بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبیّنا حبیب اله العالمین اباالقاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الأئمة الهداة المهدیین المکرمین لاسیّما بقیةالله المنتظر عجلالله تعالی فرجهالشریف.
قال الله الحکیم: «وَ اللَّهُ يُريدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْکُمْ وَ يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَميلُوا مَيْلاً عَظيماً * يُريدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعيفاً» صدق الله العلی العظیم.
عرض سلام و احترام و ادب محضر شما عزیزان بیننده و شنوندهی برنامه. سخن پیرامون یکی از موضوعات دیگر و معارف دیگر در قرآن با محوریت بحث عفّت در قرآن است.
آیهای که تلاوت شد، قرآن میفرماید: «وَ اللَّهُ يُريدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْکُمْ» خداوند ارادهاش بر این است که توبهی شماها را بپذیرد. اما «وَ يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ» کسانی که تابع شهوتهای نفسانی خودشان هستند، «أَنْ تَميلُوا مَيْلاً عَظيماً» اینها به دنبال این هستند که به دنبال شهوترانی و ناپاکی بروند و میل عظیم و گستردهای برای شهوترانی دارند. «يُريدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْکُمْ» خدا اراده کرده که بارِ شما را سبک کند و از این گناهان و لغزشها پاک بشوید. «وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعيفاً» انسانها، خلقتاً، ضعیفاند. ضعف انسان همین بس که علی علیهالسلام در نهجالبلاغه میفرماید: « مِسْکِینٌ ابْنُ آدَمَ ... تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ» یک قطره آب او را میکُشد. «تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ» بوی بدنش، او را اذیت میکند.
چند مطلب را در این آیه و بعد ادامهی بحث پیرامون همین عفّت مطالبی را عرض کنیم، در این آیه شریفه ما استفاده میکنیم که راه مراجعهی به سوی خدا و بازگشتِ به سوی خدا، بسته نیست. عزیزان، هر کسی در هر حالی و در هر وضعی، فرصت برای بازگشتِ به سوی خدا، برای او باقی است. پیامبر اکرم فرمود اگر کسی یک سال قبل از مردنش به سوی خدا بازگردد، خدا توبهی او را میپذیرد. حضرت فرمود: «إِنَّ سَنَةً لَكَثِيرٌ» یک سال زیاد است. اگر کسی یک ماه قبل از مردن، رو به سوی خدا بیاورد، خدا توبهپذیر است. حضرت فرمود: «إِنَّ اَلشَّهْرَ لَكَثِيرٌ» یک ماه هم زیاد است. اگر کسی یک هفته. بعد پیامبر فرمود یک هفته هم زیاد است. اگر کسی یک روز. رسولالله فرمود یک روز هم زیاد است. اگر کسی یک ساعت قبل از مردن، پشیمانِ واقعی شود و رو به خدا بیاورد، خدا میپذیرد او را. بعد رسولالله فرمود: «إِنَّ السّاعَةَ لَكَثِيرٌ» حضرت اشارهی به حلقِ خود کرد و فرمود: «فَوَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ» به آن خدایی که جانِ منِ پیغمبر در تحتِ قبضهی قدرت اوست، به پروردگار عالمیان سوگند، اگر کسی قبل از رسیدنِ روح به حلقش، جدّی، بازگردد و پشیمان شود و رو به خدا بیاورد، خداوند تواب است، توبهپذیر است و او را میپذیرد.
پس ما در اسلام، ناامیدی وجود ندارد. آیه میفرماید: « يُريدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْکُمْ». آنچه که سبب میشود عزیزان، ما را از فیض توبه و برکات توبه دور سازد، همان شهوترانیها و شهوتطلبیهاست. آیه میفرماید ارادهی خدا بر پذیرشِ توبهی شماست. اما «وَ يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ» آنهایی که بیعفتی میکنند و آنهایی که به دنبال شهوترانی میروند، اینها از توبه فاصله میگیرند: «أَنْ تَميلُوا مَيْلاً عَظيماً». لذا هرچه انسان در مسیر بیعفتی و شهوترانی قرار بگیرد، خودش، خودش را از برکات و فیوضات توبه، محروم ساخته.
و قطعاً احکام و تکالیفی که در شرع مقدس اسلام وضع شده، خداوند به اعتبار ظرفیتهای انسانها، این احکام را رقم زده و احکام، به اعتبار تکلیف انسانها و توانِ انسانهاست: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» (بقره/286). و این را هم فراموش نکنیم که قرآن میفرماید: «وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعيفاً»، انسانها خلقتاً ضعیفاند. یعنی مراقب باشید در برابر غرائز جنسی، اگر انسان روی خودش کار نکرد و نفس را پرورش نداد و تربیت نکرد، ضعیف خواهد بود.
در آن خلوتگاه خطرناک زلیخا و یوسف، تفاوتِ بین این دو نفر در این بود: حضرت یوسف، روی خود کار کرده بود و این نفس را پرورش داده بود و در برخورد با گناه، با قدرت برخورد کرد. زلیخا، در دام شهوت افتاده بود و غرائز جنسی آنجا زمین خورد و تقاضای عمل حرام از یوسف کرد.
و احکامِ دینیِ ما هم در شریعت اسلام، قطعاً با تناسب ظرفیت انسانهاست. اسلام میگوید اگر شما مستطیع شُدید، حج به جای بیاورید و اگر نشدید، حج از شما انتظار نمیرود. آن کسی که زراعتش، دامداریاش، داراییاش به حدّ زکات میرسد، باید زکات بدهد. آن کسی که ندارد، زکات از او نمیخواهیم. آن کسی که مازادِ بر سال خمسی برای او چیزی میماند، باید خمس را بپردازد. آن کسی که اضافه نیاورده، خمسی ندارد. کسی که میتواند، باید وضو بگیرد و آن کسی که آب برای او ضرر دارد، تیمم کند. آن کسی که میتواند ایستاده نماز بخواند، ایستاده. توانایی ندارد، نشسته. توانایی ندارد، بهصورت خوابیده. از اینها استفاده میشود که احکام دینیِ ما، با تناسب ظرفیت انسانها هماهنگی دارد و خداوند وضعیت بشر را با این ظرفیت دیده.
من روایتی را از فرمایشات امیرالمؤمنین عرض کنم که حضرت میفرماید: «اِغلِبِ الشَّهوَةَ تَكمُلْ لَكَ الحِكمَةُ» بر شهوتهای خودتان حاکم بشوید و غلبه پیدا کنید تا حکمت، برای شما کامل بشود. تا برسید به آن حالتِ حکمتی که در فرصت گذشته عرض کردیم واقعیتها را خوب درک کنیم و تشخیص بدهیم.
در جای دیگر حضرت میفرماید: «مَن لَم يَملِكْ شَهوَتَهُ لَم يَملِكْ عَقلَهُ» آنهایی که بر شهوت خودشان حاکم نشدهاند و مسیر عفت را طی نکردهاند، بر عقل خود حاکم نیستند. قطعاً انسانهایی از خرد و عقل خوب استفاده میکنند که انسانهای باعفتی هستند و انسانهایی که شهوت را رها کردهاند و شهوترانی میکنند، اینها از خرد و اندیشهی خود هم استفادهی درستی نخواهند کرد.
نکتهی پایانی، مولای متقیان میفرماید: «الكَيِّسُ مَن مَلَكَ عِنانَ شَهوَتِهِ» انسانهای زیرک و باکیاست، کسانی هستند که شهوت خود را و عنانِ شهوت را مالکاند و مدیریت میکنند.
ضمن اینکه عزیزان من این نکته را پایانی عرض کنم، شهوت یکی از فرصتهای الهی است در اختیار انسانها. آنچه که مذمّت شده، شهوترانی است. شهوت اگر خوب مدیریت شد، میشود عفت. شهوت اگر رها شد و عنان شهوت از دستِ انسان خارج شد، میشود انسانِ شهوتران، که قرآن هم میفرماید: «الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَميلُوا مَيْلاً عَظيماً» اینها، آنهایی هستند که شهوتشان رها شده، لجامگسیخته دارند افراطی پیش میروند.
و شهوت اگر تفریط شد، یعنی ما، شهوت را خُرد کردیم و از حد خودش ضایع کردیم، میشود انسانهای خمول و افسرده. قطعاً شهوت، ظرفیتی است که اگر خوب بهرهبرداری بشود، انسانها را میتواند به مقامات عالیه، مقام عفت، مقام حکمت، و مقام زیرکی و کیاست برساند.
توفیقات همهی عزیزان را از خداوند منان خواستارم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.