استاد شیخ علیرضا حدائق روز پنج شنبه 26 اردیبهشت 98 در ادامه سلسله مباحث «جایگاه خانواده در قرآن» و بررسی موضوع «حق نفس» به مسأله «حق زبان» پرداختند.
مهمترین مطالب:
اگر تو بگذاری
امام سجاد (ع) میفرمایند: زبان انسان هر صبح بر جمیع جوارح، اشراف پیدا میکند و به همه اعضای بدن میگوید:
چگونه صبح کردید؟
همه اعضای بدن میگویند: روز را به خیر شروع کردیم؛ اگر تو بگذاری.
تمام این اعضاء و جوارح، زبان را قسم میدهند: تو را قسم میدهیم به خدا که ما را به گناه نکشانی!
اگر ثواب بگیریم بخاطر تو است و اگر عذاب هم بشویم بخاطر تو است.
قَالَ: إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ يُشْرِفُ كُلَّ يَوْمٍ عَلَى جَوَارِحِهِ فَيَقُولُ كَيْفَ أَصْبَحْتُمْ فَيَقُولُونَ بِخَيْرٍ إِنْ تَرَكْتَنَا وَ يَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِينَا وَ يُنَاشِدُونَهُ وَ يَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ بِكَ وَ نُعَاقَبُ بِك.
افتخار ما
عده ای از شیعیان در محضر امام صادق (ع) نشسته بودند. سلیمان بن مهران میگوید: از امام شنیدم که فرمودند: «معاشر الشیعه کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا» ای شیعیان! برای ما زینت و اسباب افتخار باشید و اسباب سرافکندگی برای ما فراهم نکنید!
به دنبال این مطلب چند نکته در مورد زبان فرمودند:
- با مردم به زیبایی سخن بگویید؛
- زبانهایتان را حفظ کنید.
نسخه کم حرفی
امام رضا (ع) یک دستورالعملی برای تمام شیعیان تا دامنه قیامت دادند.
به عبدالعظیم حسنی فرمودند: به شیعیان ما بگویید: «خودتان را به کم حرفی عادت بدهید!»
کم گوی و گزیده گوی چون در / تا ز اندک تو جهان شود پر
ریگ در دهان
مرحوم آیت الله ادیب (ره) نقل می کردند: در اوایل طلبگی برای تبلیغ به یکی از روستاهای اطراف لار رفته بودم.
کدخدای بسیار متدینی داشت. دیدم کدخدا نشسته و چند ریگ، داخل ظرف جلوی او بود.
مردم نزد او میآمدند و مشکلاتشان را مطرح میکردند و بعد از آن سراغ حرف های حاشیه ای میرفتند. در این هنگام کدخدا چند ریگ داخل دهانش میگذاشت.
علت را پرسیدم. گفت: من به زبان خودم اعتماد ندارم. برای این که زبانم را مدیریت کنم هنگام حرف های بیهوده، این ریگ ها را داخل دهانم میگذارم.
مردم! اینجور دین نگه میداشتند.
ریگ روی زبان گذاشتن پیشکش! غیبت نکنیم.
نیش عقرب
امام سجاد (ع) در رساله حقوق میفرمایند: زبانهایتان را از حرف های زشت و ناپسند دور بدارید.
بعضیها زبانهایشان مانند نیش عقرب است.
بجای نوش دائم میزنی نیش و نمیدانی / که این راه و روش را عقرب جرار هم دارد
به چشم، خوار و به دل، عزیز
زبان را عادت به خیر بدهید!
برخی به غلط میگویند: فرزند، باید به چشم، خوار و به دل، عزیز باشد.
اسلام میفرماید: فرزندانتان به چشم، عزیز و به دل، عزیز و در رفتار نیز عزیز باشد.
باید احساس کنند آنها را دوست میدارید.
در حدیث کساء پیامبر (ص)، حسنین (ع) را اینگونه سلام میدهند: «یا قرة عینی و ثمره فوادی»؛ سلام بر تو ای روشنایی چشمم و ای میوه دلم.
بارها به حضرت زهرا (س) فرمود: پدرت به قربان تو باد!
دو اکسیر محبت
پیامبر (ص) میفرمایند: شما نمیتوانید با پولهایتان دل مردم را بدست آورید ولی با دو چیز میتوانید همه را راضی نگه دارید:
- چهره گشاده؛
- حسن خلق و اخلاق پسندیده.
با زبان خوب با مردم صحبت کنیم. اگر نمیتوانیم خواسته مردم را برآورده کنیم با کلام خوب و پسندیده عذرخواهی کنیم.
الأمالي، الشيخ الصدوق، ج1، ص531.
رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَقُولُ إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِكُمْ
خدیجه (س)؛ کارآفرین برتر
زمانی که فقر در عربستان بیداد میکرد روی پشت بام خانه حضرت خدیجه (س) گنبدی از پارچه مخمل سبز برافراشته شده بود که هر کس از هر زاویه ای وارد مکه میشد آن را میدید. خانه، محل رجوع نیازمندان بود.
انسانهای جویای کار به خانه او مراجعه میکردند. بعضیها افراد پاکی هستند، سرمایه ندارند و نمیخواهند سربار جامعه باشند ولی میخواهند کار کنند. اگر یک خورده کمک کنید راه بیفتند، دیگران را هم راه می اندازند.
جوانهای بیکار به حضرت خدیجه (س) مراجعه میکردند و او میفرمود: «سرمایه از من، کار از شما»
زمانی که امنیت اقتصادی نبود. گاهی اوقات این ثروت را میبرد و دزد به آن حمله میکرد و یا این که میرفتند و برنمیگشتند ولی خدیجه (س) از این کارش خسته نشد.
برای همه ثروتمندان ما درس است .
دو حواله ارزشمند
خداوند مزد کارآفرینیها و خدمت به خلق خدا را به خدیجه (س) داد که بهترین انسان نظام خلقت، شوهر او بشود.
کار خدا حساب دارد.
مادری حضرت زهرا حواله کجا بود؟
شب عروسی صندوقچهای را جلوی پیامبر (ص) گذاشت. عرض کرد: این صندوق حاوی کلید تمام انبارهای من است که همگی متعلق به شما است و من نیز کنیز شما هستم.
مردم! آیا این خدیجه (س) را خدا نباید مادر حضرت زهرا (س) کند؟
خدا نیز گوهر یکدانه خود یعنی حضرت زهرا (س) را به او داد.