بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی مخفیانه

سخن پیرامون وظائف منتظران در حوزه وظائف فردی بود در جلسه قبل عرض کردیم از وظائف فردی منتظران شناخت ویژگیهای امام عصر(عج) است. اشاره کردیم از ویژگیهای امام زمان(عج) مخفی بودن ولادت حضرت و مخفی بودن آثار حمل در مادر ایشان در آن شرایطی که حاکم بود.

 

از ویژگیهای دیگر امام عصر(عج) خاتم‌الاوصیا بودن امام زمان(عج) است این خاص ولی‌عصر(عج) است که خاتم‌الاوصیاست، بقیه ائمه خاتم‌الاوصیا نیستند.

خود حضرت در توقیع شریفی می‌فرماید: «انا خاتم الاوصیا»[1] من پایان بخش سلسله امامت هستم «و بی یدفع الله عزَّوجل البلاء عن اهلی و شیعتی»[2] و خدا به‌واسطه من بلا را از خانواده من بستگان من و شیعیان من دفع می‌کند. وجود مقدس امام زمان(عج) وجود باارزشی است که بلایا را از سر بندگان خدا و خصوصاً شیعیان و اهل خودش مرتفع می‌کند، این از ویژگیهای شخصیتی و شناخت شخصیتی حضرت است.

از نکاتی دیگری که ما نسبت به امام زمان(عج) باید در حوزه شناخت وظائف فردی‌مان بدانیم و تقویت کنیم و بدان توجه کنیم پنهان زیستی حضرت است، که امام(عج) به‌حسب امر الهی و به‌حسب شرایطی که ایجاب می‌کند از بدو تولد پنهان زندگی نمود و وجود مقدس امام عسکری (ع) امام زمان(عج) را به همگان معرفی نمی‌کردند جز موارد نادری که افرادی می‌آمدند خدمت امام عسکری (ع) و در آن جلسه مصلحت این بود که امام زمان را ببینند و بشناسند. یکی از نمایندگان مردم قم که از متدینین در قم بود، وجوهات زیادی را از مردم قم جمع‌آوری کرده بود و آورده بود سامرا تا خدمت امام عسکری (ع) تقدیم کند. این وجوهات در کیسه‌های مختلفی بود و هرکدام مهر خاصی داشت و سربسته و پلمپ بود. او در سامرا به همراه  رابط حضرت به منزل امام زمان  آمدند وی نقل  می‌کند وقتی از قم خارج می‌شدم پیرزن از اهالی قم  که پیراهنی بافته بود و دو درهم پول در دست داشت به من گفت: این‌ها را نیز خدمت امام زمان من امام عسکری(ع) برسان. این فرد قمی می‌گوید من وجوهاتی که در کیسه‌هایی بود همه را آوردم منزل امام عسکری (ع) اما آن پول اندکی پیرزن و پیراهنی که پیرزن بافته بود را فراموش کردم و در خورجین ماند. می‌گوید آمدم نزد امام عسکری (ع) را به همراه رابط در محضر حضرت نشسته بودیم. حضرت نامه‌هایی جویش بود که داشتند نامه‌ها را جواب می‌دادند، یک آقازاده‌ای هم کنار ایشان بود در سن سه چهارسالگی، چهره گندمگونی داشت، او می‌آمد قلم را می‌خواست از دست پدر بگیرد، و حالا ما نمی‌دانستیم که ایشان همان امام عصر(عج) است. حضرت برای اینکه مشغول نوشتن پاسخ‌نامه‌ها باشند، یک گویی پارچه‌ای مثل توپ‌های کوچک داشتند این را پرت می‌کردند انتهای اتاق، وسط اتاق پرده‌ای بود که این گوی می‌رفت آن سمت پرده، آقا می‌فرمودند فرزندم این را بیاور. این آقازاده می‌دوید که این گوی را بیاورد، حضرت در این فاصله نامه‌ها را پاسخ می‌داد. دوباره حضرت پرت می‌کردند و می‌فرمودند برو بیاورش.  من در همین اثنا به فکر فرورفتم که اگر برای امام حسن عسکری (ع) اتفاقی افتاد ضمام هدایت و امامت را چه کسی به عهده خواهد گرفت، امام بعد از امام عسکری (ع) کسیت؟

یکی از روش‌هایی که از راهه‌ای دور می‌آمدند خدمت امامشان، یک روش شناختنشان این بود که امام از این اموال خبر می‌داد که این اموال متعلق به کیست و چقدر پول داخل این کیسه است. می‌گوید تا این فکر به ذهنم آمد که امام بعد از امام عسکری (ع) کیست، دیدم امام عسکری (ع) رو کردند به آن آقا و فرمودند: فرزندم وجوهات مردم قم را تحویل بگیر. دیدم آن آقازاده سه‌چهارساله آمد و فرمود این کیسه اول حاوی225 دینار است، این تعداد از دینارها معیوب است این‌قدر از دینارها سالم است و متعلق به فلان شخص است شغلش در قم این است، ما وجوهاتش را قبول می‌کنیم. گفت: مهر کیسه را باز کرد پول‌ها را خالی کرد دیدیم همان مقداری است که آقا گفته بود است. دوم، سوم، چهارم، پول‌ها را یکی‌یکی، گفت: بعضی از این‌ها را هم حضرت نپذیرفتند، فرمودند این‌ها درآمدشان آغشته به حرام است و ما در پول آغشته به حرام تصرف نمی‌کنند. گفت بخشی را امام زمان (عج)پذیرفتند بخشی را امام زمان(عج) که در سنین طفولیت است رد کردند. بعدازاینکه همه این‌ها حل‌وفصل شد به من فرمودند: برو هدیه آن پیرزن قمی، پیراهنی که در خورجین گذاشتی آن را بیاور، ما پول او را می‌پذیریم، لباس او را قبول می‌کنیم و در حق او دعا می‌کنیم.

خوب وجود مقدس امام زمان (عج) از بدو تولد، زندگی و زیستشان پنهان بود چون در فرصتهای گذشته هم‌عرض کردم شرایط طوری بود که به دنبال امام زمان(عج) بودند که ایشان را شناسایی کنند و به شهادت برسانند. و بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) داریم که حاکم عباسی دستور داد که به خانه امام عسکری (ع) بریزید و هرکسی در این خانه دیدید و  را  قتل و عام کنید. یک هم‌چین نگاهی جامعه و دشمن نسبت به امام داشت و درصدد پیدا کردن امام بودند. ولذا اقتضا می‌کرد که هم در زمان حیات پدرشان همگان این حضرت را نبینند، حتی نزدیک‌ترین کسان به امام زمان(عج) که جعفر کذّاب بود که گرچه بعداً جعفر توّاب شد، عموی امام زمان نیز ایشان را ندیده بود. روز تشییع امام عسکری (ع) و نماز خواندن امام زمان (عج) آمدند و ایستادند بر پدرشان نماز خواندند و جعفر اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد.

بعد هم که دوران غیبت صغرا شروع شد  حضرت از انظار عموم مردم غائب بود و بعد هم غیبت کبرا که الآن ما در عصر غیبت زندگی می‌کنیم. این را ما علتش را بدانیم که امام زمان (عج) چرا پنهان زندگی می‌کند، به‌عنوان یکی از وظائف فردی در حوزه شناخت حضرت ما با دقت بیشتر و تعمق بیشتر روی این تأمل داشته باشیم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

[1] کمال‌الدین ج2 ص441

[2] همان

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه