به یاد دارم یکی از اقوام دور ما که حدود بیست و پنج یا سی سال از فامیل فاصله گرفته بود و اصلا رفت و آمدی نداشتند به گونه ای که حتی من نیز آنها را ندیده بودم اما گاهی اوقات که همراه حاج آقا از مسجد به طرف منزل میآمدیم و یا جایی بودیم که مسیرمان از نزدیکی خانه آنها می گذشت میگفتند: برویم درب منزل فلانی.
میرفتیم درب میزدیم ولی درب را باز نمی کردند بعد از چند مرتبه که این کار تکرار شد به حاج آقا گفتم: این بندهی خدا درب را به روی ما باز نمی کند و اصلا جواب سلام ما را نیز نمی دهند، چرا ما باید خودمان را سبک کنیم؟
ایشان در جواب میگفتند: پسرم! وظیفهی ما طبق سنت پیامبر (ص) این است که برویم وصله رحم انجام بدهیم.
بعضی مواقع حاج آقا از پشت آیفون، یکی یکی اسم اعضای خانواده او را میبردند و احوالپرسی میکردند، میگفتند: ما آمده ایم، اگر کاری دارید در خدمت باشیم ولی آنها جواب حاج آقا را نمی دادند اما مشخص بود که داشتند گوش میدادند.
اگر کاری دارید در خدمتیم!
- دسته: عکس نوشته
- بازدید: 698