بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبیّنا حبیب اله العالمین اباالقاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الأئمة الهداة المهدیین المکرمین لاسیّما بقیةالله المنتظر عجلالله تعالی فرجهالشریف.
با عرض سلام و احترام و ادب، محضر همهی عزیزانی که این برنامه را استماع میکنید و مشاهده میفرمایید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همهی عزیزان. سخن پیرامون یکی از رذیلههای اخلاقی که قرآن به آن اشاره فرموده و آن، کفران نعمت در زندگی است. آیهی 7 سورهی مبارکه ابراهیم، مورد بحث قرار گرفت.
در ادامهی آن بحث اشاره کنم که مراتب کفران نعمت، عبارت است از کفران نعمت با زبان و کفران نعمت با قلب و کفران نعمت در عمل.
سه مرحله را بزرگان، نام میبرند برای کفرانِ نعمت. بعضیها با زبان بیان میکنند کفران نعمت و ناسپاسی را. بعضیها در قلبشان هم آن ناسپاسی شکل گرفته، و بعضیها در رفتار خودشان هم آن کفران را به نمایش میگذارند. وقتی از آنها دعوت میشود به بندگیِ خدا، با قُلدری و تحکّم میگویند: ما بندگیِ خدا را نمیکنیم، خدا برای ما چه کرده؟! طلبکارانه به آفریدگارِ خود مینگرند.
در آیهی 12 سورهی مبارکه لقمان هم خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ» ما به لقمان حکمت آموختیم و به لقمان خطاب کردیم که شکر خدا را به جا بیاور. « وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ» اگر کسی خدا را سپاسگزاری کند و شکر کند، نفع این شکرگزاری به خودِ او برمیگردد. سابق هم عرض کردیم، خدا نیازی به شکرگزاری ما ندارد. «وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ» اگر کسی ناسپاسی کرد، این ناسپاسی هم به خودِ آن فرد بازخواهدگشت.
که قرآن در این آیهی شریفه میفرماید ما به لقمان حکمت آموختیم. حکمت، عبارت است از آن درک و تشخیصی است که انسان میتواند واقعیتها را درک کند. بعضیها چهبسا سوادی هم ندارند و تحصیلاتی هم ندارند ولی انسانهای حکیمی هستند. واقعیت را خوب درک میکنند و خوب تشخیص میدهند.
و شُکر هم عبارت است از اعترافِ به نعمتِ الهی که البته باید آمیخته با ادب و تعظیم باشد. یا یادآوریِ نعمت و اظهار نعمت، در کتابهای لغت ذکر شده. و سابق عرض کردیم که قطعاً سپاسگزاریها، به خودِ ما منفعت میرساند و ناسپاسیها به خودِ ما زیان میزند.
در این فرصت، راههای درمان کفرانِ نعمت را هم برای تکمیل بحث خدمتِ عزیزان عرض کرده باشیم. ما چه کنیم که از این حالتِ ناسپاسی خارج بشویم و بتوانیم انسانی سپاسگزار در پیشگاه الهی باشیم. قلبِ ما، زبانِ ما و اعمالِ ما آمیختهی با کفرانِ نعمت نباشد.
یکی از راهکارهای درمانِ کفران نعمت و این رذیله و صفت ناپسندی که در قرآن اشاره شده، اندیشیدن در نعمتهای الهی است. علمای علم اخلاق میفرماید شما وقتی در نعمتهای خدا بیندیشید که خدا، با شما چه کرده، رفته رفته، جهتِ شما و مسیرِ شما به سمت سپاسگزاری میرود. ما وقتی در نعمتهای الهی اندیشه نکردیم و تدبّر نکردیم، طلبکارانه برخورد میکنیم. قطعاً در کانون خانواده، اگر اعضای خانواده بخواهند نسبت به یکدیگر سپاسگزار باشند و بیندیشند که طرف مقابل، برای ما چه کرده؟، همسرِ من برای من چه کرد؟ این شوهر در خانه، چه کار کرده برای رفاه زندگی؟ فرزندان ما چه کار کردند؟ فرزندان نسبت به تلاشها و زحمات پدر و مادرِ خودشان، بیندیشند. این سبب میشود که ما قدرشناسی کنیم و قدرِ نعمت را بدانیم. وقتی که در نعمت، اندیشه نکنیم، نتیجتاً مسیر کفران نعمت و کفور بودن را طی میکنیم. این نکتهی اول که اگر برای خدا میخواهیم بندهی سپاسگزار باشیم، در نعمتهای حضرت حق بیندیشیم.
از نکات دیگری که ما را در درمان کفرانِ نعمت کمک خواهد کرد، به زیردستانمان نگاه کنیم. در سخنی علی علیهالسلام، نشانهی انسانهای سعادتمند را حضرت چهار ویژگی نام میبرد: «عَلَامَةُ السَّعَادَةِ اَرْبَعَةٌ ذِكْرُ الذُّنُوْبِ الْمَاضِيَةِ» گناهان گذشته و خطاهای گذشته را فراموش نکنیم. چون اگر ما اشتباهات گذشتهی خودمان را فراموش نکردیم، دو اثر ارزشمند برای ما به دنبال دارد: اول اینکه دیگر اشتباه نمیکنیم. بالأخره کسی که راهی را اشتباه رفته و فراموش نکرد که این راه، به مقصد نمیرسد، دیگر در این مسیر حرکت نمیکند. من اگر از رفیقی آسیب دیدم و فراموش نکردم، دیگر فریبِ آن رفیق را نخواهم خورد. و اثر دوم اینکه درصدد جبران اشتباه برمیآییم. اینکه بعضیها مبتلای به اشتباهات هستیم و درصدد جبران نیستیم، چون اشتباهات خودمان را فراموش نکردهایم: «ذِكْرُ الذُّنُوْبِ الْمَاضِيَةِ».
خدا رحمت کند مرحوم آیتالله حاج شیخ عباس قمی نقل میکنند: روزهای آخرِ عمر، نگران بود. وقتی از ایشان پرسیدند چرا نگرانید، فرموده بود من در بیش از هفتاد سال زندگانی، یک دروغ گفتم و شرمندهام چگونه به محضرِ خدا بروم. اگر من جُرم خودم را فراموش نکردم، این جُرم، دیگر تکرار نخواهد شد.
« وَ نِسْيَانُ الْحَسَنَاتِ الْمَاضِيَةِ» خوبیهای گذشته را فراموش کنیم. سعادتمند، کسی است که خوبیهای خودش را فراموش میکند. قطعاً ما اگر خوبیهای خودمان را نسبت به دیگران فراموش کردیم، غرور و تکبر به سوی ما نمیآید و درجا نمیزنیم و پیوسته درصدد خدمتیم. شاهدِ عرضم اینجاست: حضرت فرمود: «وَ نَظَرُهُ إِلَى مَنْ دُوْنَهُ» انسانهای سعادتمند، در مسائل مالی، به زیردستهایشان نگاه میکنند. ما وقتی که شرایط سختتر را در زندگی دیدیم، قدرِ این فرصت و ظرفیتِ خودمان را میدانیم. آن کسی که در خانهی مِلکی نشسته، استیجاری را نگاه کند. آن کسی که در خانهی استیجاری است، آن کسی که ظرفیتِ او محدودتر است را نگاه کند. شخص سالم، بیمار را؛ بیمار، مریضتر را و ...
ما در هر شرایطی که هستیم عزیزان، شرایطِ بدتر از ما هم در جامعه وجود دارد. اگر به زیردستان خود در مسائل دنیایی نگریستیم، قدرشناسِ نعمتهای الهی میشویم.
اینکه توصیه شده به زیارت اهل قبور برویم و یا به عیادت بیماران برویم، من وقتی که در قبرستان شرکت میکنم در تشییع، میبینم این فرصتِ از دست رفتهی برای این میّت را، و قدرِ فرصتِ خودم را میدانم. وقتی این بیمارِ در بستر افتاده را میبینم، قدر سلامتی را میدانم. لذا نگاه کردن به زیردستان در مسائل دنیایی.
و نشانهی چهارم، «وَنَظَرُهُ إِلَى مَنْ فَوْقَهُ فِى الدِّيْنِ» نگاه کردن به مافوق در مسائل معنوی. ما در معنویات باید از خود بهتر و شایستهتر را پیدا کنیم و آنها را تراز و الگوی خود قرار بدهیم.
عرضم را به پایان برسانم با این سخن امیرالمؤمنین علی علیهالسلام که حضرت میفرماید: «شَرُّ الناسِ مَن لا يَشكُرُ النِّعمَةَ» بدترینِ مردم، کسانیاند که شکرِ نعمت را به جای نمیآورند. آن کسی که قدرشناس نیست؛ چه در خانواده و چه در جامعه، زحمتهای دیگران را طلبکارانه نگاه میکند. این حالت، حالت شرارت است. این حالت، حالتِ بدی است، که ما از نعمتهای مردم، قدرشناسی و سپاسگزاری نکنیم.
«وَ لا يَرْعَى الحُرْمَةَ»: کسانی که رعایت حرام را نمیکنند و حرمتشکنی میکنند، اینها جزء شرور جامعه و اشرار جامعه هستند.
امیدواریم که انشاءالله خداوند، توفیق اجتناب از کفران نعمت و توفیق عمل به سپاسگزاری و قدرشناسی از نعمتهای الهی را به همهی ما مرحمت بفرماید. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.