بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله ربالعالمین وصلی الله علی سیّدنا و نبیّنا حبیب إله العالمین أباالقاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الأئمة الهداة المهدیین المکرّمین لا سیّما بقیةالله المنتظر حجة ابن الحسن العسکری عجلالله تعالی فرجه الشریف.
با عرض سلام و احترام محضر شما عزیزانی که برنامه را مشاهده میفرمایید و مستمعید و آرزوی قبولی اعمال در این ماه ضیافت الهی و ماه مبارک رمضان.
سخن پیرامون یکی از خصلتهای ناپسند که خداوند در قرآن، در مواردی بدان اشاره فرموده و مؤمنین را نهی فرموده، بهعنوان سوءظن بود. آیاتی هم در فرصتهای گذشته تقدیم شد و مورد استناد قرار گرفت. پیامدها و آثار زیانبار سوءظن هم محضر عزیزان اشاره کردیم.
در این فرصت، اشارهای کنیم به عوامل و انگیزههایی که سبب میشود سوءظن در انسانها پدید بیاید. بعضی از عزیزان سؤال کردهاند که: چرا بعضیها مبتلا میشوند به سوء ظن، با این همه آثار زیانباری که سوءظن در کانون خانواده و اجتماع ایجاد میکند و فرد را از یک زندگیِ پسندیده دور میکند و از آن حیّضِ ارزشمند جایگاه انسانی ساقط میکند، این عواملی که سبب میشود سوءظن در انسانها شکل بگیرد چیست؟
یکی از عواملی که سبب پدید آمدن سوءظن در انسانها میشود، آلودگیهای درون و برونِ انسانهاست. درون انسانها اگر از فضائل اخلاقی خالی شد و رذائل اخلاقی در انسانها شکل گرفت، این سوءظن، جایگاه پیدا میکند. بعضی اوقات امکان دارد بنده نماز هم میخوانم، واجبات را هم انجام میدهم اما خانهتکانی نکردهام و درونم از آلودگیها، پاک نشده. ماه مبارک رمضان است. شاعر میگوید:
دیده بگشا لب فرو بند از مقال
هفته هفته، ماه ماه و سال، سال
صمت عادت کن که از یک گفتنت
میشود تاراج این تحت الحنک.
وقتی میبینید هنوز آن پاکی که باید اتفاق بیفتد از رذایل اخلاقی، هنوز اتفاق نیفتاده. این آلودگیها سبب بروز و ظهور سوءظن میشود؛ چه در درون انسانها مثل حسد، بخل، تکبر، خودخواهی، منیّت و چه در برون انسانها مثل ریا، فخرفروشی، نافرمانی خدا و گناه. اینها سبب میشود وجود مقدس علی علیهالسلام میفرماید: «الشِّرِّيرُ لا يَظُنُّ بِأحَدٍ خَيرا؛ لأنّهُ لا يَراهُ إلاّ بِطَبعِ نَفسِهِ». امیرالمؤمنین میفرماید انسانهایی که آلودگی دارند اینها دیگران را با گمانِ خیر نگاه نمیکنند، چون اینها به طبع نفس خودشان دارند به دیگران نگاه میکنند. لذا میبینید: کافر همه را به کیش خود پندارد. آن کسی که اهل سرقت و دزدی است، دیگران را هم با همین نگاه مینگرد. آن کسی که تخلف میکند، دیگران را هم متخلف میبیند. آن شخصی که مسیر فساد و گناه را انجام میدهد، وقتی با او صحبت میکنیم، میگوید: همه، همینطورند.
این همان کلامی است که امیرالمؤمنین میفرماید. انسان، وقتی که آلودگی پیدا کرد، دیگران را هم آلوده میبیند. این نکتهی اول که آلودگی درون و برون، سبب بروز و ظهور سوءظن میشود که ما باید اول خودمان را اصلاح کنیم از گناهان و آلودگیها.
نکتهی دیگری که اینجا مهم است، همنشینی با انسانهای بد و منحرف و گنهکار است. که در روایتی، در جلد 71 بحار، علی علیهالسلام میفرماید: «مُجالَسَةُ الأَشرارِ تورِثُ سوءَ الظَّنِّ بِالأَخيارِ». نشست و برخاست با انسانهای شرور، سبب میشودکه انسان به افراد خوب و پاکیزه، سوءظن پیدا کند. هرچه ما دوستانمان و معاشرانمان، انسانهای آلوده باشند، سبب میشود که گمانهای ما به انسانهای پاک، منفی خواهد شد. البته زندگی در محیطهای فاسد هم، از عوامل پرورش و بروز سوءظن است. حسد، کینهتوزی و تکبر و غرور، اینها هم از رذائل اخلاقی است که در روایت داریم سوءظن را تقویت میکند. و عقدهی حقارتداشتن. گاهی اوقات انسانها به خاطر اینکه عقدهی حقارت دارند، سوءظن پیدا میکنند. این سوءظن در آن معنای کلانش، پناه بر خدا، نسبت به خداست. خدا رحمت کند مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی را، از ایشان نقل میکنند که فرموده بودند: ما یک همدرسی داشتیم، به ما خبر دادند که این شخص در آستانهی مردن است. من رفتم کنارِ بسترِ او. دیدم اطرافیانش هر چه به او ذکر شهادتین را میگویند، این شخص، چیزی نمیگوید. من به آن شخص گفتم: بگو أشهد أن لا إله الا الله و أشهد أن محمداً رسولالله. یک نگاهی به من کرد. رفیقِ گذشتهی ما بود. درس خوانده بود در حوزه. به من گفت: آقای گلپایگانی! حالا فهمیدم که خدای ظالمی داریم. (ببینید این آلودگیِ درونی یک وقتی بروز پیدا میکند، لحظهی مردن). تعجب کردم. گفتم: چه داری میگویی؟ شما داری از دنیا میروی و داری کفر میگویی؟؟! سوءظن به خدا پیدا کردهای؟ گفت: دلیل بر اینکه میگویم خدا ظالم است این است که خدا بین من (به مرحوم آیتالله گلپایگانی گفته بود که شما و من، با هم وارد حوزه شدیم. شما شُدید فقیه اهلالبیت و یک مرجع تقلید، ولی من، کسی نشدم) و شما فرق گذاشت. من فهمیدم خدا ظالم است چرا که شما، مرجع شُدید و من چیزی نشدم.
این همان سوءظنی است که ناشی از همان آلودگی باطنی است.
عرائض را جمعبندی کنم. راه درمان این سوءظن را اول، جستجوی توجیه برای مسائل مبهمی که ما از مردم مشاهده میکنیم. در کلامی، امیرالمؤمنین میفرماید وقتی سخنی، از کسی شنیدید، تا میتوانید این را حملِ به خیرش کنید، حمل به شرّش نکنید. «لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلًا». اگر حرفی را نقل کردند و گفتند: فلانی چنین حرفی زده. اگر میشود این را حملِ به خیرش کرد، حملِ به بد نکنیم. این نکتهی اول برای درمان سوءظن. توجیه اعمال انسانها ولو ما متوجه نیستیم.
دوم، تجسس نکردن در کارهای مردم.
و سوم، ترتیب اثر ندادن به بدگمانیها. که با این حدیث عرائضم را به پایان برسانم که پیامبر اکرم فرمود سه چیز است که «ثَلَاثٌ لَا یَنْجُو مِنْهُنَّ اَحَدٌ» هیچکس از اینها رهایی پیدا نمیکند: «الظَّنُّ وَ الطِّیَرَةُ وَ الْحَسَدُ». ظن، گمانها، فالِ بد زدن و حسادت. بعد پیامبر فرمود: «وَ سَاُحَدِّثُکُمْ بِالْمَخْرَجِ مِنْ ذَلِکَ». راهِ خروجِ از اینها را من برایتان میگویم. «اِذَا ظَنَنْتَ فَلَا تُحَقِّقْ » وقتی که گمان به کسی پیدا کردی، دیگر دنبال نکن و تعقیب نکن. تجسس نکن. رها کن این را. «وَ اِذَا تَطَیَّرْتَ فَامْضِ». هنگامی که به دلت یک چیزی بد آمد، فال بدی در ذهن و دلت رسوخ کرد، اعتنا نکن و برو آن کار را عمل کن. «وَ اِذَا حَسَدْتَ فَلَا تَبْغِ». وقتی هم حسادت به سمت تو آمد نسبت به شخصی، حضرت فرمود: ظلم نکن.
امیدواریم که خداوند توفیق تحصیل معارف اخلاقی و اجتناب از رذائل اخلاقی را به حرمت این ماه عزیز، در باقیماندهی زندگانی به همهی ما عنایت کند، توفیقات همهی عزیزان را از خداوند خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.