بسم الله الرحمن الرحیم. قال الله تبارک و تعالی:
﴿لاَ تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ اَوْ اَبْنَاءهُمْ اَوْ إِخْوَانَهُمْ اَوْ عَشِيرَتَهُمْ[1]. صدق الله العلی العظیم.
بحثی را که در این فرصت خدمت شما عزیزان خواهیم بود، مرز دوستی ها در قرآن هست. برای دوستی ها و روابط ما باید یک مرزی تعریف کنیم، با چه کسانی باید مراوده کرد؟ تا کجا باید با مردم بود و همراهی کرد. آیه ی که تلاوت شد، آیه ی 22 از سوره ی مبارکه ی مجادله هست، در این آیه خداوند نکته ی را به پیامبر بیان می فرماید که رسول ما! شما نخواهی یافت، ﴿لاَ تَجِدُ قَوْماً، يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ، به جمعیتی برخورد نمی کنی که حقیقتا این ها به خدا و روز قیامت معتقد باشند، یعنی توحید و معاد این ها قوی باشد، اما از آن طرف این ها را اینگونه ببینی که يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ، دوستی بکنند با کسانی با خدا دشمن هستند، اصلا مؤمن واقعی با دشمن خدا رفیق نمی شود، يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ، با کسانی که یا با خدا دشمن هستند و یا با پیغمبر دشمن هستند، مؤمن حقیقی با دشمنان خدا و با دشمنان پیغمبر رفیق نخواهد شد و دوستی نخواهد کرد. یک عبارت اشتباهی که بر زبان برخی از مردم جاری هست که می گویند عیسی به دین خود و موسی به دین خود. ما اگر با دیگران هم در ارتباط هستیم، ما کار خودمان را می کنیم و آن ها کار خودشان را می کنند، این تعبیر، تعبیر اشتباهی است. قرآن این را نفی می کند. من اگر خدا را قبول دارم، اگر پیامبر را ایمان دارم و اگر به روز جزا معتقد هستم، نباید با کسانی که با خدا زاویه دارند، باکسانی که با پیغمبر زاویه دارند، من با اینها دوستی کنم. بعد در ادامه ی آیه، خدا چهار گروه را نام می برد که حتی این ها که از نزدیکترین کسان به ما هستند، اگر این ها با خدا زاویه دارند، شما اگر مؤمن واقعی و حقیقی هستید با این ها نباید دوستی بکنید، وَلَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ، اگر این هایی که دشمن خدا هستند و دشمن پیغمبر هستند، پدران شما باشند، ما محبت به پدر را برای خدا قائل هستیم، احترام به پدر، به احترام احترام به خدا هست، گرچه اسلام به ما اجازه ی بی احترامی به والدین را، حتی والدین کافرین را نمی دهد.
شخصی خدمت امام صادق آمد، عرض کرد آقا من قید پدر و مادرم را بزنم، آن ها کافر هستند. امام فرمود: پدر و مادر شما کافر هستند، تو مسلمان هستی، به پدر و مادرت احترام کن، ادب و تکریم کن تا جاییکه آن ها انتظار کاری نداشته باشند که دشمنی خدا را رقم بزند و سخط الهی را بر انگیزد. بله. با پدرت باشد ولو اینکه کافر است. تا جاییکه حرمت دین شکسته نشود. حرمت پیغمبر آسیب نبیند. قرآن چهار دسته را نام می برد، اول پدرها را. دوم اَوْ اَبْنَاءهُمْ، فرزندان تان، ما در حالات حضرت نوح داریم که وقتی پسر نوح ایشان را همراهی نکرد و سوار کشتی نشد و نوح خیلی اصرار می کرد که پسرم، سوار شود و الان آب بالا می آید و سیل می آید و تر این سیل از بین می برد، پسر نوح تمرد می کرد، آیه نازل شد که إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ اَهْلِكَ[2] ، جناب نوح! دیگر این پسر، پسر شما نیست، إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ، ما تا کجا باید پای فرزندان مان بایستیم. تا جاییکه این ها با خدا و پیامبر همراهی می کنند و نه جایی که این ها دشمن خدا شده اند و دشمن پیغمبر شده اند. قرآن می فرمایند دسته ی دوم فرزندان شما هستند. دسته ی سوم: اَوْ إِخْوَانَهُمْ، برادران شما. جزء کسانی که با ما خیلی نزدیک هستند، خواهران و برادران ما هستند، برادران و خواهران ما احترام دارند، برای خدا احترام می گذاریم، نه بیش از خدا. اگر خواهر یا برادر کسی با خدا دشمنی کرد، قطعا ما به احترام خدا باید فاصله بگیریم. اَوْ عَشِيرَتَهُمْ، یا خانواده های شما، فامیل ما، طایفه ی ما، بستگان ما، اگر این ها از خدا بریدند و دشمن خدا و پیغمبر شدند، ما که مؤمن به خدا و قیامت هستیم، باید به احترام خدا فاصله بگیریم و از این ها جدا بشویم. این چهارگروه که از نزدیکترین گروهها معمولا به انسان ها هستند، پدرها، فرزندان، برادر و خواهرها و فامیل و طایفه، خداوند می فرماید: اُوْلَئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ، اگر کسی اینگونه عمل کرد و برای خدا از نزدیک ترین کسانش که با خدا دشمن هست فاصله گرفت، این نتیجه ی همان ایمانی هست که در قلب این ها قرار گرفته است. وَاَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ، خداوند می فرماید: خداوند این ها را با حیات معنوی، نیرومند ساخته است، وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الاَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا، این ها را ما می بریم در آن باغهای بهشتی، به پاداش اینکه برای خدا از نزدیک ترین کسان خود که با خدا و پیغمبر دشمنی می کنند فاصله گرفته اند، آن جنات تجری من تحتها الانهار را که همیشه خواهند بود، قرار خواهند داد و رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ، خدا از این ها راضی هست و این ها نیز از خدا خشنود هستند و در پایان آیه خداوند می فرماید که اگر کسی چنین شد، اُوْلَئِكَ حِزْبُ اللهِ، حزب الله واقعی همین ها هستند، اَلاَ إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُون. حزب الله حقیقی و واقعی که این ها هستند رستگاران حقیقی هم هستند.
من چند مطلب را در ذیل این آیه به منظور تکمیل عرایضم خدمت عزیزان عرض کنم.
نکته ی اول اینکه در وجود انسان، جامع اضداد جمع شدنی نیست. یعنی در یک دل، بگوییم هم محبت خدا و هم محبت دشمنان خدا را جمع کنیم. این شدنی نیست. امام صادق فرمود: القلب حرم الله، قلب حرم خدا هست، در حرم خدا، غیر خدا را راه ندهید.
نکته ی دوم: دوستی و مودت با دشمنان خدا انسان را به سمت و سوی گرایش های اخلاقی و عملی و فکری می برد که آن ها دارند ادامه می دهند. بعضی از عزیزان سوال می کنند که چرا می گویند با گناهکار رفاقت نکنید؟ امام رضا به ابوهاشم فرمودند: مجالست و گفتگو و دوستی با افراد آلوده و گناهکار و بیگانه ی با خدا باعث می شود که طبع شما از آن ها بدی می دزدد ولی خود شما متوجه نیستید. خود شما توجه ندارید. یک وقتی از گفتار آن ها، رفتار آن ها، عملکرد آن ها، تدریجا در شما تأثیر ایجاد می کند، بعد از سالها به خود می آیید و می بینید که کاری می کنید که سابقا انجام نمی دادید. حرف هایی می زدید که سابقا بر زبان شما جاری نمی شد. در گذشته برای شما واجبات خیلی پر رنگ بود، اما الان انجام واجبات برای شما علی السویه شده است.
تو اول بگو با کیان دوستی که وانگه بگویم که تو کیستی
نکته ی دیگر اینکه روابط باید بر اساس رضایت خدا باشد، طراز ما خدا هست، آن چه را خدا می پسندد باید انجام بدهیم. ما نزدیکان خودمان را، مانند پدران و فرزندان مان را، فامیل و بستگان خود را برای خدا دوست می داریم و نه بیش از خدا. خدا را نباید برای این ها دوست داشت، این ها را باید برای خدا دوست داشت. قطعا در این روابط های خانوادگی و صله ی رحم ها، خط قرمزهایی هم وجود دارد که آن خط قرمزها گناهان است. در جلسات صله ی رحم ما نباید معصیت اتفاق بیفتد، نافرمانی خدا نباید صورت بگیرد، در یک شب عروسی حرمت دین و حرمت ارزشها نباید شکسته شود و این تعبیر غلطی که یک شب هزار شب نمی شود را توجیهی برای گناه نباید قرار بدهیم.
در همین آیه ی 22 که تلاوت شد، خداوند به بندگان مؤمنین واقعی خودش به اعتبار اینکه اگر با چهار گروه با خدا دشمن بودند، زاویه گرفتید، خدا چهارپاداش را تعریف می کند. اگر با پدر یا فرزند و یا برادر و فامیلی که از خدا بریده اند شما جدا شدید، خدا می فرماید: ایمان، وَاَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ، حیات معنوی،
وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الاَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا، بهشت، و رضوان الهی، این چهار پاداش را ما عطا خواهیم کرد به شما.
دو نکته را هم عرض کنم و آن اینکه ارزش ایمان به ثبات آن است. قرآن می فرماید: كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ، اگر اینگونه درخشیدید، ما ایمان را در قلب شما ثابت می کنیم و دیگر مقطعی نمی شود، موردی نمی شود، همیشه و در هر حالی شما با ایمان هستید و قطعا اگر ایمان ما، ایمان پایدار و استواری شد، دریافت های الهی شامل حال ما قرار خواهد گرفت.
پایان سخن اینکه حزب الله واقعی که قرآن با این اوصاف تعریف می فرماید، قطعا حزب الله با دشمن خدا دوست نمی شود. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
[1] مجادله/22
[2] هود/46