پدرم در راستای انجام رسالت دینی و مذهبی، به تدریس در مدرسه اکتفا نکردند و در حد توان برای ارشاد و راهنمایی مردم، به مناطق محروم و روستاهای اطراف سفر می کردند.
ماه مبارک رمضان به روستاها برای تبلیغ میرفتند و می گفتند: توصیه پدرم این بود که فلانی! اگرچه شما اینجا در کنار باشید برایم بهتر است و عصای دستم هستید، اما اسلام نیاز به مبلّغ دارد. شما بروید در روستاها و تبلیغ کنید که ضرورت دارد.
در دوران کودکی چند بار همراه پدرم به محل تبلیغشان میرفتیم. یک هفته 10 روز همراه ایشان بودیم. هیچ امکاناتی نبود؛ حتی امکانات اولیهی زندگی و مردم در فقر بودند. حاجآقا در کنار آنها میماند و همهی همتشان را صرف تبلیغ شریعت علوی و بیان مسائل دینی و شرعی مینمود.
پدر
- بازدید: 623