بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

سُئِلَ علیٌّ عَلَیهِ الصلاةُ وَالسَّلام عَنِ العِلم فَقالَ علیهِ‌السَّلام أَربَعُ کَلِماتٍ: أن تَعبُدَ اللهَ بِقَدرِ حاجَتِکَ إِلَیه، وَ أَن تَعصِیَهُ بِقَدرِ صَبرِکَ عَلَی النّارِ، وَ أَن تَعمَلَ لِدُنیاکَ بِقَدرِ عُمرِکَ فیها، وَ أَن تَعمَلَ لِآخِرَتِکَ بِقَدرِ بَقائکَ فیها.

 

عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر شما عزیزانی که برنامه را مشاهده می‌کنید. همان‌طور که مستحضرید، در دومین جلسه از جلسات چهارده معصوم که به یاد فقیدِ سعید شادروان مرحوم آقای حاج ابراهیم یقطین رحمةالله علیه و اهل بیت محترم ایشان و همشیره‌ی مکرمه، مجلس، در خدمت عزیزان هستیم و این سنّت حسنه‌ی هر ساله، امسال هم به این شکل در دست اقدام است.

دومین روز به نامِ نامیِ امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است. با این مقدمه من بحث را آغاز کنم که این‌که: علم چیست و تفاوت علم با سواد کدام است؟ مطالب فراوانی در روایات از معصومین هم نقل شده و این سؤال ایجاد می‌شود که: آیا علم، همین دانش‌های ظاهری است که ما فرامی‌گیریم؟ ریاضیات، هندسه، علوم طبیعی، پزشکی، فقه، اصول، منطق، ادبیات، این‌ها را می‌شود گفت علم؟ یا این‌که علم، حقیقتی است که باید آن اتفاق بیفتد. در کنار تحصیل این‌ها، آن باید شکل بگیرد؛ این‌ها سواد است؛ سواد، یعنی همان قدرتِ نوشتن و قدرت کتابت و سیاه کردن، این را می‌گویند سواد. انسان باسواد. اما انسان عالِم کیست؟ خدایی که در قرآن می‌فرماید: اول‌عالِم من هستم: «إتَّقوالله وَ یُعَلِّمُکُم الله». معلمی، شغل خداست. در این‌که علم چیست، از علی علیه‌السلام سؤال شد و حضرت چهار ویژگی را برای نشانه‌های علم بیان کردند که همه‌ی عزیزان به خودشان یک مراجعه‌ای بکنند؛ عزیزانی که برنامه را می‌شنوید و مشاهده می‌کنید، یک بررسی بکنید ببینید به نسبتِ گذشته‌ی زندگیتان، سال‌های گذشته، اگر در این مواردی که امیرالمؤمنین می‌فرماید، ما رشد و ترقی داشته‌ایم، قطعاً مسیر ما، مسیر علم بوده و اگر تنزّل داشتیم، مسیر ما، مسیرِ علم نبوده. اساتید ما، علمای ما، معلمان ما، به نسبت گذشته‌ای که دوران دانش‌آموزی و دانشجویی و طلبه‌گی بوده؛ پدران، مادران، بزرگترها، به نسبت دوران جوانیِ خودشان، ببینند در این اصول چهارگانه‌ای که امیرالمؤمنین می‌فرماید، رشد کرده‌اند یا نکرده‌اند. اگر رشد کرده‌اند، مسیر، مسیرِ علم بوده و اگر اُفت کرده‌اند، مسیر، مسیرِ علم نیست.

اولین نشانه‌ی علم را علی علیه‌السلام می‌فرماید: «أن تَعبُدَ اللهَ بِقَدرِ حاجَتِکَ إِلَیه». علم یعنی اینکه خدا را به اندازه‌ی نیازت بپرستی. خدا را به اندازه‌ی احتیاجت، بندگی بکنی. این، حکایت از این می‌کند که بشر، اول در خودت ورود کن که شما چه‌قدر نیاز داری؟ تو کیستی و خدا کیست؟ و بعد به اعتبار آن نیازهای خودت، خدا را بپرست. ما موجودی هستیم سراسر نیازمند؛ سراسر محتاج؛ لحظه‌ای ما را به حال خودمان رها کنند، کارِ ما به بن‌بست می‌رسد. امام صادق علیه‌السلام در قنوت نماز شب به خدا عرض می‌کنند: «إلهی لا تَکِلنی إلی نَفسی طَرَفَةَ عینٍ أَبَدا: خدایا یک چشم‌به‌هم‌زدن، من را به خودم وامگذار نه کمتر از آن و نه بیش‌تر از آن». ذره‌ای و لحظه‌ای، انسان به خودش واگذار بشود، سقوط می‌کند. انسانی که وجودش مرکب از میلیاردها سلول زنده‌ی فعال، که همه‌ی این‌ها مخلوق خدا هستند و مربی، خداست. ما خدا را به اعتبار حاجتمان. پس ما چون در نیازِ به خدا، نامحدودیم، عالِم واقعی کسی است که در بندگیِ خدا، برای خود، حدّ و اندازه قائل نیست و خستگی‌ناپذیر است.

دوم، حضرت می‌فرماید: «وَ أَن تَعصِیَهُ بِقَدرِ صَبرِکَ عَلَی النّارِ» علم یعنی این‌که خدا را اگر بنای نافرمانی داری، به اندازه‌ی ظرفیت تحمل عذاب، خدا را نافرمانی کن. باز مفهوم این سخن این است که ای انسانی که ظرفیت عذاب را نداری و بدن تو تحمل مجازات سختِ خدا را ندارد، پس چون این ظرفیت را نداری، نافرمانیِ خدا را انجام نده. این نکته‌ی دوم.

نکته‌ی سوم حضرت می‌فرماید: «وَ أَن تَعمَلَ لِدُنیاکَ بِقَدرِ عُمرِکَ فیها». عالمانِ راستین، کسانی هستند که دنیا را به اندازه‌ی اقامتشان می‌خواهند. عزیزان، بناست در دنیا چه قدر زندگی کرد؟ چند سال در دنیا بنای زندگی داریم؟ به همان اندازه، در طلبِ دنیا باشیم. بعضی‌ها برای یک عمرِ زودگذرِ دنیا، بساط چندصدساله برپا می‌کنند. این خطاست. دنیا را به اندازه‌ی اقامتتان بخواهید؛ هفتاد سال، صد سال، به همان اندازه، طلب کنیم دنیا را.

و اما نقطه‌ی مقابل و چهارمین مطلب، حضرت فرمود: «وَ أَن تَعمَلَ لِآخِرَتِکَ بِقَدرِ بَقائکَ فیها». عالِم کسی است که آخرتش را به اندازه‌ی اقامت دائمش می‌خواهد. دو نکته را من عرض کنم و تمام کنم، دنیا چون زودگذر است، وابستگی و تلاش پیوسته برای دنیا، عبس است. آخرت، چون سرای باقی و ابدی و دائمی است، هر چه می‌توانید برای آخرت کار کنید و ذخیره کنید و تلاش کنید.

ان‌شاءالله که خداوند سبحان، همه‌ی ما را از مصادیق عالمان قرار بدهد با این نگرشی که امیرالمؤمنین تبیین نمودند، توفیقات همه‌ی عزیزان را و علوّ درجات همه‌ی درگذشتگان خصوصاً فقید سعید، مرحوم حاج آقای یقطین را از خداوند خواهانیم. والسلام علیکم ورحمةالله و برکاته.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه