بسم الله الرحمن الرحیم
سخن پیرامون فضائل امیرالمومنین در کلام رسول خدا بود، در حدیثی که در گذشته مورد بحث قرار گرفت، پیامبر هفت ویژگی منحصر به فرد را که در این ویژگیها فرد اول و اعلی و اجلی علی علیه السلام است نام برده اند. در ششمین ویژگی رسول خدا میفرماید،
«وَ أَعْلَمُهُمْ بِالْقَضِيَّةِ»[1] علی علیه السلام عالم ترین و آگاه ترین فرد مسلمان در عالم اسلام نسبت به مسائل و قضایای جاری است، مسائلی که درجامعه اتفاق میافتد در همهی شئونات، در همهی مراتب اجتماعی ما از امیرالمومنین در عالم اسلام آگاه تر و داناتر به این مسائل نداریم و من اشارتا عرض کنم گرچه وقت صحبت ما محدود و این مقام و مقال جای بحث بسیار زیادی دارد. مواردی را از علمیت حضرت عرض کنم، امام در نحو مبتکر علم نحو است که به ابوالاسود دوئلی اصول نحو را بیان فرمودند و تحت نظر امیرالمومنین علم نحو سامان دهی شد و شکل گرفت و مکتوب شد، ما در گیاه شناسی در طبابت علی علیه السلام را اسوه میبینیم.
من خاطره ای را خودم نقل کنم حدود شاید ده سال قبل بود در سفر حج در مدینه منوره یکی از علمای محترم برادر عزیزمان جناب آقای دکتر عبدالکریم میرآزار شیرازی یک روز در مدینه کتابی را تهیه کرده بود به ما هدیه داد، گفت این را از کتاب فروشیهای مدینه خریداری کرده ام. عنوان کتاب این بود الطداوی بطب علی بن ابی طالب، درمان به روش طب علی. یک دانشمند طبیب استاد الازهر مصر از اهل سنت اما انسانی با انصاف، آمده بود در این کتاب امراض مطرح امروز دنیا را شناسایی کرده بود و نظر دانشگاههای پیشرفته دنیا را نسبت به درمان این بیماریها اشاره کرده بود. بعد برگشته بود در گذشته تاریخ که از این بیماری در حدود 1400 سال قبل وقتی از علی علیه السلام سوال کرده بودند امام داروهایی را تجویز میکند و گیاهانی را میفرماید ترکیب کنید و مصرف کنید که امروزه عصاره داروهای امروزه دانشگاههای مطرح دنیا است. حضرت در علم طب در علم جانورشناسی امام اسوه است، خطبه هایی را ما در نهج البلاغه داریم که حضرت در توصیف ملخ، در توصیف طاووس و در توصیف فیل، مورچه، ماهی نکات ریز و دقیقی را بیان میکند که امروز موجب شگفتی دانشمندان جانور شناس عالم است که در آن قرنهای قبل این چه تسلط علمی است که امام بدون این امکانات امروزی از ظرائف و لطائف این حیوانات حضرت سخن میگوید. در قرآن شناسی و در تفسیر امام «وَ أَعْلَمُهُمْ بِالْقَضِيَّةِ» در فصاحت و بلاغت اسوه است در ستاره شناسی ما امیرالمومنین را اسوه میبینیم. خود حضرت در یک جمله ای فرمودند و اشاره به ستارهها کردند، عزیزان مستحضر هستید که تا قبل از گالیله تصور و قبل از اختراع تلسکوپهای غول پیکر تصور بشریت بر این بود که این ستارهها میخهای کوبیده شده در سقف آسمان است برای اینکه آسمان فرو نیفتد. حضرت در یک سخنی فرمودند «هَذِهِ اَلنُّجُومُ اَلَّتِي فِي اَلسَّمَاءِ»[2] این ستارگانی که شما در آسمانها مشاهده میکنید «مَدَائِنُ مِثْلُ اَلْمَدَائِنِ اَلَّتِي فِي اَلْأَرْضِ» اینها هم مدائن و شهرهایی هستند که به همین وسعت جغرافیایی که شما دارید آنها هم به همین وسعت هستند. تسط بر زبانهای مختلف ما موارد فراوانی داشتیم که امیرالمومنین افرادی میآمدند و حتی در یک جریانی یک فرد از اصفهان آمده بود به کوفه محضر امیرالمومنین امام با لهجهی اصفهانی با او صحبت کردند و آگاهی نسبت به ادیان آسمانی خود امام جمله ای دارند که حضرت میفرماید در آن زمانی که مردم آمدند با حضرت بیعت کردند در شروع خلافت حضرت امام یک خطبه ای خواندند و فرمودند «يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ»[3] ای جماعت انسانها «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي» از علی بپرسید قبل از اینکه علی از بین شما برود. «سَلُونِي فَإِنَّ عِنْدِي عِلْمَ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ» از علی بپرسید که علم اولین و آخرین بشریت نزد علی است. «أَمَا وَ اَللَّهِ لَوْ ثُنِيَ لِيَ اَلْوِسَادُ لَحَكَمْتُ بَيْنَ أَهْلِ اَلتَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِمْ» حضرت فرمودند به خدا سوگند اگر بر مسند داوری تکیه بزنم قضاوت خواهم کرد بین اهل تورات با توراتشان، بین مسیحیان و بین سایر کتابهای آسمانی با کتابهای خودشان قضاوت خواهد کرد و داوری خواهم کرد. این تسلط عجیب امیرالمومنین بر ادیان آسمانی و بر کتابهای آسمانی است که در یک جمله هم حضرت فرمودند «قَرَأْتُ اَلتَّوْرَاةَ وَ اَلْإِنْجِيلَ وَ اَلزَّبُورَ وَ اَلْفُرْقَانَ»[4] من چهار کتاب مهم آسمانی را خواندم و از هرکدام سخنی برگزیدم. یک وقتی بنده با یک شخص یهودی برخورد کردم و به ایشان گفتم که من عصاره تورات را برای شما بگوییم، گفت بگویید، جملهی امیرالمومنین را که گفتم شگفت زده شد، گفتم از کسی نقل میکنم که تورات را از شماها به مراتب آگاه تر است، حضرت فرمودند که من از تورات این جمله را برگزیدم «كَلِمَةً مِنَ اَلتَّوْرَاةِ مَنْ صَمَتَ نَجَا»[5] کسی که سکوت و خاموشی را پیشه کند نجات پیدا خواهد کرد، سکوت و خاموشی رمز نجات است. کم گوی و گزیده گوی چون در تا زاندک تو جهان شود پر، نسبت به اداره امور جامعه و نسبت به مملکت داری امیرالمومنین در ادارهی امور و تمشیت امور اعلم به قضیه است. ما در زمان خلفای قبل از امیرالمومنین سه خلیفهی قبل، در هر زمینه ای که خلفا احساس ضعف میکردند و مشکل برای اینها ایجاد میشد امیرالمومنین رفع مشکل میکرد. این جمله ای که از خلیفهی دوم دهها مرتبه نقل شد در دوران خلافت ایشان که «لولا عليّ لهلك العمر»[6] اگر علی نبود عمر هلاک شده بود در سخت ترین مسائل حقوقی، قضایی، اجرایی، حکومتی حضرت به داد خلفا میرسید.
و در بحث ریاضیات امیرالمومنین اسوه است، آن داستان شیرینی که در زمان حضرت است که شخصی از دنیا رفته بود و وصیت کرده بود که 17 شتر داشت که به فرزند ارشد او یک دوم اینها و به فرزند دوم اش یک سوم و به فرزند سوم یک نهم را تقسیم کنند، 17 شتر بود و وقتی که آمدند برای تقسیم دیدند که 17 تا یک دوم تقریبا 8 و نیم شتر و یک شتر را باید از بین میبردند، در این تقسیم بندیها خرده میآمد و این تقسیم بندیها موجب از بین رفتن شترها میشد امر داوری را خدمت امیرالمومنین آوردند، حضرت شتری داشتند که متعلق به خودشان بود، فرمودند اجازه میدهید من شتر خودم را هم به شترهای شما اضافه کنم، شتر امام به این 17 شتر اضافه شد و شد 18 شتر حضرت فرمودند آن پسر اول که وصیت به یک دوم اموال بود سهم خودش را ببرد، یک دوم 18 تا شد 9 تا و او سهم خودش را برد. بیش از آن سهم 17 تایی که باید حساب میشد و کم میشد، حضرت فرمودند پسر دوم سهم خودش را که یک سوم است ببرد یک سوم 18 شتر شد 6 شتر و آن هم سهم خودش را خارج کرد، فرمودند پسر سوم هم بیاید یک نهم خودش را ببرد و یک نهم 18 تا شد 2 شتر و مجموعا 17 شتر اینها خارج کردند. 9 شتر پسر اول، 6 شتر پسر دوم و دو شتر پسر سوم و همه بیش از سهم خودشان برداشتند و شترها هم آسیب ندید و از بین نرفت و حضرت هم یک شتر خودشان را برداشتند و رفتند. حالا سوال این است که این علی بن ابی طالبی که در همهی علوم، حرف و مهن اعلم است منابع علمی امام علی از کجا بود؟
من دو نکته را عرض کنم و تمام کنم، یکی ارتباط با عالم غیب ﴿ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ ﴾[7] قطعا وقتی که انسان بندگی خدا کرد، خدا معلمی میکند برای او، در یک جمله ای حضرت میفرماید «وَ اَللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ إِلاَّ وَ قَدْ عَلِمْتُ فِيمَا نَزَلَتْ - وَ أَيْنَ نَزَلَتْ وَ عَلَى مَنْ نَزَلَتْ»[8] آقا فرمودند به خدا قسم آیه ای در قرآن نازل نشده است که من میدانم قسم میخورد حضرت و سوگند یاد میکند که این آیه کجا و بر چه کسی و چرا نازل شده است. موضوع آیه را میدانم و زمان نزول آیه را میدانم و علت نزول را میدانم و بعد این جمله را حائض اهمین است که امام فرمودند «إِنَّ رَبِّي تَعَالَى وَهَبَ لِي قَلْباً عَقُولاً» خدا به من قلبی خردمند عنایت فرمود «وَ لِسَاناً طَلْقاً» و زبانی گشاده و پژوهشگر عنایت کرد، این یک جهت که حضرت فرمود به من مرحمت فرموده است و یک جهت دیگر منابع علمی امیرالمومنین اتصال با حقیقت نبوت بود که حضرت فرمود «إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ»[9] پیامبر هزار باب از حلال و حرام را به من گشود و به من آموخت «مِمَّا كَانَ وَ مِمَّا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ» مسائلی که در گذشته اتفاق افتاده است و مسائلی که اتفاق نخواهد افتاد تا قیامت، رسول الله همهی اینها را به من بیان فرمود، «كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ» هرکدام از این هزار باب هزار باب دیگر به روی آن گشوده میشود «فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ» لذا حضرت میفرماید هزار هزار در علم پیامبر به روی من گشود یعنی یک میلیون ابواب علمی «حَتَّى عَلِمْتُ» تا جایی که امیرالمومنین فرمود به جایی رسیدم که «عِلْمَ اَلْمَنَايَا» علم مرگ و میرها «وَ اَلْبَلاَيَا» سختیها و مشکلات را «وَ فَصْلَ اَلْخِطَابِ» یعنی کلامی که حق را از باطل جدا میکند، خدا به من مرحمت فرمود.
[1] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۱, صفحه ۳۳۰
[2] تفسير القمی، جلد ۲, صفحه ۲۱۸.
[3] الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، جلد ۱, صفحه ۳۴
[4] جامع الأخبار، جلد ۱, صفحه ۱۸۳
[5] جامع الأخبار، جلد ۱, صفحه ۱۸۳
[6] تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب، جلد ۱۲, صفحه ۱۸۱
[7] بقره / آیه 282
[8] شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، جلد ۱, صفحه ۴۵
[9] الخصال، جلد ۲, صفحه ۶۴۵