استاد شیخ علیرضا حدائق روز سه شنبه 17 مهر 97 در جمع عزاداران حسینی در بنیاد توانگران کارآفرین نور شیراز حاضر شد و از فعالیت های این مجموعه که افراد نابینا و کم بینا را تحت پوشش خود دارد بازدید کرد.
وی طی سخنانی ضمن تاکید بر اهمیت طلب کردن خیر دنیا و آخرت گفت: شخصی از اهالی بصره طی نامهای از حضرت سید الشهداء علیه السلام سؤال کرد که خیر دنیا و آخرت چیست؟ امام در پاسخ سؤال او مرقوم فرمودند: «فكتب إليه بسم الله الرحمن الرحيم أما بعد فإنه من طلب رضى الله بسخط الناس كفاه الله أمور الناس»؛ اگر کسی در جستجوی رضایت خدا باشد ولو اینکه مردم از او ناراضی باشند خدا او را کفایت میکند.
«ومن طلب رضى الناس بسخط الله وكله الله إلى الناس» اگر کسی خواست مردم را خشنود کند و خدا را ناراضی کند خدا او را به مردم واگذار میکند. خشنودی مردم زمانی ملاک است که در جهت رضایت خدا باشد.
همین عمر سعد به عبیدالله واگذار شد. سیدالشهدا علیه السلام به او فرمودند که تو به گندم ری هم نمیرسی. اینقدر شیفته دنیا شده بود که گفت: اگر به گندم ری نرسیم به جوی آن که میرسیم. میگویند او جنگ را شروع کرد و اولین تیر را پرتاب کرد و گفت: به امیر عبیدالله بگویید که آغازگر جنگ من بودم.
به دارالاماره ابن زیاد آمد و گفت: «اِنّی قَتَلتُ سَیِّداً مُحَجَّبًا»؛ من سید بزرگواری را کشتم. این حرف برای ابن زیاد گران آمد. او یک فضای مسمومی را ایجاد کرده بود که امام حسین علیه السلام خارجی است و مهدور الدم است. تا این حرف را زد ابن زیاد برآشفته شد و گفت: «نانجیب! اگر او سید بزرگواری بود پس چرا او را کشتی؟ برو تا به کارت رسیدگی کنم.» میگویند سه سال از دست ابن زیاد پنهان بود و بعد نیز به دست سربازان مختار کشته شد.
بعضی در آشفتهبازار کنونی رضایت خود را بر رضایت خدا ترجیح میدهند.
استاد حدائق ضمن تاکید بر این مطلب که اگر مردم از نظر فرهنگ دینی رشد کنند ظلم و احتکار و ناامنی و بینظمی در جامعه نمیبینید افزود: اگر بهترین امکانات را فراهم کنید و مردم از نظر اعتقادی و فرهنگی پسرفت داشته باشند ارزشی ندارد.
ایشان به عنوان نمونه به نقل قول فردی که تازه از یکی از کشورهای غربی بازگشته بود اشاره کرد و گفت: این فرد از اساتید دانشگاه بود و برای کاری به آن کشور رفته بود. او نقل می کرد که کنار اقامتگاه ما خانهای بود که طبقه دوم آن مستأجر ایرانی اقامت داشت. یک روز صبح مالک خانه با تندی با آن مستأجر ایرانی حرف زد و گفت: وسایلت را جمع کن و برو! از آن فرد ایرانی پرسیدم که چه اتفاقی افتاده است؟ گفت: یکی دو هفته قبل، زنگ خانه را زدند. از اداره دارایی بودند. گفتند که شما ماهی چقدر اجاره میدهی؟ من نیز برای اینکه به نفع صاحبخانه باشد اجاره را نصف قیمت واقعی گفتم. او هم نوشت.
برگه مالیات برای صاحبخانه آمد که مالیات شما مبتنی بر چنین مبلغ اجارهای اینقدر میشود. صاحبخانه برگه را برده و میگوید اشتباه کردید. مستأجر من دو برابر اجاره میدهد. به او میگویند: خود مستأجر شما چنین گفت. میگوید: مستأجر من اشتباه کرد. الان او برگشته و به من می گوید من خانه به آدم دروغگو اجاره نمیدهم.
مدیر عامل بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) با طرح این سوال که چند نفر مانند این فرد در این شهر پیدا میکنید که برآشفته شود چرا مالیات مرا کم گذاشتهاید؟ به دیدار هفته گذشته خود با مدیر کل دیوان محاسبات استان فارس اشاره کرد و گفت: مدیرکل، ضمن بیان مسائلی از اوضاع اقتصادی فارس گفت: برگه مالیاتی شخصی را آوردهاند که مالیاتش 35 میلیون تومان بوده است. او اعتراض کرده بود و به دادگاه شکایت کرد و الآن به دیوان محاسبات آمده است. ما بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که باید 800 میلیون مالیات بدهد. دوباره اعتراض گذاشته است و دوباره بررسی شده است و به دو میلیارد تومان رسیده است. ما گرفتار چنین آدمهایی هستیم. از نظام مقدس جمهوری اسلامی استفاده میکنیم و بهرهمند میشویم ولی وظیفهمان را انجام نمیدهیم.
مسئول حوزه علمیه منصوریه دلیل بروز چنین مسایلی را پایین بودن سطح فرهنگی دانست و افزود: اگر فرهنگ بالا باشد خودشان با کمال میل مالیات میدهند.