10
09
08
07
06
05
04
03
02
01

استاد شیخ علیرضا حدائق روز چهارشنبه 19 تیر 98 در ادامه سلسله مباحث «سیمای پیامبر (ص) در قرآن» به مسأله توکل و یاد خدا پرداختند.

مهم‌ترین مطالب:

?تو مادری؟

اعتقادات دختری از اسلام برگشته بود.

به مادرش گفتم: چرا دخترت این‌طوری شده است؟

گفت: سؤالی در مورد اسلام داشت و شخصی گفت پیش من بیاورید تا سؤالاتش را جواب بدهم. از آن موقع این‌طوری شد.

گفتم: تو مادری؟ غذای مسمومی را در اختیار دخترت قرار داده‌ای. او را در اختیار یک آدم لائیک قرار داده‌ای تا شبهاتی را بی‌دلیل و بی‌مدرک در ذهن او قرار دهد.

?شیطان را عادت ندهید!

الزاماً شیطان کسی را خراب نمی‌کند؛ او تنها وسوسه می‌کند ولی اگر چراغ سبز روشن کردی و وسوسه او را پذیرفتی بر تو غلبه پیدا می‌کند.

امام صادق: شیطان موجود خبیثی است؛ او را عادت ندهید. اگر یک نکته منفی از شما گرفت فردا به یکی قانع نیست و آن عیب را دو تا می‌کند.

یک‌وقت به خودت می‌آیی و می‌بینی فرسنگ‌ها ازآنچه سابق بودی دور شده‌ای.

?بنویس!

حضرت آیت‌الله والد می‌فرمودند: هر جا سخن و مطلبی آموزنده شنیدی و دیدی بنویس!

ده‌ها دفترچه از دوران جوانی ایشان داریم که در آن نوشته‌اند در فلان تاریخ و فلان مجلس، فلان شخص، این بیت شعر را گفت. یا در مشهد مقدس، این روایت را فلانی در جمع علما نقل کرد.

همین دفترچه‌ها منبع خیر می‌شود و بعد از ایشان دیگران استفاده می‌کنند.

دو روایت را که شنیدی بنویس! اگر دست بچه‌هایت بیفتد سبب خیر می‌شود و تا این روایت روی این کاغذ موردتوجه است شما نیز موردتوجه خدا هستید؛ حتی اگر از دنیا رفته باشید.

?ببین دشمنت چه می‌گوید؟ خودت را بشناس

یکی از راه‌های خودسازی، شنیدن معایب از زبان دشمن است.

دشمنان شما از دو حال خارج نیستند: یا منصفانه ایراد می‌گیرند یا مغرضانه.

اگر مغرضانه است بگو الحمدلله که این صفتی که می‌گوید در من نیست ولی حواست باشد.

اما اگر منصفانه است بدتان نیاید. کاری که خودت باید می‌کردی و عیبت را پیدا می‌کردی دشمن ارزان به تو ارائه می‌کند.

شما ارزان بخر و گران بکار بگیر و خودت را اصلاح کن!

?یک حدیث از شیطان

شیطان گفت: حریف پنج نفر نمی‌شوم و راه نفوذی به آن‌ها ندارم:

  • کسی که در همه کارهایش با نیت پاک به خدا اعتماد و توکل کند.
  • کسی که دائم‌الذکر باشد و روز و شب ذکر بگوید.
  • کسی که برای دیگران آنچه را بپسندند که برای خود می‌پسندد.
  • کسی که در مصیبت‌های زندگی جزع‌وفزع نمی‌کند و شکیبا است.
  • کسی که به آنچه خدا به او داده راضی است و غم روزی را نمی‌خورد.

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: قالَ إبليسُ: خَمسَةُ (أشياءَ) ليسَ لي فيهِنَّ حِيلَةٌ وسائرُ الناسِ فيقَبضَتي: مَنِ اعتَصَمَ بِاللّه عن نيّةٍ صادِقَةٍ واتَّكَلَ علَيهِ في جَميعِ اُمُورِهِ، ومَن كَثُرَ تَسبيحُهُ في لَيلِهِ ونَهارِهِ، ومَن رَضِيَ لأخِيهِ المؤمِنِ بما يَرضاهُ لنفسِهِ، ومَن لَم يَجزَعْ على المُصيبهِ حينَ تُصِيبُهُ، ومَن رَضِيَ بما قَسَمَ اللّه ُ لَهُ ولَم يَهتَمَّ لِرِزقِهِ

?ان شاء الله

در تاریخ می‌نویسند: مردی هنگام خوردن غذا، فهمید که پیاز سر سفره نیست. از خانمش شنید که پیاز در خانه نداریم. گفت: می‌روم بخرم.

خانمش گفت: بگو ان شاء الله! گفت: یک پیاز خریدن که «ان شاء الله» گفتن ندارد.

به مغازه که رسید مأموران حکومت که به دنبال یک دزد بودند به او مظنون شدند و او را بردند. به همین نام و نشان یک سال زندان رفت.

بعد از آزادی به خانه برگشت و در زد. خانمش گفت: کیست؟

گفت: شوهرت است ان شاء الله. گفت: کجا بودی؟ گفت: رفتم پیاز بخرم ان شاء الله؛ مظنون به دزدی شدم ان شاء الله؛ یک سال زندان رفتم ان شاء الله؛ حالا هم آزادشده‌ام ان شاء الله.

خانمش در را باز کرد و گفت: این ان شاء الله را سال قبل باید می‌گفتی.

?پدر قلب

شخصی گفت: ذکر چه اثری دارد؟ گفتم: خود این اذکار، دافع بلیات است.

در روایات داریم که تنبل‌ترین مردم کسانی هستند که زبان در اختیار دارند و ذکر نمی‌گویند.

زبان را عادت بدهیم.

امام می‌فرمودند: قلب نسبت به زبان، مثل فرزند نسبت به پدر است. اگر زبان راه افتاد و ذاکر شد، قلبتان نیز ذاکر می‌شود. قلب اگر ذاکر شد مملکت وجودتان ذاکر می‌شود و دیگر هر کاری نمی‌کنی.

?روزی و ثروت

ثروت یعنی آنچه در اختیار شما است ولی روزی یعنی چیزی که از آن استفاده می‌کنید.

بارها دیده‌ام افرادی که کفنی آوردند و دیگری استفاده کرد.

شخصی در حرم احمد بن موسی (ع) قبر خریده بود وقتی از دنیا رفت فرزندانش از آمریکا آمدند و پدر را بردند و آنجا دفن کردند.

?شرف شیراز

به شیراز شهر گل‌وبلبل می‌گویند ولی چه گلی بهتر و خوشبوتر از حضرت احمد بن موسی (ع)!

شرف شیراز، آبروی شیراز، عزت شیراز به این بزرگوار است و حافظ و سعدی و وصال ریزه‌خوار این خاندان هستند.

گاهی اوقات اصل را فراموش می‌کنیم.

?جایگاه حضرت احمد بن موسی (ع)

احمد بن موسی (ع) هزار برده را آزاد کرد. اسلام، دین برده زدایی است و روش تمام اولیای اسلام، در آزادسازی بردگان بود.

هزار نسخه قرآن را نسخه‌برداری کرد و هدیه داد. بعضی از ما ده جلد قرآن یا کتاب دینی به ده جوان نداده‌ایم تا مطالعه کنند.

بعد از شهادت پدر، برخی شیعیان به سراغ او آمدند و فکر می‌کردند امام بعدی است. همه را جمع کرد و گفت: بیایید به سراغ کسی برویم که بر من و شما امام است و همه را به در خانه امام رضا (ع) آورد. با امام بیعت کرد و شیعیان نیز بیعت کردند.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه