بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبیّنا حبیب اله العالمین اباالقاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الأئمة الهداة المهدیین المکرمین لاسیّما بقیةالله المنتظر عجلالله تعالی فرجهالشریف.
با عرض سلام و احترام و ادب محضر شما عزیزان بیننده و شنونده. سخن، پیرامون یکی از معارفِ در قرآن، یادِ خدا و ذکر الهی بود. دو آیهی شریفهی 41 و 42 سورهی مبارکهی احزاب مورد بحث قرار گرفت که خداوند، مؤمنین را امر مینماید به ذکر الهی؛ آن هم به طور پیوسته و مستمر و دائمی.
در این فرصت، مروری کنیم بر آثار ذکر و یادِ خداوند در زندگیِ انسانها از نگاه معصومین علیهمالسلام.
بعضی از عزیزان سؤال میکنند: ما اگر ذاکر شدیم و به ذکر انس پیدا کردیم، چه امتیازی برای ما رقم خواهد خورد؟ در ذکر گفتن، چه توفیقی است که آنهایی که اهل ذکر نیستند، از این توفیق محروماند؟
نکتهی اول، از رسول خدا شروع کنم که پیامبر میفرماید: «بِذِکرِ اللّه تُحْیِی الْقُلوبُ و بِنسیانه مَوتُها» پیامبر میفرماید اصلاً یادِ خدا، دلهایتان را زنده میکند. بعضیها دلهایشان مرده. قرآن میفرماید: «لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا» (اعراف/ 179) قلب دارند اما تفقّه ندارند. دلِ زنده و قلبِ پر نشاط، حاصل شدنش در پرتو مداومتِ ذکر است.
خدا رحمت کند حضرت امام را، میفرمودند اگر زبانِ شما ذاکر شد، رفتهرفته قلبِ شما ذاکر خواهد شد. قلب اگر ذاکر شد، مملکتِ وجودِ شما ذاکر میشود. اگر قلبی احیاء شد، چشم ذاکر میشود؛ دیگر نمیبیند مگر برای خدا. گوش ذاکر میشود؛ دیگر نمیشنوند مگر برای خدا. زبانِ او ذاکر میشود؛ سخن برای خدا. دست و پای او ذاکر میشود؛ با این پا، در هر مجلسی و هر محفلی شرکت نمیکند و با این دست، هر کاری نمیکند. اینها نتیجهی احیای قلب است. قلب اگر مُرد، چشم و دست و اعضای انسان هم این موتزدگی بر آنها غالب میشود.
پیامبر میفرماید از آثار ذکر، حیاتِ دلهاست. «و بِنسیانه مَوتُها» کسانی که ذکر خدا را فراموش میکنند، قلب آنها هم میمیرد.
امیرالمؤمنین هم در کتاب شریف غررالحکم میفرماید: «في الذِّكرِ حياةُ القُلوبِ» به واسطهی ذکر، قلبهای شما زنده میشود. این یکی از برکات ارزشمند ذکر است.
یادِ خداوند، کلید خودسازی انسانهاست. آنهایی که دوست دارند که خودشان را اصلاح کنند، تربیت کنند، از نظر اخلاقی رفتارِ آنها، کردارِ آنها، خلوت آنها، جلوتِ آنها اصلاح بشود، یکی از راهکارها که در روایات ذکر شده، روی آوردن به ذکر است. مولای متقیان میفرماید: «مَن عَمَرَ قَلبَهُ بدَوامِ الذِكرِ» کسانی که قلب خود را آباد میکنند و زنده نگه میدارند به پیوستگیِ ذکر الهی، «حَسُنَت أفعالُهُ في السِّرِّ و الجَهرِ» کارهای آنها در پنهان و آشکارا، اصلاح میشود. دیگر اینها در محیطهای خلوت و در جمع مردم، رفتارشان، یک رفتارِ پسندیده است و گناه و خطا از اینها مشاهده نمیشود. دیدهاید بعضیها معصوم نیستند اما اهل خطا و گناه هم نیستند. چرا؟ چون آن ذکر، به دادِ آنها رسیده و به آنها کمک کرده.
این هم مطلب دیگری که در آثار ذکر و یادِ خداوند در کلام معصومین است.
از برکات دیگر در بحث ذکر، دلِ انسانها را ذکر، روشن میکند. علی علیهالسلام فرمود: «دَوامُ الذِكرِ يُنيرُ القلبَ و الفِكرَ» آنهایی که به ذکر، انس دارند و پیوستگی دارند، این تداومِ در ذکر، سبب میشود که قلبها را نورانی میکند. نهتنها قلبها را نورانی میکند بلکه افکار را هم نورانی میکند. بعضیها فکرشان هم نورانی است. فکر خطا به ذهنِ آنها نمیآید؛ یعنی مدیریتِ فکر دارند. حالا بعضی از مردم، در انجام گناهان توفیق دارند و گناه انجام نمیدهند اما گلایه دارند که گاهی اوقات فکرِ خطا و فکرِ گناه به ذهنِ ما میآید. گرچه این را خداوند، مجازات نمیکند؛ اگر جنبهی عملی پیدا نکند. میگویند ما دلمان میخواهد افکارمان هم، افکار پاک بشود و افکارِ آلوده به سراغ ما نیاید. با نگاهِ بدبینی به یکدیگر ننگریم. راهکارِ نجاتِ از این فکر آلوده و قلب آلوده، امیرالمؤمنین میفرماید مداومتِ به ذکر است. این اذکاری که معصومین ما بیان کردهاند و در کتابهای دعا هم ذکر شده، در مفاتیحالجنان، در ماه رمضان، دعاهایی که برای روزها و برای طولِ ماه رمضان توصیه شده، اینها سبب روشن شدن قلب و فکر انسانها میشود.
و از برکاتِ ذکر؛ ذکر، کلید انسِ با خداست. مولای متقیان میفرماید: «الذِّكرُ مِفتاحُ الاُنْسِ» چرا بعضیها با خدا غریباند و بیگانه هستند ولی بعضیها با خدا مأنوساند و با خدا رفیقاند؟ تفاوت در همین ذاکر بودن و عدم ذاکر بودن است. بعضیها در نهایتِ مشکلات و سختیها، خوشاند. بعضیها به حسب ظاهر، در اوج رفاه و امکانات دنیایی، ناخوشاند. اگر میخواهی برسی به آن حالت انس و آرامش و لذتِ روحی، علی علیهالسلام میفرماید ذکر، کلیدِ انس است با خداوند.
و از برکات دیگر، شرحِ صدر را میآورد برای انسانها. حضرت موسی وقتی پیامبر شد، یکی از چیرهایی که از خدا تقاضا کرد، اولین چیزی که خواست «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه/ 25) بود. خدایا، سینهی گشاده و ظرفیتی وسیع به من بده.
ما چه کنیم که سینهای گشاده داشته باشیم؟ حوصلهی ما توسعه پیدا کند و ظرفِ وجودیِ ما، ظرفِ وسیعی بشود.
مولای متقیان میفرماید: «اَلذِّكْرُ يَشْرَحُ الصَّدْرَ» ذکرِ الهی را بر زبان جاری کردن و دائمالذکر بودن، شرحِ صدرِ شما را هم زیاد خواهد کرد. اقبال و ادبار و فراز و نشیب دنیایی، شما را به هم نخواهد ریخت.
و نکتهی پایانی، کسانی که از شیطان و وسوسههای شیطانی مضطرباند و میخواهند که در امنیت رفتاری و فکری قرار بگیرند، مولای متقیان میفرماید: «ذِكرُ اللّه ِ مَطرَدَةُ الشيطانِ» یادِ خدا، سبب میشود شیطان را از شما دور کند.
حضرت یوسف، در آن خلوتِ خطرناکی که با زلیخا گرفتار شد، تا دید همهی درها بسته، شرایط برای گناه، به تمام معنا آماده است، از خدا یاد کرد و از خدا کمک خواست. که خداوند، یوسف را مدد کرد. به طرف درهای بسته، پا به فرار گذاشت و یکییکی درهای بسته، باز شد. زیرِ هر یا ربِّ تو، لبیک ماست.
از این فرصت ذکر، انشاءالله در این ایام زندگانی بهره ببریم. توفیقات عزیزان را از خداوند منّان خواستارم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.