استاد حدائق صبح روز یکشنبه 2 آبان ماه 1400 مصادف با سالروز ولادت با سعادت پیامبر اعظم(ص) و امام جعفر صادق(ع) به بیان ویژگی پیامبر(ص) به عنوان «رحمتی برای همه عالم» پرداختند
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله الحکیم فی کتابه الکریم «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين»[1]
صدق الله العلی العظیم
خوب روز میلاد شخصیتی است که خداوند او را رحمة للعالمین یاد میکند، من روی همین آیه کوتاه 107 سوره مبارکه انبیا چند نکته را محضر همهی عزیزان حاضر در مجلس بعنوان عیدی عرض کنم. شخصیتی که امروز روز میلاد اوست، خداوند میفرماید ما تو را نفرستادیم مگر اینکه رحمت باشی برای عالمیان، این عالمین قید زمان و مکان ندارد، یعنی پیامبر رحمت است برای بشریت تا ابدیت. این آیه از آیاتی است که ازش استفادهی خاتمیت هم میشود، اگر یک وقتی جوانتان آمد گفت دلیل بر خاتم الانبیا بودن پیغمبر چیست؟ یکی از آیاتی که گواه بر این مطلب است همین آیه است، پیامبر را خدا رحمت برای بشریت در تمام ادوار تاریخ، ادوار بشریت یاد میکند «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين»[2] پیامبر محدود به زمان نبود، من در جلسهای عرض کردم متاسفانه بعضی از ما نماز خوب میخوانیم نماز شب هم خوب میخوانیم اما در تبعیت از فرامین پیغمبر کوتاهی میکنیم. دیشب در یک جلسهای گوشهای از اخلاق جمعی پیغمبر را عرض کردم یکی از ضرورتهایی که امروز جامعه اسلامی به آن نیاز دارد پیغمبر شناسی است. ما رسول الله را چقدر شناختیم؟ بعضی از جوانهای ما یک کتاب از ولادت رسول الله تا ارتحال پیغمبر را خواندند؟ اخلاق من مسلمان اخلاق پیغمبری هست؟ در درون خانه اخلاق اقتصادیمان اخلاق سیاسیمان، با زیردستمان با مافوقمان آنگونه که رسول الله عمل میکرد عمل میکنیم؟ ببینیم امیرالمومنین رسول الله را چگونه توصیف میکند، الان در این مجلس وقت نیست، حالا در پایان من یک گوشهای از سخن امیرالمومنین را اشاره خواهم کرد که رسول الله در روابط اجتماعیاش چگونه عمل میکرد، پیامبر کارهای خودش را به دیگران تحمیل نمیکرد، کارهای شخصی خودش را خودش انجام میداد دنبال کارهای خودش خودش میرفت. این را من در یک جلسهای عرض کردم، اگر مسئولین ما هم همین کار را بکنند، فلان آقای مسئول بشناسندش برود در مغازه برای کارهای خودش، آن صاحب مغازه اگر گرفتار است میفهمد مسئول آمده درد دلش را میگوید، رسول الله در دسترس مردم بود وجودش منشأ رحمت بود، این شخصیت را خدا میفرماید اسوه است الگو است «لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة»[3] پیامبر برای همهی بشریت الگو و اسوه است.
من چند مطلب را ذیل این آیه شریفه محضر عزیزان اشاره کنم که رحمت رسول الله یک رحمت عامی است، دیروز بنده جلسهای داشتم با بعضی از عزیزانی که دستاندرکار آسیبهای اخلاقی جامعه هستند، متدینین گزارشهایی از شیراز جنتتراز به من دادند که مثل آسیبها و سرطانهای زیر پوست نهفته است. ما خودمان را فقط در این جلسات نبینیم که مسجد القائم روز میلاد پیغمبر مسجد جشن گرفته. گناه تخلفات ناامنی در همین شیراز جنتتراز. آمار دقیق که من حالا روی منبر نمیگویم صلاح هم نیست گفته شود، بعضی از این گفتنیها هم بنظرم اصلا خودش در جمع عمومی ترویج فساد میآید مگر جایی گفته شود که دنبال راهکار بگردیم. بعد آن فردی که این گزارشهای دقیق آماری را داد، گفت آقای حدائق چند روز قبل یکی از صاحبنظران غربی در کانادا صحبت کرده بود، با اینکه خودش هم اعتقادی به ادیان آسمانی نداشت، مثل لائیکهای امروز، نه یهودی نه مسیحی، بلکه یک پرفسور دانشگاهی. گفت در یک نشستی از او نظر خواسته بودند که جلوی این آسیبهای اخلاقی و اجتماعی را چگونه باید گرفت؟ ببینید بالاخره دوربین مداربسته تا یک حدی ظرفیت دارد، جایی که دوربین نیست خلاف است، الان هم شما ببینید خدا یک دوربینی قرار داده در اینجا «أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد»[4] یک دوربینی قرار داده اینجا «يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه»[5] یک دوربینی خدا قرار داده اینجا «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُن»[6] یک دوربینی قرار داده اینجا «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُم»[7] «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى»[8] این را مردم باید بفهمن دو الّا قانون ضعف دارد، یکی از نکات ضعف قانون این است که بعضی از قانونگذارها قانون گریزند، لذا بعضیها هم درد دل میکنند آقا اگر قانون است چرا برای فلانی اجرا نمیشود؟ چرا فلانی را استثنا میکنند؟ این ضعف قانون است. یکی از نقاط ضعف قانون که اخلاقیون به قانون میگیرند میگویند در خلوت کاری ازش بر نمیآید. تخلفات هم نوعا در خلوتهاست در محیطهای سربسته است جایی که کسی نیست سندی ایجاد نمیشود آنجا تخلف اتفاق میافتد. قانون همهگانی هم نیست بالاخره فراشمول نیست، بشر باید برود به سمت الهی، قانونی که خلوت و جلوتش را مدیریت کند خدا را در نظر بگیرد، گفت آن پرفسور کانادایی در سخنرانیاش گفته بود که راهی نداریم جز اینکه مردم به تعالیم انبیا پایبند شوند. گفت بعد آن پرفسور گزارش داده بود ما در آسیب شناسیها نوع کسانی که به آئین انبیا و آموختههای پیامبران عمل کردند، اینها ضریب آسیبشان کمتر بود. لذا میبینید هر چه طرف متدینتر پاکتر. متدین به محاسن نیست، محاسن داشتن یک امتیاز است، تسبیح در دست داشتن نشانهی تدین نیست، تدین یعنی اطاعت خدا و ترک نافرمانی خدا، یعنی خدا را رضایت الهی را قوانین الهی را دور نزنیم. آدمهای متدین متخلف نیستند. گرسنه بماند خلاف نمیکند، گرسنه بماند دزدی نمیکند. من یک نمونه از تدین را برایتان بگویم. فقر فحشا میآورد این حرف غلطی است. این شعاری که بعضیها میگویند فقر مساوی با فحشا برای همه کس اینطور نیست. بله فقری مساوی است با فحشا که فقر اقتصادی بیاید و فقر فرهگنی قبلش آمده باشد، یقینا کشیده میشود به گناه میشود دزدی میشود خلاف میشود تخلف.
من یک خاطرهای را عرض کنم خدمت عزیزان از یکی از سفرهای زیارتی، حال اینجا شاهد مثال میخواهم بیاورم. تربیت دینی اگر آمد طرف در فقر اقتصادی هم باشد خلاف نمیکند.
زمان صدام بود سال 79، بیست و یک سال قبل، کاروان آمد امامزاده سید محمد، نوع عزیزانی که مشرف شدید میدانید یک توقف شاید مثلا نیم ساعته یک ساعته زائران از مسیر سامرا به سمت نجف در امامزاده سید محمد داشتند، فرزند امام هادی و عموی امام عصر، برادر امام عسکری، و خیلی هم مورد توجه عربهای عراق است امامزاده سید محمد، زیارتنامه عجیبی هم دارد. آن آقایی که بعثی بود در اتوبوس مسئول کار بود، گفت اعلام کنید اینها ربع ساعت اینها وقت زیارت و نماز دارند زود برگردند، عصر هم بود هوا هم سرد است میخواهم برویم سمت نجف کسی معطل نکند. همان سال من یادم است چون هوای سرد زمستانی بود زائران از شیراز که میخواستند بروند، مدیر کاروان گفت وضع مردم عراق وضع خوبی نیست، کسانی که لباس گرم اضافی دارند برای انفاق بیاورند آنجا انفاق کنند، خوب بعضیها هم آورده بودند لباس اضافی آورده بودند، زائران داشتند میآمدند داخل اتوبوس، بدنبال هر زائر ایرانی یک جمعیتی از این فقرا راه افتاده بود، التماس میکردند پول میخواستند. یک خانم زائری سوار شد یک بچهی عربی دنبالش بود هی التماس میکرد، قمیص قمیص، هی اشاره میکرد لباس داری بده لباس داری بده، این آن خانم آمد گفت آقای حدائق من یک سوالی دارم، من یک لباسی آورده بودم انفاق کنم ولی قصدم کربلا بود در کربلا میخواستم بدهم اما الان این بچه خیلی به من التماس کرد، اینجا بدهم بهتر است یا کربلا بدهم؟ گفتم خانم دو جا در قرآن میفرماید عجله کنید: یکی در کار خیر، دوم در توبه کردن «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ»[9] «سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُم»[10] عجله خوب نیست ولی این دو جا ارزشمند است. گفتم شاید در کربلا نبودی، شاید تا کربلا شیطان رأیت را زد منصرفت کرد الان بده «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ»[11] سبقت بگیرید. این خانم رفت سر کیفش در اتوبوس و لباس را درآورد و داد و این بچه هم گرفت و رفت. آمد روی صندلی نشست یکدفعه وحشتزده برخواست. گفت آقا دیدی چه شد؟ گفتم چه شد؟ گفت من دو تا بستهی صدهزار تومنی برای خرید سوغاتی آورده بودم لای این لباس گذاشته بودم پولها هم با لباسها رفت. دویست هزار تومن آن سال پول بود، ده تا یک تومنی به یک فقیر عراقی داده بودی مثل اینکه مثلا پانصد هزار تومان امروز پول نقد بدهی به یک کسی شگفت زده میشد. من به آن مامور بعثی گفتم پول این خانم رفت ببینید لباس دست کیست پول را بیاورید. مامور سریع پیاده شد بین عراقیها میگشت بچه را پیدا نکرد، گاهی اوقات یکی را نشان میداد میگفت نه، این بود نه؛ ده دقیقهای هم اضافه بر وقت ایستاد اتوبوس، همه هم ناراحت که بنده خدا این خانم آمد ثواب کند کباب شد، ولی خدا زیر بار منت کسی قرار نمیگیرد. آنجایی که میگویی آمدم ثواب کنم کباب شد کار یکجاییاش میلنگد، خدا ذرة المثقالها را به حساب میآورد «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه»[12] خدا زیر بار منت بشر قرار نمیگیرد بشر خودت را پیدا کن کجای کار کم گذاشتی که کم دریافت کردی؟
این خانم نشست روی صندلی و راننده هم تقریبا یک ربع ساعت صبر کرد و کمکم ماشین را حرکت داد، رفت انتهای خیابان امامزاده سید محمد که خارج بشویم و برویم. یکدفعه از دوردست صحرا راننده متوجه شد یک خانم عرب مثلا چهل و چند سالهای پای برهنه میدوید یک پسربچه هم پشت سرش است این خانم دست تکان میداد. راننده ماشین را نگهداشت و این زن عرب رسید نفس زنان در ماشین را باز کردند وارد اتوبوس شد بچه هم وارد شد. بچه آمد نگاه زائران کرد و آن خانم را به مادرش نشان داد. این زن عرب آمد لباس را آورد مقابل این خانم، لباس را باز کرد دو تا بستهی صدهزار تومانی بدون اینکه یک برگش تکان خورده باشد. همه تعجب کردند، اینها که گاهی اوقات سر این اهداییها دعوایشان میشد، دویست هزار تومان لای این لباس...! ایمان یعنی این، ایمانمان کم دارد که گاهی اوقات چشم روی همه چیز میبندیم و خدا میرود در حاشیه. وقتی لباس را باز کرد همه تعجب کردند. از این خانم سوال شد که چه شد شما برگشتید؟ گفت این بچه رسید منزل لباس را باز کردم دیدم دو تا بستهی صدهزار تومانی، گفتم مادر این اشتباه کرده هر کسی داده، قصدش این پول نبوده لباس را میخواسته بدهد پول اشتباها لای لباس بوده. برویم ایرانیها خیلی در امامزاده سید محمد نمیمانند برسیم به اینها تا نرفتند. از این خانم سوال شد که شما وضع زندگیات چطور است؟ گفت شوهرم کشته شد در جنگ، چند تا بچهی یتیم دارم به شام امشب بچههایم محتاجند ولی به پول حرام هرگز. اینها پول را خجالت میدهند، بعضیها پول را خجالت میدهند. بچههایم به گرسنگیشان میسازند ولی به مال حرام هرگز، این حرف را که زد،
بنازم خداوند پیروز را، پریروز و دیروز و امروز را
خدا به دل زائران انداخت بیشتر از این دویست هزار تومن جمع کردند و به این خانم دادند.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بندهپروری داند. یک جایی اگر دریافت نمیکنی پرداختیات خوب نبوده، ادعا داریم گاهی اوقات عمل نیست. این نتیجهی ایمان است، امروز جامعه به این فکرها نیاز دارد. به آن فرد که گزارش وضع شهر را میداد هم گفتم درست میگوید آن پرفسور اگرچه لائیک است، امیرالمومنین میفرماید «انظُر الی ما قال و لاتنظر الی من قال»[13] حرف خوب را بپذیرید کار به گوینده نداشته باشید گوینده لائیک حرف خوب زد حرف خوب است. امروز راه برونرفت از همهی بدبختیهای بشریت رو آوردن به تعالیم پیامبر خاتم است. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين»[14] لذا شما مسلمانی نمیبینی که حقیقتا مسلمان باشد و مردم از او در ایذاء و اذیت باشند. صاحب امروز رسول الله فرمود «المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه»[15] مسلمان واقعی کسی است که مسلمانهای دیگر از دستش و زبانش در امان باشند. مسلمان یعنی اینکه اگر رئیس شد ظلم نمیکند اگر پول دستش آمد احتکار نمیکند، اگر قدرت به دست او رسید از این قدرت سوء استفاده نمیکند، مردم از زبان او قدرت او فکر او آسیب نمیبینند، اگر یک کسی را دیدید که میگوید به فلانی حرف نزن که برایت بد تمام میشود، در مسلمانی آن آقا شک کن. مسلمان عامل سکونت برای جامعه است. بترسیم از اینکه از ما بترسند، اگر از ما ترسیدند یک جای کار ما میلنگد. امیرالمومنین حاکم جهان اسلام، در دوران خلافتش یکی از کوفیها پیوسته بود به معاویه در سپاه شامیها شمشیر میزد، مشکلی پیدا کرد آمد کوفه، ناگزیر شد آمد خدمت امیرالمومنین حضرت یک جمله به او نگفتند که ای بیانصاف تو در سپاه معاویه شمشیر میزدی حالا گرفتار شدی آمدی نزد من که من مشکلت را حل کنم؟ امام مشکلش را حل کردند و به حق امام هم رای دادند و رای هم به نفع او شد حاجتش را گرفت و از کوفه رفت. آنچه که نام امیرالمومنین را بر بلندای تاریخ ثبت نموده همین کارهاست. شیعهی امیرالمومنین حواست باشد اگر از تو حساب میبرند کمی تأمل کن، پیغمبر رحمة للعالمین بود.
از نکاتی که در این آیه شریفه من عرض کنم خدمت عزیزان، حکومت بندگان صالح روی زمین تبلوری از رحمت الهی است بر بشریت. در عصر ظهور دولت کریمهی امام زمان تبلوری از رحمت واسعهی الهی است برای عموم بشریت. این هم مطلب دیگر.
یک جملهی دیگر هم عرض کنم این هم شاید ذهن بعضیها را درگیر کرده، چرا و اگر و اماها میآید در ذهن، عزیزان از این آیه استفاده میشود تمام قوانین اسلام، ما پنجاه کتاب فقهی داریم از طهارت تا دیات، کتاب طهارت زکات صلاة خمس حج امر به معروف نهی از منکر قصاص دیات حدود، تمام این کتابهای فقهی، یک قانون فقهی، یک باید یک نباید یک واجب یک حرام کسی نمیتواند دست روی آن بگذارد که اجرای آن و عمل به آن به ضرر مصالح بشر باشد، حتی قصاص. قصاص رحمت است برای جامعه، فردی که ظلم کرده ضایع کرده کسی را اجحاف کرده این حق را اسلام برای اولیای دم دیده «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْباب»[16] دیه همینطور، حدود همینطور، اگر کسی حرمت احکام دین را شکست حرمت خودش را شکسته، اسلام میفرماید جامعه حق همه است، باید حرمتداری کرد، حرمتداری نکردی باید مالیاتش را هم بپردازی. شما از یک دید عالمانهی منصفانه به احکام اسلام که نگاه کنید تمام احکام اسلام رحمت است، حتی همان شلاق خوردن بر آن شخصی که باید شلاق بخورد رحمت است، این سبب میشود دیگران حساب کارشان را بکنند، این سبب میشود که این دیگر خلاف نکند. در یک جامعهای اگر خلاف اتفاق افتاد و با خلافکار برخورد نشد خطر است. لذا تمام قوانین اسلام از قوانین عبادی اسلام، قوانین جزائی اسلام، آنهایی که اصل مسلَّم است قرآن و روایات بیان کرده همه رحمتند. اینها اگر عمل شود جامعه یک جامعه سالمی خواهد بود. با دزد و سارق با شرایط اگر عمل شود رحمت است، به شخصی که حریم خانوادهی کسی را شکسته، حرمت شکنی کرده برخورد بشود، این رحمت است، این سبب جلوگیری از تخلفات دیگران خواهد شد. این هم مطلب دیگر.
خداوند رب العالمین پیغمبر را رحمة للعالمین یاد میکند. چقدر این پیغمبر عظمت دارد. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين»[17] رب العالمین رسول الله را رحمة للعالمین یاد میکند برای همه، برای مسیحیت برای یهودیت برای لائیکها برای سربها. الان در دعاها میخوانید بیُمنِه رُزق الوارء و بوجوده ثبتت الارض و السماء، به برکت امام زمان هستی دارد رزق میخورد، امام زمان برای بشریت رحمت است، حتی آنهایی که حضرت را نمیشناسند. یک مثالی را یک وقتی خدمت آیت الله العظمی مکارم بودیم که خداوند سلامتی کامل به ایشان عطا کند، هفتهی گذشته هم سهشنبه من خدمتشان بودم، گفتند به شیرازیها برسانید. من سلام مرجع تقلید را به شماها برسانید. یک وقتی من یادم است ایشان ذیل همین آیه مطلبی را میفرمودند مثالی میزدند. میگفتند مثلا در یک شهری یک بیمارستان مجهزی ساخته میشود برای تمام بیماریها و برای تمام طبقات اجتماعی. بیمارستان صنفی نیست، برای همهی مردم شهر است، هر کسی دارای هر موقعیتی میتواند بیاید از امکانات این بیمارستان در هر زمینهی بیماری استفاده کند. این بیمارستان موجود اما بعضیها استفاده نمیکنند، در شهرشان هست بهره نمیبرند، خوب این استفاده نکردن دیگران از این بیمارستان ضعف بیمارستان نیست، ضعف این فردی است که استفاده نکرده، میگویند آقا این برای شما بود چرا نرفتی استفاده کنی چرا بهره نبردی، پیغمبر رحمة للعالمین است حالا من درست از این پیغمبر بهرهگیری و الگوپذیری نمیکنم! این هم مطلب دیگر.
یک جمله هم اینجا عرض کنم اینهم شنیدنی است. پیغمبر برای همگان رحمت است حتی برای فرشتگان حتی برای جبرئیل. رحمة للعالمین، این حدیث را صاحب تفسیر مجمع البیان نقل میکند، یک وقتی جبرئیل نازل شد بر رسول الله پیامبر فرمود «هل أصابک من هذه الرحمة شیءٌ»[18] خدا میفرماید رسول الله برای تمام بشریت و تمام عالمیان، جن و انس و ملائکه، برای همه پیغمبر رحمت است. حضرت از جبرئیل سوال کردند که از رحمت من پیغمبر هم به توی جبرئیل هم چیزی رسیده؟ اینکه خدا میفرماید من رحمة للعالمین هستم تو هم مشمول رحمت ما شدی؟ جبرئیل فرمود نعم، بله ما هم شامل رحمت شما شدیم. این تکهی جمله را بشنوید گفت «انِّی کنتُ مخافة عاقبة الامر» لا اله الَّا الله، جبرئیل به پیغمبر عرض کرد یا رسول الله من از پایان کارم میترسم! حاج آقا چهار سفر حج رفتی باد در قَبقبت میاندازی؟ جبرئیل که چهار تا ویژگی خدا در این آیات یاد میکند در این آیات برای جبرئیل، گل سرسبد ملائکة الله است، به پیغمبر عرض کرد من از پایان کارم میترسیدم، تا این آیه نازل شد آیات 19 تا 21 سوره تکویر «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِى قُوَّةٍ عِندَ ذِى الْعَرْشِ مَكِينٍ مُّطَاعٍ ثمَ أَمِينٍ»[19] عرض کرد یا رسول الله وقتی این آیات نازل شد که علت نزولش هم بخاطر شما بود به عاقبت امرم امیدوار شدم، جایگاه خودم را نزد خدا حقیقتا فهمیدم که خدا میفرماید «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ»[20] این قرآن قول فرستادهی کریمی است، یعنی جبرئیل، این رسول اینجا منظور جبرئیل است. قرآن کتابی است که جبرئیل که رسول کریم است برای شما آورده است. «ذِى قُوَّةٍ عِندَ ذِى الْعَرْشِ مَكِينٍ»[21] جبرئیل شخصیتی است که اول رسول کریم است دم ذی قوةٍ دارای قوت و اختیار است «عِندَ ذِى الْعَرْشِ مَكِينٍ»[22] نزد خدای صاحب عرش جایگاهی دارد، این دو، قدرتمند است جبرئیل، «مُّطَاعٍ ثمَ أَمِينٍ»[23] جبرئیل کسی است که ازش اطاعت میکنند، یعنی سرفرماندهی ملائکة الله جبرئیل است، خیل ملائکة الله تحت فرمان او هستند، مُطاع است «ثمَ أَمِينٍ»[24] و امانتداری امین و درستکار است. جبرئیل به پیغمبر عرض کرد وقتی این آیات بخاطر شما نازل شد به آخرتم و عاقبتم امیدوار شدم. رحمة للعالمین یعنی جبرئیل هم پای این سفره نشسته، میکائیل هم نشسته، اسرافیل هم نشسته، و بشر چقدر بزرگ میشود که یک انسان میشود رحمت برای بشریت تا ابدیت.
خوب من عرضم را در این وقت باقیمانده جمع کنم. این پیامبری که رحمة للعالمین بود، دیشب هم در یک جلسهای به بخشی از نظرات امیرالمومنین نسبت به اخلاق فردی و اجتماعی رسول الله اشاره شد. من یک گوشهای را از سخنان امیرالمومنین که امام حسین از امیرالمومنین سوال کرد، که اخلاق اجتماعی پیغمبر چگونه بود؟ که عرض کردم ضرورت است که اخلاق ما اخلاق نبوی باشد، بعضیها در خانه اخلاقهایمان یکجور دیگر است.
جوان میآید میگوید حاج آقا نماز شب پدرم من را تارک الصلاة کرد. یک نصیحت از مرحوم جدمان آیت الله آقا شیخ حسن حدائق عرض کنم، این را من از ابوی خودم نقل میکنم، ایشان به طلاب میفرمودند آقایان طلاب اگر برای اسلام مروّج نیستید مخرّب نباشید. حاج آقا اگر دست کسی را نمیگیری در دست دین بگذاری، آن دست دراز شدهی به سمت دین را قطعش نکن. اگر دو تا قال رسول الله نمیگویی همانی که از اسلام این دختر و پسر فهمیدند زدهاش نکن. شماها متدینین هستید زیر ذرهبین هستید، اشتباه من را میگذارند پای اسلام نه پای من، البته این هم اشتباه است، من اگر خطا کردم من خطا کردم چه ربطی به اسلام دارد چه ربطی به رسول الله دارد؟ اما این قضاوت غلط امروز هست، از یک نانوا نان سوخته میآید دستش، به همهی نانواها ناسزا میگوید. یک پزشک در تشخیصش عرض شود که اشتباهی نظر میدهد به همهی پزشکان ناسزا میگوید، منِ طلبه خطا میکنم به همهی روحانیت بد میگویند این اشتباه است! در شیراز یک نفر به او بد کرده میگوید همهی شیرازیها! این قضاوت قضاوت درستی نیست، هر کسی را حسابش را باید پای خودش گذاشت قانون الهی هم همین است. خدا میفرماید روز قیامت «َلا أَنْسابَ بَيْنَهُم يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُون»[25] ما نسَبها را برمیداریم کاری هم نداریم پدرت کیست و بچهات کیست میگوییم خودت چکارهای؟
اما این جمله از امیرالمومنین را بشنوید، عیدی امروز محضر شما عزیزان، پیغمبری که رحمة للعالمین بود، امیرالمومنین میفرماید رسول الله سه کار را اصلا انجام نمیداد ترک کرده بود، حالا تاریخ را مطالعه کنید ائمه صدها ویژگی از اخلاق پیغمبر در جامعه نقل کردند من سه تا را در اخلاق فردی بگویم. «قد ترک من نفسه ثلاث: المراء»[26] پیغمبر اهل جدال نبود اهل مجادله نبود، رسول الله حرفش را میزد نصیحتش را میکرد، طرف میپذیرفت میپذیرفت، نمیپذیرفت دیگر ادامه نمیداد، ما بعضی اوقات میگوییم نخیر باید بهت ثابت کنم که حق با من است. مقام معظم رهبری فرمودند بگویید و بگذرید، پذیرفت پذیرفت نپذیرفت تو حق را گفتهای. مراء کار خوبی نیست جدال کار خوبی نیست، من باید به تو ثابت کنم، حرف حرف من است روی حرف من حرفی نباشد، اینها حرف غلطی است پیغمبر اینگونه نبود. اول مراء، پیغمبر انجام نمیداد.
«و الاکثار»[27] پیغمبر اهل پرحرفی نبود پیغمبر بجا و سنجیده سخن میگفت،
کم گوی و گزیده گوی چون در، تا زندک تو جهان شود پر
«و ما لایعنیه»[28] سخنانی که در آن فایده نبود رسول الله بر زبان جاری نمیکرد، رسول الله لب میگشود به سخن این سخن یک بار تربیتی برای مخاطبین داشت. گاهی طرف یک ساعت حرف میزند این یک ساعت حرف زدنش جز ظلمت گناه و غیبت و تهمت و دوری از خدا چیز دیگری درش نیست. مردم وقتی لب به سخن میگشایید سخنی بگویید که در آن خاصیتی فایدهای رضایت الهی درش باشد، اینها جزء اخلاق فردی پیغمبر، اخلاق اجتماعی را هم بگویم:
امیرالمومنین میفرماید «و ترَکَ للناس من ثلاث»[29] پیامبر در ارتباط اجتماعیاش سه چیز را با مردم ترک کرده بود. اول «لایذمُّ احداً و لایُعیِّره»[30] پیغمبر هیچگاه کسی را مذمت نمیکرد، حالا این آقا اشتباه کرد سرش خورد به سنگ دیگر ملامتش نکن، میگوید دیدید سرت آمد دیدی چوب بینمازیهایت را خوردی، دیدی عامل حرامخوری زندگیات را جمع کرد. بابا این دیگر زمین خورده بیش از این خجالت به او نده. رسول الله اینگونه نبود، «لایذمُّ احداً و لایُعیِّره»[31] هیچکسی را مذمت نمیکرد سرزنش نمیکرد «و لایطلب عوراته و لاأثراته»[32] پیامبر به دنبال مسائل پنهانی مردم نبود، کارگاه بازی در نمیآورد، آقا چی میخورد، پول از کجا در میآورد؟ فضولی موقوف، مگر قرآن نمیفرماید «وَ لا تَجَسَّسُوا»[33] چکار داری همسایهات از کجا درامد دارد؟ این «لا تَجَسَّسُوا»[34] مال قرآن است؟ ما گاهی اوقات دنبال نقطه ضعف گرفتن از یکدیگریم. آقا سندی برایش درست کنیم مدرکی برایش درست کنیم، این کار پیغمبری نبود، آقا پروندهی فلانی زیر بغل من است، چیزهایی ازش داریم، خوب اینکه اخلاق پیغمبری نیست، دنبال نکنیم.
باز در یکی از سفرهای عتبات بود، شبی بود ساعت یازده شب دیدم یک آقایی در اتوبوس داشتیم میرفتیم، این تلفن همراهش را روشن کرده بود از یکی از مدیرانی که با ما همسفر بود و خواب بود داشت فیلم میگرفت. یک لحظه من این را دیدم گفتم چکار داری میکنی؟ گفت حاج آقا شکار لحظههاست شکار لحظههاست. ای وای بر اسلام ما! ما زائر امام حسینیم، ما زائر امیرالمومنین هستیم با این اخلاق زشت؟ گفت شکار لحظههاست، گفت حاج آقا میخواهم فیلمش را بگیرم برای کارمندان و زیردستیهایش بفرستم آقای مهندس دارد خرخر میکند. گفتم خرخر خودت را صدا و سیما ضبط کند و پخش کند خوشت میآید؟ خود رسول الله فرمود یکی از ویژگیهایی که در هر کسی باشد به من پیغمبر شبیه است انصاف با مردم است در دو جا، «فی الرضا و الغضب»[35] در عصبانیتتان انصاف داشته باشید یعنی وقتی عصبانی شدی، به گونهای عمل کن که اگر همین رفتار را با خودت میکردند بدت نمیآمد. در خشنودیهایتان هم آنگونه عمل کنید که اگر همین رفتار را میکردند ناراحت نمیشدید. خوب انصاف کجا رفته؟ گفتم مرد حسابی این آقا خوابیده حرجی بهش نیست فیلمش را برای چی میگیری؟ بعضیهایمان مسلمانهای اینجوری هستیم.
سعدی از دست دوستان فریاد
پیغمبر «لایطلب عوراته و لاأثراته و لایتکلَّم الَّا فیما یرجوا ثوابه»[36] پیامبر لب به سخن نمیگشود مگر اینکه ثوابی بهرهای فضیلتی در این بود.
امیدواریم که انشاءالله خداوند ماها را قدرشناس این پیامبر رحمت که امام صادق هم فرزند این خانواده و مربِّی این اصول تربیتی است، خداوند ماها را در مسیر تبعیت و انقیاد از فرامین پیغمبر و امام صادق قرار بدهد.
پروردگارا آنچه در این روز مبارک و فرخنده و خجسته تقاضای بهترین بندگان شماست و در رأس همهی خوبان عالم ولیعصر به منّ و کرمت به همهی ما عنایت بفرما.
[1] انبیا آیه107
[2] انبیا آیه107
[3] احزاب آیه21
[4] ق آیه16
[5] انفال آیه24
[6] غافر آیه19
[7] حدید آیه4
[8] علق آیه14
[9] بقره آیه148
[10] آلعمران آیه133
[11] واقعه آیه10
[12] زلزله آیه7 و8
[13] غررالحکم ص361
[14] انبیا آیه107
[15] من لایحضر ج4 ص362
[16] البقره آیه179
[17] انبیا آیه107
[18] تفسیر نورالثقلین ج3 ص466
[19] تکویر آیه 19تا 21
[20] تکویر آیه19
[21] تکویر آیه20
[22] تکویر آیه20
[23] تکویر آیه21
[24] تکویر آیه21
[25] مومنون آیه101
[26] مکارم الاخلاق ص14
[27] مکارم الاخلاق ص14
[28] مکارم الاخلاق ص14
[29] مکارم الاخلاق ص14
[30] مکارم الاخلاق ص14
[31] مکارم الاخلاق ص14
[32] مکارم الاخلاق ص14
[33] حجرات آیه12
[34] حجرات آیه12
[35] الکافی ج2 ص241
[36] مکارم الاخلاق ص14