WhatsApp-Image-2019-01-05-at-083326
WhatsApp-Image-2019-01-05-at-083558
WhatsApp-Image-2019-01-05-at-083205
WhatsApp-Image-2019-01-05-at-083613

استاد شیخ علیرضا حدائق روز جمعه 14 دی 97 در مسجد ایرانی سخنرانی نمودند.

اهم عناوین به شرح زیر می باشد:
نکات مربوط به آیه 200 سوره آل عمران
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
اى کسانى که ایمان آورده اید، بر ناگوارى ها و بر پرهیز از گناهان و اطاعت از خدا شکیبایى کنید و با اتکا به صبر و پایدارى یکدیگر بر مقاومت خویش بیفزایید و در امور دین و دنیا با یکدیگر همبستگى داشته باشید، و از عذاب خدا پروا کنید، باشد که نیکبخت شوید.

چهار توصیه ای خداوند برای رستگاری به انسان می دهد
1-صبر و شکیبایی بخرج دهید.
2-بردباری و تحمل خود را بالاببرید.
3-پیوند و ارتباط خود را قوی کنید.
4-تقوای الهی پیشه کنید.

دانلود

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله تبارک و تعالی فی محکم الکتابه القران الحکیم «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[1] صدق‌الله العلی العظیم.

روز جمعه است «هذا یوم الجمعه و هو یومک»[2]، روز روز جمعه و روز ولی عصر و روزی که انتظار ظهورش را همه مشتقان حضورش می‌کشند، آیه‌ای که تلاوت شد از آیات مهدوی در قرآن، آیه دویست از سوره مبارکه آل عمران است. در این آیه خداوند خطاب به مومنین چهار دستور کلی می‌دهد، «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا»[3] ای کسانیکه ایمان آوردید اول صبر و شکیبایی به خرج بدهید. و صابروا مجددا بردباری و ضریب تحمل خود را بالا ببرید، اصبروا صابروا رابطوا پیوند خودتان را و ارتباط خودتان را قوی کنید؛ «وَاتَّقُوا»[4] ، تقوای الهی را هم پیشه خود کنید، «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[5] امید اینست که این‌ها را اگر رعایت کنید رستگاری نتیجه این‌هاست. بعضی می‌خواهند عاقبت بخیر شوند زندگی‌مان ختم بخیر شود در زمره رستگاران قرار بگیریم قرآن راهکارش را بیان می‌فرماید، می‌فرماید این چهار دستور را باید در زندگی‌تان اجرا کنید پیاده کنید عمل کنید تا رستگاری عمل بخورد؛ قطعا انسان با تقوا انسان صبور، انسانی که رابطه او رابطه خوب و قوی است این‌ها انسانهای موفقی هستند و عاقبت به خیر هم می‌شوند، نتیجه این کار بالاخره ضرب عدد دو بر دو نتیجه چهار است و غیر از این هم نیست، هر کسی بگوید دوست دارم که عاقبت ما عاقبت بخیری بشود و سعادتمند هم بشویم، قرآن در این آیه این چهار دستور را بیان می‌کند؛ ذیل این آیه شریفه من دو تا روایت را خدمت حضار محترم سروران عزیز عرض کنم. یک روایت از فرمایشات مقدس آقا امام صادق علیه‌السلام، بعد چند تا نکته آموزنده از این آیه که خدا به مومنین می‌فرماید اشاره کنم.

روایت اول از فرمایشات آقا امام صادق علیه‌السلام در کتاب شریف کافی جلد دوم، امام در تبیین و تفسیر این اصبروا و صابروا و رابطوا، حالا علت اینکه آیات مهدویت این آیه نامیده شده همین تفسیری که ائمه و ارتباطی که این آیه با امام زمان دارد، امام صادق می‌فرماید «اصبروا علی الفرائض»[6] اینکه خدا می‌فرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا»[7] این اصبروا یعنی در واجباتتان صبر کنید، واجب صبر می‌خواهد، نماز، نماز خواندن صبر می‌خواهد شکیبایی می‌خواهد لذا بعضی‌ها را می‌گوییم نماز بخوان می‌گوید حوصله ندارم، حج برو، حوصله‌اش را ندارم، من سراغ داشتم کسی در همین شیراز میلیاردر مرد و حج نرفت، تشییع جنازه رفته بودم دارالرحمة برای کسی دیگری، آمدیم نماز بخوانیم، جسد دیگری را هم آوردند گفتند آقا به این هم نماز بخوانید، گفتم هر دو را بگذارید یک جا نماز بخوانیم ثوابش هم بیشتر است جمعیت بیشتری هم نماز می‌خوانند، نماز که تمام شد دیدم یک کسی آمد آهسته در گوش من گفت آقا این آقا میلیاردر بود حج نرفت، اینجا بچه‌هاشان جمعند بهشون تذکر بدهید که این کار را بکنند. البته من این را عرض کنم محضر عزیزان، اگر ما خودمان برای خودمان دل نسوزاندیم یقین بدانید ورثه‌تان دل نمی‌سوزانند، من این خودم را عرض نمی‌کنم ورثه من اگر مثل من باشد نباید رحم کنید بدون تعارف مگر آن تحفه تافته جدا بافته‌ای باشد، بعد طرف را می‌بینید خودش اهل انصاف نیست خودش به خودش رحم نمی‌کند، خودش دارد به خودش ظلم می‌کند، بعد ورثه می‌آید در حق رحم می‌کند، نماز که تمام شد یکی از ورثه‌ را صدا کردم آمد گفتم این بنده خدا واجب الحج بود حج نرفته وضع مالیش هم خوب بوده، شما مراقب باشید، قرآن می‌فرماید در اموال میت قبل از اینکه دیونش ادا نشود و به وصیتش عمل نشود تصرف نکنید، حالا از ما گفتن ولی همچین ضمانت اجرایی هم نیست که عمل بشود. قرآن می‌فرماید «اصْبِرُوا»[8]، امام صادق فرمود یعنی «اصبروا علی الفرائض»[9]، خمس مالت را بده، ما بعضی از متدینین‌مان اهل خمس نیستند، اصلا نمی‌فهمند خمس یعنی چه، ادعای تدین هم می‌شود حق امام زمان را دارد ضایع می‌کند. رفتم سفر عمره پیرمرد هفتاد و هفت هشت ساله آمده می‌گوید من خمس نمی‌دادم، قبل از احرام، گفتم که حالا جای مساله خمس است حالا یادت افتاد، از ترس اینکه احرام ببندی و محرم بشوی و از احرام بیرون نیای، گفتم اگر تو عمره نمی‌آمدی چه می‌کردی، تا کی می‌خواستی صبر کنی. آقا نماز شب می‌خواند خمس نمی‌دهد، سراغ دارم، نکنه دعای ندبه‎ای بخوانیم کمیلی بخوانیم اهل ذکر باشیم، واجب را زمین بگذاریم. قرآن می‌فرماید «اصبروا علی الفرائض»[10]، یکی از توبیخات تهدید آمیز ولی عصر که از ناحیه حضرت صادر شد شبیه به این مضامین از امام باقر هم هست، این توبیخ حضرت است «لعنت الله و الملائکه و الناس اجمعین علی من استحل من اموالنا درهما»[11] لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر کسیکه پول ما را به حرام بخورد، یعنی حق ما را ندهد. طرف آمد به امام صادق عرض کرد که آقا چرا خدا نصاب زکات را بیشتر از این ذکر نکرده، تا فقیرها تامین بشوند، امام فرمود اگر همان حقوق مالی که خدا تعیین کرده، همان ذکات را که می‌دادند می‌پرداختند، خمسی که باید پرداخت می‌شد می‌شد، فقیر در زمین باقی نمی‌ماند. خدا به اندازه تامین فقرا حق در اموال اغنیا قرار داده، نمی‌پردازند، اصبروا، این خطاب به مومنین است این نکته را بگویم، «اصبروا علی الفرائض»[12] یعنی طرف می‌تواند ادعای ایمان بکند که واجبش لنگ بزند، می‌گویم من خدا را قبول دارم پیغمبر را قبول دارم، امیرالمومنین را قبول دارم نماز می‌خوانم، اما یک جایی از واجباتش دارد می لنگد، خدا به مردم نمی‌فرماید یا ایها الناس اصبروا علی الفرائض، بلکه یا ایها الذین آمنوا صبروا علی الفرائض، «اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا»[13]، این خطاب اصبروا به مومنین است، انسانهای با ایمان است، نه به عامه مردم، ما واجبتمان، خوشا به حال آنهایی‌که واجب زمین مانده‌ای ندارند، نماز قضایی، روزه قضایی، خمس قضایی، تکلیف جامانده‌ای، تا هستید انجام بدهید وظایفتان را تکالیفتان، بار مسئولیت هم برای ورثه درست نکنید ورثه هم خودشان اشتغالات خودشان را دارند نمی‌رسند، یک وقتی یک خانم آمد دیدم یک وصیت نامه‌ای از پدرش را آورده بود، پدر ایشان سال چهل و هفت وصیت نوشته بود، سال پنجاه و هفت رحمت خدا رفته بود، این خانم سال نود و دو و نود و سه آمده بود مسئله را بپرسد، تقریبا بعد از گذشت چهل و چند سال، حالا تازه آمده بود می‌خواهد بپرسه که گفت آقا این وصیت پدرم است نوشته اینقدر نماز و اینقدر روزه بدهکار است، گفتم پدرت چه وقت از دنیا رفته بود، گفت سال پنجاه و هفت، گفتم الان چه سالی است، گفت سال نود و سه، گفتم حالا باید بیایی به وصیت عمل کنی، گفت این لای کتاب دعا مانده بود و ما یادم رفته بود، حالا کتاب دعایش را برداشته بودم حالا داشتم می‌خواندم دیدم این وصیت نامه است، گفتم سریع برسید به دادش و انجام بدهید. بابا اموال هم تقسیم شد رفت دیگه چیزی نمانده. گفتم حالا آمدی چی می‌پرسی، حالا یعنی خدا می‌بخشدش، ای وای بر پدرت، ای بیچاره پدر تو، که نه خودش انجام داد و گذاشت و شما هم اینطور سرش آوردید، آن پدر در آن عالم گرفتار، شما هم در این دنیا مشغول. یکی آمد پیش آقای اباذر غفاری گفت یکی از تازه‌های علم را برایم بگو، چیزهای تازه و بکری که از پیامبر شنیدی نقل کن، اباذر گفت ما هرچه از پیغمبر شنیدم تازه بود، اما آن چیزی که من به ذهنم آمد برایم بگویم اینست، رسول ‌الله فرمود مردم کسی را که خیلی دوست دارید برایش ظلم نکنید، آن وقت از پیامبر سوال کردند مگر می‌شود کسی کسی را خیلی دوست بدارد برایش ظلم کند، پیغمبر فرمود بله نفسک، خودت، خودت را دوست می‌داری به خودت ظلم نکن؛ به خودت علاقمندی ستم به خود نکن. پس این اصبروا، امام می‌فرماید «اصبروا علی الفرائض»[14] امام صادق می‌فرماید این صابروا به معنای «صابروا علی المصائب»[15]، بر همه سختی‌های زندگی صبر کنید، دنیاست فراز و نشیب دارد، بنا نیست که آمد همیشه سالم باشد، بنا نیست که همیشه انسان در شرایط متعادلی بسر ببرد، یک فصلی زمستان است یک فصلی تابستان است، یک فصلی بهار است، یک دوره جوانی است، یک دوره میانسالی است، یک دوره کهنسالی است، خدا رحمت کند مرحوم آیت‌الله والد، ایشان در کوهنوردی هم خیلی قوی بودند، دوران جوانی و نوجوانی کسی در کوهنوردی به پای ایشان نمی‌رسید، در شنا، کوهنوردی در تیراندازی، این سال‌های آخر در منزل به سختی حرکت می‌کردند راه می‌رفتند، گفتم آقا کوهنوردها از شما عقب می‌ماندند حالا چند قدم راه می‌روی سخت است، گفت آقا پیر نشدی که بفهمی ‌پیری یعنی چی. بشر مثل پروانه است، یک نقطه آغاز دارد می‌رود بالای بالا نقطه اوج شکوفایی، بعد می‌آیید پایین پایین می‌رسید به نقطه افول. یک بنده خدایی می‌گفت یکی از دعاهایی که ظاهرا دعاست ولی در اوجش شاید نفرین باشد همینکه می‌گویند انشاءالله پیر بشوی، پیری انشاءالله با سلامتی و تندرستی نعمت است، همان هم مشیت الهی است،

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من، این حرف معما نه تو خوانی و نه من

نقطه شروع باید این بچه را تر و خشکش کنند، بچه‌های کوچک را دیدید سه ماهه شش ماهه، تر و خشکش می‌کنند غذا دهانش می‌کنند می‌گویند بخواب، خوابش بیداریش خوراکش، نظافتش مطلق دست دیگران است، یواش یواش رشد می‌کنند و این وابستگی‌ها کمتر می‌شود، کمتر می‌شود، به اوج می‌رسد که دیگه وابسته نیست بلکه دیگران به او وابسته‌اند، بعد اوفول می‌کند می‌آید می‌رسد به آنجا که همان دوران بچگی تکرار می‌شود، همان وابستگی‌های مطلق، تر و خشکش می‌آفتد دست دیگران، غذایش می‌آفتد دست دیگران، آقا ساکت باشد حالیش نیست نمی‌فهمد، حرف نزن، حرفش حساب ندارد، می‌گوید یکی از دعاهای امیرالمومنین است که حضرت به خدا عرض می‌کند پروردگارا اگر نعمتی می‌خواهی از من بستانی اول نعمتی که از من می‌ستانی جانم باشد، یعنی تا سالم هستم تا هشیارم، تا عزیزم تا انگشت نما نشدم، ما را ببر، قبل از اینکه بخواهی دست کسانی بیافتیم که یک زمانی زیر دست ما بودند. خوب البته دنیا آمیخته به مصائب است، آمیخته به سختی است، یک روزی انسان‌ها می‌آید و می‌رود، داغها، مصیبتها، سختی‌ها، مریضی‌ها، امام می‌فرماید صابروا یعنی صابروا علی المصائب بر همه سختی‌ها صبوری و شکیبایی کنید، راهی هم نیست که حالا مصیبت است سختی است باید تحمل کرد، این هم تفسیر صابروا از نگاه امام صادق، امام می‌فرماید «رابطوا علی الائمه»[16]، ارتباطتان را قوی کنید یعنی ارتباطتان با ائمه قوی کنید، مرتبط باشید با ائمه، پیوندتان را با ائمه گسترده کنید، همین دعای ندبه‌ای که شما می‌خوانید، آل‌یاسین، دعای عهد، این‌ها «رابطوا علی الائمه»[17] است، با امام منتظرتان رابطوا، این پیوند روحی را باید با امام قوی کرد. بعضی از بزرگان می‌گویند جزء کارهای معمول این‌ها، مرحوم شیخ انصاری می‌گوید هر روز این بود که زیارت عاشورا، نماز استقاسه به امام زمان، روزی یک جز قرآن، این‌ها می‌گویند کارهای روزمره شیخ انصاری بود، و این واقعا هرچه مسئولیت انسان سنگین تر موقعیت انسان گسترده‌تر، نیاز انسان به این پیوند بیشتر؛ حالا آن زمانی که طرف مجرد بود شاید به این حرف ضرورت نبود الان که پدر شده لازم است که ارتباط داشته باشد، بار مسئولیتش سنگین تر است، امروز که مدیر شده، امروز که ثروت در اختیارش است، امروز که آبرو پیدا کرده، امروز احتیاج دارد که این پیوند و ارتباط و تضمین نامه را همراه داشته باشد «رابطوا علی الائمه»[18] با پیشوایان دینی‌تان ارتباط داشته باشید، با ائمه ارتباط داشته باشید؛ در همان دعای توسل که الحمدلله جمع مومنین مفتخرند به این توفیق که هفته‌ای یکبار دعای ندبه برگزار می‌شود در طول هفته هم یک پیوندی ارتباطی با امام خود داشته باشیم که خود امام عصر فرمودند به یاد ما با باشید ما به یادتان هستیم، «واکثر الدعا بتعجیل الفرج فأنَّ ذلک فرجکم»[19] به یاد ما زیاد دعا کنید برا فرجمان، این به یاد ما بودن برای خودتان فرج است، برای خودتان گشایش است، شاید یک دعای شما به اجابت رسید ظهور حضرت رقم خورد، چه سعادتی از این بالاتر که انسان در دورانی زندگی کند که در راس جامعه ولی عصر باشد، و اگر این قسمت نشد ولی به یاد حضرت بودید قطعا به یاد امام زمان اگر بودید امام زمان هم در حق شما دعا خواهد کرد، این یک روایت از امام صادق بود.

یک روایت هم از فرمایشات امام باقر سلام الله علیه در ذیل همین آیه تقدیم کنم، تقدیم به پیشگاه مقدس امام باقر هم صلواتی ختم نمایید. آقا امام باقر می‌فرماید که آیه می‌فرماید اصبروا این اصبروا همین فرائض است «اصبروا علی الفرائض»[20] در ادای واجباتتان صبر کنید، ما در طبقات صبر هم داریم یکی از طبقات صبر در برابر طاعت است، خود طاعت صبر می‌خواهد، بالاخره مجموعه واجبات دینی هم، حجاب صبر می‌خواهد، بعضی خانم‌ها ندارند، بعضی از خانم‌ها این ضریب صبرشان پایین است می‌گوید آقا حوصله ندارم حجاب رعایت کنم جلوی نامحرم؛ حوصله‌ام نمی‌شود بالاخره آن مسائلی که اسلام می‌خواهد در جمع فامیلی من مراعات کنم، در بحث نمازش در بحث روزه، بعضی‌ها می‌گویند آقا حوصله روزه گرفتن نداریم. شخصی آمد خدمت رسول‌الله عرض کردم یا رسول‌الله  من وضع مالیم خیلی خوبه، هرچه بگویید بده می‌پردازم ولی حوصله آمدن حج ندارم، شما می‌دانید کل حج در سه چهار روز تمام می‌شود یعنی اصل حج، حالا اینکه یکماه حاجی می‌رود خوب می‌خواهند بروند مدینه زیارتی بکنند و مکه بمانند و الا اگر کسی مقدور برایش باشد در چهار پنج روز کل حج تمام است، گفت آقا من حوصله ندارم، عرفات بروم مشعر بروم، منا بروم، رمی جمره بکنم، طواف کنم، ولی هرچه بگویید می‌دهم، چقدر بدهم ثواب حج را برایم بدهند، بعضی چیزها را با پول نمی‌شود بدست آورد، باید با تنت بیایی با جانت بیایی، پیامبر کنار کوه ابوقبیض ایستاده بودند یک اشاره‌ای به کوه ابوقبیض کردن و گفتن این کوه ابوقبیس را می‌بینی گفت بله، فرمودند «فوالذی نفس بیده»  به آن خدایی که جان من در تحت قبضه قدرت اوست اگر به وزن کوه ابوقبیض طلا در راه خدا انفاق کنی ثواب حج را بهت نمی‌دهند، ثواب حج در خود حج است، باید بیایی محرم شوی، تعبیه بگیری طواف کنی، نماز بخوانی، عرفات، مشعر، منا تا برسی به آن ثواب. خوب این صبر می‌خواهد، حضرت می‌فرمود اصبروا همان «اصبروا علی الفرائض»[21] از نگاه امام باقر علیه‌السلام، امام می‌فرمود «صابروا عدوکم»[22] بله مردم شما دشمنانی دارید، در روایت امام صادق حضرت «صابروا علی المصائب»[23] نام بردند حالا یکی از مصیبت‌ها هم همین شیطنت‌های دشمن ما است، اما امام باقر تصریحا می‌فرماید صابروا یعنی صابر باشید در برابر دشمنانتان، شما شیعه اهل‌البیت هستید دشمن دارید، ائمه‌تان هم دشمن داشتند، شما یک امام از این یازده امام را نمی‌توانید نام ببرید که با اجل طبیعی از دنیا رفتند، همه این‌ها را شهید کردند، این نشانه عداوت است، نوع انبیاء را به شهادت رساندند، امام می‌فرماید در برابر دشمنانتان صبر کنید، بله دشمن نمی‌تواند ببیند، دشمن با عقاید شما مخالف است، با منش شما مخالف است، اما شما باید شکیبا باشید، صبور باشید، امروز هم می‌بینید شیطنت‌ها و دشمنی‌هایی که بر علیه این نظام از اول انقلاب تا الان اتفاق افتاده، دارند هم کار می‌کنند، دست بردار هم نیستند. خدا رحمت کند امام می‌فرمودند ما زمانی باید نگران باشیم که دشمنان ما از ما تعریف کنند، یعنی اگر یک روزی اسرائیل از یک حاج آقایی تعریف کرد این باید در خودش شک کند که چی شده، شیطان بیاید بگوید من از تو خوشم می‌آید، خوب این‌ها بد است، ابلیس اظهار رضایت کند، اگر دشمنان امام زمان با شما دشمنند در مسیری، اگر دشمنان امام زمان با شما دوستند باید در خود تجدید نظر کرد. دشمن کار می‌کند مومن حواست باشد تا هم صبور باش، کم نیار، مقاوم باش، بالاخره دنیا می‌گذرد، این دشمنی ها و شیطنت‌ها هست، بعد حضرت فرمود «رابطو امامکم المنتظر»[24] امام باقر فرمود رابط و ارتباط و مراتبط‌‌تان را حفظ کنید، این ارتباط با امام منتظرتان را حفظ کنید؛ در آن حدیث قبل امام صادق فرمود، «رابطوا علی الائمه»[25] در این حدیث امام باقر می‌فرماید «رابطو امامکم المنتظر»[26] با امام منتظرتان، مخصوصا برای ما مردم در عصر غیبت این حدیث تکلیف را روشن می‌کند، آقا منتظر باشیم، منتظر کیست، ما چه بکنیم منتظر باشیم، در یک حدیثی امام صادق می‌فرماید دو چیز را شما رعایت کنید منتظر هستید، «من سَرَّه أن یکون مِن اصحاب القائم فَلیَنتظر»[27] هر که دوست دارد از یاران امام زمان باشد باید منتظر باشد، منتظر کیست، امام می‌فرماید نشانه منتظر دو چیز است، «ولیعمل بالورع»[28] منتظر نشانه اولش پاکدامنی است، من منتظر نورم از ظلمت باید فاصله بگیرم، من منتظر مظهر پاکی هستم از ناپاکی باید دور بشوم، چطور می‌توانم ادعا کنم منتظر امام زمان هستم، و یا اینکه وجود مقدس امام زمان از من راضی نباشد، امامکم المنتظر، با امام منتظر خودتان پیوند برقرار کند. لذا اینجا امام صادق می‌فرماید اصلا نشانه منتظر، منتظر برای حضرت، یکیش ورع است، من باید گفتارم معاملاتم معاشرتم، سفرهایم، درون خانه‌ام، خلوتم، جلوتم را امام زمان تایید کند، خدای ناخواسته رفتار ما ناراحتی و کدورت خاطر برای حضرت نشود، ارتباط، منتظر بودن ولی عملکرد ما را حضرت تایید کند. لذا جامعه منتظر جامعه‌ای است که برود به سمت پاکی، برود به سمت درستی، ما در همه بخشهای جامعه‌مان و اجتماعان بگونه‌ای عمل کنیم که مردم ببینند که این آدم دیگر بعد از این آقا در کلام خود ائمه است که جوری رفتار کنید تا برای من ذینفع باشید نه اسباب سرافکندگی، امام عسکری این را می‌فرماید امام صادق در کلامشان تصریح دارند «کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا»[29] یک جوری من عمل نکنم که بعضی‌ها با من معاشرت دارد بگویند این هم شیعه امام صادق این هم شیعه امام عسکری، این هم کسی که از امام زمان دم می زند، اینجا دارد ظلم می‌کند و خطا می‌کند. «ولیعمل بالورع»[30] و دوم در آن حدیث امام صادق فرمود «و محاسن الاخلاق»[31] انسان منتظر کسی است که اخلاق پسندیده دارد، بالاخره ماها، مذهبی‌ها مخصوصا چون مذهبی‌ها در روایت پیغمبر دارد که الگو هستید، ما خانواده‌مان اطرافیانمان جامعه یک نگاه دیگه به شماها دارد، شما نگویید حالا کسی کاری به ما ندارد، می‌بینید پدربزرگی نوه، عروس، داماد، همسر، همسایه، همه می‌گویند آقای حاجی فلانی، دعای ندبش تعطیل نمی‌شود. وای به حال آدم متدین بداخلاق، اخلاق؛ اینکه ما در روابطمان با یکدیگر با حسن خلق برخورد کنیم. امیرالمومنین می‌فرماید مومن باید شادی در چهره او باشد، اندوه در درون او؛ ما شادی‌هایمان را با مردم تقسیم کنیم، نه ناراحتی‌هایمان. بعضی را دیدی وقتی می‌شینند از کمبودها فقط می‌گویند از خوشی‌ها که نمی‌گویند، نمی‌گویند آقا یک سفر کربلا رفتیم چقدر خوش گذشت مشهد رفتیم چقدر خوب بود، دو روز قبل یک جایی بودیم همش می‌گویند چنین چنان، مصیبت‌نامه. امیرالمومنین می‌فرماید شادی‌ها را تقسیم کنید، غم‌ها را در درون خودتان نگهدارید اندوه را همینطور، «بشره فی وجه و حزنه فی قلبه»[32] شادی در چهره، اندوه در درون، حالا در بحث همین اخلاق هم من تلگرافی عرض کنم که امام صادق در یک جایی تبیین کردند مراتب اخلاق را، در محاسن اخلاق امام سه تا نکته را توصیه کردند، یک چون نشانه‌های منتظر امام زمان گفتیم اخلاق خوب، همش در دعای ندبه خواندن هم نیست، من نماز اول وقتم تعطیل نشود ولی آنقدر بد اخلاق باشم که در خانه کسی جرأت حرف زدن با من نداشته باشد، حکومت نظامی‌بشود، این خیلی بد است. امام صادق فرمود « تلین جناحک تطیب کلامک و تلقی اخاک ببشر حسن»[33] نشانه اخلاق خوب پاکیزه سخن گفتن، کلام پاکیزه، یعنی سخن‌مان سخن تهدید آمیز، تحقیر آمیز، بالاخره جسارتی در کلام نسبت به دیگران نباشد. تطیب کلامک، تلین جانبک، نرمخو بودن، ما متواضع باشیم نرمخو باشیم با مردم، حالا دارای هر مقام و رتبه‌ای که باشیم مردم بنده خدا هستند و معلوم نیست کسی نمی‌داند در این بحر عمیق، سنگریزه برد دارد یا عقیق. می‌گویند علامه نائینی وقتی فوت کرد به خواب یکی از علما آمد بهش گفتند از عالم برزخ چه خبر، ایشان همین شعر را گفت،

کس نمی‌داند در این بحر عمیق، سنگریزه برد دارد یا عقیق

مدیر کل برد دارد یا آبدارچی، استاندار برد دارد یا کارگر ساده شهرداری، در این مجلس کی بیشتر برد دارد نمی‌دانیم، تقوا ملاک است، نه سن و سال شرط است و نه سواد نه ثروت نه شهرت، آنچیزی که معیار است پرهیزکاری و تقواست. لذا می‌گویند که در آموزه‌های دینی هم مراقبت کنید مردم را به نگاه حقارت نگاه نکنید، یک وقت می‌بینی همینکه شما رویش حساب نمی‌کنی در خانه خدا خیلی مقام دارد و شما بی‌خبرید. در حالات یکی از بزرگان نقل می‌کنند که این مدتها می‌آمد حرم امام حسین از حضرت می‌خواست که آقا علم کیمیا به من یاد بده، می‌رفت روز و شب به حضرت می‌گفت استغاثه توسل دعا، بعد از مدت‌ها یک شب خواب سیدالشهدا را دید آقا فرمودند فردا که آمدی حرم در ایوان، یک پیرمردی نشسته که این مردم کمکش می‌کنند، هر کسی که می‌رود یک پولی برایش می‌دهد، این علم کیمیا بلد است برو از او یاد بگیر، فردا بعد از زیارت آمدیم ایوان دیدیم یک پیرمردی یک گوشه ایوان نشسته و هر کسی هم می‌آید یک پول مختصری برایش کمک می‌کند، گفت من رفتم برایش گفتم، اول گفتم حضرت فرمودند این پیرمردی که گوشه ایوان نشسته بود، من رفتم دیدم این مردم دارند کمکش می‌کنند، به قیافه‌اش نمی‌آید که این علم کیمیا داشته باشد، اگر علم کیمیا بلد بود که نیاز به کمک مردم نداشت، کیمیا می‌گویند علمیست که به هر چی بزنی به هر شی هر فلزی طلا می‌شود، اگر کیمیای حقیقی همان بندگی خداست که «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[34] این نرفت سراغ پیرمرد گفت این پیرمرد اگر کیمیا بلد بود که اینجا نمی‌نشست در جامه فقر مردم کمکش کنند، دوباره به حضرت متوسل گذشت مدتها، دوباره یک شب خواب سیدالشهدا را دید گفت آقا ما از شما خواستیم که علم کیمیا را به ما یاد بدهید، حضرت فرمودند من که برایت آدرس دادم که آن پیرمرد، گفتم آقا این پیرمرد فقیر است، فرمودند برو خودش است، برو سراغ همان؛ فردای آن شب آمد پیش آن پیرمرد و نشست و گفت آقا من یک عرضی دارم، گفت بفرما، گفت من از شما می‌خواهم دانش کیمیا را به من بیاموزی، گفت کیمیا چی است، گفت برو دنبال کارت،

تو را چه خبر شد خبری باز نیامد، ای مرغ سحر عشق زپروانه بیاموز، کان سوخته را جان چون دعا باز نیامد

گفت گفتم آقا امام حسین معرفی کردند، گفت تا گفتم امام حسین معرفی کردند گفت صبر کن، گفت بساطش را جمع کرد، گفت همراه من بیا، رفتیم در محله فقیرنشین کربلا دیدیم خانه قدیمی ‌فرسوده‌ای بود هر اتاقش دست یک کسی بود، این هم تو یک اتاقی رفت و گفت این اتاق را اجاره کردم و این جای زندگی من است، رفت توی اتاق و نه اینکه خانه هزار متری سنوی بخار داخلش باشد، این علم کیمیا را به کی می‌دهند، یک کسی گفت آقا چرا به من طی‌الارض نمی‌دهند گفتم تو قابلش نیستی، بدهند تو پایت یا نیویورک است یا واشنگتن یا پاریس است، طی‌الارض را می‌دهند به شیخ حسنعلی نخودکی که یا کربلاست یا نجف است یا حرم امام رضاست، قدرت‌های معنوی؛ مادی را که خدا به فرعون هم قدرت داد، این‌ها چیزی نیست، این‌ها را مردم مرعوبش نشوید، ثروت در نظام خلوت خدا به اندازه قارون به کسی پول نداد، قارون را خدا می‌گرفت، مال دنیا اگر به کسی دادند تعجب نکنید، مقام در دنیا را تعجب نکنید، قدرت و استکبار در دنیا خیلی‌ها گرفتند، هارون الرشید می‌گفت آفتاب در قلمروی حکومت من غروب نمی‌کند، از یمن دایره حکومتش شروع می‌شد، عربستان، عراق، ایران، سوریه، مصر، اردن تا قلب اروپا، اسپانیا، خدا به هارون داد همین قاتل موسی بن جعفر، هارون الرشید لعنت‌الله علیه، خدا می‌فرماید ما می‌دهیم دنیا را، قدرت معنوی را به همه کسی نمی‌دهیم، آن ولایت تکوینی را به هر کسی نمی‌دهد. آن شان می‌خواهد آن ظرفیت می‌خواهد، آن عالم می‌گوید ما رفتیم همراه آن پیرمرد، پیرمرد رفت به اتاقش خودش و آمد دیدم یک شیشه محلولی آورد گفت این را بگیر، گفتم این چیه، گفت این تا آخر عمرت بس است، به هر چه بزنی می‌شود طلا، گفت دنیایت تایید شد، این را هم چون سیدالشهدا معرفی کردند، گفتم آقا علم درست کردن این را یادم بده، بقول امروزی‌ها می‌گویند ماهیگیری یادم بده نه ماهیخوری، علمش را یادم بده، این را چطور درستش کردی، گفت شما علمش را برای چی بخواهی، می‌خواهی دنیایت تامین بشه من دادم تا آخر زندگی‌ات هم تامین، گفتم نه من دانشش را می‌خواهم، گفت دانشش را می‌خواهی، گفت برو فردا صبح بیا، بیا همین‌جا، گفت ما رفتیم فردا صبح آمدیم دیدیم که تمام چیزهایی که در اتاق بود ریختن کف حیاط، گوشه حیاط هم یک جنازه پارچه کشیدن رویش، دارند اتاق را جارو می‌کنند، صاحب خانه آمده بود گفتم که این آقایی که توی اتاق بود کجا رفت، گفت یک پیرمردی بود مستاجر ما بود دیشب مرد، کسی و کاری هم نداره جسدش را گذاشتیم اینجا که چند نفر بیاید غسلش بدهیم و دفنش کنیم و وسایل‌هایش را ریختیم بیرون تا اتاقش را به کسی بدهیم اجاره؛ کیمیا را می‌دهند به این! ظرفیت دارد، این ظرفیتش یک لیوان است، شما به اندازه یک پارچ بخواهید به این بریزید سر می‌کند، خدا حکیم است قدرت‌های معنوی را دست هر کسی نمی‌دهد. لذا حالا من تمام کنم عرایضم را، دو سه تا نکته هم در این آیه محضر عزیزان عرض کنم، از این آیه استفاده می‌شود که در سایه ایمان انسان به کمالات می‌رسد، یک، ما امروز در جامعه‌مان هرچه داریم ضربه می‌خوریم از بی‌ایمانی است، شما هر جا مشکل دارید بیایید بگویید آقای حدائق در فلان قسمت در فلان قسمت مشکل داریم، چه در بحث اجرایی، اداره جامعه چه در بحث اقتصادی چه در خانوادگی می‌رسید به ضعف ایمان، شما یک مورد نمی‌توانید نام ببرید کسی ستم کند ظلم کند کمکاری کند ایمان هم داشته باشد. ما امروز اگر آسیب داریم می‌بینیم در عرصه‌های اقتصادی اجتماعی خانوادگی، زندگی‌ها متلاشی شده، طلاق‌ها بالا رفته، ازدواج‌ها کاهش پیدا کرده، در بازارمان مشکل داریم، انصاف رخت بر بسته، خدا نگری فراموش شده مال ضعف ایمان است. مردم اگر باورشان بشود که ما امانتدار خدا هستیم چند صباحی امکاناتی دستمان است، از مال خدا باید برای خدا خرج کرد، یکی اینکه در سایه ایمان ما به کمالات می‌رسیم، نکته دیگر ما تا در برابر مشکلات فردی‌مان صبور نباشیم قطعا در برابر مشکلات سنگین اجتماعی نمی‌توانیم صبور باشیم، من در کارهای خودم اگر موفق نباشم نمی‌توانم یک عنصر خوب برای جامعه باشم و در جامعه بتوانم بالاخره بدرخشم. یکی دو نکته دیگر، صبر و شکیبایی هم باید در جهت تقوا باشد بعد از اصبروا و صابروا و رابطوا خداوند می‌فرماید «وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[35] یعنی صبر در مسیر تقوا، در مسیر خدا، اگر صبرم می‌کنید صبر در مسیر رضایت الهی باید انجام داده شود، و نهایت مطلب، زمینه رسیدن به سعادت و رستگاری بشر طبق این آیه شریفه در پرتوی صبر و شکیبایی چه در برابر انجام واجبات، چه در برابر عداوت و دشمنی‌های دشمنان دین و پیوند با اولیای دین، برای انسان رقم می‌خورد. خوب بسنده کنم به همین اندازه و دو سه جمله تقدیم به محضر مقدس حضرت ولی عصر. دو سه بیت و شعر و روضه را تقدیم کنم.

امام زمان بازآ برای شیعیان خود روضه مادر بخوان، بازآ برای شیعیان خود روضه مادر بخوان، از درد و سوز سینه و از آه پشت در بخوان، به یاد همه شهدا و امام شهدا، سردار شهید هاشم نژاد، شهدای منسوب به جمع، یابن الحسن یابن الحسن، یابن الحسن یابن الحسن. محسن سلامت می‌کنم، اصغر صدایت می زنم. یابن الحسن یابن الحسن.

 

[1] آل‌عمران آیه200

[2] بحارالانوار ج55 ص369

[3] آل‌عمران آیه200

[4] آل‌عمران آیه200

[5] آل‌عمران آیه200

[6] الکافی ج2 ص81

[7] آل‌عمران آیه200

[8] آل‌عمران آیه200

[9] الکافی ج2 ص81

[10] الکافی ج2 ص81

[11] بحارالانوار ج52 ص183

[12] الکافی ج2 ص81

[13] آل‌عمران آیه200

[14] الکافی ج2 ص81

[15] الکافی ج2 ص81

[16] الکافی ج2 ص81

[17] الکافی ج2 ص81

[18] الکافی ج2 ص81

[19] کمال الدین و تمام النعمة ج2 ص485

[20] الکافی ج2 ص81

[21] الکافی ج2 ص81

[22] الغیبة نعمانی ص27

[23] الکافی ج2 ص81

[24] الغیبة نعمانی ص27

[25] الکافی ج2 ص81

[26] الغیبة نعمانی ص27

[27] الغیبة نُعمانی ص200

[28] الغیبة نُعمانی ص200

[29] وسائل الشیعه ج12 ص8

[30] الغیبة نُعمانی ص200

[31] الغیبة نُعمانی ص200

[32] الکافی ج2 ص226

[33] الکافی ج2 ص103

[34] یس آیه82

[35] بقره آیه189

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه