WhatsApp-Image-2022-05-31-at-75621-AM
WhatsApp-Image-2022-05-31-at-75620-AM
WhatsApp-Image-2022-05-31-at-75615-AM-1
WhatsApp-Image-2022-05-31-at-75615-AM
WhatsApp-Image-2022-05-31-at-75614-AM-1
WhatsApp-Image-2022-05-31-at-75614-AM

 استاد حدائق روز دوشنبه 9 خرداد 1401 در مسجدالنبی(ص) شیراز به ادامه سلسله مباحث "سبک زندگی مهدوی" پرداختند.

 

دانلود

جهت مشاهده ویدئو اینجا کلیک کنید

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قال مولان بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه، «و علی الرعیة بالانصاف و حسن السیرة»[1]

‌بحث‌ مجلس ما سبک زندگی مهدوی بود، رسیدیم به این فراز از دعای امام زمان که حضرت برای عامه‌ی مردم انصاف و حُسن سیرت را تقاضا می‌کند که امروز یکی از مشکلات جامعه‌ی ما بی‌انصافی است. همین الان در سر سجاده یکی از عزیزان نمازگزار گفت آقا رفتم یک جایی یک آمپول به من زدند 350 هزار تومن از من گرفتند، همین آمپول را کس دیگری زده و 15 هزار تومان از من گرفته است، این یعنی بی‌انصافی، یعنی ما خودمان رحم نمی‌کنیم، در رأس این جامعه امیرالمومنین هم باشد نمی‌شود کاری کرد، مردم باید بیایند سر خط، مردم باید انصاف را مدار زندگی قرار بدهند، انبیا آمدند بگویند مردم خدایا بالای سرتان است، «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى»[2] ‌خدا را در نظر بگیرید، این بی‌انصافی متاسفانه شده سیره‌ی بعضی‌ها، طرف هر کاری بخواهد بکند و هر سازی را کوک کند می‌گوید آقا اختیار با خودت است. با این وضعیت متاسفانه جامعه آن جامعه‌ای که باید بشود نمی‌شود. نسبت به انصاف عرض کردیم انصاف یعنی اعطای حق، یعنی آقا حق بده به طرف، بابا این مثل خواهرت، این خانم مثل مادرت، این ارباب رجوع مثل پدرت، خودت را بیگانه نبین از دیگران، خودت را جزئی از دیگران بدان. این روحیه‌ی انصاف است، این انصاف اگر آمد رعیت اگر درش شکل گرفت جامعه اصلاح خواهد شد.

در مراتب انصاف عرض کردیم اولا انصاف در پیشگاه پروردگار. کجاها این انصاف باید خودش را نشان بدهد؟ در ورع، آدم‌های پاکدام آدم‌های باانصافی هستند، آدم‌های شاکر آدم‌های باانصافی هستند. این مطالب گذشت، انصاف در برابر مردم صحبت شد، انصاف در اقتصاد صحبت شد، انصاف در دستگاه قضا صحبت شد، عرض کردیم آقا امیرالمومنین أبوالاسود دؤلی را از قضاوت برداشت، ابوالاسود کسی بود که هزار سکه معاویه و چند خیک عسل معاویه را بعد از شهادت معاویه را رد کرد، جزء ولایی‌ترین اصحاب امیرالمومنین بود، آقا در یک مقطعی ابوالاسود را کردند قاضی و بعد عزلش کردند، آمد خدمت حضرت گفت آقا «انا لاأحیف و لاأجور» من نه حیف و میل کردم و نه ظلم کردم، مشکل من چی بود که من را گذاشتید کنار؟ من فقط می‌خواهم درد خودم را بدانم. آقا فرمود من فقط شنیدم در محکمه قضا صدایت را بالاتر از صدای متداعیین بردی، تو بدرد قضاوت نمی‌خوری، چرا صدایت را در محکمه بالاتر بردی! این یعنی انصاف. بنده در یک جایگاهی اگر هستم مدیر هستم موقعیتی دارم صاحب کارم، ظلم نکنم زور نگویم تحکُّم ناحق نکنم، این موارد نمودها و نمونه‌های انصاف گفته شد، بحث آمد روی آثار و پیامدهای انصاف در زندگی، جامعه اگر باانصاف شد چه می‌شود؟ سخن این بود.

مصادیقی را عرض کردیم، اصلا نظام دینداری انصاف است، آدم دیندار آدم بی‌انصاف است، هر کجا دیدید کسی انصاف ندارد در دین او تردید کنید، دین داشتن به نماز شب خواندن و گرانفروشی نیست، بنده زیارت عاشورایم تعطیل نشود احتکار هم بکنم، این بی‌دینی است! این زیارت عاشورا عادت است نه عبادت. نظام در دینداری یعنی انصاف، که آقا امیرالمومنین فرمود «نظام الدین خصلتان انصافک من نفسک و مواساة اخوانک»[3]

از موارد دیگری که سبب می‌شود آثار انصاف در جامعه خودش را نشان دهد برای شخص منصف و برای جامعه عزتمندی است. یکی از چیزهایی که همه‌ی ما دوست داریم به آن برسیم عزت است و عزیز بودن. اصلا ذلت را مردم دوست ندارند، امام صادق می‌فرماید «مطلوبات الناس فی الدنیا الفانیة أربعة»[4] خواسته‌های مردم در دنیا چهار چیز است، یکی عزت است، یکی بی‌نیازی است، یکی راحتی و کمی ناراحتی‌ها است. «الغنی و الدعة و قلة الاهتمام و العز»[5] ‌این عزت را کجا می‌شود بدست آورد؟ از جاهایی که عزت بدست می‌آید و خدا عزت می‌دهد، اساسا عزت دست خداست، امام صادق هم فرمود «أما العز فموجودٌ فی خدمة الخالق فمن طلبه فی خدمة المخلوق لم‌یجدهُ»[6] مردم می‌خواهید عزیز شوید حرمت خدا را پاسداری کنید، آنهایی که حرمت خدا را نگه میدارند خدا عزتشان می‌دهد، سیدالشهدا را ببینید یزید را هم ببینید. امیرالمومنین را ببینید معاویه را هم بنگرید. خوبان عالم را ببینید خدا چه عزتی بهشان داد، امام را ببینید رضاخان قُلدر را هم ببینید، عزت موجود در خدمت خدا و بندگی خداست.

از مواردی که‌خدا این عزت را می‌دهد به انسان‌های باانصاف، مولای متقیان می‌فرماید «من ینصف الناس من نفسه لم‌یزده الله الا عزا»[7] آنهایی که به دیگران از نفس خودشان انصاف می‌دهد، خدا عزت این‌ها را افزون می‌کند. اگر می‌خواهید عزتتان افزون پیدا کند انصاف بخرج بدهید. در روابط اجتماعی‌مان در روابطمان با دیگران، این انصاف اگر آمد در زندگی خدا انصاف هم می‌دهد. در همه‌ی عرصه‌ها، عرصه‌های اداری اقتصادی خانوادگی. جوان مردم آمده خواستگاری دختر من، او را دختر خودم بدانم. برای دختر مردم اقدام کردم دخترِ مردم را دختر خودم بدانم. این می‌شود انصاف، فرق نگذاریم. بگویم حالا این داماد است عروس است با فرزند ما متفاوت است. عزیزان هر اندازه که  انصاف کردید و انصاف به خرج دادید خدا عزت شما را بیشتر می‌کند.

یک مورد دیگر هم عرض کنم، امشب را بنای بر اختصار و استفاده‌ی بهتر از وقت مجلس است، یکی از برکات انصاف تاخیر أجل است. من روی أجل یک صحبتی بکنم، همه‌ی ما یک أجل حتمی داریم، پیمانه که پر شد، تمام بشریت دست به دست هم بدهند ثانیه‌ای نمی‌توانند به آن اضافه کنند. این همان است که قرآن می‌فرماید «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ»[8] ‌پیمانه که پر شد سر وقت می‌بریم شما را، حالا بهانه است، اسمش را می‌گذارند کرونا، سکته‌ی مغزی، سکته‌ی قلبی، تصادف! اگر اجل حتمی باشد پرفسور هم که باشی در همان رشته می‌برندت. بنده در شیراز پرفسور قلب سراغ داشتم با سکته‌ی قلبی رفت. پرفسور خون‌شناسی که با سرطان خون رفت. دکترای بیهوشی دو هفته رفت در کما بعد رفت، خدا می‌خواهد نشان دهد، یک وقت در  همان رشته‌ی تخصصی‌ات می‌برندت. این علمت این سوادت...؛ اقای ابوعلی‌سینا را می‌گویند بیمارهای قلنج را درمان می‌کرد ولی خودش با همان مرض رفت! ارسطالیس سلی‌ها را درمان می‌کرد با سِل مرد. افلاطون رماتیسمی‌ها را درمان می‌کرد با مرض فلج رفت.

الا یا ایها المغرور تُب من غیر تاخیری، فانَّ الموت قد یاتی ولو صیرتَ قارونا

بسِل مات ارسطالیس و افلاطون مفلوجا،

این شاعر عرب شروع می‌کند یک تعدادی از حکما و اطبای گذشته‌ی تاریخ را نام می‌برد می‌گوید این‌ها در رشته‌های خودشان رفتند، خوب این اجل حتمی است، اجل حتمی را نمی‌شود کاری کرد، اما مشکل این است که بخشی از مردم با اجل معلقی می‌روند نه اجل حتمی، اجل معلقی یعنی مرگ‌های زودرس. عامل مرد زودرس گناه است، غیبت، دروغ، حرام‌خوری، معصیتِ الهی، نافرمانی پروردگار، گناه به هر عنوانی از عمر انسان کوتاه می‌کند، حق‌خوری، حق را ضایع کردن، بی‌حرمتی به پدر و مادر، اصلا خود بداخلاقی، آدم‌های بداخلاق، این  آقا در پیمانه‌اش رقم خورده نود سال زندگی کند شصت سال زندگی می‌کند، سی سال گناهانش مرگ را انداخت جلو، آجال معلق. امام صادق رفتند در قبرستان فرمودند «من یموت بالذنوب اکثر ممن یموت بالآجال»[9] آنقدری که مردم با گناه مردند با مرگ طبیعی نمردند. یعنی گناه پیمانه‌ی عمر را می‌آورد پایین، حالا اینجا خداوند مهربان یک جایگزین‌هایی قرار داده است. می‌گویند صله‌ی رحم طول عمر می‌آورد، صدقه دادن طول عمر می‌آورد، اخلاق خوب داشتن طول عمر می‌آورد، انصاف داشتن طول عمر می‌آورد، طول عمر می‌آورد نه اینکه به اندازه‌ی حضرت نوح زندگی می‌کنی، یعنی آن کارهایی که کردی که عمرت را آورد پایین، این‌ها را جبران می‌کنیم و عمرت می‌رود در مدار خودش، می‌بردت در تراز اصلی. یکی از کارهایی که در روایت داریم سبب می‌شود اجل به تاخیر می‌افتد، اجلی که ما او را به تعجیل انداختیم، دوباره برمی‌گردد جای خودش، همین انصاف داشتن نسبت به مردم است. می‌گویند آقا نانش را می‌خورید.‌

این روایت را من از پیامبر تقدیم کنم و عرائض را جمع‌بندی کنم. چند تا نکته را رسول الله می‌فرماید این‌ها تاثیر زیادی دارد بر اجل‌های معلق «مَن اُلهم الصدق فی کلامه»[10] کسانیکه راست می‌گویند در حرف زدن و دروغ نمی‌گویند، حرفشان دروغ نیست، خلاف نمی‌گویند، این اول؛ «و الانصاف من نفسه»[11] آنهایی که از نفس خودشان انصاف دارند، با مردم با انصاف برخورد می‌کنند این دوم؛ «و بِرَّ والدَیه»[12] با پدر و مادر خود نیکویی می‌کنند؛ «و وَصِلَ رحمه»[13] با رحمِشان هم ارتباط برقرار می‌کنند، پیامبر می‌فرماید این آثار برای آنها رقم می‌خورد «و اُنسِیءَ له فی اجله»[14] خدا اجل این‌ها را به تاخیر می‌اندازد، اگر اجل به تعجیل افتاده جبران می‌کند «وَ وُسِّع له فی رزقه»[15] در رزق این‌ها خدا گشایش قرار می‌دهد «و مُتِّع بِعقلِه»[16] نسبت به عقلشان یک بهره‌مندی کافی می‌برند، یک توسعه‌ای به استفاده‌ی ارزشمندی از خرد و عقل خدا نصیب این‌ها می‌کند «وَ لُقِّن حجتَه وقتَ مُسائِلتِه»[17] ‌در قبر هم که می‌گذارندشان، وقتی مورد سوال قرار می‌گیرند تقلینشان می‌دهند، در آن سختی قبر! نگران شب اول قبرتان هستید انصاف! انصاف داشته باشید آثار و پیامدهای بعد از زندگی هم دارد، یعنی در قبر همین انصاف بدردتان می‌خورد و این انصاف را حضرت ولیعصر برای رعیت از خداوند طلب می‌کند، آقا پیامبر اکرم می‌فرماید این انصاف سبب می‌شود که در قبر «لُقِّن حجتَه وقتَ مُسائِلتِه»[18] وقتی که مورد سوال قرار می‌گیرد در آن وقت تلقین به او گفته می‌شود، آنچه را باید بگویند، یعنی در نمی‌ماند و در قبر خدا او را کمک می‌کند و یاری می‌کند. این بخش دیگری انصاف بود که انشاءالله ما امیدوارم جامعه در همه‌ی زوایای زندگی به این سو برود، دیگران را از خود جدا نبینیم، حرمت دیگران را، احترام به دیگران را، حقوق به دیگران را، پاسداری از شئونات یکدیگر را تا خداوند این مواهب و این عنایات را شامل حال ما قرار بدهد.

پروردگارا به عظمت این ایام و لیالی بر مجد و عظمت و سربلندی نظام ما مملکت و ملت ما روز‌افزون بیفزای.

مشکلات جمهوری اسلامی را به شایسته‌ترین وجه در همه‌ی ابعاد مرتفع به خیر بگردان

 

[1] مفاتیح الجنان دعای حضرت مهدی

[2] علق آیه14

[3] غررالحکم ص721

[4] الخصال ج1 ص198

[5] الخصال ج1 ص198

[6] الخصال ج1 ص198

[7] الکافی ج2 ص144

[8] اعراف آیه34

[9] امالی شیخ طوسی ص305

[10] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

[11] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

[12] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

[13] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

[14] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

[15] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

[16] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

[17] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

[18] اعلام الدین فی صفات المومنین ص265

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه