بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تبارک و تعالی ﴿ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا اَنزَلَ اللهُ مِن كِتَابٍ وَاُمِرْتُ لِاَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ﴾ [1]
سخن در این فرصتهای موجود پیرامون ویژگیهای امیرالمومنین در کلام رسول خدا بود، یکی از ویژگیهای دیگری که پیامبر به عنوان صفات منحصر به فرد در حد کمالی این صفت، از علی علیه السلام رسول خدا یاد میفرماید که: « لاَ يُحَاجُّكَ فِيهَا أَحَدٌ»[2] هیچ کسی در این صفت نمیتواند با شما محاجه کند. « أَقْسَمُهُمْ بِالسَّوِيَّةِ» آن خصلت عدالت ورزی و عدالت محوری علی مومنان علی علیه السلام است که در اجرای عدالت ما در تاریخ بشریت انسانی و پیشوایی را و امام و حاکمی را مثل علی بن ابی طالب، انقد دقیق و حساس نسبت به اجرای عدالت مشاهده نمیکنیم. در قرآن بیش از ده مرتبه به عدالت ورزی خداوند توصیه فرموده است. عدالت در بعضی از موارد موضوعیت اش به این معنا است که ما میان خودمان و مردم عدالت را رعایت کنیم. این یک عنوان عدالت است. که وقتی میگویند عادل باشید یعنی بین خودتان و مردم را با عدالت رفتار کنید. بنده در محیط خانه بین خودم و همسرم و خودم و فرزندانم در جامعه بین خودم و مردم با عدالت رفتار کنم. اصلا عدل یعنی « وضع الشی ء فی موضعه»[3] اصلا هرچیزی را در جای خودش قرار گرفتن را میگویند عدالت. اینکه ما با مردم با عدالت رفتار کنیم را میگویند عدالت، حق دیگران را ضایع نکنیم، زحمتی که میکشند را نادیده نگیریم. آنچه برای خود میپسندیم نگاهمان برای دیگران هم به همان گونه باشد. یک وقتی عدالت میان ما و مردم است. یک وقتی عدالت میان ما و خدا است. بین خودمان و خداوند هم عدالت را رعایت کنیم. حالا توضیح را هم عرض خواهم کرد که عدالت بین خودمان و خدا کجا موضوعیت پیدا میکند. قطعا اگر ما از این فرصت هایی که خدا به ما داده است، از چشم هایمان، دستمان و زبانمان و وجودمان آن گونه استفاده کنیم که خدا میپسندد این عدالت است. وقتی که بنده با زبانم سخنی را بگویم که صاحب این نعمت راضی نیست این ظلم است. وقتی با چشمم ببینم چیزهایی را که خدایی که این بینایی را به من داده است راضی نیست این ظلم است. لذا در دعای کمیل آقا امیرالمومنین علی علیه السلام به همهی ما میآموزد که به خدا عرضه کنید و عرض خواهی کنید از ظلم هایی که ما به خودمان روا داشته ایم.
ظلمت نفسی یعنی خدا زبان داده ای اما آن گونه که باید سخن بگویم نگفتم. امکانات در اختیار من قرار گرفت ولی از این امکانات در مسیر رضای شما بهره نگرفتم. پس عدالت بین ما و مردم و یا بین ما و خداست. بعضیها شاید در روابط خودشان با مردم عادل هستند اما در روابط شخصی خودشان ظالم هستند. نماز نمیخواند و این یک نوع ظلم به خودش است ولذا گناه ظلم است و ترک واجبات ظلم است. من وقتی که واجبی را انجام نداده ام دارم به خودم ستم میکنم. آیه ای که تقدیم شد سوره مبارکه شوری آیه 15. خداوند به پیامبر میفرماید ﴿ وَقُلْ ﴾ رسول ما بگو به مردم ﴿ آمَنتُ بِمَا اَنزَلَ اللهُ مِن كِتَابٍ ﴾ من ایمان آورده ام به آنچه که خدا نازل کرده است در کتاب، کتابهای آسمانی را قبول دارم و انبیاء گذشته را رد نمیکنم. ﴿ وَاُمِرْتُ لِاَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ﴾ من مامورم و امر شده ام که بین شما با عدالت رفتار کنم. این یکی از آیاتی است که خداوند درباره عدالت متذکر میشود یا آیهی دیگر سوره نساء آیهی 58 ﴿إِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ اَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ ﴾ [4] خداوند میفرماید وقتی که میخواهید بین مردم قضاوت کنید، قضاوت شما، یک قضاوت برگرفته از عدالت باشد، چند نکته را من از آیهی 15 سوره مبارکه شوری عرض کنم، که رهبران الهی به اصولی که برای مردم تبیین میکردند خودشان پایبند بودند. خدا به پیامبر میفرماید رسول ما به مردم بگو که من به آنچه که نازل شده است اولا خودم ایمان دارم یعنی انبیا ایمان داشتند به کتابی که در اختیار آنها بوده است، ایمان داشتند به وحی و ایمان داشتند به گفتارهای خودشان، یک وقتی نکند بنده و دیگری حرفی را بزنیم که خودمان به حرف خودمان ایمان نداشته باشیم. یکی از درسهای مهم در این آیه این است که رهبران الهی ایمان داشتند به گفتههای خودشان و اینها مامور بودند که عدالت را گسترش بدهند روی زمین و یک نکته ای را هم که من در این آیه اشاره کنم، اسلام تمامی کتب آسمانی را میپذیرد و برای تمام انبیاء ارزش قائل است. اسلام برای کتابهای قبل از اسلام، برای مسیحیت و برای یهودیت شرایع دیگر ارزش قائل است برخلاف اینکه میبیند بعضی از شرائع آسمانی دیگران را رد میکنند مسیحیت یهودیت را و یهودیت مسیحیت را. اما نگاه اسلام این گونه نیست. اسلام حضرت موسی را پیامبری بزرگ و عیسی را علیه السلام پیامبری بزرگ و کتابهای اینها را کتابهای محترم و کتابهای آسمانی میداند و نکتهی دیگر این که عدالت خواهی خواستهی تمام ادیان آسمانی است یعنی تمام ادیان آسمانی آمدند که این عدالت را گسترش بدهند و توسعه بدهند. این جز رسالت همهی انبیا بوده است. جمله ای را من از صاحب این ایام امیرالمومنین تقدیم کنم که پیامبر او را به عنوان اسوهی عدالت نام میبرد. « أَقْسَمُهُمْ بِالسَّوِيَّةِ» شما در تقسیم اموال با مردم با عدالت رفتار میکنید. بالسویه رفتار میکردید. یعنی همان تقسیمی که امیرالمومنین برای یک فرد عرب بیابان گرد از بیت المال قائل بوده است، برای برادر خودش و عزیزان خودش به همان نوع حضرت حساسیت داشت و نسبت به اجرای عدالت. وجود مقدس آقا امیرالمومنین میفرماید، اگر کسی سر او با علانیهی او مطابقت کند « مَنْ طَابَقَ سِرُّهُ عَلاَنِيَّتَهُ[5]» اگر کسی باطن او با ظاهر او هماهنگ باشد، « وَ وَافَقَ فِعْلُهُ مَقَالَتَهُ » کارهای او با حرفهای او مطابقت کند و و موافقت کند «فَهُوَ اَلَّذِي أَدَّى اَلْأَمَانَةَ وَ تَحَقَّقَتْ عَدَالَتُهُ » این کسی است که امانت را خوب ادا کرده است و عدالت را خوب برپا داشته است. در این سخن نورانی امیرالمومنین از ویژگیهای انسانهای عادل این است که خلوت و جلوت اینها یکی است. ظاهر و باطن اینها یکی است. اینها در محیطهای دربسته و اجتماعات عمومی و در سفرهای خارج و در شب احیاء در مراسم عروسی تغییر نمیکنند و عادل هستند و به خودشان ظلم نمیکنند، بین خود و خدا وظیفه را عمل میکنند و با مردم هم همین طور هستند و این طور نیست که اگر در جامعه قرار گرفتند رعایت کنند و در خلوت بود رعایت نکند و گفتار و کردار اینها باهم مطابقت میکند. شخصی به امام صادق عرض کرد صفت عادل را برای ما بیان کنید امام چند نکته را فرمودند « إِذَا غَضَّ طَرْفَهُ »[6] اگر کسی نگاه خودش را فروبیافکند و به حرام نگاه نکند «عَنِ اَلْمَحَارِمِ وَ لِسَانَهُ عَنِ اَلْمَآثِمِ» و زبان خودش را از گناه متوقف کند « وَ كَفَّهُ عَنِ اَلْمَظَالِمِ. » و دست خودش را از ظلم کردن باز دارد این مصداق عدالت هست و عادل است و مولای متقیان فرمود، « اَلْعَدْلُ وَ اَلْعَدْلُ أَسَاسٌ بِهِ قِوَامُ اَلْعَالَمِ»[7]
عدل اساسی است و شالوده ای است که جهان بر آن استوار است. اصلا جوامع موفق جوامعی است که عدالت در آن رفتار بشود. عزیزان یکی از مهم ترین رسالتهای امام زمان، گسترش عدالت است. « يَمْلَأَ اَللَّهُ اَلْأَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلاً»[8] امام زمان زمانی میآید که دنیا را پر از عدل و داد میکند « كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» همان طوری که پر از ظلم و جور شده است، لذا اگر مردم طعم شیرین عدالت را بچشند خود راغب میشوند به تبعیت از دین و اولیا الهی. ما اگر جامعه ای را جامعهی موفق و دنیا را دنیایی موفق میخواهیم، باید این عدالت را گسترش بدهیم و مردم فرا بگیرند که وظایف خود و خدا را و وظایف بین خود و مردم را به شایستگی انجام بدهند.
با دو جمله از فرمایشات امیرالمومنین عرایض را به پایان میرسانم که حضرت میفرماید: « بِالْعَدْلِ تَصْلُحُ اَلرَّعِيَّةُ. »[9] اگر میخواهید کار رعیت اصلاح بشود عدالت را رعایت کنید. ما همهی نابسمانیهای در جامعه ناشی از ظلم است، عدالت هرکجا که گسترش پیدا کند حال رعیت و حال مردم خوب خواهد شد و نکتهی دیگر حضرت فرمود : « بِالْعَدْلِ تَتَضَاعَفُ اَلْبَرَكَاتُ»[10] اگر عدالت اجرا شد، برکات الهی دو چندان خواهد شد، تتضاعف البرکات. امام شخصیتی است که در تقسیم اموال و اجرای عدالت دقیق ترین انسانها به تعبیر رسول خدا در عالم اسلام است که در تاریخ دارد که برادر حضرت عقیل وقتی که آمد مطالبه زیاده خواهی را از بیت المال کرد امام با او برخورد کردند و این قدر حضرت دقیق در اموال بیت المال بود که بین عزیزان خودش و نزدیک ترین کسان خودش با بقیهی مردم هیچ تفاوتی حضرت قائل نبود حتی با دشمنان خود با نهروانیها هم امام با مهربانی رفتار میکرد.
[1] سوره شوری / آیه 15
[2] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۴۰ , صفحه۸۵
[3] نهج البلاغه، حکمت 437.
[4] النساء / آیهی 58
[5] غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱ , صفحه۶۲۹
[6] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۷۵ , صفحه۲۴۷
[7] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۷۵ , صفحه۸۳
[8] الغيبة (للطوسی) , جلد۱ , صفحه۴۹
[9] غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱ , صفحه۲۹۸
[10] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , جلد۱۱ , صفحه۳۲۰