استاد حدائق روز چهارشنبه 11 آبان ماه 1401 در مسجدالرسول(ص) شیراز به مناسبت ولادت امام حسن عسکری(ع) به بیان حدیثی از آن امام در خصوص «منشور سعادت بشر» پرداختند.
جهت مشاهده ویدئو اینجا کلیک کنید
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسمالله الرحمن الرحيم
قال سيدنا و مولانا ابومحمد حسن ابن علی العسکری: «اوصيک بتقوى اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ»[1]
شب بسيار با عظمتی است عيدی شما را امشب سخنی از صاحب امشب قرار میدهم که منشور تربيت و رشد و تعالی و سعادت است، يکی از آن دستورالعملهای جامع و کامل که از معصومين ثبت شده دستورالعملی است که امشب از امام يازدهم به علی ابن حسين ابن بابويه قمی شيخ صدوق اول و صدوق پدر حضرت توصيههای را مکتوب کردند و برای شيخ صدوق به قم فرستادند، آقايانی که قم مشرف شديد قبرستان شيخان دو شخصيت مطرح عالم اسلام آنجا دفن اند يکی صدوق پدر و يکی شيخ حسين فرزند شيخ صدوق بزرگ، که علماء بزرگان همه در اين قبرستان شيخان میروند و از روح بلند اين دو شخصيت بزرگ استمداد میطلبند از فقهاء زمان امام عسکری و دوران عصر غيبت صغری است، حالا مقدمه اين دستورالعمل را من يک نکتهای عرض کنم با توجه به اين جرياناتی که اتفاق افتاد در مملکت و مخصوصاً در شيراز هم هفته گذشته اين جريان سخيف و وحشتناک و مجرمانه در کنار تربت حضرت احمد ابن موسی که اين يک هشدار و تِذکاری بود برای همه ما مردم، که مراقب باشيد وحدت و اتحادتان را اگر از دست داديد دشمنهايي پايتان ايستادند که به بچه خردسالتان هم رحم نمیکنند به زن و مرد شما رحم نخواهند کرد به مکانهای مقدس معتقد نيستند يک وقت يک کسی به من گفت آقای حدائق اگر شيراز بخواهيم امام زمان را زيارت کنيم کجا احتمالش بيشتر است؟ گفتم شاهچراغ اگر بنا باشد بگوييم توفيق تشرف بخواهد حاصل بشود که بعضیها در گذشته در همان حرم مشرف شدند و تشرف يافتند کجا بهتر از حرم احمدبن موسی در کنار تربت يکی از عموهای بزرگوارش، در يک مکان مقدسی شما اين جنايت را مشاهده میکنيد حالا اين نکته را من مقدمه بحثم قرار بدهم يکی از راههای مبارزه با فتنه برای اينکه اين مسائل اتفاق نيفتد چه بايد کرد؟
يکی از دستوراتی که ما در دين داريم آشنا شدن مردم با کلام خداست، مردم اگر با قرآن آشنا بشوند مخالف هم باشد فتنهگری نمیکند مخالف اميرالمؤمنين، حضرت با حکومتهای صدر اسلام مخالف بود، اما اميرالمؤمنين فتنهگری نمیکرد در نهجالبلاغه حضرت میفرمايد نسبت به عثمان اينها يورش بردند برای کشتن عثمان، من تذکر دادم نکنيد اين کار را حضرت نصيحت میکردند خليفه سوم را و همانهای که فتنهگری میکردند زمان اميرالمؤمنين هم فتنهگری کردند، کردند جنگ جمل، لذاست اگر کسی با قرآن آشنا شد حرفی که میزند حرفی میزند که در محضر خدا شرمنده نباشد، امضاء میکند امضايي را میآورد روی کاغذ، که قيامت بتواند جواب بدهد اين است که بعضیها دستاندازی به اموال عمومی ناموس مردم جان مردم برايشان معتبر و محترم نيست چون خدا را نمیشناسند اين يک.
يک جهت ديگر برون رفت از اين معضلات آشنا شدن با اسوههاست الگوهاست آقا اميرالمؤمنين فرمود نگاهتان به اهلالبيت باشد: «انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ»[2] تو جهت اهلالبيت حرکت کنيد: «لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا»[3] بر اهلالبيت سبقت نگيريد که گمراه میشويد: «وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا»[4] از اهلالبيت هم عقب نمانيد که هلاک میشويد از ائمه پيشی گرفتيد میشوه گمراهی، از ائمه عقب افتاديد میشود هلاکت، با ائمه بوديد میشود سعادت، ما امروز نوع کسانی که ايجاد اغتشاش فتنهگری توهين، تخريب دست اندازی به اموال مردم میکنند اينها ائمه را نمیشناسند در همين جريانات اخير شيراز بعضیها را مصاحبتهای اينها را نشان دادند طرف نماز بلد نيست ائمه را نمیشناسد، بعد شده عامل فتنهگری پول بده، بعضیها بيايند در ملأ عام، مسير مردم تظاهر کنند به فسق و فجور تظاهر کنند به بیحجابی، اين نشناخته الگو را اگر کسی شناخت بیراهه نمیرود. در اين جهتی که میخواهيم مردم آسيب نبینند بايد رهبرهايشان را بشناسند رهبر هم ما نيستيم، ببينيد ماها مسلمان هستيم رهبران معصوم را اگر کسی خوب شناخت گمراه نمیشود و ما ارزشی که برای مراجعمان قائل هستيم ارزشی که برای مقام معظم رهبری قائل هستيم به اين اعتبار هست که اين در مسير تبعيت از پيغمبر و اولياء پيشگامتر از همه هستند، شما اگر يک مرجع تقليدی فتوای بدهد يقين داشته باشيد امام زمان نظرش مخالف است، عمل نمیکنيد صد مجتهد يک رأيي بدهند خود حضرت بفرمايد نظر من اين نيست، ما تراز معصوميناند، احترامی که برای همديگر قائل هستيم به اعتبار همين است که در مسير اهلالبيت هستيم.
اين دستورالعمل امام يازدهم به آقای علی ابن حسين بابويه قمی که يک آيتالله العظمی زمان بود، امام يک دستوراتی را به اين آقای علی ابن الحسين بابويه میدهند من اين را صبح جلسهای بود در جمع آقايان طلاب و مدرسين همين نامه را خواندم الآن هم در حضور شما همين را تقديم میکنم بهترين عيدی آن نگاه امام عسکری و انتظاراتی که امام عسکری از ماها دارد در سلامت زندگی، حضرت میفرمايند اول: «اوصيک بتقوى اللَّهِ»[5] آقای علی ابن الحسين اول تقوای الهی را رعايت کن، آقايان برادران عزيز خواهران محترمه، سر فصل همه توفيقات تقواست پولی با ارزش است که تقوی در آن باشد: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»[6]علمی با ارزش است که تقوی در آن باشد: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً»[7]، «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»[8] عزت درخانه خدا به تقواست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»[9] تأثيرگذاری قرآن بر جان و جسم ما به اعتبار تقواست شايد بعضیها هم قرآن بخوانند هيچ اثری در اينها نگذارد اما ببينيد قرآن: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين»[10]قرآن کسانی را هدايت میکند که انسانهای با تقوا باشند اولين توصيه حضرت تقواست قبل از همه توصيهها: «اوصيک... بتقوى اللَّهِ»[11] بعد حضرت میفرمايد: «وَ إِقامِ الصَّلاةِ»[12] آقای علی ابن الحسين نماز را برپا دار اقامه با قرائت متفاوت است، قرائت يعنی خواندن، اقامه يعنی نمازی که بعد آثارش را ببينيد من اگر قبل از نماز دلی شکسته بودم بعد از نماز بروم دل را به دست بياورم من اگر قبل از نماز مديون بودم بعد از نماز دينم را بپردازم اين اقامه نماز است، و الا بنده نماز بخوانم هيچ تفاوتی هم برايم نداشته باشد نسبت به وسائل اخلاقی، اجتماعی، شرعی، اين را میگويند قرائت نماز اين میشود عادت، نمیشود عبادت امام میفرمايد آقاي علی ابن الحسين شيخ صدوق نماز را برپا دار راوی به امام صادق عرض کرد ما از کجا بفهميم نمازمان قبول است، امام صادق يک کد بسيار مؤثر و معينی را بيان فرمودند فرمودند نماز مقبول نشانهاش اين است که حالت بعد از نمازت با حالت قبل از نمازت فرق بکند، اگر قبل از نماز حرمت کسی را شکستی تا نمازت را خواندی برو دلش را به دست بياور آقا معذرت میخواهم نماز بايد اين باشد من اگر صبح تا ظهر چهارتا اشتباه کردم نماز ظهر بايد من را برگرداند سرخط، اگر بين ظهر و مغرب خطاهای از من سرزد بعد از نماز بايد برگردم جبران کنم، اينکه بنده خطا میکنم تغيير هم نمیکنم نماز هم میخوانم اين قرائت است امام عسکری میفرمايد اقامه کن نماز را، نماز را برپا دار، خود اين نماز انسانها را متحول میکند انسانها را دگرگون میکند.
خدا رحمت کند آيتالله محقق کاشانی را، چندين سفر هم ما با ايشان همسفر حج بوديم، ايشان نقل میکرد میگفت آيتالله العظمی گلپايگانی روزها ساعت ده تا يازده ديدار مردمی داشتند با مردم، مینشستند مردم میآمدند هرکه کاری داشت خدمت ايشان میرسيد مسألهای داشتند سؤالی داشتند گفت زمستانی بود يک کارپردازی یا منشی ايشان داشت، که اين میايستاد کنار دست آيتالله گلپايگانی مسائل را يادداشت میکرد بعض کارها بايد دنبال میشد، نامهای مینوشتند تعقيب میشد کار لذا ايشان میگفتند به آن کتاب به آن منشی بنويسيد برای فلانی مثلاً فلان کار بشود، گفت آن هم يادداشت میکرد که بعد پيگيری کند ايشان گفتند يک روز آن منشی نبود، آيتالله گلپايگانی به من گفتند آقای محقق شما باشيد امروز گفت من ايستاده بودم خب هوا هم سرد بود زمستان بود مردم میآمدند داخل يکی يکی خدمت ايشان سؤالهايشان را میپرسيدند گفت يک پيرمرد قمی آمد جلو ايشان سر کرپا، جلو آيتالله گلپايگانی نشست گفت آقا هوا سرد است و ما زغال در منزل نداريم گفت آقا فرمودند که آقای محقق بنويسيد چند من زغال برايش حواله بنويسيد برود از زغال فروشی بگيرد، گفتم آقا، پيرمرد گفت آقا مريض هستم پول دکتر و دارو هم ندارم، گفت آقا فرمودند يک نامه هم برايش بدهيد برود بيمارستان خودما دارو رايگان طبابت رايگان، گفت آقا وضع مالیمان هم خوب نيست گفت آقا فرمودند يک مقدار پول هم برايش بدهيد، گفت آقا، آقای چهارم را که گفت، آيتالله گلپايگانی دستها را گذاشتند سر کاسه زانوی پيرمرد فرمودند ديگر بست است پاشو، بقيه هم کار دارند ما سهتا کارت را انجام داديم بقيه هم نشستند کار دارند، همين پاشو بس است گفتند اين پيرمرد بلند شد بقيه هم آمدند کارهايشان انجام شد آقای محقق گفت، گفت آقا جلسه که تمام شد رفتند در اندرونی آقای محقق گفت ديدم خيلی آقا بهم ريخته، آقای گلپايگانی دارد قدم میزند میرود میآيد تا من را ديد گفت آقای محقق پيرمرد قمی آمد پيشتان؟ گفتم نه هنوز نيامده، گفتند وقتی آمد نامه برای زغال و بيمارستان و پول برايش دادی با او شرط کن، بگو حتماً فردا بيايد در مجلس من ببينمش، گفتم چشم گفتند بعد که پيرمرد آمد ما کارهايش را انجام داديم گفتم آقا کارت دارند فردا حتماً بيا میخواهند ببيندت، گفت پيرمرد هم رفت و فردا هم باز ايشان گفتند من بودم، آن منشی نيامده بود باز من در مجلس بودم سالن پر از جمعيت نشسته بودند آقا مشغول بودند به پاسخ دادن به سؤالات مردم يکدفعه پيرمرد قمی آمد داخل، گفتند تا آمد داخل آيتالله گلپايگانی ديدنش از جای خودشان بلند شدند، رفتند سمت اين پيرمرد همه تعجب کردند آقا بلند شد رفت کجا دارد میرود؟ ديدم رفت سمت اين پيرمرد پيرمرد را ايشان گرفتند در بغل، بوسيدند و گريه میکردند میگفتند حلالم کن، خيلی راحت حرف میزنيم خيلی راحت تهمت میزنيم خيلی راحت بعضیها شخصيت خُرد میکنيم ولی قيامت کلمه به کلمهاش را بايد جواب بدهيم قرآن میفرمايد: «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيد»[13]مینويسند اينها را بعد قيامت به شما عرضه میکنند میگويند اين حرف را زدی حالا ثابت کن، گفت آيتالله گلپايگانی گريه میکردند اين پيرمرد هم افتاد به گريه، گفت آقا چرا گريه میکني آقا فرمودند حلالم کن، گفت آقا شما چه کار کرديد که من حلالتان کنم، چه خطای از شما سرزده آقا فرمودند ديروز جلو جمعيت نبايد بهت میگفتند پاشو برو بس است من بد برخورد کردم با تو، گفت پيرمرد گفت آقا شما ديروز حواله زغال به ما داديد کمکمان کرديد بحث دارو و درمانمان را راه انداختيد آقا فرمودند اين حرف را من نبايد میزدم گفت پيرمرد همين طور که گريه میکرد گفت آقا من به دل نگرفتم من حلالم کردم و فلان، اين را آقای محقق گفت من خودم از گلپايگانی ديدم:
همينجا صلح کن با ما، چه لازم که در محشر زما شرمنده باشی
امروز يک خانمی به من زنگ زد گفت در بچگی بچهها را خيلی کتک میزدم بچههام هم کوچک که بودند، گفتم وای به قيامتت، وای به قيامتت مسئول هستی، گفت چه کار کنم؟ گفتم بچههايت حالا بزرگند پيرزن شدی گفت بلی گفتم يک روز دعوتشان بکن بگو من مادر بودم گاهی اوقات اختيار از دستم میرفتم کاری که نبايد میکردم شما را کتک زدم حلالم کنيد، حلال کردند کردند نکردند به هر نحوی شده بايد حلالت کنند، و الا قيامت جلوت را میگيرند، دلم میخواهد بچه امانت خداست دست تو، حق نداشتی بزنی، ضمان شرعی گردنت آمده، آقا امام عسکری میفرمايد ببينيد نماز مقبول يعنی همين، نماز بايد انسان را متحول کند، بنده يک اخلاقی سالها با من است ولی عوض نمیشوم، اين نماز آن نماز نيست اين نماز اگر آن نمازی باشد که خدا میخواهد بايد بعد از نماز عوض کند ما را لذا امام میفرمايد: «إِقامِ الصَّلاةِ»[14]
«وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ»[15]زکاتها را بپردازيد، حقوق فقراء را اداء کنيد بعد حضرت فرمود: «فانّه لا تقبل الصّلاة من مانع الزّكاة»[16] خدا نماز کسی را که حق فقراء را نمیپردازد قبول نمیکند، ما حقوق فقراء در اموالمان است میگوييم آقا نماز شب میخوانيم اين چه نماز شبی است، اين چه نمازی است که من میخوانم و حق ضعفاء و فقراء را نمیدهم من خدمت عزيزان يک وقت اينجا عرض کردم حالا تکرارش بعض چيزها تکرارش مفيد است عرض کردم در همين دفتر مسجد عزيزی چند هفتهای قبل بود آمد پيش ما با خانمشان گفت حاج آقا من زائر اربعين امام حسين بودم، داشتيم میرفتيم کربلا، در مسير بين نجف و کربلا سکته قلبی کردم از دنيا رفتم، مُردم گفت داشتند من را میبردند در برزخ، مأمورهای داشتند من را میبردند يک امام حسين را ديدم که آقا ايستاده بودند آقا تا من را ديدند گفتند برش گردانيد به دنيا، برش گردانيد اين بدهکار دارد میآيد اين خمس به ذمهاش است و دارد میآيد برزخ اول گرفتاری اوست، چون برای ما آمده بود يک فرصت ديگر برايش میدهيم برش گردانيد دنيا برود بدهیهايشا را بدهد گفت تا آقا گفتند برش گردانيد يکدفعه تکانی خوردم ديدم در خيمه افتادم دارند تنفسم میدهند اکسيژن آوردند و دارند کارهای احياء را انجام میدهند يکدفعه يکی گفت زنده شد زنده شد آقا اينها که تعارف نيست ما حقوق الهی را انجام نمیدهيم کار مستحب انجام میدهيم زيارت اربعين امام حسين را پياده مستحب پرداخت واجب واجب، نماز شب بسيار کار خوبی است در همين توصيه امام چند مرتبه توصيه به نماز شب میکند اما اينها در مراحل بعد است اول ما واجباتمان را حقوق ضعفاء و فقراء را از اموال خود خارج کنيم حضرت فرمودند نماز کسی که حق ضعفاء را نپردازد قبول نيست، بعد فرمودند: «و اوصيك بمغفرة الذّنب»[17]آقای علی ابن حسين بابويه شما را توصيه میکنم به مغفرت ذنب، استغفار جستن از خدا امام صادق میفرمايد رسولالله اسوه عصمت بود، نظير در نظام خلقت در پاکی ديگر ندارد کسی تراز پيغمبر نيست امام صادق میفرمايد رسولالله صبحها هفتاد مرتبه میفرمود: «استغفر الله ربّی و اتوب اليه» شبانگاههان هم هفتاد مرتبه: «استغفر الله ربّی و اتوب اليه» ديگر ما حساب خودمان را بايد بکنيم، آن پيغمبری که يک چشم بهم زدن نافرمانی خدا نمیکرد امام عسکری میفرمايد مغفرت ذنب، پيوسته از خدا بخواهيد گناهان شما را خداوند ببخشد و درگذرد: «و كظم الغيظ»[18] آقای علی ابن الحسين، شما را سفارش میکنم به فرو نشاندن خشم و غضب مديريت کن خشم و غضب خودت را: «و صلة الرّحم»[19] با ارحامتان ارتباط برقرار کنيد، صله رحم داشته باشيد با بستگان خود و خويشاوندان خودتان، ارحام هم به فاميلهای پدر و مادری میگويند ارحام يعنی هرکسی از طرف پدر و مادر به شما نسبت دارد رحم شماست اتفاقاً اين صله رحم يک بخشی از آثارش دنيوی است يعنی وضع مالیتان خوب میشود عزت به شما میدهد طول عمر میدهد حضرت میفرمايد صله رحم را فراموش نکنيد: «و مواساة الاخوان»[20] با برادران دينیتان مواسات داشته باشيد در روابط اجتماعیتان ديگران را از خود جدا نبينيد آنچه برای خود میپسنديد برای ديگران هم بپسنديد: «و السّعى في حوائجهم»[21] تلاش کنيد در برآوردن کردن حوائج برادران دينی و خواهران دينیتان تا آن حدی که از شما میآيد کار کنيد، ببينيد اينجا بازار است امام هادی پدر امام عسکری سلام الله عليهما، میفرمايد: «الدُّنْيَا سُوقٌ رَبِحَ فِيهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُون»[22]همين طور که بازارهای ظاهری ما بعضیها در اين بازار ضرر میکنند بعضیها نفع میکنند در بازار کلان دنيا که بازار عمل است بعضیها ربح میبينند منفعت، بعضیها ضرر میبينند زيان، بعضیها میبينی هفتاد سال هشتاد سال زندگی کرده آخرت آميخته با سعادت را برای خودش رقم زده، بعضیها در اين مدت زندگی آخرت را تباه کردند امام میفرمايد در برآورده کردن حوائج مردم: «في العسر و اليسر»[23] هم در توانگری هم در تهی دستی اين خيلی نکته است رفع مشکلات مردم فقط کار پولدارها نيست کار مديرها نيست آنها هم وظيفه دارند به طريق اولی اما همهمان وظيفه داريم يک وقتی میبينی آقای میگويد من بيش از اين امکاناتم اجازه نمیدهد در همان حد امکانات خودش: «و السّعى في حوائجهم»[24] میگويد امکانات من همين است توانايي من همين است به نسبت امکانات خودم خدمت میکنم کمک میکنم در رفع مشکلات ديگران امام میفرمايد هم در عسر هم در يسر، هم زمانی که در سختی هستيد هم زمانی که در يسر و فراخ دستی هستيد، رفع مشکلات مردم فراموش نشود، اصلاً انفاق، سخاوت اينها لازمهاش آن روح سخی داشتن است انفاق کاری به پول هم ندارد بعضیها میبينيد چندان چيزی هم ندارند ولی روح سخاوتمند دارند لذا قرآن هم میفرمايد انفاق در خلوت و جلوت و در فراخ دستی و تهی دستی يعنی در هردو حال انسانها اهل انفاق باشند اما به نسبت تواناييشان به نسبت امکاناتشان، در ادامه مطلب حضرت میفرمايد: «و الحلم»[25] من شما را سفارش میکنم در برابر کسانی که جاهلاند ببينيد عزيزان بعضیها قدرتان را نمیدانند بعضیها موقعيت شما را متوجه نيستند جايگاه شما را نمیفهمند جاهلانه عمل میکند اينجا بايد با حلم برخورد کرد: «و الحلم»[26]يا جايي که طرف قدر نمیشناسد در خود حالات امام عسکری حضرت مدتی زندان به سر میبردند در زندان با زندانیها حضرت با اخلاق با برخورد شايسته با کسانی که اينها هم شايد متوجه هم نبودند که اين آقا فرزند امام هادی است از نوادگان رسولالله است: «و الحلم»[27].
«و التّفقّه في الدّين»[28] تفقه در دين دينتان را بشناسيد، ما يکی از مشکلات امروز بخشی از جوانان ما نشناختن دين است اولاد بزرگ کرديم بچه بزرگ کرديم ولی دين را نمیشناسد، دو شبی قبل آقايي آمد با يک موقعيتی در استان با فرزندش مشکل داشت، گفت آقای حدائق بهش گفتم عاقت میکنم گفت ششماه با خودم ور میرفتم که پيش که ببرم اين را که آبرويم نرود موقعيت مهمی در استان داشت و راست هم میگفت اگر کسی میخواست بدخواهی کند آبروی اين میرفت آقای فلانی با اين موقعيت فرزندش اين جوری گفت حالا آوردم پيش شما، بعد با اين فرزند که من صحبت کردم حالا جوان نوزده ساله، زيرپای همه چيز را زده بود تمام اعتقادات رفته بود کنار، پدر يک آدم موفق در کار، بعضیهايمان در دنيايمان موفق هستيم در تربيتمان نا موفق هستيم چرا؟ چون آنجای که بايد کار میکرديم نکرديم من يک يک ساعتی حرف اين بچه را شنيدم جوابها را هم بهش دادم شبهاتی که داشت جواب دادم، ديدم اين جوان آرام شد اصلاً مثل بادکنک که بادش را میکشند گفت ديگر من حرفی ندارم گفتم اگر باز سؤالی داشته بيا، اسلام برای شبهاتی که دارد از طريق ماهوارهها و فضاهای مجازی میشنوی جواب دارد بخشی از اينها تهمت است بخشی از اينها نيازی به توضيح دارد بعد به پدرش گفتم آقا چقدر برای اين جوانت وقت گذاشتی، گفت حاج آقا ما که تا ساعت هفت و هشت شب در اداره اضافه کاری، کارها زمين نماند گفتم آقا اشتباه داری میکني خدا میفرمايد مؤمنين اول به داد خودتان برسيد يک بعداً خانوادهتان تو خودت و خانوادهات را ول کردی پرداخته به جامعه خدا اين را نمیخواهد خدا قيامت نمیگويد چرا شما نسبت به جامعه کمکاری کردی میگويند اول کارت را انجام بده، مردم رسولالله فرمود من يک ساعت کنار خانواده بودن را از اعتکاف در مسجدالنبی ترجيح میدهم مسجدالنبی اشرف بقاع روی زمين، اعتکاف يعنی هفتاد و دو ساعت حداقل مقيم در مسجد شدن روزها روزه، شبها شب زندهداری آنهم پيغمبر آنهم در مسجدالنبی، رسولالله میفرمايد آن هفتاد و دو ساعت با يک ساعت کنار خانواده بودن برابر نمیکند اينها ناشی از اين است که ما الگوها را نشناختيم به اين آقا گفتم آقا شما مقصر هستي، آدم خوبی هستی ولی برای فرزندت کار نکردی تو ششماه جلوتر بايد اين را میآوردی تازه میخواهی عاقش کنی، اين جوان شبهات خودش را نگرفته شما راهنمايي نکرده میخواهی برخورد کنی: «و التّفقّه في الدّين»[29] ما دين را بشناسيم نماز چرا؟ حجاب چرا؟ اينی که میبينيد اينجا کَوس رسوايي را بیحجابی را بعضیها دارند سر میدهند اينها نمیدانند که اين حجاب اول شخصيت برای خود زن است اسلام میفرمايد خانم تو عروسک نيستی تو ابزار شهوت نيستی که با شهوت نگاهت کنند تو انسانی تو خليفة الله هستی اين بدترين ظلمی است که يک فردی بخواهد خودش را در معرض نگاههای آلوده آلوده صفتان قرار بدهد به اسم اينکه آزادی است اين اسارت است آزادی نيست اصلاً آزادی را بعضیها متوجه نيستند آزادی در دين يعنی آزاد از شيطان بودن، تسليم خدا بودن اين آزادی است آزاد به کسی میگويند که تسليم شيطان نيست شيطان حريفش نمیشود، الآن دارند برعکس بعضیها معنی میکنند آزادی را دارند اسارت تعريف میکنند، آنی که در دام شيطان افتاده میگويند آزاد، اين اسير است آزاد آن است که شيطان بر او غلبه پيدا نکرده باشد تسليم خدا باشد اين: «التّفقّه في الدّين»[30] يک نکته بسيار مهمی است من اگر از من پرسيدند نماز چرا؟ بتوانم دفاع کنم خمس چرا؟ بتوانم حرف بزنم صله رحم به چه دليلی، اين را میگويند تفقه و فهم در دينشناسی: «و التّثبّت في الامر»[31] امام فرمود آقای علی ابن الحسين در کارها ثابت قدم باش: «و التّعاهد للقرآن»[32] پيوند معنويت را با قرآن قوی کن شخصی آمد به امام صادق گفت آقا ما میخواهيم آسيب نبينيم در زندگی حضرت فرمودند حداقل روز پنجاه آيه قرآن را با تدبر بخوان.
نکته ديگر حضرت فرمودند: «و حسن الخلق و الامر بالمعروف و النّهى عن المنكر»[33] اخلاق شايسته، امر به معروف و نهی از منکر، اين را ما انتظار داريم از شما، عرض کردم اين دستورالعملی است که امام به آيتالله العظمی معاصر خودش میدهد به صدوق اول حضرت دارد اين توصيهها را میفرمايد، در ادامه حضرت فرمودند: «و اجتناب الفواحش كلّها»[34]از کل کارهای زشت پرهيز کن، گناه از شما سر نزند آقا امام جواد میفرمايد گناه کبيره يک کدش اين است هرگناهی که به راحتی انجام دادی گفتی خبری نيست گناه کبيره است يعنی حرمت خدا برايت شکسته بشود، راحت انجام بدهی، بگوييد آقا اين خيلی خبری نيست يک شب هزار شب نمیشود، همان يک شب شد کبيره، اين غيبت خيلی به جايي بر نمیخورد همان به جايي بر میخورد آن نافرمانی که حرمت درش شکسته بشود امام فرمود: «و اجتناب الفواحش كلّها»[35] بعد حضرت فرمودند: «و عليك بصلاة اللّيل»[36] آقايي علی ابن الحسين بابويه تو را سفارش میکنم به نماز شب: «فانّ النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم اوصى عليّا عليه السّلام»[37] پيغمبر به علی سفارش کرد: «فقال: يا علىّ عليك بصلاة اللّيل عليك بصلاة اللّيل عليك بصلاة اللّيل»[38] پيغمبر سهبار به اميرالمؤمنين فرمود نماز شب، نماز شب، نماز شب حافظ میگويد:
هر گنج سعادت که خدا داد، به حافظ از يمن دعای شب و ورد سحری بود
بعضیها نيمه شب بلند میشوند حواله میگيرند روز پاس میکنند، بعضیها نيمهشبها میخوابند آن وقتی که بايد سحرخيز باشد خواب است روز میدود به جايي هم نمیرسد نوع کسانی که به مدرجات عاليه معنويت و اخلاق و فضيلت رسيدند حوالهها را در نيمهشبها گرفتند خدا رحمت مرحوم آيتالله والد را ايشان میفرمودند من از هفت سالگی نماز شبم تعطيل نشد، هفت سالگی اولاد بايد اين جوری تربيت کرد، ما دانشجو تربيت کرديم نماز بلد نيست بخواند، به خود من مراجعه کرده میگويد آقا سال سوم دانشگاه هستم يک حمد و سوره يادم بدهيد چه میکنيم؟ «عليك بصلاة اللّيل»[39]تازه اين نماز شبی که مستحب است ولی يک عملی است که کاربردی است در زندگیها يک اهل دلی بود خدا رحمت کند ايشان را میگفت اگر حالی نماز شب را هم نداريد، دقايقی قبل از آذان بلند شويد وضوء بگيريد رو سجادهتان بنشينيد آن ساعتی که بيداردلان بيدار هستند شما بيدار باش يواش يواش توفيقات شامل حال انسان میشود توجه میکنند و اين موتور معنويت به حرکت در میآيد امام فرمودند: «عليك بصلاة اللّيل عليك بصلاة اللّيل عليك بصلاة اللّيل»[40]توصيه رسولالله به اميرالمؤمنين اين قسمت يک خرده تکان دهند است امام عسکری فرمود: «و من استخفّ بصلاة اللّيل فليس منّا»[41] اگر کسی در نماز شبش سبک بشمارد نماز شب را از ما نيست، اين خيلی تکان دهند است: «و من استخفّ بصلاة اللّيل فليس منّا»[42] حالا چه خبر است که خدا به پيغمبر میفرمايد: « وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»[43] رسولالله برخيز در آن وقت نيمه شب وقت سحر در اين شبزندهداری شما را به مقام محمود میرسانند، بعد پايان اين مطلب امام فرمودند: «فاعمل بوصيّتى»[44] اينها توصيهنامه امام عسکری بود که گفتيم امشب به شما سخن حضرت را بدهيم، آقا فرمودند آقای علی ابن حسين بابويه به وصيتم عمل کن: «و أمر شيعتى»[45] تمام شيعيان را هم امر کن به آنچه به تو گفتم، آقا امام عسکری ما امشب فرمايش شما را برای اين جمعيت گفتيم شما به ابن بابويه توصيه فرموديد برسان ما هم امشب مجلس را متبرک کرديم به کلام نورانی شما: «حتّى يعملوا عليه»[46] آقا فرمودند بگوييد تا شيعيان عمل کنند به اينها ما نوع آسيبهايمان همينجاهاست در اين مسائل اعتقادیمان مسائل رفتاریمان، بخشی از اين توصيهها اعتقادی بود بخشیها رفتاری بود اجتماعی بود در همينها بايد يک تجديد نظری بشود و پايان سخن امام فرمودند: «و عليك بالصّبر و انتظار الفرج»[47] آقای ابن بابويه صبوری و کشکيبايي را و انتظار فرج صاحب الزمان را داشته باشيد: «فانّ النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم قال»[48] پيغمبر فرمود: «افضل اعمال امّتى انتظار الفرج»[49] با فضيلتترين کارهایي امت من انتظار فرج است من همين را يک توضيح بدهم عرض تمام.
ما شبيه به اين روايت از معصومين هم داريم: «افضل الاعمال»، «افضل العباده»، بهترين عبادتها بهترين اعمال چطور ««افضل اعمال»[50] انتظار فرج است و حال آنکه ما در بين اعمال نماز داريم روزه داريم خمس داريم زکات داريم حج داريم سرش همين است روح تمام اعمال ولايت است، اگر کسی نماز بخواند بیولايت میشود ابن ملجم، ابن ملجم نمازشب میخواند آن روح ولايتمداری درش نبود شد قاتل ولیخدا قرآن اگر کسی بخواند روح ولايت نداشته باشد میشود حجاج ابن يوسف حافظ کل قرآن بود، اين داعشیهای ملعون که همين جنايت هفته گذشته کار همين داعشیها ملعون مطرود بود اينها قرآن هم میخوانند من صدام يک فيلمی را از صدام ديدم در يکی از محورهایي عملياتی آمده بود فرمان حمله بدهد در يک سنگری اين گوشی بیسيم رفت دست حرفی که صدام زد اين بود گفت الله اکبر، الله اکبر «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبينا»[51] اول تکبير گفت سهمرتبه بعد آيه قرآن خواند بعد فرمان حمله داد مگر هر الله اکبری محترم است، از دهان که دارد در میآيد؟ اينکه میگويد الله اکبر ولیخدا را قبول دارد اينکه دارد آيه قرآن میخواند حجت خدا را قبول کرده لذا افضل اعمال را انتظار فرج میگويند يعنی اگر کسی امام زمانش را باور نداشته باشد و منتظر امام زمان نباشد نماز و روزه و اعمال او همه میرود در حاشيه اينها همه مطرود میشود اينکه در روايتی امام باقر میفرمايد بنای اسلام بر پنج اصل است: نماز، روزه، زکات، حج، ولايت، اينها را حضرت میفرمايند بنا هست در آن چهارتا امام میفرمايند رخصت قائل شدند يعنی شما در نمازتان رخصت قائل شدند اگر سالم نيستيد آب ضرر دارد تيمم کن، اگر ايستاده نمیتوانی نشسته بخوان اگر نشسته ممکن نيست در حالت خوابيده بخوان، اگر خطر دارد برای ايستادن در حرکت بخوان، نسبت به بحث زکات اگر داری بده، اگر نداری نمیخواهد بدهی، نسبت به بحث سلامتی جسمی اگر داری بايد روزه رفت نشد تکليف بر تو نيست در تمام اين موارد اينها تبصره خورده در نمازش در زکاتش در روزهاش در حجش، حج اگر مستطيع هستی برو، اگر نيستی نمیخواهد بروی اما امام میفرمايد در ولايت استثناء نخورده ولايت سالم باشی يا فقير، ثروتمند باشی، سالم باشی يا مريض، ثروتمند يا فقير، با سواد يا بیسواد پير يا جوان اصلاً تبصره نمیخورد در هر حالی که هستيد بايد با ولايت مرتبط بود، لذا امام عسکری فرمود پيغمبر فرمود: «افضل اعمال امّتى انتظار الفرج»[52] است و منتظر را هم امام صادق میفرمايد: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ»[53] منتظران واقعی هم پارسا هستند اهل گناه و نافرمانی الهی نستند هم ورع دارند، اميدواريم که انشاءالله توفيق عمل به اين دستورالعملی که امشب شب ميلاد امام يازدهم زينت بخش مجلس قرار گرفت خداوند به عظمت امشب و صاحب امشب توفيق التزام و پايبندی را به اين نکات ارزشمند اخلاقی به همه ما مرحمت بفرمايد، مداح ذاکری در مجلس نيست دعا کنيد: اللهم صلی علی محمد و آل محمد، اللهم عجل لوليک الفرج و سهل له المخرج و اوسع له المنهج.
[1] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[2] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص143.
[3] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص143.
[4] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص143.
[5] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[6] طلاق2.
[7] انفاق29.
[8] بقره282.
[9] حجرات13.
[10] بقره2.
[11] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[12] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[13] ق18.
[14] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[15] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[16] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[17] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[18] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[19] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[20] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[21] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[22] تحف العقول النص ص483.
[23] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[24] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[25] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[26] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[27] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[28] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[29] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[30] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[31] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[32] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[33] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[34] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[35] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[36] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[37] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[38] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[39] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[40] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[41] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[42] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[43] اسراء79.
[44] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[45] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[46] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[47] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[48] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[49] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[50] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[51] فتح1.
[52] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.
[53] الغيبة( للنعماني) النص ص200.