استاد حدائق روز دوشنبه 4 تیرماه 1403 به مناسبت ایام عید سعید غدیر در مسجدالنبی(ص) شیراز به بیان فضائل امیرالمؤمنین(ع) پرداختند.

 

دانلود

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم­الله الرحمن الرحيم

قال الله الحکيم فی کتابه الکريم: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين‏»[1].

صدق الله العلی العظيم

اين عيد سعيد غدير که خدا رحمت کند مرحوم، از مرحوم علامه امينی نقل می­کنند که از ايشان يک وقتی سؤال شده بود که شما چرا واقعه عاشورا را اين همه ارج می­نهيد و اين همه به آن می­پردازيد، من يک جمله از مرحوم امينی نقل می­کنند اشاره کنم بعد وارد نکات ذيل اين آيه شريفه شصت و هفت سوره مائده بشوم، مرحوم علامه امينی می­فرمايد يک وقتی يکی از بزرگان اهل سنت عنوان کرد چرا شما هر سال محرم که می­رسد با شکوه­تر از سال­های گذشته مراسم عزاداری امام حسين را برپا می­کنيد و خب سيدالشهداء تنها شهيد عالم نبود، تنها مظلوم عالم نبود، در عالم شهدای زيادی به شهادت رسيدند به افراد زيادی ظلم شد، اما شما روی سيدالشهداء هر سال هزينه می­کنيد، اهتمام می­دهيد، عزاداری می­گيريد، می­گويد مرحوم علامه امينی اين جمله را فرموده بود که ما يک اشتباه در تاريخ کرديم برای اين­که اين اشتباه تکرار نشود، و کربلا به آن سرنوشت دچار نشود اين­جا نسبت به عاشورا و کربلا اهتمام ويژه داريم و اشتباه اين بود که غدير با حضور حداکثری بيش از يکصد هزار نفر و شخص رسول­خدا در حضور عامه مسلمانان پيغمبر از مسلمانان بيعت گرفت برای خلافت و رهبری علی ابن ابی­طالب يک اجتماع عظيم با يک بيعت با شکوه هفتاد روز بعد به فراموشی سپرده شد، مردم تکليف خودشان را از ياد بردند اين غدير با اين عظمت دچار اين غفلت شد و اين حادثه و واقعه عظيم تقريباً به فراموشی رفت، ما ديديم واقعه عاشورا هم اگر بخواهيم بهش نپردازيم سرنوشت غدير برايش رقم می­خورد، لذا نسبت به جريان عاشورا هر سال با شکوه­تر و با عظمت­تر به آن پرداخته می­شود.

 من نکاتی را محضر عزيزان ذيل آيه شريفه شصت و هفت سوره مائده عرض کنم، گرچه اين حديث را مرحوم شيخ صدوق اعلی­الله مقامه در کتاب امالی از رسول­خدا نقل می­کند که پيغمبر می­فرمايد: «يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ أَفْضَلُ‏ أَعْيَادِ أُمَّتِي»[2] روز غدير با فضيلت­ترين اعياد برای امت من است، روزه­ای فردا، انفاق فردا، اطعام فردا، اصلاً هر کاری که فردا انسان کار خوبی انجام بدهد اصلاً اين قابل مقايسه نيست فردا يک مزيت ويژه و يک اهميت فوق العاده دارد که به صراحت و تصريح کلام رسول­الله افضل اعياد است، ببينيد شما تمام اعياد عالم اسلام را بررسی کنيد، پيامبر افعل تفضيل افضل را برای غدير ياد می­کند از ولادت اميرالمؤمنين مهم­تر، ولادت اميرالمؤمنين تولد شخص است، غدير تولد شخصيت است، غدير استمرار راه پيغمبر و اهداف رسول­الهی است اين آيه شصت و هفتی که قرائت شد و به صراحت محدثين و مفسرين شيعه و سنی يک جهت نزولش جريان غدير بود، خدا رحمت علامه امينی صاحب کتاب الغدير يازده جلد کتاب الغدير را ايشان تأليف کرد و با چه زحمتی کتابخانه­های کشورهای اسلامی را ايشان رفت و از نزديک ديد، مدارک و منابع را جمع آوری کرد، از جلد اول صفحه اول تا جلد پايانی صفحه پايانی تمام مطالب را مرحوم علامه امينی از مفسرين، محدثين و بزرگان اهل سنت و عامه نقل کرده، الآن شما الغدير يک برگش را در عربستان کسی نمی­تواند به دست بياورد آن­ها قاچاق می­دانند اين کتاب را در کشورهای اسلامی الغدير اجازه نشر نمی­دهند مرحوم علامه حکيمی نقل می­کرد در چاپ اول الغدير در مصر گرچه مانع شدند کتاب چاپ  بشود مرحوم علامه امينی يک نامه­ای برای وزير فرهنگ مصر نوشت که آقای وزير کشور مصری که شما بر آن حکومت می­کنيد در قرن­های گذشته صدر اسلام به افکار بلند و عالمانه شخصيتی به نام علی ابن ابی­طالب فتح گرديد چه شده بعد از گذشت­ قرن­ها فضائل آن امام را و نشرش را شما ممنوع کرديد می­گويند اين نامه مرحوم علامه امينی به وزير فرهنگ مصر که رسيد اجازه نشر و چاپ الغدير داده شد در چاپ اول و نشر اول بيش از يک ميليون سنی شيعه شد که ديگر جلو چاپ کتاب را گرفتند و انصافاً در اين قرن گذشته يکی از يک تأليفاتی که خدمت بزرگی به تشيع و اهل­البيت و اميرالمؤمنين و رفع مظلوميت حضرت کرد کتاب الغدير علامه امينی بود ايشان تمام مطالب را البته ترجمه فارسی هم حدود بيست جلد ترجمه شده عزيزانی که توفيق مطالعه داريد خلاصه نويسی هم شده، تلخیص هم کتاب الغدير شده در يک جلد، اين را عزيزانی که اهل مطالعه هستند اين دوره را ولو آن يک جلد را مطالعه کنيم فضائل اميرالمؤمنين را. من اين چند نکته را عرض کنم در اين خطبه­ای که پيامبر در روز غدير هجده ذی الحجه سال دهم هجرت در شاه­راه مواصلاتی غدير عنوان نمودند در مجموع خطبه، بيست مورد پيامبر از امام زمان ياد می­کند، امام زمان را می­خواهيد بشناسيد خطبه غدير را بفهميد، در بيست مورد از خطبه غدير پيغمبر از صاحب­الزمان ياد می­کند، در ده مورد از اين خطبه علی ابن ابی­طالب را به نام اميرالمؤمنين ياد می­کند، عنوان اميرالمؤمنينی که اين عنوان بر غير علی ابن ابی­طالب حرام است، یعنی به هر کسی که شما بگوييد اميرالمؤمنين حرام است جز علی ابن ابی­طالب! ده مورد عنوان اميرالمؤمنينی خطاب به علی ابن ابی­طالب، در خطبه غدير ده مرتبه پيامبر نام علی را بردند با اسم، در همين خطبه به شصت و دو آيه از آيات قرآن پيغمبر استناد کرد که اين آيات مربوط به ولايت است، آيات ولايت را اگر می­خواهيد بدانيد در قرآن، ببينيد آياتی که پيغمبر در خطبه غدير استناد کرد و به آن آيات استدلال نموده، آن آيات آيات ولايت پنج مرتبه علی ابن ابی­طالب را به عنوان وصی ياد نمودند به عنوان خليفه سه مرتبه حالا چون وقت ضيق است من فهرست وار اين مطالب را عرض می­کنم چند نکته ذيل آيه می­خواهم محضر عزيزان گفته باشم، علی کيست؟ صد و نود و هشت ويژگی را پيغمبر در خطبه غدير برای علی ابن ابی­طالب نام برد، ما امروز به بعضی از جوان­هايمان بگوييم ده­تا ويژگی برای اميرالمؤمنين نام ببر، هاج و واج می­شود. يک وقتی يکی از اين مبلغين وهابی خبيث ملعون سال­ها قبل در مدينه منوره آمد به عنوان اعتراض گفت علی ابن ابی­طالب که تنها داماد پيغمبر نبود، پيغمبر دامادهای ديگر هم داشت، تنها مسلمان نبود، اگر پسر عموی پيغمبر بود، پيغمبر پسر عموهای ديگر هم داشت، اگر از مجاهدت او ياد می­کنيد مجاهدين ديگر هم بودند که به اسلام خدمت کردند، چرا اين قدر شما رو علی ابن ابی­طالب اهتمام داريد و حساس هستيد؟ گفتم من يک جمله برايت می­گويم اگر کسی را در عالم اسلام در تراز علی ابن ابی­طالب ما بحث دامادی پيغمبر، بله يکی از افتخارات حضرت داماد رسول­الله و شوهری فاطمه زهراست ولی به قول شاعر اين به مديح تو، خطاب به حضرت زهرای مرضيه است، کم که دخت رسولی، دختر رسولی و زوج حيدر کرار، بله پيغمبر دختران ديگر هم داشت اما آن­ها سيدة النساء العالمين نشدند، زوجيت با علی ابن ابی­طالب و از آن طرف علی ابن ابی­طالب با حضرت زهراء اين يک افتخار بود اما گفتم در مجموع فضائل شما در تراز علی ابن ابی­طالب کسی را پيدا کنيد، در امتيازاتی که علی ابن ابی­طالب داشت ما برويم دنبال همان کس، صد و نود و هشت ويژگی را پيغمبر در غدير ياد کرد برای علی ابن ابی­طالب که بهترين تعريف برای هرکسی تعريف مربی او و استاد اوست، ما در حوزه­های علميه راه شناختن مجتهد اعلم می­گويند به چند طريق ميسور و مقدور است، بهترين روش و شناخت تأييد استاد نسبت به طلبه است می­گويد ببينيد اساتيدش نسبت به اين چه گفتند؟ اين آقا شاگردی چه کسانی را کرده؟ اساتيد او نسبت به او چه نوشتند؟ چه اظهار کرده؟ اين عالی­ترين تعريف است اگر استاد نبود می­گويند ببينيد هم دوره­های او چه گفتند؟ نسبت به شخصيت او، اگر هم دوره­ها نبودند می­گويند ببينيد شاگردان او درباره اين استاد چه می­گويند؟ در نظام آفرينش اميرالمؤمنين در تراز خودش کسی را ندارد اب الائمه است در بين ائمه گل سرسبد بعد از شخص رسول­الله دومين شخصيت نظام آفرينش است علی کيست؟ بايد ببينيم پيغمبر چگونه تعريف کرده؟ تعريف­هايي رسول­الله نسبت به اميرالمؤمنين بايد ديد آن شخصيتی که علی ابن ابی­طالب در کنار او و در جوار او پرورش يافت و رشد کرد و به شکوفايي رسيد و حق پدری بر علی ابن ابی­طالب داشت که عرض کردم صد و نود و هشت ويژگی در اين خطبه غدير در سه­جايي خطبه پيغمبر علی ابن ابی­طالب را به عنوان خليفه ياد کردند، در چهار جای خطبه به عنوان اخ و برادر ياد نمودند، در پنج مورد از اين خطبه شريفه به عنوان وصی علی را توصيف نمودند و يادآری کردند، اين آيه عرض کردم در هجده ذی­الحجه سال دهم هجرت رسول­الله در آن حجة الوداع اتفاق افتاد که آيه نازل شد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»[3] رسول­الله برساند و ابلاغ کن آنچه را که خدا به تو امر کرده: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ‏»[4] اگر اين کار را نکرديد و اين تبليغ اتفاق نيفتاد رسالت بيست  و سه ساله شما مثل اين­که اتفاق نيفتاده: «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»[5] خدا شما را از مردم حفظ می­کند: «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين‏»[6] خدا کافرين را هدايت نخواهد کرد اين آيه آيه­ای است که مرحوم علامه امينی به آن پرداخته و روايات سيصد و شصت محدث اهل سنت را ايشان ياد می­کند و نام می­برد که اين­ها می­گويد اين آيه مربوط به غدير است و در غدير نازل گرديد.

چندتا نکته من ذيل اين آيه شريفه محضر عزيزان عرض کنم، يک نکته اين است که رهبران الهی انتخاب­شان کار خداست، شما در اين يکصد و بيست و چهار هزار پيغمبر يک پيغمبر نداريد مردم انتخاب کرده باشد، لذا حالا انتخاب­های مردم گاهی اوقات دچار نقص می­شود بنده يک کسی را انتخاب می­کنم بعد از مدتی می­بينم آنچه که می­خواستم نبود، و آنچه که در ذهن من بود جامه عمل نپوشيد چون انسان­ها معصوم نيستند، گاهی اوقات در مظان اشتباه هستند طرف به اين آقا رأی می­دهد بعداً می­بيند چيز ديگری شد می­گويد اشتباه کرديم، به قول حضرت امام ميزان حال فعلی است من همين­جا هم بحث انتخاب شد انتخابات روز جمعه را اهتمام بورزيد تکليف شرعی است، حواستان باشد قيامت جلو شهداء سر پايين نيندازيد، من در همين سفر حج در يکی از کاروان­ها شب دوازدهم منی بود رفتم برای سخنرانی مال استان کرمان بعد از سخنرانی ديدم يک آقايي آوردند گفتند آقا اين هم می­خواهد با شما صحبت کند، گفتند ايشان از جانبازان دفاع مقدس است دوتا چشمش را از دست داده بود در جنگ، نابينا بود آمد جلو من مصافحه کردم گفت آقا ما خواهش­مان اين است که مردم نسبت به اين انقلاب وظيفه­شان را فراموش نکنند، آقايون آن­ها چشم دادند، که ما با يک چشم بصيری مسائل را رصد کنيم، آن­ها دست دادند که ما دستگيری کنيم امروز از اين نظام و اهداف اين نظام، امروز ما، زندگی ما، آبروی ما، اقتصاد ما، ادارات ما، همه وامدار تلاش­های ديروز اين­هاست سلامتی را دادند، عافيت خودشان را دادند لذا آقا حالا ما يک رأی چه می­شود؟ مثلی اینکه يک کسی بگويد آقا ما نماز بخوانيم يک نماز به کجا می­رسد؟ بابا وظيفه­ات را انجام بده، بنده هم خودم، هم اطرافيانم را تشويق کنم، تهديد کنيم حرف­هاي افراد را بشنويم، نقطه نظرات اين­هايي که نامزد هستند شنيده بشود، رأيي بدهيم که قيامت هم در محضر خدا بگوييم خدايا تشخيص ما مشورت ما، به اين بود حالا بعد اگر اتفاق ديگری افتاد ما بالاخره مأجوريم از اين­که کوتاهی در تشخيص و انتخاب نداشتيم، حالا اين انتخاب­های ما مردم من قبل الناس است گاهی اوقات می­بينيد در بعضی از موارد هم اشتباه هم پيش­تر می­آيد، بنده کسی را بر می­گزينم بعداً نمی­شود آنی که من می­خواهم ولی شما يک پيغمبر را و يک امام را نداريد که اين­ها بعد از انتخاب­شان من قبل الله دچار اشتباه شده باشد شما اين يک صد و بيست و چهار هزار پيغمبر از آدم تا خاتم و دوازده امام که اين­ها انتخاب­های الهی هستند سن و سال ملاک نبوده. آقا احمد ابن موسی که ما افتخار می­کنيم شيراز ما، شرفش، آبرويش، عزتش به اين يادگاران موسی ابن جعفر است، آقا احمد ابن موسی از نظر سنی از علی ابن موسی­الرضا بزرگتر بود، نوع شيعيان هم اعتقادشان اين بود که امام بعد از موسی ابن جعفر احمد ابن موسی است احترام­هايي که آقا موسی ابن جعفر در زمان حيات­شان به احمد ابن موسی می­کردند اين ذهنيت را ايجاد کرده بود، اما امامت می­رسد به آنی که خدا انتخاب کرده، انتخاب الهی است علی­اکبر بيست و هشت ساله است در کربلا به شهادت می­رسد، زين­العابدين بيست و دو ساله بايد بشود امام سن و سال ملاک نيست، بعضی از مسائلی که گاهی اوقات نزد ما مردم اهميت دارد اين­ها اهميت ندارد در انتخاب الهی، لذا در اين آيه شريفه خداوند رهبر را خدا معين می­کند، باز من خاطره­ای را نقل کنم در يکی از سفرهای حج يکی از اهل سنت گفت که آقا مردم بعد از پيغمبر علی ابن­ ابیطالب را نخواستند اين حق مردم بود با ديگری بيعت کند، مردم سمت شخص ديگری رفتند با ديگری بيعت کردند، چرا شما خرده­ می­گيريد؟ چرا می­گوييد ظلم شد؟ چه ظلمی شده؟ انتخاب حق مردم است، گفتم انتخاب حق مردم در مسائلی که جايگاه انتخاب جايگاه الهی نباشد، گفتم من يک سؤال دارم شما انتخاب را حق مردم می­دانيد؟ گفت بله، گفتم مردم بايد انتخاب کنند، که اين حرف هم حرف غلطی است؟ گفت بله، گفتم اگر انتخاب خليفه اول، حق مردم بود، خليفه دوم چرا با انتخاب آمد بالا، کسی انتخاب نکرد، خليفه اول تعيين کرد بعد از من فلانی خليفه است همه گردن نهادند، گفتم اگر مبنی رأی عمومی است در تعيين امام و خليفه مشروعيت خليفه دوم زير سؤال است، اگر مبنی انتصاب است نه انتخاب مشروعيت خليفه اول زير سؤال می­رود، اين ساکت شد ديگر جوابی نداشت، گفتند شما يا مبنايتان انتخاب است يا مبنايتان انتصاب است، گرچه ما مبنايمان اين است که در تعيين رهبران الهی مبنی انتصاب من قبل الله است مايي که اين­جا نشستيم اين جمعيت، جماعت حاضر شما از يک دقيقه ديگرتان خبر نداريد شما نمی­دانيد فردا آبستن چه حوادثی است؟ نمی­فهميد اين آقا فردا چه می­کند؟ خدايي که آفريدگار و خالق هستی است، خدا می­داند اين فردی را که معين می­کند اين در طول تاريخ و ازمنه تاريخ صلاحيت الگو قرار گرفتن برای بشريت را دارد، شما امروز پيغمبر را به عنوان اسوه معرفی می­کند طبق صريح آيه قرآن: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[7] امروز در کدام ويژگی؟ در کدام شاخص زندگی؟ در کدام جهت شما شخصی را در تراز پيغمبر در دنيای امروز پيدا می­کنی؟ ما بعضاً پيغمبر را نشناختيم، در علم، در شجاعت، اميرالمؤمنين می­فرمايد ما در جنگ­ها وقتی مستأصل می­شديم به پيغمبر پناه می­برديم پيغمبر وسط جنگ بود، پيغمبر کارشناس نظامی بود، در علم، در شجاعت، در تقوی، در بندگی، شما در تراز رسول­الله در عالم پيدا نمی­کنيد، اين انتخاب خداست، اين انتخاب الهی است، آقا انتخابات مردم گاهی اوقات می­بينيد ديدگاه­ها عوض می­شود، گاهی اوقات خود افراد افکارشان تغيير پيدا می­کند می­گويد من امروز اين فکر را دارم، ده سال ديگر می­گويد يک فکر ديگر دارم، اين نکته اول در انتخاب رهبر الهی کار کار الهی است و قطعاً در بين احکام همه احکام يکسان نيستند، شما ببينيد نماز را پيغمبر در اجتماع صد هزار نفری اعلان نکرد، روزه را، حج را، مسأله ولايت و تعيين جانشين برای رسول­الله اين با بقيه احکام فرق می­کند، همان­که امام باقر عليه­السلام فرمود، امام باقر فرمود اسلام بر پنج اصل استوار است، نماز، زکات، حج، روزه، ولايت، بعد امام فرمود آن چهارتا تبصره خورده، اما ولايت تبصره نخورده، نماز، شما اگر بيماری می­گويند نشسته بخوان، نمی­توانی در بستر خوابيده نمازت را بخوان، آب برايت ضرر دارد تيمم کن، روزه اگر توانش را نداری ايام ديگر، نتوانستی مد طعام، نتوانستی استغفار کن، زکات داری بپرداز، نداری نپرداز، تمام اين دستورات حج، اگر مستطيع شدی بايد بروی، مستطيع نشدی حج لازم نيست، خدا رساند برو، خدا نرساند که هیچ.

همين امسال يکی از علمای اصفهان نقل کرد، اين را هم من بارها به حجاج گفتم، رفتن حج کار پول نيست، کار پارتی نيست، تا يک نظری توجهی، حرکتی، اتصالی نباشد اتفاق نمی­افتد، اين آقا نقل کرد آن عالم اصفهانی گفت در شهر اصفهان يک آقايي بود گدايي می­کرد در کوچه­های اصفهان با پول گدايي زندگی را می­گذراند و لال هم بود زبان نداشت حرف نمی­توانست بزند ايشان گفت من يک سال روحانی کاروان بودم ديدم يکی از زائرهای ما همين آقايي گدايي اصفهانی با خانمش، گفتم اين که گدا بود با پول گدايي زندگی می­گذرد برای حج از کجا پول آورد؟ گفتند يک آقايي خير اصفهانی دلش سوخته بانی شده گفته زن و شوهری را می­خواهم بفرستم، همه خرجش هم با خودم گفت بعد اين آمد موقع مسجد شجره می­خواستند محرم بشوند، همه می­گفتند: «لبيک اللهم لبيک» گفت اين آقای گدايي لال آمد ديدم نمی­تواند بگويد، گفت بگو لبيک گفت؟ اوه ووو، گفت رو کردم به زائرها گفتم حرف اين را خدا بهتر از ما قبول می­کند: «لَا يَنْظُرُ إِلَى صُوَرِكُمْ وَ لَا إِلَى أَمْوَالِكُمْ وَ لَكِنْ يَنْظُرُ إِلَى‏ قُلُوبِكُمْ‏ وَ أَعْمَالِكُمْ»[8] خدا به قيافه­ها و لباس و ظاهر و اسم و رسم نگاه نمی­کند خدا به دل نگاه می­کند، ميلياردر هم مردم در شيراز سراغ داشتم واجب الحج مردم و حج نرفت، کار پول است؟ کار توفيق است همين­که بعضی­ها می­گويد توفيق نداريم، آقا مسجد چرا نمی­آيي؟ توفيق نداريم، راست می­گويد توفيق نداريم حرف درستی است، آقا چرا کار خير نمی­کنی؟ توفيق نداريم، واقعاً هم توفيق ندارد، امام عصر در آن دعای شريف اول چيزی که از خدا طلب می­کند: «اللَّهُمَ‏ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ‏ الطَّاعَة»[9] خدايا توفيق را بده، آن لياقت را بده که بتوانيم و الا زباندارهايش هستند که نمی­آيد، بی­زبانش می­آيد آن­جا با زبان لال، با دست خالی، اما خدا اسبابش را فراهم می­کند، خب مسأله ولايت يک مسأله مهمی است که پيغمبر بايد علنی و آشکارا اين را در حضور عامه مردم و پيامبر تأکيد کند که بياييد بيعت کنيد، با علی ابن ابی­طالب بعد از خطبه غدير پيغمبر چادری زدند، مردها می­آمدند حالا تعجب اين­جاست آن­هايي که غصب کردند خلافت را اين­ها نفرات اول در بيعت بودند نعوذ بالله، خليفه دوم آمد حرفی به علی ابن ابی­طالب در غدير زد که اين اصطلاحات پدرش به خسروپروز بود گفت: «بَخْ بَخْ لَكَ يَا عَلِيُّ»[10] اين: «بَخْ بَخْ»[11]در ادبيات فارسی يعنی به به، «بَخْ بَخْ لَكَ يَا عَلِيُّ»[12] اين را علمای اهل سنت نوشتند: «أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ»[13] ای علی صبح کردی مولای من و مولای هر مرد مؤمن و زن مؤمنه­ای هستی، شما می­بينيد بعد از هفتاد روز اين حرف­ها فراموش می­شود، اين­ها آمدند بيعت کردند، دست حضرت را می­گرفتند، دست حضرت را می­گرفتند می­فشردند يک ظرفی هم رسول­الله گفتند بياوريد، ظرف آبی اميرالمؤمنين در آن ظرف آب دست زدند اين ظرف آب را بردند در يک خيمه ديگری گذاشتند، خانم­های حاضر در غدير به رسم بيعت در آن طشت دست می­زدند، و اين بيعت بود با علی ابن ابی­طالب، پيغمبر کم نگذاشت، علی را معرفی کرد، با صد و نود و هشت ويژگی، بيعت گرفت از تمام حاضران در صحرای غدير، حتی پيامبر بعد از اين­که علی ابن ابی­طالب را معرفی کردند: «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌ‏ مَوْلَاه‏»[14]بعد فرمودند: «فيبلغ الشاهد الغائب»، حاضرين به غائبين اين را برسانند آن­هايي که غدير نبودند برويد به آن­ها بگوييد و در اين اثناء خطبه پيغمبر هی می­فرمود شنيديد چه گفتم؟ همه می­گفتند: «قَالُوا بَلَى‏ يَا رَسُولَ‏ اللَّه‏»[15]و يکی از اتفاقاتی که افتاد بعد از غصب خلافت، حضرت زهرای مرضيه شب­ها می­آمد در خانه اصحاب حسنين­اش را در دست می­گرفت، می­فرمود شما غدير بوديد می­گفتند بله، می­فرمود شما شنيديد پدرم فرمود هر کسی من مولای او هستم علی مولای او است اين­ها خودشان را به کری زدند گفتند اين جمله را ما نشنيديم، و حال آن­که پيغمبر در غدير حجت را تمام کرد، فرمود: «هلا سمعت»، شنيديد چه گفتم؟ کسی نباشد بگويد نشنيدم، يکی دو نکته ديگر هم عرض کنم، قطعاً اگر مکتبی رهبری شايسته نداشت، اين مکتب رو به فنا و نابودی می­رود و خدا اين هشدار را به پيغمبر را داد: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ‏»[16] رسول­الله اگر علی را معرفی نکنی، بيست و سه سال زحمت شما يک طرف معرفی علی ابن ابی­طالب در غدير يک طرف، و نکته پايانی هم عرض کنم اين آيه پايانش يک هشدار است، قرآن می­فرمايد انکار ولايت نوع کفر است طبق اين آيه شريفه چون اين آيه مربوط به ولايت است، قرآن می­فرمايد: «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ‏»[17] رسول­الله ما شما را حفظ می­کنيم از مردم حالا مردم هرچه می­خواهند بگويند پيغمبر در آستانه رفتن دارد دامادش را جای خودش می­گذارد پسر عمويش اين حرف­ها را اين هم درس است برای ماها، مردم نگاه حرف­ مردم نکنيد، مردم از غدير ياد بگيريم آنچه خدا می­پسندد بگوييد نه آنچه مردم می­پسندند رو نگاه عمومی پيغمبر تشخيص­شان اين بود که علی ابن ابی­طالب را اگر معرفی کردند، انتقادها شروع می­شود که شد و بعضی­ها انتقاد کردند، نگاه­مان به رضايت خدا باشد نه رضايت مردم، مرد چه می­گويند؟ مردم چه می­خواهند؟ زمانی اهميت دارد که خدا راضی باشد، و انکار ولايت نوع کفر است، قرآن می­فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين‏»[18].

شاه لافتی حيدر کايزد روان با اوست، در زمين و در زمان کار آسمان با اوست

آسمان چه حد دارد نظم لا مکان با اوست، لا مکان ندانم چيست؟ ظاهر و نهان با اوست

ظاهر و نهان را نيز بذل جسم و جان با اوست، با اساس رحمانی در لباس انسانی

ای شهی که از دل‌ها مرتفع غرف داری، گرچه نزد کوته­بين خيمه در نجف داری

گه به عرشه­ای منبر کوس من عرف داری، گه به سينه سينا ساز لاتخف داری

وه از آن خدايي درّ کش تو در صدف داری، ای بسا رسل کز توست غرق بحر حيرانی

صلوات ختم نماييد.

در روايت داريم: «ذِكْرُ عَلِيٍ‏ عِبَادَةٌ»[19] امشب زحمت می­کشند عزيزما جناب آقای حجازی به فيض می­رسانند حالا ساير عزيزان هم اگر باشند مداحان اهل­البيت امشب افضل اعياد است يعنی در سال ما عيدی به عظمت و اهميت عيد غدير نداريم اين نفس­های شما و اين ذکرهای شما، و اين يادآوری­های شما اين­ها می­شود سرمايه عالم برزخ و عالم قيامت همه­ما جهت آماده شدن بهتر مجلس و استفاده و فيض رساندن برادر عزيزمان تقديم به پيشگاه با عظمت مولای متقيان و امام پرهيزکاران، مريض­ها را هم دعا کنيد امشب، مخصوصاً مريض­هايي که ملتمس دعا هستند ما يکی از عزيزان هم اساتيد و فضلاء حوزه در سفر مشهد، کسالت پيدا کردند خون­ريزی مغزی و عمل و جراجی در بيمارستان مشهد التماس دعا خواستند، خيلی­ها هم ملتمس دعا هستند مريض­های دکتر جواب کرده، را ضمن آيت­الله العظمی مکارم شيرازی که الحمدلله حالشان رو به بهبودی است مريض­ها را فراموش نکنيم، مهم­ترين خواسته ما امشب تعجيل در فرج مولايمان صاحب­الزمان اين باشد که بيست مرتبه امام زمان در خطبه غدير از ايشان ياد شده، و رفع گرفتاری و نگرانی از عالم اسلام و انشاءالله انسجام و اتحاد ارزشمند امت اسلامی در اين آزمون پيشرو روز جمعه خداوند بر عظمت و اقتدار و عزت اين نظام و اين ملت بيفزايد تقديم به پيشگاه مولای متقيان و آماده شدن بهتر مجلس عنايت نموده سه صلوات غراء ختم نماييد.

 

[1] مائده67.

[2] الأمالي( للصدوق) النص ص125.

[3] مائده67.

[4] مائده67.

[5] مائده67.

[6] مائده67.

[7] احزاب21.

[8] الأمالي (للطوسي) النص ص536.

[9] البلد الأمين و الدرع الحصين النص ص349.

[10] كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص829.

[11] كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص829.

[12] كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص829.

[13] كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص829.

[14] الكافي (ط - الإسلامية) ج‏1 ص287.

[15] كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص644.

[16] مائده67.

[17] مائده67.

[18] مائده67.

[19] الإختصاص النص ص224.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه