بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع فرصت این جلسه ما با این نگاه که بهترین امت در قرآن کدام امت هستند؟ ازنگاه پروردگار در قرآن بهترین امت کدام امت است؟
در آیهی 110 از سوره مبارکه آل عمران خداوند میفرماید: ﴿كُنتُمْ خَيْرَ اُمَّةٍ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ ﴾[1] شما مسلمانهای میتوانید بهترین امت باشید و بهترین امت هستید در صورتی که به این دستورات عمل کنید. ﴿ تَاْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ ﴾ امر به معروف را در زندگی خودتان اجرایی کنید ﴿ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ ﴾ از کارهای ناشایست دیگران را باز دارید و هم خودتان کارهای ناشایست انجام ندهید و هم دیگران را متوقف کنید ﴿ وَتُؤْمِنُونَ بِاللهِ ﴾ و ایمان به پروردگار را هم داشته باشد ﴿ وَلَوْ آمَنَ اَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْراً لَّهُم ﴾ گرچه اهل کتاب ایمان داشته باشند برای آنها بهتر است، ﴿ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَاَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ قرآن میفرماید بخشی از اهل کتاب مسیر ایمان را و اعتقادات پاک را طی میکنند و جمعیت زیادی هم از آنها و اکثریت آنها به این وظیفهی ایمانی خود و وظایف اخلاقی خود عمل نمیکنند و فاسق میشوند. در این آیه خداوند معیار بهتر بودن و شایسته بودن را سه نکتهی اساسی نام میبرد. نکتهی اول امر به معروف و دوم نهی از منکر و سوم ایمان به پروردگار است. یا امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به پروردگار، بهترین امت با شعار نیست این که ما بگوییم بهترین امت هستیم، امت بهتر امتی است که ایمان و اعتقادات معنوی در آن حاکم باشد و سفارش به کارهای خوب در آن جامعه شکل گرفته باشد و مردم همدیگر را از هرکار ناشایست و غیر رضایت الهی باز دارند. در سورهی مبارکهی یس شما مشاهده میکنید که وقتی که خداوند از انطاکیه آن شهر پررونق و پر تمدن و پر سابقه و متمدن یاد میکند، خدا میفرماید: ﴿وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً اَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ﴾[2] رسول ما از اصحاب آن روستا و دهاتی یاد کن که پیامبران برای ارشاد آنها رفتند. بعد میبینیم در آیات بعد خداوند میفرماید: ﴿وَجَاء مِنْ اَقْصَي الْمَدِينَةِ رَجُلٌ ﴾[3] از آن شهر شخصی برخاست و مردم را به سمت حقیقت دعوت کرد و گفت از پیامبران تبعیت کنید. اشاره شده است که این قریه با مدینه یک حقیقت واحد بوده است، اما در یک قسمتی از آیات خداوند از آن به عنوان روستا یاد میکند و در یک قسمت دیگر از آن به عنوان شهر یاد میشود. میگویند تفاوت در این است که زمانی که در انتاکیه متمدن با یک جمعیت کثیر امکانات به روز و مردم در رفاه و آسایش اجتماعی و خانوادگی اما کار فرهنگی صورت نگرفته بود یعنی ایمان و اعتقاد واقعی در آن جامعه حاکم نبود خداوند آن شهر آباد و متمدن را به روستا تشبیه میکند. وقتی که انبیاء رفتند و در آن روستا کار کردند و مردم را به حقائق آشنا کردند و به اوامر الهی مطلع کردند شهر آبروی خودش را پیدا کرد. ﴿وَجَاء مِنْ اَقْصَي الْمَدِينَةِ رَجُلٌ ﴾ قریه شد مدینه، روستا شد شهر، لذا ارزش حقیقی نه تنها انسانها بلکه سرزمینها هم به نوع کارهایی است که در آنها دارد اتفاق میافتد و جامعه عمل میپوشاند و اعتبار یک منطقه ای به همان نگاه مردم آن منطقه است، مردم آن سامان است که اینها چه میکنند. لذا قرآن هم میفرماید بهترین امت امتی است که ایمان را در نظر میگیرند. من این نکته را هم اضافه کنم که تمام توصیههای الهی، در بحث واجبات مکروهات و مستحبات و محرمات عمل به اینها و همهی اینها در گروی اولا تامین دنیای خوب ما است، یعنی اینها آمدند که تا دنیای خوب را برای ما رقم بزنند و در پرتوی این دنیای حسنه و استفاده از مزرعه و فرصت بسیار خوب بتوانیم آخرت خوبی را هم برای خود رقم بزنیم و این را من به جرات عرض کنم که ما یک دستور از دستورات مسلم اسلام را نداریم که در همین زمان معاصر که شیطنت و دشمنی دشمنان اسلام گستردگی پیدا کرده است در شبکههای مجازی و رسانهها و مطبوعات شما یک حکم از احکام قطعی اسلام را کسی نمیتواند نام ببرد که بگوید این در زمان ما به صلاح جامعه و بشریت و سعادت و آسایش انسانها نیست. ما امروز از گناه و از نافرمانی خدا و از منکرات داریم آسیب میبینیم. نه از معروف. شما کدام خانواده ای را سراغ دارید که به خاطر پایبندی به کارهای نیک و معروف آسیب دیده اند؟
کدام دو شریکی را سراغ دارید که هر دو به خاطر تبعیت از معروف و پایبندی به ایمان شراکت اینها بهم خورده باشد. هرکجا اختلاف است و بدبینی است و هرکجا نفاق است ناشی از فاصله گرفتن از ایمان است و فاصله گرفتن از معروف، این نکته اول بود که خداوند در این آیه شریفه هم اشاره میفرماید باید بهترین امت بود در پرتوی رعایت ایمان، امر به معروف و نهی از منکر و قطعا امت ساکت خیری در آن نیست بعضیها میگویند که ما نمازمان را میخوانیم و عبادت خود را انجام میدهیم اما کاری به کار دیگران نداریم و این هم با شاکلهی خیر امت همسویی ندارد. قطعا کسانی که میخواهند یک جامعه خوبی داشته باشند باید یک امتی باشند شاهد یعنی حاضر و ناظر نسبت به مسائل دیگران، بی تفاوت نباشیم و امر به معروف به معنای دخالت نیست و به معنای تجسس نیست بلکه امر به معروف به معنای احساس مسئولیت است من در کنار خودم دیگران را هم دعوت به رشد کنم؛ و معیار امتیاز امتها در همین امر به معروف و نهی از منکری است که خداوند نام میبرد و قطعا تحقق این دو فریضهی الهی در کنار ایمان و در گروی رسالت جمعی است قرآن میفرماید «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ»[4] بهترین امت هستید؛ یعنی همه باید تلاش کنند در یک جامعه یک نفر اگر سخن بگوید و صدها نفر ساکت باشد این خیر امت رقم نمیخورد. در یک خانواده همهی اعضا خانواده باید تلاش کنند و یکدیگر را دعوت به خوبی کنند و یکدیگر را از کاستیها و بدیها بازدارند.
و از این آیه باز استفاده میکنیم که همهی مسلمانها مسئول اصلاح تمام جوامع بشری هستند، خدا میفرماید﴿ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ ﴾ مسلمانها فقط مسئول خانواده و جامعه خودشان نیستند ما در هرکجا برویم در راستای ساختن جامعه بشری و هدایت بندگان خدا مسئولیت داریم و همه جامعه باید این دو فرضیهی امر به معروف و نهی از منکر را اجرایی کنند و عمل کنند.
و نکتهی دیگر این که امر به معروف در این آیه شریفه و در آیات دیگری که در قرآن آمده است مقدم بر نهی از منکر است. این هم یک نکتهی بسیار لطیفی است که ما در رشد انسانها اول خوبیهای اینها و امتیازات اینها را بیان کنیم و بعدا کاستیهای اینها را، علی علیه السلام میفرماید «قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ»[5] قلب انسانها وحشی است و اگر کسی بتواند «فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ» اگر کسی بتواند این قلب وحشی را تسخیر کند حرف او موثر واقع میشود. عزیزانی که میخواهند کسی را از کار ناشایستی باز دارند، هنر این ناهی از منکر این است که در آن فرد اول خوبیها را پیدا کند و با بیان خوبی هایش بدیها را از او بگیرد؛ مثلا ماه رمضان است من عزیزی را سراغ دارم که روزه میرود و نماز نمیخواند، راه دعوت او به نماز خوانی اول بیان خوبی به روزه رفتن او است که عزیز من شمایی که الحمد الله خدا شما را دوست میدارد و موفق هستی و در این ماه رمضان ساعتها رعایت روزه میکنی و روزه داری را رعایت میکنید حیف نباشد که شما به این امتیازت نماز خواندن را اضافه نکنید و این روشی است خداوند میفرماید و دیگران هم به همین نحو، اگر ما در افراد نقصی را میبینیم قطعا اینها عیب محض نیستند و نقص محض نیستند. بگردیم خوبیهای اینها را پیدا کنیم و معروف را پیدا کنیم و تشویق کنیم و مبشرا و بعدا نذیرا و کاستیها را به اینها تذکر بدهیم. معمولا وقتی میخواهند یک دانش آموز را در درس خواندن تشویق کنند روش درست همین است که ما نگاه کنیم ببینیم که این دانش آموز در کدام درسها موفق است و با بیان موفقیتهای او در درس هایش او را تشویق کنیم به این که در درس هایی هم که ضعیف است میتواند قوی باشد کما اینکه در درسهای دیگر هم قوی بوده است و پایان صحبتم قطعا امر به معروف و نهی از منکر نشات از ایمان انسانها میگیرد و کسانی که ایمان آنها قوی است در امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی نمیکنند و هرچه ایمان قوی تر باشد ما در احیای این دو فریضه الهی هم که نشانه خیر امت هست امت برتر رقم نمیخورد مگر در پرتوی ایمان و دعوت به نیکیها و بازداشتن از بدیها.
[1] سوره آل عمران/ آیه 110
[2] سوره یس/ آیه 13
[3] سوره یس / آیه 20
[4] سوره آل عمران / آیه 110
[5] نهج البلاغه/ حکمت 47