استاد حدائق روز یکشنبه 14 فروردین 1401 همزمان با اولین روز از ماه مبارک رمضان در مسجدالرسول(ص) شیراز به بیان «اهمیت ماه مبارک رمضان در قرآن» پرداختند.
جهت مشاهده ویدئو اینجا کلیک کنید
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله الحکیم فی کتابه الکریم «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[1]
خداوند را سپاسگذاریم که توفیق درک ماه رمضان دیگری را و حضور در این بارگاه ضیافت الهی را نصیب جمع محترم و خیر ارادتمندان و علاقمندانش نمود چون قاعدهی الهی این است که نعمت را سپاسگزاری کردید زیاد میشود « لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»[2] کفران نعمت سلب نعمت میاورد و شکر نعمت افزایش نعمت میآورد. بعضیها را دیدهاید که در نعمت غرق هستند و حالش را میپرسی میگوید حالی ندارم یا اینکه بپرسی وضعت چطور است؟ میگوید بازار ول است این کفران است شکر کن پری لیوان زندگیات را ببین! دهها مرض داشته باشی میلیاردها سلول سالم در بدنت است آنها را ببین! بگو الحمدالله که بدنم سالم است و بخشی از آن بیمار است الحمدالله. ما عادت کردیم کاستیها و کمبودها را فقط ببینیم و پری و ظرفیتها فراموش میکنیم. قرآن میفرماید: اگر آن پریها را دیدهاید و شکر کردید ما افزایش میدهیم.
شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند
خب روز اول ماه مبارک تبرکاً نسبت به اهمیت این ماه هم از قرآن و هم از روایات نکاتی عرض کنیم گرچه بحث انشاءالله از فردا یک مروری بر اوضاع زمان ظهور امام زمان با استفاده از آیات و روایات و انطباق با شرایط موجود حاضر که ما اگر بخواهیم از منتظران ولی عصر باشیم از نگاه قرآن و روایات چه کارهایی باید انجام بدهیم که اصحاب المهدی بشویم که انشاالله بحثهای آیندهی ما در ماه مبارک رمضان به شرط حیات است.
اما بحث امروز که یک مسئلهای را یکی از عزیزان مطرح کردند من مسئله را پاسخ بدهم یکی از شرایط صحت روزه نیت روزه است اینکه انسان نیت داشته باشد که از اذان صبح تا غروب آفتاب امساک کند از خوردنیها و آشامیدنیها و هر چه که مبطل روزه است که مراجع در رسالهها ذکر کردند این نیت را باید صاحب داشته باشد حالا در همان سحرگاه اول ماه رمضان طرف نیت میکند برای یک ماه برای مثال خدایا من در طی این ماه سحرگاهان برمیخیزم و قصدم روزه رفتن است و امتثال امر شما است این نیت برای یک ماه کفایت میکند اما در بحث این نکته را محضر عزیزان عرض کنم بعضیها توجه به این ندارند افرادی که در ماه رمضان مسافرت میروند و روزهی آن روز به شرطی میتوانند بروند که قبل از اذان ظهر به وطن برسند یا به جایی که قصد اقامت ده روز کردند، به این شرط روزهی آن روز درست است، و نکتهی دوم اینجاست بنده تصمیم دارم در ماه مبارک رمضان ده روز مشهد مقدس بروم به شرط اینکه قبل از اذان ظهر مشهد برسم و روزهی آن روز من درست است و سحری در شیراز میخورم و قبل از ظهر با هواپیما پرواز میکنم و قبل از اذان ظهر به مشهد میرسم تا اینجا درست و نیت روزه را مشهد باید بکنم و نیت روزهی شما صبح سر سفرهی سحری شیراز با مسافرت شکسته شد دیگر نیتی در کار نیست.
یکی از قواطع نیت سفر است بنده رفتم سفر دیگر نیتی ندارم مشهد که رسیدم باید قبل از اذان ظهر در مشهد نیت کنم، اگر نیت نکنم آن روز، روزهام نمیشود لذا بعضیها متوجه نیستند و میگویند صبح مرودشت میرویم و قبل از ظهر برمیگردیم آقاجان قبل از ظهر که شیراز رسیدی باید نیت روزه کنی، آن نیت سر سفرهی سحری با این مسافت سفر شکسته شد و تمام شد حالا که قبل از ظهر شیراز رسیدی باید نیت را تجدید کنی، پس نیت بر روزهداری باید داشت و نیت یک ماه را میشود سحرگاه اول رمضان کرد اما اگر در اثناء ماه رمضان مسافرت رفتید آن نیت اول ماه مبارک رمضان دیگر به درد نمیخورد شما مسافرت رفتید در مراجعتتان قبل از اذان ظهر باید حتما نیت روزه را بکنید تا نیت آن روز درست شود یا اینکه بعد از اذان ظهر به مسافرت بروم کارهایم انجام میدهم اذان ظهر حرکت میکنم دیگر مشکلی و خللی در روزهی من ایجاد نخواهد کرد این هم در بحث نیت، یکی از عزیزان سؤال کردند گفتم شاید مبتلاء به باشد و در این ماه مبارک رمضان بعضیها مواجه بشوند با این مسأله انشاءالله خداوند به شایستگی توفیق بهرهبرداری از این ماه عزیز را بر مرحمت نماید صلوات بلندی ختم بفرمایید.
اگر کسی سابقاً چنین وضعیتی را داشت و نمیدانست قضای آن روزها باید بجا آورد یعنی روزهی بی نیت رفته است، شرط روزه نیت است من امساک میکنم غذا نمیخورم و آب نمیخورم ولی نیت روزه ندارم این روزه نیست، یک روز گرسنگی تحمل کردم و بعد از اذان مغرب تصمیم میگیرم این را پای روزه میگذارم این قبول نیست نیت میخواهد، بنده نماز میخوانم بدون هیچ نیتی قصدم نماز نیست عادت است این پذیرفته نیست لذا شرط عمل این است که انسان نیت داشته باشد حالا این نیت را شما از اول ماه مبارک رمضان انجام میدهید و سحر هم برمیخیزید و روزه میگیرید. این مشکلی که شما عرض کردید برای کسانی است که مسافرت رفتند و برگشتند مسئله را نمیدانسته بله کفاره گردنش نیست ولی یک روز باید قضای روزه را بجا آورد.
سحر بلند شدید و روزه گرفتید و اول صبح مرودشت رفتید و آن چیزی که به دل گذراندید با این سفر از بین رفت در مرودشت نمیتوانید نیت روزه کنید چون مسافر هستید و نیت انجا به درد نمیخورد و باید تجلیل بشود یعنی قبل از ظهر شیراز رسیدید باید همان به دل گذراندن وقت سحر دوباره باید در ورودتان به شیراز به دل بگذرانید. بعضیها معذور هستند یا اینکه روزه نمیگیرد طرف میگوید دانشجو هستم و با گرسنگی درس نمیفهمم در حالی که من این را به همهی شما بگویم یکی از عوامل درس فهمیدن شکم خالی است. امیرالمؤمنین میفرماید: پرخوری و زیادهخوری فهم را پایین میآورد.
حالا بعضیها میگویند به معدهی خالی حساسیت داریم دانشجو هستیم امتحان داریم، دانشجو سال اول یا دانشآموز سال اول تکلیفش هست واجب بر او است و توانایی ندارد و میخواهد درس بخواند و با روزهداری نمیتواند درس بخواند این راهش این است که صبح وقت سحر نیت روزه را این دانش آموز بکند و والدین محترمه زحمت را بکشند صبح او را در 22 کیلومتری شیراز ببرند و مسافت را طی کند آنجا یک بیسکویت و شکلاتی بخورد و افطار کند برگردد، این در سفر روزهاش را باز کرده است و کفاره گردنش نیست و روزهاش نیست و قضای آن را بعدا بجا آورد یا طرف بیماری دارد و احتمال میدهد که روزه گرفتن برایش ضرر دارد و یقین ندارد آن کسی که میداند روزه برای او ضرر دارد و روزه برود کار خوبی نکرده است و کفاره هم باید بدهد چون خلاف امر خداست، خدا از انسانهای سالم انتظار روزه دارد و از انسانهای مریض توقع روزه ندارد، گاهی اوقات 70 سال روزه رفتیم و دلمان نمیآید بدون روزه برویم این خودخواهی است، هوای نفس است خدا میفرماید: سالم روزه برو! بیمار از تو روزه نمیخواهیم.
اینکه من مریضم و لجاجت بر روزه گرفتن دارم باید کفاره بدهم پس آنهایی که با مسافرت افطار میکنند کفاره گردنشان نیست و سفر یکی عذر موجه شرعی است ولی قضا گردنشان هست و ماههای بعد این قضا را بجا آورند یا بنده مسافرتی برایم پیش آمد سفر رفتم و در سفر روزهام را خوردم عیب ندارد بعد از ماه رمضان در اولین فرصتی که میشود قضا را به جا آورد.
آیهای که تلاوت شد حالا اهمیت این ماه عزیز که الحمدالله همه اهل کمال و معرفت هستید از باب « وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ»[3] که اصلا روزه برای چیست؟ و برای چه دعوت کردند؟ آیا فقط هدف همین نخوردن و نیاشامیدن است؟ یا فراتر از این است؟
قرآن میفرماید:«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[4] ای مؤمنین خداوند روزهداری را بر شما واجب کرده است و تکلیف کرد همانطور که برگذشتگان شما تکلیف شد برای اینکه شما به تقوا برسید، ذیل این آیه امام صادق میفرماید: روزه فقط بر امت اسلام واجب است راوی از حضرت سؤال این آیهی 183 سورهی بقره چه میگوید؟ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[5] امام صادق فرمود: تمام أنبیاء قبل از رسول خدا اینها مأمور بودند به روزه رفتن و روزهداری و امتی که خدا افتخار به اینها داد و لیاقت به اینها داد در کنار انبیاء اینها دعوت به ضیافت شدند امت اسلام است، امام صادق میفرماید: این لطفی است که در حق مسلمانها شده است و در آن ضیافتی که انبیاء دعوت شده بودند مسلمانها و مؤمنین هم دعوت شدند. «مِنْ قَبْلِكُمْ»[6] منظور انبیاء است، و هدف از این روزه داری هم«لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[7] است.
در حدیثی رسول معظم اسلام میفرماید: خدا فرمود مردم هر کاری که میکنند برای خودشان است جز روزهداری که روزه برای من است، نماز، خمس، زکات برای خودتان است و نانشان را میخورید مثلا خمس بدهید وضعتان بهتر میشود، نماز بخوانید سورهی معارج را ببینید خدایا دنیایتان را آباد میکند این به هم ریختگی دنیا مال به هم ریختگی معنویت ماست، بارها این را بنده عرض کردم من تا این لحظه که محضر شما عزیزان هستم در عمر خودم ندیدم که یک نفر خالصانه و صادقانه باخدا همراه بوده باشد در این دنیا معطل باشد بله سرطان میگیرد ولی سرطان چگونه میگیرد بلکه شیرین و لذت بخش است و میشود شیخ مهدی حائری در اوج سرطان میگوید شدم مثل یک نوجوان 14 ساله، امیرالمؤمنین میفرماید بلا و درد و رنج برای بندگان خوب خدا وقتی میآید خدا آن ظرفیت و آن تحمل، ضریب صبر را در اینها افزایش میدهد و آن رنج و درد برایش شیرین است مثل زینب در بارگاه ابن زیاد «مارأیت إلا جمیلا»[8] اسارت را زیبایی میبیند، زندان رفتن را شیرینی میبیند لذا روزه را در حدیث قدسی میفرماید: خدا گفته است که روزهداری برای من است و من هم پاداش میدهم ولی با آن چارچوبی که خدا انتظار دارد شما در همین دعای روزه اول که خوانده شد از رسول خدا نقل شده است اول چیزی که پیامبر از خدا در روز اول رمضان تقاضا میکند «اللهم اجعل صیامی فیه صیاماً صائمین»[9] خدایا روزهی ما را روزهی روزهداران قرار بده، و روزهی ما رژیم غذایی نباشد و زبان همان زبان قبل نباشد، این طور نباشد ساختار غذا خوردنمان تغییر کرده باشد مثلا صبحانه خوردنمان چند ساعت جلو کشیده شود بشود سحری و ناهار که کشیدیم چند ساعت عقب با شام تلفیق کرده باشیم و افطاری کنیم همین این روزه است؟ در حدیث قدسی داریم خدا میفرماید: من هدفم از روزهرفتن شما گرسنگی و تشنگی شما نیست! روزهی شما از هر امری که خدا نمیپسندد و نافرمانی است همان که قرآن میفرماید: «لعلکم تتّقون»[10] برای اینکه به تقوا برسی اصلا خروجی این روزه باید تقوا بشود امروز اطرافیان من و خانوادهی من و بچههای من احساس کنند که من پدر دیروز نیستم، شریک من احساس کند تغییری کردم مثلا دیروز یک کلمه کم و زیاد میگفتند پرخاش میکردم ولی امروز زبانم قفل است، امروز اخلاقش عوض شده است حال و هوای رمضان او را تحت تأثیر قرار داده است این روزه است اینکه حضرت زهرای مرضیه فرمود: «ما يصنع الصائم بصيامه»[11] روزه دار با روزه رفتن کاری نکرده است «اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه»17:9 اگر کسی روزه دار گوشش و چشم او، زبانش و دست و پا و اعضای وجودی او اگر از حرام روزه نباشد این کاری نکرده است. خدا رحمت کند آیت الله مشکینی فرمودند: بعضیها روزهشان رژیم غذایی است و نمازشان نرمش است یک خم و راستی میشود والا همان آدم است. راوی به امام صادق عرض کرد نماز مقبول نشانهاش چیست؟ امام صادق فرمود: نماز مقبول این است حال بعد از نماز با حال قبل از نمازت فرق بکن اگر قبل نماز دل شکستی و در مسجد آمدی بعد از نماز دل را به دست بیاور، اگر قبل از نماز پرخاشگری کردی بعد از نماز عذرخواهی کن این نماز است، در روزهی ماه رمضان باید زبان، چشم، گوش و اعضا و جوارح ما مدیریت شود مثلا با این پا در هر مجلسی نرویم و با این دست هر مطلبی برا ننویسیم و نشان بدهیم در ضیافت الهی شرکت کردیم ببینید عزیزان ماه رمضان خدا یک بارعام داده است، پای این سفرهی پارعام شخصیت برتر خلقت را دعوت کردهاند امام عصر و بندهی ناقابل و شما خوبان را هم صدا زدند و بندگان خدا دعوت شدند واقعا شقی کسی است که رمضان بگذرد و کاری نکند همهی اسباب محیا است همه چیز در دست هم داده است برای آدم شدن، من یک تعبیری سالها قبل میکردم خداوند یک دورهی تربیتی ضمن عمر قرار داده است دیدید در بعضی ادارات یک دورههای آموزشی ضمن خدمت دارند کارمندان خودشان در یک فواصلی آموزشهایی میدهند که آگاهتر به مسائل بشوند خداوند هرسال یک ماه بشریت را دعوت میکند به دورههای آموزشی تربیتی و معنوی، به نام روزه در ماه مبارک رمضان. یک ماه بندهی یاد بگیریم چگونه باید حرف بزنم، چگونه باید زندگی کنم، روشم چگونه باشد و شب و روزم چگونه بگذرد و این درس بشود برای یازده ماه دیگر، تا در این یازده ماه اینها کهنه بشود و فراموش شود دورهی جدید آغاز میشود رمضان جدید میرسد و بشری که در معرض نسیان و فراموشی است دوباره معارف را باید اخذ کند.
مرحوم شیخ صدوق این خطبه را از پیامبر اکرم مینویسد، رسول الله هر سال جمعهی آخر ماه شعبان در خطبهی نماز جمعه در مدینهی منوره رسول الله این خطبه را میخواند:
«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ»[12] ماه خدا پیش روی شماست شهر إلهی پیش روی شماست در این ماه یک امتیازاتی دارد که ماههای دیگر ندارد و رحمتی که در این ماه مبارک است و مغفرتی در این ماه رقم میخورد. «شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ»[13] خدا شما را دعوت کرده است به مهمانی خودش.دعوت شدید، میزبان خدا و مهمان بشریت است چقدر خدا شخصیت میدهد.
من یک نکته در مورد آیهای در ابتداء سخنم بیان کردم، بگویم در مسائل تربیتی خیلی نکتهی مهمی است خداوند دعوت به روزهداری میکند «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمنوا»[14] شخصیت به مؤمنین داده است، «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ»[15] این یک روش خوبی است که مخاطب احترام گذاشتن و شخصیت دادن بعد از او کار خواستن، ما یکی از ضعفهایمان در امربه معروف و نهی از منکر داریم در آغاز سخن شخصیت خورد میکنیم چون شخصیت را خورد میکنیم طرف هم از ما نمیپذیرد و قبول نمیکند، خدا قصد دارد ما را به روزه دعوت کند میگوید ای مؤمنین ما روزه بر شما لازم کردیم بر انبیاء گذشته و أمم گذشته هم لازم کردیم تا به تقوا برسید. پیامبر میفرماید: شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ»[16] اصلا ضیافت و مهمانی خداست میزبان اوست و مهمان بندگان اوست، «جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ»[17] همهی ما را در زمرهی اهل کرامت قرار داده است عرض کردم صاحب الزمان دعوت کردند صالحان عالم و خوبان عالم دعوت هستند انبیاء گذشته دعوت بودند بندهی ناقابل هم قابل دانستند و دعوت کردند که در ضیافتی بیایم که ادریس و آدم، شعیب، نوح، موسی، عیسی، خضرنبی و پیغمبر خاتم بود و انبیاء و ائمهی معصومین بودند چه لیاقت و سعادتی بالاتر از این که ما را هم در کنار آنها حساب کردند. «أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ»[18] از امتیازات این ماه این است که نفسها تسبیح است روزهدار واقعی باشد ها! همان حضرت زهرا فرمود که در ماه رمضان غیبت نکند، در ماه رمضان نگاه حرام از او دیده نشود، در ماه رمضان این گوش دیگر شنوای حرف باطل و بیهوده نباشد، نفس او صائم ذکر میشود، در یک شبانهروز هر فردی چند مرتبه نفس میکشد. چه بیدار چه خواب چه مشغول ذکر یا مشغول استراحت لحظه به لحظهی این دم و بازدم شما عبادت است شما در هیچ ماهی از ماههای سال در حج ندارید، حج هم ضیافت خداست نمیگوید نفسهایتان تسبیح است «وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ»[19] خواب می بینید عبادت است این جور نیست که در طول سال خوابهایتان عبادت باشد ها!
«وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»[20] کارهایتان پذیرفته است و اعمالتان را قبول میکنند در حقیقت یک ضمانتنامه دستتان میدهند که تو صائم باش اعمال تو را ما قبول میکنیم یک نکاتی که برای همهی ما مجهول است امیرالمؤمنین میفرماید: قبولی اعمال است الان در این جمع یک نفر نمیتواند ادعا کند که من صدقهای که دادم خدا قبول کرده است یک نفر از ما نمیتواند ادعا کنیم که نمازهایی که خواندیم تا الان قبول است حتی معصوم هم این ادعا را نمیتوانست داشته باشد، آقا زین العابدین ساعات آخر عمر راوی میگوید کنار بستر حضرت بودم دیدم امام خیلی نگران است یابن رسول الله چرا نگرانی؟ آقا فرمود: جایی میخواهم بروم که تا حالا نرفتم عالم قبر و عالم برزخ کی رفته باردومش باشد عرض کرد یابن رسول الله شما سیدالساجدین هستی، شما زینالعابدین هستید، شما با آن کثرت عبادت و پرستش الهی
آقا فرمود: از کجا معلوم خدا اینها را قبول کرده باشد.
مردم ناامید نباشید ولی امیدواری مطلق هم بد است، امام صادق فرمود: مؤمن باید بین خوف و رجا باشد 50 درصد امیدوار و 50 درصد خوف و ناامیدی داشته باشد. بعد به حضرت عرض کردند یابن رسول الله شما عبادتتان را کنار بگذارید شما نوهی پیغمبر هستید، رسول الله قیامت اگر بخواهد دستگیری کند اول از عزیزانش دستگیری میکند شما نوهی رسول خدا هستید، آقا فرمود: آیا این آیه را نخواندی؟ «وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى»[21] آنهایی که قیامت اجازهی شفاعت دارند از کسانی شفاعت میکنند که خدا راضی است. آقا فرمود: از کجا معلوم خدا اجازهی شفاعت را به پیغمبر نسبت به من بدهد؟ این درس برای من و شماست، پدر بنده کی بود؟ فامیل من چه کاره هستند؟ عزیز خودت چکاره هستی؟ این قبولی اعمال برای همهی ما مجهول است اما در یک مقطعی از عمرتان معلوم است وآن ماه رمضان است که اگر روزهدار باشی.
پیغمبر فرمود: «عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»[22] لذا از متدینین مقیّد هستند که سال خمسی خود را ماه مبارک رمضان قرار دادند یک وجه آن همین است بعضیها هم افطاری دادنهایشان، کارهای نیکشان اینها ضمانتنامهی رمضان هم پشتش است ما در ماههای دیگر هم بااخلاص کار میکنیم ولی تردید داریم ولی ماه رمضان اگر کسی با اخلاص کار کند دیگر تردیدی نیست برایش معلوم است که پذیرفته است. « اللَّهِ أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»[23]
حضرت امیر علیه السلام میفرماید: معلوم نیست کدام دعا به اجابت برسد «أخفی إجابته فی دعائه»[24] کلام امیرالمؤمنین است «فلا تستصغرنّ شیئا من دعائه»[25] هیچ دعایی را سبک نشمارید «فربما وافق إجابته و أنت لاتعلم و أخفی ولیّه فی عباده»[26]
یک وقت یک دعایی را سبک میشمارید ولی دقیقا به هدف میخورد و به اجابت میرسد. در طول سال این وضعیت است لذا میگویند هر وقت حال دعا داشتی، فرقی نمیکند در چه وضعیتی هستی در حال رانندگی، درحال کار ولی دعا کردن را از دست ندهید یک وقت دیدید همان ساعتی که میگویی این دعا مؤثر واقع نمیشود به هدف میخورد. اما در ماه رمضان یقین بدانید اگر روزه دار باشید دعا مستجاب است.
ادامهی خطبه پیغمبر این نکته را بیان کردند:«فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ»[27] در این ماه با نیت پاک و یک قلب صادق یعنی قلب و درونت و هم فکر را هر دو را پاک کنید به نیتهای صادق و از خدا دو چیز بخواهید. «أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ»[28] از خدا بخواهید در ماه رمضان هم توفیق روزه دار واقعی بودن را پیدا کنید و هم توفیق تلاوت قرآن خواندن را پیدا کنید باز هم از ویژگیهای ماه رمضان این است که هر آیهای در این ماه ثواب یک ختم قرآن در ماههای دیگر دارد شما در هیچ ایامی از ایام سال این بارعامی که خدا داده است که یک آیه یک ختم حساب شود، در ایام دیگر سال این طور نیست، قرآن خواندن. خدا رحمت کند علامه فیض کاشانی، این را هم شیرازیها بدانید که سالیانی در شیراز طلبه بودند و شاگرد ملاصدرای شیرازی بودند و داماد ملاصدرا هم شد. ایشان وقتی میخواست هجرت کند و به شیراز بیاید آوازهی ملاصدرا را شنیده بود و به قرآن استخاره کرد و این آیه آمد «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»[29] که این آیه از صریحترین آیات در قرآن برای هجرت جهت تحصیل علم و علم اندوزی است خدا میفرماید از هر جمعیتی چرا یک عدهای هجرت نمیکنید و عالم و باسواد بشوید و کسب علم بکنید و بعد برگردید به جامعهی خودتان خدمت کنید ما متأسفانه بعضیها هجرت میکنند و دیگر برنمیگردند دیگر یادشان میرود که زادگاهشان را و وطن خود را فراموش میکنند.
قرآن میگوید: اگر میروید و باعلم و باسواد میشوید، آیت الله یا دکتر یا مهندس «إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ»[30] برگردید به همان منطقه و به همان مردم خدمت کنید اینها را با خدا آشنا کنید و از گناه دور کنید.
ملا محسن وقتی این آیه را دید که برایش آمده است یک تکانی خورد که صریحتر از این آیه نمیشود، دیوان امیرالمؤمنین را باز کرد و به آن یک استخاره زد و این شعر آمد:
تغرب عن الاوطان فی طلب العلی، فسافر ففی الأسفار خمس فوائد
تفرّج همّ و اکتساب معیشة، و علم و آداب و صحبة ماجد
برای کامل شدن و پرورش یافتن و رشد کردن هجرت کنید از شهرهایتان که این مسافرت چند تا خاصیت دارد از جمله اینکه خود سفر اندوه را از بین میبرد، انسان کسب و پیشههایی را یاد میگیرد، علمی را میآموزد، آدابی را فرا میگیرد و بزرگانی در سفر آشنا میشود که اگر مسافرت نرفته بود اینها را نمیدانست عجیب این است که همان زمان در مدرسهی علمیهی منصوریهی شیراز مرحوم سید ماجد بحرانی معروف تدریس میکرد و در شعر امیرالمؤمنین هم، هم صحبت با ماجدین آمده بود، دیوان حافظ را هم استخاره زد و این شعر آمد:
به شیراز آی و فیض روح قدسی، بجوی از مردم صاحب کمالش
لقب فیض زمانی به ملامحسن فیض داده شد که به شیراز آمد و داماد ملاصدرا شد و ملاصدرا لقب فیض را داد و بعدها او را ملا محسن گفتند. ایشان گفت من فهمیدم حافظ فرمود به شیراز آی و فیض روح قدسی این لقب فیض را بجوی از مردم صاحب کمالش که ملاصدرا بود، ملا محسن انصافاً از اعاظم علماء بزرگ شیعه شد کتابهای متعددی ایشان تألیف کردند در مباحث اخلاقی در محجة البیضاء و ایشان در بحث روزه سه نوع روزه را نام میبرد میفرماید: 1ـ روزهی عموم صوم العموم، 2ـ روزهی خصوص صوم الخصوص، 3ـ روزهی خاص الخاص است صوم خصوص الخصوص
روزهی عموم که کاری به رمضان ندارد انسان از هر عمل حرامی باید روزه باشد (صوم العموم) از مشروبات، از منهیات شرحیهی حرام در طول عمرمان حرام است و کاری به رمضان ندارد این صوم العموم است که مربوط به رمضان است و مربوط به طول عمر شماست.
صوم الخصوص میفرمایند یک روزهایی است که در رمضان میگویند رعایت کن، رمضان اگر رفتی این کار را باید انجام بدهی و روزهدار باید در ماه رمضان خودش را از خوردنی و آشامیدنی حفظ کند این خاص رمضان است بعد از رمضان نیازی نیست شما امساک داشته باشید، سر زیر آب کردن سبب بطلان روزه میشود مال رمضان است صوم الخصوص است، ماههای دیگر اگر کسی این کار را بکند روزهاش باطل نمیشود، غبار غلیظ رساندن به حلق رساندن در رمضان روزه را باطل نمیکند ماههای دیگر منعی ندارد، پس روزهی عام شد غیبت نکردن، دروغ نگفتن، حرام مرتکب نشدن اینها فقط آقایان مال رمضان نیست رمضان چون اراده را خدا تقویت کرده است میگویند یاد بگیرید برای ترک اینها در ماههای دیگر.
بعد ایشان فرمود: یک روزهی دیگر داریم صوم الخصوص الخصوص، روزهی خاص درگاه الهی
بعضیها نه تنها حرام را کنار میگذارند نه تنها یک کارهای مباحی را در رمضان ترک میکنند چون خدا خواسته است که عرض کردم این هم تقویت اراده است شما در ماه رمضان در عین حالی که در منزل هستید، امکان خوردن غذا برای شما محیا است ولی لب به غذا نمیزنید تازه بعضیها هم وقتی متوجه نیستند میخورند وجدانشان ناراحت است که نمیدانستیم و خوردیم، دهانشان را میشویند، گاهی اوقات بچههایی که در آستانهی تکلیف و سال اول تکلیف هستند پدر و مادرها میگویند ضعیف هست بخورد ولی او اصرار دارد که من نمیخورم در ماه رمضان این اراده تقویت میشود و این را خدمت همهتان بگویم قیامت خواهید دید همین نخوردن شما و نیاشامیدن شما نسبت به آب و غذا حجت است خدا میفرماید یک ارادهای به تو داده بودم که این اراده را فقط در ماه رمضان و آن هم در برابر نخوردن و نیاشامیدن استفاده کردی، تو این اراده را فعال نکردی برای غیبت نکردن، از این اراده و ظرفیت استفاده نکردی برای نگاه به حرام نکردن، آیا نمیشد؟ ما به تو ثابت کردیم این نیرو داشتی که نخوری ولی استفادهی صحیح در جاهای دیگر نکردی رمضان یک اتمام حجت است به همهی ماست یک ظرفیتی را خدا در وجود انسانها نهفته است که اگر از ان خوب استفاده بشود تمام کارهایی که خدا نمیپسندد ما حلال در رمضان بر خودمان حرام کردیم غذا خوردن، آب نوشیدن، کارهای مباحی که خارج از رمضان حرام نبوده است مراجع میگویند در ماه رمضان جزء مبطلات روزه است اینها را شما برای خدا حلال حرام کردید در ماه رمضان.
میگویند بشری که تو ارادهاش را داشتی حلالش را مصرف نکردی برای خدا چرا کارهای حرام را کنار نگذاشتی؟ در حج هم همین است حاجی در میقاتگاه 24 چیز برایش حرام میشود با یک لبیک گفتن این درس است تو توانستی دوسه روز کمتر یا بیشتر در احرام بمانی و مراقب باشی و خلاف نکنی و محرمات احرام را مرتکب نشوی حتی در آینه نگاه نکنی.
ناخن و دندان و خون و مو جدا از تن حرام، لقمانی صید و استمناء و جدال در کلام
اینهایی که اصلا در ایام دیگر حرام هم نیست، ما حلال را به خاطر خدا حرام میکنیم و پایش هم ایستادیم خدا میفرماید چطور حلال را به خاطر من رعایت کردی و انجام ندادی چرا حرامی که من حرام کرده بودم انجام دادی خب این اراده که در تو بود، تو سه روز در حج نشان دادی که این ظرفیت را داری یک ماه در رمضان نشان دادی که 15 یا 16 ساعت آب نخوردی در حالی که تشنه هستی چرا تویی که این اراده داشتی برای حرام از این اراده استفاده نکردی اصلا روزهداری یک جهت آن تقویت اراده است.
مرحوم ملامحسن فیض میگوید بعضیها به جایی میرسند به صوم الخصوص الخصوص میرسند، مکروه انجام نمیدهد، مستحبش تعطیل نمیشود بعضیها انقدر رشد میکنند و قوی میشوند حرام به کنار بلکه مکروه هم از آنها سر نمیزند، مرحوم آیت الله کاشف الغطاء نقل میکنند به ایشان گفته بودند آقا چطور معصوم فکر گناه هم نمیکند ایشان فرمودند من که خاک پای معصومین نیستم چهل سال است یک مکروه انجام ندادم اینها پرورش ماه رمضان است کاشف الغطاء معصوم نبود یک انسانی مثل من و شماها بود و شخصیتی مثل بقیهی مراجع امام چهل سال یک مکروه از او دیده نشده است، ما مدتی قبل با یک بندهی خدایی بودیم و تعریف میکرد از یکی از دوستانش و میگفت: حاج آقا من 30 سال با این رفیق بودم یاد ندارم یک بار کارمان در طول شبانهروز ساعات زیادی با هم بودیم یک کلمهی خلاف شرع و یک رفتار ناپسند و یک اخلاق دور از شئونات اسلامی از این ندیدم در حالی که آدم عادی هم بود و سواد آنچنانی هم نداشت و سواد دانشگاهی هم نداشت ولی باتقوا بود روزه ما را به اینجا میخواهد برساند، هر کجا هستی و دارای هر پست و مقامی هستی طرازتان خدا باشد همین مرحوم کاشف الغطاء عرض کنم میگویند در صحن امیرالمؤمنین نماز میخواند دو سه هزار نفر پشت سر این مرجع نماز میخواندند ایشان بین نماز مغرب و عشاء بعضیها پول برای صدقات میآوردند و ایشان برای نماز عشاء بلند نمیشد فقرا میآمدند و این پولها را همانجا تقسیم میکرد و آن وقت برای نماز عشاء بلند میشد.
یک شبی بود و یک مقدار پول جمع شد و ایشان توزیع کرد یک فقیری رسید و بیادب بود به مرحوم کاشف الغطاء گفت به ما کمک کنید و مرحوم کاشف الغطاء گفت پولها تمام شد این آب دهان به طرف ایشان پرتاب کرد و کاشف الغطاء مرجع تقلیدی چند هزار نفر پشت سرش نشسته است و اینهایی که صف اول بودند این صحنهی بیادبانه را دیدند و نمازگزاران صف اول بلند شدند که این فقیر را ادب کنند و این کاشف الغطاء احساس خطر کردند ببینید اینها تربیت یافته هستند بشر اینجوری میشود.
کاشف الغطاء به همه گفت سرجایشان بنشینند و رو به جماعت مردم کرد و گفت: مردم هر کسی که به کاشف الغطاء ارادت دارد برای خدا به این فقیر کمک کند عبایش را از دوشش در آورد مثل یک سبد کرد و خود کاشف الغطاء در صف جماعت گشت اگر بعد از گذشت قریب به نزدیک دو قرن ما داریم اسم این فقیه در روی منبر میآوریم اینها حوالهی همان اخلاص و تقوایشان است، پول زیادی جمع شد مردم دیدند کاشف الغطاء پول جمع میکند! پول را به همراه عبا به فقیر داد
با تو گویم که چیست غایت حلم ، هر که زهرت دهد شکر بخشش
روزهدار باید به اینجا برسد.
کم مباش از درخت سایه فکن ، هر که سنگت زند ثمر بخشش
هر که بخراشدت جگر به جفا ، همچو کان کریم زر بخشش
عرضم را تمام کنم بزرگترین دستاورد روزهداری تقوا است گرچه برکاتی دیگری هم در کنار این روزهداری است مهرورزی هم میآورد. رسول الله میفرماید: اغنیاء وقتی که روزه میروند یادی کنند از فقراء، در معاشتان فقراء را شریک کنید. روزهی ماه مبارک رمضان گرسنگی رنجت میدهد فراموش نکن کسانی هستند که در طول سال گرسنگی رنجشان میدهد، تشنه شدی کسانی هستند که پیوستهی سال این وضعیت را دارند، امام باقر فرمود: روزهدار باید هنگام گرسنگی و تشنگی ضعفاء و فقراء را فراموش نکند، رسول الله فرمود: «وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وعَطَشَهُ»[31] گرسنه و تشنه می شوی و تشنگی و گرسنگی قیامت را یاد کنید یک روزی مردم پیش رو دارید دیگر این خانهها دستتان نیست حسابهای مالی دستتان نیست، امکانات نیست، راننده و فرمانبر ندارید خودتان هستید و خودتان در گریزید که طلبکار پیدا کنید قیامت همه فرار میکنند که کسی پیدایشان نکند آشنا پیدا نکند که مطالبهی حق کند، برای آن روز امروز کار کنید یکی از فیوضات ماه رمضان این است این تشنگیها یادمان بیاورد تشنگی قیامت را، این گرسنگیها یادآوری کند گرسنگی روز قیامت را. گرسنگی و تشنگی مشکلات اقتصادی مردم یادمان نرود، بعضیها هستند پای سفرهی سحرشان و پای افطارشان چیزی ندارند آبرو دارند ولی دستشان خالی است، من همین دیروز بندهی خدایی زنگ زد و گفت: دوشب داریم روزه میگیریم با شوهرم آبروداریم جز نان چیزی نداریم حالا خدا به همهی ما رحم میکند چون ما خبر نداریم وای به حال کسی که بداند و بیخیال باشد یقین بدانید خدا جمعش میکند مثلا فلان خانواده را میداند که امشب با گرسنگی گذراندند و بی تفاوت باشد خدا فرصتش نمیدهد اینکه ما نمیدانیم ولی اجمالا میدانیم ولی تفصیلاً نمیدانیم.
ماه رمضان ماه دردباوری است و لذا شما آمار بگیرید که در ماه رمضان بیشترین خدمات به مردم در این ماه مبارک است این اثر روزه است اطعامها، افطارها، انفاقها، بستههای معیشتی و کمکهای مردمی شما در طول سال درصد بگیرید بیشترین حد نصاب در ماه مبارک رمضان است شما تخلفات را در طول سال آمار بگیرید کمترین تخلفات اجتماعی در ماه مبارک رمضان است، این نتیجهی معنویت رمضان است من از یکی از مسئولین نیروی انتظامی سؤال کردم گفتم: آقا شما ارزیابی هم کردید ماه رمضان تخلفات چطور است؟ گفت: اصلا ماه رمضان ضریب تخلفات راهنمایی و رانندگی، تخلفات شهری، رجوع به کلانتریها و دادگاهها به نسبت به ماههای دیگر کاهش پیدا میکند و این همان تأثیر فضای معنوی ماه رمضان است اگر به شایستگی اتفاق بیفتد تمام معضلات جامعه رخت برمیبندد، «لعلکم تتقون»
من تقوا را یک تعریف از پیغمبر برایتان عرض کنم گرچه تقوا را امام صادق میفرماید: ترک محرمات و انجام واجبات این را تقوا میگویند. یک وقت یک طلبهای به آیت الله العظمی بهجت یک نامهای نوشته بود که آقا یک نصیحت مرا بکنید. مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت زیر سؤال آن طلبه این را نوشتند «سئل رسول الله عن التقوی، فقال: تمام التقوی أن تعمل بما تعلم» تقوی یعنی مردم آنچه که از دین یاد گرفتید عمل کنید.
بعضیها از ماها خیلی چیزها بلد هستیم ولی عمل نمیکنیم، میدانیم حق الناس عقوبت دارد ولی عین خیالمان نیست، میدانیم که ظلم بد است ولی متأسفانه در رفتارهایمان دیده میشود، میدانیم که در برابر خدا باید وظایف را به شایستگی انجام داد اما کو؟ کجاست؟
پیغمبر فرمود: تمام تقوا عمل کردن به آن چه که میدانید همین کاشف الغطایی که نام مبارکش در مجلس آمد این هم نکتهی پایانی، ایشان یک سفر به مشهد آمد در مسیر به اصفهان رسید، اصفهانیها مردم زرنگی هستند یعنی از فرصتها خوب استفاده میکنند این خیلی خوب است زرنگی به معنای این است که از فرصت و ظرفیت موجود خوب استفاده کردن است این ارزش است اینها تا متوجه شدند که کاشف الغطاء آمده است یک اطلاعرسانی عمومی کردند و در میدان امام تمام مردم را جمع کردند به کاشف الغطاء گفتند حالا که آمدید یک سخنرانی برای مردم داشته باشید. مرحوم کاشف الغطاء از اصفهانیها زرنگتر بود و گفت: بسم الله الرحمن الرحیم مردم اصفهان آنچه از خدا، پیغمبر، اهل البیت به گوشتان رسیده است عمل کنید بس و کافی است، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خیلی چیزها هست که بلدیم و عملی در آن نیست، سرمان میشود ولی به کار نمیگیریم، پیغمبر فرمود: تقوا به آن چه یاد گرفتی عمل کنی، رمضان باید ما را به اینجا برساند، عمل کنید به آن دانستهها، به آن باورهای دینی، بعد ادامهی سخن پیغمبر فرمود: اگر به آنچه که یاد گرفتید و عمل کردید خدا آنچه را که بلد نیستید یادتان میدهد.
بعضیها میگویند ما رشد نمیکنیم و درجا میزنیم خب عزیز من اینهایی که به تو دادند را هزینه نکردی و رشد نمیکنی و به آن باورهایت عمل کن و نادانستهها را برای تو برطرف میکنند و مجهولات را به معلومات تبدیل میکند.
خب روز اول ماه مبارک رمضان یک عرض ادبی روز یکشنبه هم است انتساب به ساحت مقدس امیرالمؤمنین و هم زهرای مرضیه کنیم و یک عرض ادبی به محضر مقدسهی زهرای مرضیه سلام الله علیها داشته باشیم.
آن بزرگبانویی که در توصیف روزهداریاش و روزهداری شوهر و دو عزیزش در سورهی انسان آیه نازل شد و «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا»[32] سه شب افطار خود را برای خدا هدیه کردند به مسکین و یتیم و اسیر و خود با آب افطار کردند. صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمه الزهرا
گر نگاهی به ما کند زهرا دردها را دوا کند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد گر نگاهی به ما کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش که انچه خواهی عطا کند زهرا
چه گذشت بر امیرالمؤمنین
بودی چراغ خانهام تاریک شده کاشانهام
زهرای من، زهرای من، زهرای من، زهرای من
ای همسر پیروز من رفتی سیه شد روز من
زهرای من، زهرای من، زهرای من، زهرای من
تا مدتی بعد از شهادت حضرت زهرا امیرالمؤمنین خانهنشین بود یک روز ام ایمن به خانهی علی علیه السلام آمد، بچههای زهرا با ام ایمن مأنوس بودند و گفت: آقا من مراقب این بچهها هستم، شما ساعتی از منزل بیرون بروید، حال و هوایی عوض کنید من هستم کنار عزیزانتان. آقا از خانه خارج شدند بعد از ساعتی که آمدند دیدند ام ایمن سر به دیوار گذاشته و بلند بلند گریه میکند.
اُمِّأیمن گفت: آقا دیگر من دیگر نبودن شما در این خانه نمیمانم، این عزیزان شما، تا شما هستید رعایت حال شما را میکنند وقتی از خانه خارج شدید دیدم یکی از عزیزانت رفت سجادهی مادر را آورد یکی جای نماز مادر را نشان میداد، یکی درو دیوار را نشان میداد، همه بگویید یا زهرا
اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک
اللهم عجل لولیک الفرج، و سهّل له المخرج و أوسع له المنهج
[1]. بقره، 183
[2] رعد آیه7
[3] ذاریات آیه55
[4]. بقره، 183
[5]. بقره، 183
[6]. بقره، 183
[7]. بقره، 183
[8] لهوف (ترجمه فهری) ص160
[9] المصباح کفعمی ص612
[10]. بقره، 183
[11] مستدرک الوسائل ج7 ص366
[12] اقبال الاعمال ج1 ص2
[13] اقبال الاعمال ج1 ص2
[14]. بقره، 183
[15]. بقره، 183
[16] اقبال الاعمال ج1 ص2
[17] اقبال الاعمال ج1 ص2
[18] اقبال الاعمال ج1 ص2
[19] اقبال الاعمال ج1 ص2
[20] اقبال الاعمال ج1 ص2
[21]. أنبیاء، آیه28
[22] اقبال الاعمال ج1 ص2
[23] اقبال الاعمال ج1 ص2
[24] کمال الدین و تمام النعمه ج1 ص297
[25] کمال الدین و تمام النعمه ج1 ص297
[26] کمال الدین و تمام النعمه ج1 ص297
[27] اقبال الاعمال ج1 ص2
[28] اقبال الاعمال ج1 ص2
[29]. توبه، ایه122
[30]. توبه، ایه122
[31] اقبال الاعمال ج1 ص2
[32] . انسان، آیه8