استاد حدائق چهارشنبه 20 تیرماه 1403 در مسجدالنبی(ص) به بیان ویژگی انسان های باتقوا پرداختند.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسمالله الرحمن الرحيم
قال الله تبارک و تعالی فی محکم کتابه القرآن الحکيم: «الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُون»[1].
صدق الله العلی العظيم
در ادامه عرايض شبهای گذشته، سخن پيرامون آيه دو و آيه سه از سوره مبارکه البقره بود که رمز تأثير پذيری از قرآن را خداوند رعايت تقوی نام میبرد ضمن اينکه عرض کنم و مستحضر هستيد امام حسين در عصر تاسوعا يک شب فرصت خواستند و بعد برای اينکه انسانها متوجه باشند که امام يک شب ديگر میخواهد بماند که چه کند خود حضرت اشاره کردند و اين را من بارها عرض کردم اگر به ما بگويند آقا يک شب ديگر بيشتر از عمرت باقی نمانده يا امروز روز آخرت زندگیات است کاری بکنيد که امام حسين در شب عاشورا کرد، که آقا فرمودند: «فَإِنَّهُ يَعْلَمُ أَنِّي أُحِبُ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ كِتَابِهِ»[2]«و کثرة الدعاء و الاستغفار»، من حسين نماز را دوست میدارم، من حسين تلاوت قرآن را دوست میدارم، دعا کردن را و استغفار کردن را، اينها بايد جزء لاينفک انسانها باشد در ارتباط گيری که با خدا، هم نماز، هم تلاوت قرآن، هم دعا و هم استغفار، بنده محدود و بنده عاجز بايد خودش را به ذات نامحدود الهی و ذات مقتدر الهی مرتبط کند، حالا به اعتبار اينکه اصلاً در حرکت امام حسين اصول کار بر مبنای تقواست و اين ايام هم بايد ما را به اين معيارها نزديک کند، اين جلسات و محافل و مجالسی که ما شرکت میکنيم، قرآن نشانه انسانهای با تقوی را که اگر با تقوی شدند قرآن هم بر جان آنها و روح آنها تأثير خواهد گذاشت، سه ويژگی را خداوند ياد میکند: «الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[3] انسانهای که تقوی دارند به عالم غيب معتقد اند من سابق هم عرض کردم آيه از آيات مهدوی قرآن است ما چندين روايت داريم از معصومين که اشاره کردند يکی از مصاديق غيب اعتقاد و ايمان و اقرار به ظهور امام عصر است، کسانی که معتقد اند که صاحبالزمانی میآيد اينها: «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[4] اند در يک روايتی را من امشب از کتاب شريف بحار علامه مجلسی جلد سی و شش محضر عزيزان تقديم که رسولخدا فرمود در ذيل همين: «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[5] که عرض کردم آيه از آيات مهدوی به حساب میآيد، فرمودند: «فَإِذَا عَجَّلَ اللَّهُ خُرُوجَ قَائِمِنَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[6] وقتی که زمان ظهور صاحبالزمان فرا میرسد خداوند دنيا را پر از عدل و داد میکند آن گونه که پر از ظلم و جور شده با آمدن صاحبالزمان عدالت و قسط در جامعه حاکم خواهد شد بعد در ادامه حديث رسولالله فرمودند: «طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ»[7] خوشی به حال کسانی که در دوران غيبت صابرند، صابرند يعنی ايمانشان را از دست نمیدهند صابرند يعنی به وظايف خودشان عمل میکنند البته اين را عرض کنم کار ما مردم در عصر غيبت خوب دشوارتر از کار مردمی است که در زمان ائمه بودند آنها در محضر امام بودند اگر انسانهای موفقی بودند يک بخشش درک محضر امام بود امام مردم در عصر غيبت امامشان را نمیبينند امام مثل خورشيد پشت ابر است روشنايي هست اما نورانيت خورشيد را نمیبينند لذاست اگر کسی در عصر غيبت صابر و ثابت بر ايمان باشد وجود مقدس امام سجاد میفرمايد: «أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ»[8]يعنی خواهرم، برادرم اگر ايمانت را نبازيد، اگر خدا را در نظر بگيريد، خدا ثواب نه يک شهيد، نه دو شهيد، هزار شهيد: «مِثْلَ شُهَدَاءِ بَدْر»[9] همانند شهدای بدر و احد را به شما خواهد داد معلوم میشود کار کار سختی است کار هم به اين راحتیها نيست امام غايب باشد انسان سالم باشد، امام را نبيند صابر باشد عرض کردم تازه در زمان خود ائمه امام را میديدند بر امام شمشير میکشيدند در واقعه عاشورا، بيش از بيست هزار نفر سيدالشهداء را در عاشورا ديدند امام خطبهها خواند اما بر امامشان شمشير کشيدند اينکه انسان امام نديده پايبند باشد و ايمان را نبازد قطعاً يک ثواب بالای دارد: «أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلَ شُهَدَاءِ بَدْر»[10]همانند شهدای بدر و احد خدا پاداش هزار شهيد را به اينها عنايت خواهد کرد، خب پيامبر میفرمايد: «طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ»[11]خوشا به حال آنهايي که در غيبت امام زمان صابرند: «طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ»[12]خوشا به حال آنهايي که مقيماند و پايبندند بر محبت صاحبالزمان و اهلالبيت محبتشان مقطعی نيست، موسمی نيست، در يک مجلس ارادت داشته باشد در يک مجلس ديگر يادش برود: «أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ»[13]اينجا پيامبر استناد به همين آيه میفرمايند، میگويند کسانی که در عصر غيبت صبورند در نديدن امامشان بله شماها گاهی اوقات حرفهايي هم میشنويد آقا امام زمان اگر بود آمده بود، امام زمان کجاست؟ من يک وقتی در قبرستان بقيع بودم يکی از اين مبلغهای خبيث وهابی ايستاده بود با زبان فارسی حرف میزد اين زائرها که میرفتند داخل مسخره میکرد، میگفت مهدی بيايد مهدی میآيد، مهدی میآيد مهدی میآيد، تمسخر میکرد خب اينها را شما میشنويد حالا چرا امام زمان نمیآيد چرا نيامده؟ از اين صحبتهايي که گاهی اوقات شنيده میشود امام زمان کی میخواهد بيايد؟ ولی اينها را بايد صبر کرد گرچه همه اينها جواب دارد همه اينها پاسخ دارد نيامدن حضرت به خاطر عدم آمادگی عمومی جهانی است اين انتقادات را انسان میشنود: «طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ»[14]رسولالله میفرمايد خوشا به حال آنهايي که در اين غيبت صبورند، و خوشا به حال اينهايي که بر اين محبت مقيماند محبت به اهلالبيت و عشق به اهلالبيت را از دست نمیدهند بعد حضرت فرمود اينها را خدا در قرآن توصيف فرموده «و قَالَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[15]مصداق«يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[16] کسانی هستند که در عصر غيبت با نديدن امام پايبندند بر اطاعت امام و محباند بر دوستی امام زمان خودشان، اين قسمت: «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[17].
ويژگی دوم انسانهای متقی البته ما شبهای قبل هم اشاره کرديم که از مصاديق: «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[18]اعتقاد به بعث و حشر در قيامت، وعد و وعيد الهی اينها هم از مصاديق: «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[19]که ما باور داشته باشيم که در قيامت انسانها را حاضر میکنند انسانها را به حساب میخواهند، انسانها بر انگيخته میشوند و بايد پاسخگوي اعمالشان باشند کسی که اين اعتقاد را دارد دنيايش را خراب نمیکند چون معتقد است که: «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيد»[20] کلامی از دهان خارج نمیشود مگر اين که ثبت میشود مگر اينکه نوشته خواهد شد و قيامت انسانها بايد پاسخگو باشند کسانی که اين اعتقاد را دارند اعتقاد به قيامت، اعتقاد به حسابرسی الهی اينها انسان های با تقوای هستند يک بخشی از اين ناهنجاریها و ساختارشکنیهای که در مردم میبينيد در رفتارشان در حرف زدنهايشان مال اين است که قيامت يادشان رفته، فراموش کرده که بايد پاسخ بدهد لقمان حکيم به پسرش گفت پسرم در قيامت وقتی انسانها وارد محشر میشوند خدا اجازه حرکت به کسی نمیدهد مگر اينکه چهار سؤال را اينها پاسخ بدهند، عمرتان را چگونه خرج کرديد؟ بايد جواب بدهيم، جوانی را چگونه سپری کرديد اين فصل مهمی از دوران زندگانی ما دوران جوانی ماست، اموال را از کجا به دست آورديد، و اموال را در کجا خرج کرديد، اينجا به ما بگويند آقا مالت را از کجا آوردی؟ میگوييم آقا به شما ربطی ندارد، ولی قيامت اين نيست قيامت اين را من در يک جلسهای عرض کردم وجدانها بيدار میشود قيامت ظالمها هم اظهار میکنند به پيشيمانی: «و يقول الظالم»، ظالم در روز قيامت میگويد: «يا ويلتاه»، ای وای بر من چرا با ظالمان، با بدان معاشرت کردم، چرا با رسول همراه نشدم: «يا وَيْلَتى لَيْتَني لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً»[21]کاش با فلانی رفيق نشده بوديم، کاش با رسولخدا همراه شده بوديم اين بيداری وجدان است، اما در دنيا بعضیها وجدانهايشان خواب است، انصافشان به خواب رفته، قيامت: «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِر»[22]است پردهها میرود بالا ديگر وجدانهای خفته بيدار خواهد شد: «يقول الظالم»، ظالم روز قيامت میگويد ای کاش ما با پيغمبر همراه بوديم يعنی آنجا میفهمد ظالم که بیراهه رفته، خطا کرده، چون پردهها میرود کنار، چون وجدانها بيدار میشود، خب اعتقاد به روز قيامت وجدانهای بيدار را رقم میزند ديديد بعضیها خطا نمیکنند از قيامت میترسند بعضیها امکان خطا برای آنها هست بر نفس خودشان مسلطاند با اين زبان هر سخنی نمیگويد با رفتار خودش در حالات سلمانی فارسی وقتی میآيند به سلمان يک کسی آمد گفت آقا پشت سر شما گفتند محاسن سلمان همانند دم سگ است، سلمان تا اين را شنيد گفت برويد به آن آقا بگوييد همه ما قيامتی پيشرو داريم و عقبهای به نام پل صراط که بايد از آن عبور کنيم اگر من با اين محاسن از پل صراط عبور کرديم بعد از عبور به تو خواهم گفت که محاسنم دم سگ نيست اما اگر با همين محاسن سقوط کردم در دوزخ حرف تو درست است بالاتر از آن هم درست است خدا دم سگ را در آتش نمیسوزاند اما محاسن آدم گنهکار را در آتش میسوزاند، سلمان چرا جواب حرف بد را بد نمیگويد چون معتقد است به وعد و عيد الهی، معتقد است به بعث و نشور انسان با تقوی اعتقاد دارد، آقا امام صادق عنوان بصری آمد خدمت حضرت امام نصايحی کردند يکی اين بود اگر يکی به تو گفت يکی بگويي دهتا میشنوی تو به آن بگو اگر دهتا بگويي يکی نمیشنوی اين ايمان است اين تقواست اينکه ما بخواهيم بدی را با بدی پاسخ بدهيم يکی را چند برابر جواب بدهيم نشانه بیتقوايي است ويژگی دوم قرآن میفرمايد: «يُقيمُونَ الصَّلاةَ»[23] نشانه انسانهای با تقوی برپا داشتن نماز است، برپا داشتن با قرائت فرق میکند يک بخشی از مردم نماز میخوانند اما نماز را اقامه نمیکنند، سروران عزيز در قرآن، خداوند توصيه به اقامه نماز نموده: «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ»[24]خدا میفرمايد برپا داشتن نماز: «الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ»[25]باز بحث اقامه نماز است، در همين آيه سوره مبارکه البقره: «الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ»[26]نماز را برپا داريد: «أَقِمِ الصَّلاةَ»[27]اين اقامه نماز يعنی چه؟ من يک حديثی را از فرمايشات آقا امام عسکری محضر عزيزان عرض کنم اين را هم مرحوم علامه مجلسی در جلد هشتاد و يک بحار ذکر میکند، ببينيد نمازی که امام حسين شب عاشورا هم فرمودند يک شب فرصت میخواهم برای انس با خدا در پرتو نماز، در پرتو قرآن، در پرتو دعا و در پرتو استغاثه و استغفار امام عسکری میفرمايد: «يُقيمُونَ الصَّلاةَ»[28]حالا اين روايت را من تقديم میکنم ما در خودمان يک مروری بکنيم ببينيم نمازهايمان تا امشب اين بوده يا نبوده؟ اگر بوده الحمدلله ربّ العالمين از خدا بخواهيد بازهم بماند اگر نمازها اين آثار را به دنبال نداشته تا پيمانه پر نشده يک کاری بکنيم، تا فرصت تمام نشده تلاشی بکنيم، امام چندتا نشانه را برای: «يُقيمُونَ الصَّلاةَ»[29]نام میبرند يک حضرت میفرمايند: «بِإِتْمَامِ رُكُوعِهَا وَ سُجُودِهَا»[30] «يُقيمُونَ الصَّلاةَ»[31]يعنی سجدهات را درست برو، رکوعت را درست برو ما برای همه چيز وقت داريم برای نماز آقا زود نماز بخوانيد کار داريم، به نماز بگوييم کار داريم به کار نمیگوييم نماز داريم، همين شده که يک نکبتی افتاده در کارمان هم برکت نيست، در کارمان هم خير نيست، رکوع آداب دارد، بدن وقتی قرار گرفت بعد ذکر بگوييد، سجده آداب دارد مواضع سجده وقتی رو زمين قرار گرفت ذکر بگوييد، امام عسکری میفرمايد: «يُقيمُونَ الصَّلاةَ»[32] در فعليت نماز: «بِإِتْمَامِ رُكُوعِهَا وَ سُجُودِهَا»[33]اين اولاً نماز را درست بخواند، يک وقت رسولالله آمدند در مسجد، يک جوانی تندتند داشت نماز میخواند هنوز سجده نرفته سر بلند میکرد، هنوز به رکوع نرفته سر بلند میکرد، گاهی اوقات اذکار هنوز تمام نشده قيام کرده، پيامبر فرمودند: «نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرَابِ»[34] مثل کلاغ که نوک به زمين میزند تندتند سجده میرود نماز میخواند پيامبر فرمود اگر اين با اين وضع بميرد اين مسلمان نيست، اين نيست که آن نمازی که خدا میخواهد ما وقت بگذاريم آنجايي که بايد برای آفريدگارمان که همه چيز ما از خداست وقت گذاشته بشود کوتاهی میکنيم و لذا جاهای ديگر آسيبش را میبينيم مشکلات به سراغ ما میآيد در مسائل اجتماعی، اخلاقی، خانوادگی، آقا چرا وضعمان اين است؟ چون در بحث نمازمان اهميت نمیدهيم توجه نمیکنيم، اين يک اتمام رکوع و سجود، نماز را زيبا و صحيح به جا آوردن و خواندن اين يک.
«وَ حِفْظِ مَوَاقِيتِهَا وَ حُدُودِهَا»[35] امام میفرمايد اقامه نماز يعنی نماز را در وقت بخوان مؤمن، خواهرم نماز ظهر و عصرت را اگر گذاشتی عصر: «يُقيمُونَ الصَّلاةَ»[36]ديگر نيست، حاجآقا اگر کرکرة مغازهات را اول وقت پايين نکشيدی و نماز اول وقت نخواندی اين را اسمش اقامه نماز نگذار اين قرائت است امام عسکری میفرمايد، آقای کارمند اول خدا بعداً مردم، درس عاشورا درس نماز اول وقت است، مواقيت نماز را حفظ کنيم، نماز را در وقت خودش به جا بياورم و اهتمام بدهيم: «حِفْظِ مَوَاقِيتِهَا وَ حُدُودِهَا»[37] خدا رحمت کند حضرت امام میگويند سران سه قوه آمده بودند محضر امام داشتند گزارش جنگ میدادند اين را مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی نقل میکرد، گفت داشتيم گزارش میداديم يکدفعه ديديم امام اين پا و آن پا شد، يکدفعه امام بلند شدند ديگر به ما اعتنای نکردند از مجلس و اتاق رفتند که خارج بشوند مرحوم آقای رفسنجانی میگويد به امام گفتم اماما عرايض ما تمام نشد، حرفها هنوز مانده کجا میرويد؟ گفت امام فرمودند آقا وقت نماز است، اين امام جنگ را مديريت میکند، اين گونه عمل کرديد که خدا کمک نکرد، وقت گذاشتيد که برايتان وقت نگذاشتند، من بارها میگويم يک هفته با خدا تنظيم بشويد ببينيد خدا همه چيز را با شما تنظيم میکند يا نمیکند؟ سالها قبل بود يک خانم آمد گفت حاجآقا رفتم پيش يک دعا نويسی گفتم يک دعای برايما بنويس که شوهرم بشود موم در دستم نعوذ بالله، زن هم بايد عاقل باشد خول نباشد، آن سال يک پول سنگينی از اين خانم گرفته بود گفت يک دعايي نوشته گفته اين دعا را باز هم نمیکنی، میروی يک زبان کبوتر و دو چشم کبوتر هم خشک میکنی، میگذاری لای اين دعا اين ديگر پيشات باشد چشم هر بدچشمی و زبان هر بدزبانی رويت بسته میشود گفت ما رفتيم اين کار را هم کرديم يک کبوتری را هم ضربه فنی کرده بود چشمهايش را خشک و زبان خشک گذاشته بود لای دعا، گفتم خب حالا سؤالت چه است؟ گفت حاجآقا از زمانی که اين دعا را گذاشتم پيشم شوهرم بد اخلاقتر شده زبانش تندتر شده، گفتم خانم شايد زبان را سر و ته گذاشته اين فلش زبان سمت خودت هست و کار نمیکند، گفت حاجآقا سر علی راست میگويي؟ گفتم خدا يک عقلی به تو بدهد يک صبری به ما بدهد، گفتم دعا را بياور ببينيم، گفت نه گفتند بازش نکند، گفتم خانم بگذار کنار اين حرفها را خرافات را، بده دعايت را ببينم دعا را باز کرديم آقايون مشق بدخطی، يک مشت حروف درهم برهمی جيم جيم جيم، دال دال دال ری ری ری نوشته بود، بیچاره يک پول سنگينی از اين زن گرفته بود و اين زن مال باخته به مقاصدش هم نرسيد، گفتم خانم؟ گفت بله، گفتم میخواهی شوهرت موم در دستات بشود؟ گفت بله، گفتم فرمولش پيش من است پول هم ازت نمیخواهم، آقايون میخواهيد خانمهايتان موم در دستتان بشوند، خانمها میخواهيد شوهرهايتان موم در دستتان بشوند من امشب میگويم در پيشگاه خدا موم شويد تا خدا عالم را برای شما موم کند، حرف خدا را بشنويد تا حرفتان را بشنود گاهی اوقات ما آنجا کوتاهی میکنيم کم گذاشتيم، به اين خانم گفتم خانم شما نماز اول وقت میخوانی؟ گفت توفيقم کم است، گفتم اين مشکل اولت، نازت را اول وقت بخوان، تو خدا را درياب ببين شوهرت چگونه حرفت را میشنود ما بعضیهايمان حرف حقمان را هم قبول نمیکنند چون حرف خدا را نپذيرفتيم اين جمله نورانی امام هادیعليهالسلام، آقا امام هادی میفرمايد: «َ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ يُطَاعُ»[38] مردم اطاعت از خدا کرديد اطاعتتان میکنند: «مَنِ اتَّقَى اللَّهَ يُتَّقَى»[39] از خدا ترسيديد از شما حساب میبرد ما اطاعت نمیشويم چون اطاعت نکرديم از سايه خود هراس داريم چون از خدا حساب نمیبريم از خدا حساب برديد همه از شما حساب میبرند، اقامه نماز برادر من، خواهر من، امام عسکری میفرمايد: «حِفْظِ مَوَاقِيتِهَا»[40] وقت نماز را حفظ کن، نماز اول وقت: «وَ حُدُودِهَا»[41] حدود اين نماز را هم رعايت کن، بنده میخواهم نماز بخوانم با چه لباسی، با چه وضعی؟ گاهی اوقات نماز خلوت من را ضبط کنند، نشان چهارتای ديگر بخواهند بدهند خجالت میکشم، ما بايد يک آقايي مسئولی میخواهيم ديدار کنيم، سر و وضع آراسته، با يک وضع مرتب، گاهی اوقات در پيشگاه خدا میخواهيد بايستيم به نماز در خلوت خودمان با يک وضع ناهنجار يک مهر شکستهای، جا نماز وا رفتهای ، بعد جانمازهای سالمها را گذاشته براي مهمانها به خودمان هم رحم نمیکنيم يک کسی به رسولالله عرض کردم يا رسولالله میخواهم خدا رحمم کند چه کنم؟ رسولالله فرمود به خودت رحم کن، میگوييد آقا اين جانمازها برای مهمان است، جانماز کهنه وارفته خجالت هم نمیکشيم خدا وکيلی بعضهايمان در خلوتهايمان، در جلوتهايمان حاضر هستيم با همان لباسی که در پيشگاه داريم میگوييم آمديم بگويند با آقای استاندار جلسه داري، همين الآن میبريمت پيش استاندار همين الآن میخواهم شما را ببرم ديدار يک مقام مسئول عالیتبه با همين لباس با همين وضع، نمیگوييم آقا سر و وضعمان نامرتب است خب با اين سر و وضع نامرتب پيشگاه خدا آمدی، اولياء الهی بهترين امکاناتشان را در بندگی خدا هزينه میکردند اين حدود نماز را ما رعايت کنيم: «وَ صِيَانَتِهَا عَمَّا يُفْسِدُهَا وَ يَنْقُضُهَا»[42]امام عسکری فرمود اقامه نماز يعنی نمازتان را حفظ کنيد از چيزی که نماز را فاسد میکند، چه نماز را فاسد میکند بعد از نماز دوباره لب به غيبت گشودن، بعد از نماز دوباره رو به گناه آوردن اين اقامه نيست اقامه يعنی اينکه حاجآقا اين نمازی که خواندی حفظش کن، خراب نکن اين نماز را هم در انجام اين نماز، با چه لباسی نماز میخوانيم، در چه مکانی نماز میخوانيم اين امکانات ما از کجا آمده؟ اينها سبب در بحث حضور قلب در نماز من اين را عرض کنم بعضی از عزيزان سؤال میکنند چندتا راهکار را اولياء ذکر کردند برای حضور قلب در نماز، يکی رسولالله به اباذر فرمودند اگر بخواهيد حضور قلب پيدا کنيد هر نمازی را اين گونه بنا بگذاريد که شايد آخرين نماز است، بگوييد شايد اين آخرين نماز من است، اين آخرين مسجد من است، من شايد ديگر توفيق به خواندن نماز پيدا نکردم اين فرصت فرصت آخر است اين حضور قلب میآيد دوم اميرالمؤمنين به امام حسن فرمود پسرم وقتی میخواهی نماز بخوانی آنگونه بخوان مثل اينکه خدا را میبينی؟ «و اعبد ربک کانک تراه»، و بدان که اگرچه تو خدا را نمیبينی، خدا تو را میبيند اين توجه به نظارت الهی ما گاهی اوقات فيلممان را دارند میگيرند چهار نفر نگاهمان میکنند میگوييم که آقا نگاهمان دارند میکنند يک جور ديگر رعايت میکنيم در پيشگاه او هستيم عالم محضر اوست و سوم امام صادق میفرمايند اگر میخواهيد حضور قلب در نماز اتفاق بيفتد در مقدمات نمازتان دقت کنيد، در وضوء گرفتنتان در مکان نمازتان، در لباستان، با چه لباسی؟ در چه مکانی؟ در چه وقتی؟ اينها مؤثر است که امام فرمود: «عَمَّا يُفْسِدُهَا وَ يَنْقُضُهَا»[43] اين هم نشانه دوم انسانهای با تقوی، که اقامه نماز با اين چهارچوبی که امام عسکری فرمودند با اين جمله امام صادق عرايضم را جمعبندی کنم امام صادق فرمودند نشانه نماز مقبول آن است که حال بعد از نماز شما با حال قبل از نماز شما فرق بکند، خدا رحمت کند آيتالله شهيدمطهری ايشان میفرمايد يک وقت من رفتم ديدن پدرم در فريمان، گفتند پدرم داشت نماز میخواند حالا نماز چهار رکعتی بود، رکعت دوم يک زنبوری پس گردن پدر ما نشست مرحوم شهيد مطهری میفرمايد، گفتند من داشتم نگاه میکردم ديدم اين زنبور نشسته بود پدرم نماز را ادامه داد رکعت دوم، سوم، چهارم، سلام نماز را که داد ديدم دست برد اين زنبور را گرفت انداخت کنار، گفتند من گفتم بابا دو رکعت اين زنبور پس گردن شما بود با هراس نماز خوانديد همان موقع اين زنبور را میگرفتيد میانداختيد کنار گفت پسرم به خدا سوگند نفهميدم زنبوری پس گردن من نشسته تا سلام نماز را دادم، اين آقا که معصوم نبود ولی راه معصومين را رفته، حالا بعضیها در نماز همه محاسبات را يک آقايي میگفت من در نماز طلبهايم يادم میآيد که از چه کسانی طلب دارم؟ گفتم اين هم برکت نماز تو است، گاهی اوقات يک جاهاي ديگر سير میکنيم، يک جاهای ديگری هستيم برای اين حضور قلب امام صادق فرمود در مقدمات نمازتان دقت کنيد، در وضعيتی که به محضر خدا میخواهيد بياييد اهتمام بدهيد تا آن حضور حاصل شود، خب شب پنجم ماه محرم است عرض ادبی کنيم به محضر آن سرداری تائب حرّ ابن يزيد رياحی، حر در شراف وقتی با امام حسين رو به رو شد، آقا امام حسين به حضرت عرض کرد که من شما را میخواهم تحت الحفظ به کوفه ببرم امام فرمودند ما را تهديد میکنی؟ «ثكلتك امّك!»[44] مادر به عزای تو بنشيند گفت هر کسی نام مادر من را میبرد نام مادرش را میبردم اما به خودش جرأت نمیدهم نام مادر شما را ببرم، سردار با ادبی بود در همان شراف هم وقتی نماز شود آقا فرمودند شما با لشکريانت نماز بخوان ما هم با همراهانمان گفت آقا من و همراهانم و لشکريانم همه به شما اقتداء میکنيم، گرچه اينها تشنه بودند راه را گم کرده بودند امام همه را سيراب کردند، و آمدند تا در کربلا دستور توقف آمده و روز عاشورا در شروع جنگ حرّ خيلی بیتاب و مضطرب بود که يکی از سربازهای کوفی میگويد به حرّ گفتم اگر به من میگفتند شجاعترين فرد کوفه کيست؟ شما را معرفی میکردم، خيلی مضطرب هستی از جنگ هراس داری، گفت خدا شاهد است که در هيچ جنگی من نترسيدم، نهراسيدم اما امروز خودم را بين بهشت و جهنم میبينم، اين بيدار و تفکر انسانها را نجات میدهد و آن ادبی که اين سردار داشت، میگويند از لشکر به بهانه آب دادن مرکب جدا شد دور زد آمد سمت خيال سيدالشهداء اين سردار تائب و با ادب از مرکب پياده شد بعضیها نوشتند کفشها را هم درآورد دست رو سر گرفت، زمزمه میکرد: «هَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ»[45] و گريه میکرد آمد سمت خيام سيدالشهداء به آقا گفتند حرّ آمده حضرت از خيمه آمدند بيرون اين سردار را در آغوش گرفتند مورد عطوفت قرار دادند اميدواری به او دادند خدا توبهات را میپذيرد، آرام شد حرّ گفت آقا اجازه بدهيد من از اهل حرم هم عذرخواهی کنم دل اين بانوان را رنجاندم آزردم، رفت پشت خيمهها صدا زد ای دختران رسولالله ای دختران فاطمه زهراء، روز قيامت از من در محضر مادر شکوه نکنيد و حليت طلبيد بعد هم گفت آقا اجازه بدهيد همان گونه که من کسی بودم که راه را بر شما بستم، من جزء نفراتی باشم که ابتداءً در مسير شما جهاد میکنم و دفاع میکنم امشب بگوييم يا اباعبدالله ما هم آمديم همانند حرّ عرض میکنيم: «هل لنا توبه» آقا توبه ما را میپذيريد ما هم پيشيمان هستيم از آلودگیها، از کاستیها، از خطاها زبان حال حرّ را من عرض کنم، و عزيز ما هم به فيض برسانند:
ما بدين در نه پی حشمت و جاه آمدهايم، از بدی حادثه اينجا به پناه آمدهايم
آبروی میرود ای ابر خطا پوش ببار، که بدين بحر کرم غرق گناه آمدهايم
جانم حسين، جانم حسين، ای جان جانانم حسين
به ياد همه درگذشتگان جانم حسين
انشاءالله در مثل چنين شبهای خدا توفيق عنايت کند کربلا زمزمه کنيم، دو نفر از عزيزان ما هم از نجف در مجلس هستند، از علما تشريف دارند انشاءالله آنجا نائب الزياره جمع باشيد شما که در جوار اميرالمؤمنين هستيد در معيت همه عزيزان برادر عزيزمان حاجآقای بيانی و آقای قاسمی ساير عزيزان اين زمزمه را در بارگاه ملکوتی سيدالشهداء داشته باشيم.
جانم حسين، جانم حسين، ای جان جانانم حسين
[1] بقره3.
[2] اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى النص ص89.
[3] بقره3.
[4] بقره3.
[5] بقره3.
[6] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[7] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[8] إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القديمة) النص ص428.
[9] إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القديمة) النص ص428.
[10] إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القديمة) النص ص428.
[11] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[12] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[13] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[14] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[15] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[16] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[17] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[18] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[19] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج36 ص306.
[20] ق18.
[21] فرقان28.
[22] طارق9.
[23] بقره3.
[24] حج41.
[25] مائده55.
[26] بقره3.
[27] اسراء78.
[28] بقره3.
[29] بقره3.
[30] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[31] بقره3.
[32] بقره3.
[33] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[34] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[35] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[36] بقره3.
[37] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[38] الكافي (ط - الإسلامية) ج1 ص138.
[39] الكافي (ط - الإسلامية) ج1 ص138.
[40] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[41] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[42] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[43] التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ص73.
[44] وقعة الطف ص171.
[45] الأمالي( للصدوق) النص ص159.