ج12 ص387

[36] مستدرک الوسائل ج12 ص387

[37] مستدرک الوسائل ج12 ص387

[38] مستدرک الوسائل ج12 ص387

[39] مستدرک الوسائل ج12 ص387

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه