بسمالله الرحمن الرحیم
قال الله تبارکوتعالی فی کتابه الکریم: ﴿قُلْ إِنِّى اُمِرْتُ اَنْ اَعْبُدَ اللهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ﴾[1]
در این برنامه با شما عزیزان سخن از اوصاف برجستهی علی علیه السلام در کلام پیامبر خواهیم داشت. یک ویژگی دیگر از صفات ارزشمند علی بن ابی طالب در کلام رسول الله، أَقْوَمُهُمْ بِأَمْرِ اَللَّهِ[2] پیامبر میفرماید علی بن ابی طالب شخصیتی بود که در برپایی امر خدا هیچ کسی مثل علی جدی نبود و این گونه سعی بلیغ در اجرای اوامر الهی نداشت. امیر المومنین در تحقق بخشیدن به اوامر الهی ملاحضهی هیچ کسی را نمی کرد و رضای خدا برای او مهم بود و تراز در زندگی این امام پرهیزکاران رضایت مندی خدا بود. چند مورد را من از اوامر الهی را در قرآن محضر شما عزیزان اشارهای کنم و بعد یک جمع بندی داشته باشم در قرآن موارد فراوانی خداوند به عنوان اوامر خود یاد کرده است. یکی از این موارد توحید در عبادت است که ما در عبادت خودمان هم توحید داشته باشیم. یک وقتی نکند عبادتی را انجام بدهیم و در آن عبادت رنگ الهی و توجه به خداوند و اخلاص نباشد. نماز و عبادت ما حالت نرمش پیدا کند نه عبادت یا روزهی ما حالت رژیم غذایی به خود بگیرد نه روزه واقعی در آیهای که تلاوت شد در آیهی یازده از سوره مبارکه زمر خداوند به پیامبر میفرماید. ﴿قُلْ إِنِّى اُمِرْتُ اَنْ اَعْبُدَ اللهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ﴾[3] من مامور شدم که خدا را بپرسم آن هم مخلصا له دین، عبادتی آمیخته با اخلاص، در این آیهی شریفه رسول الله میفرماید من مامور شدم، امر شدم به این مطلب. پس یکی از اوامر الهی رعایت توحید در عبادت است؛ که ما در پرداخت خمس مان و در صفر حج مان و در نمازمان در روزه هایمان و در پرداخت زکات هایمان و در مجموعهی کارهای عبادی مان توحید را فراموش نکنیم و خدا را از یاد نبریم. از موارد دیگری که در قرآن به عنوان اوامر الهی یاد شده است پایداری در صراط مستقیم است. ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا اُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ ﴾[4] رسول ما فاستقم کما امرت، استقامت به خرج بده در این مسیری که هستی در این صراط مستقیمی که قرار گرفتهای و کسانی که با شما هستند و همراهی میکنند باید در این صراط مستقیم و رعایت ارزشهای دینی استقامت و پایداری را داشته باشند. اینجا هم در این آیه امر به پایداری در صراط مستقیم شده است از موارد دیگر در اوامر الهی کفر به طاغوت است ﴿اَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ يَزْعُمُونَ اَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا اُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا اُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ اَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَي الطَّاغُوتِ وَقَدْ اُمِرُواْ اَن يَكْفُرُواْ بِهِ ﴾[5] خداوند میفرماید آن هایی که بخشی از مسلمانها هستند که تصور آنها این است که ایمان آورده اند به آنچه تو آوردهای و شما فرموده اید به گفتههای شما و به آوردههای شماای رسول الله گمان این دارند که ایمان آورده اند و به انبیاء گذشته ایمان آورده اند، اما يُرِيدُونَ اَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَي الطَّاغُوتِ در کارهای خودشان و در مسائل خودشان به طاغوت مراجعه میکنند وَقَدْ اُمِرُواْ اَن يَكْفُرُواْ بِهِ و حال اینکه خداوند میفرماید امر شده اند به طاغوت کفر بورزند. در این آیه و در این قسمت آیه هم خداوند از اوامر الهی کفر به طاغوت را نام میبرد که یک مومن و یک مسلمان واقعی باید نسبت به طاغوت کفر داشته باشد. ﴿ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَيَ ﴾[6]
دو سه مورد دیگری را هم عرض کنم از مواردی که خدا در قرآن امر نموده است و امر به اسلام و ایمان است، ﴿ وَاُمِرْتُ اَنْ اَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴾[7] در سورهی یونس آیهی 104، ﴿ وَاُمِرْتُ اَنْ اَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴾ سورهی نمل آیهی 91، در این دو آیهی چه در سورهی یونس آیهی 104 و در چه در سورهی نمل آیهی 91، خداوند به پیامبر میفرماید، رسول ما بگو که مامور شده ام که من از مومنین باشم و از مسلمانان باشم. امر به عدالت از اوامری است که خداوند در قرآن توصیه فرموده است. ﴿قُلْ اَمَرَ رَبِّى بِالْقِسْطِ ﴾[8] رسول ما بگو خدا من را امر به اجرای عدالت و عدالت خواهی کرده است. آیهی 29 و انفاق به خویشاوندان که خداوند میفرماید ﴿إِنَّ اللّهَ يَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِى الْقُرْبَي ﴾[9] خداوند امر میکند بندگان خودش را به عدل و احسان و نیکویی به یکدیگر و ایتا ذی القربی و به ذی القربی خود و ارحام خود انفاق کردن، اینها از موارد اوامر الهی بود. ما امیرالمومنین اقوم به امر الله نام میبرد. در تمام این مواردی که عزیزان من اشاره کرده ام، چه در توحید در عبادت ما نظیر علی بن ابی طالب را بعد از پیامبر نداریم، علی علیه السلام من ایمان به گونهای آورده ام که لَمْ أُشْرِكْ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ[10] یک چشم به هم زدن به خدا مشرک نشده ام. در پایداری در صراط مستقیم و در سخت ترین جنگها بعضی از مسلمانها میبریدند و میگذاشتند و میرفتند. در احد خیلی از مسلمانها با آن شایعهای که مشرکین سر دادند که پیامبر کشته شده است، جبهه را تخلیه کردند و علی علیه السلام ماند در شب لیله المبیت با علم به اینکه خوابیدن در بستر پیامبر مصادف است با کشته شدن و پیامبر این تذکر را هم به امیرالمومنین دادند که امشب بنا ترور من در بستر است و من مامور هستم که از خانه خارج بشوم و شما در بستر من قرار بگیرید علی علیه السلام از جان خود سراغ نگرفت و فقط از پیامبر این سوال را پرسید، یا رسول الله من بمانم و در بستر بخوابم شما سالم از این منزل خارج خواهید شد و پیامبر فرمودند آری. دیگر از جان خود سراغ نگرفت و جویا نشد. این پایداری و استقامت در صراط مستقیم که از اوامر الهی در قرآن است. ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا اُمِرْتَ ﴾[11] در کفر به طاغوت شما علی بن ابی طالب را برجسته ترین شخصیت میبینید چه در زمانی که حضرت در مکه بود و در رویارویی با مشرکین در آن سیزده سال در کنار پیامبر بود و چه زمانی که سوره برائت آیات نخستین سوره برائت نازل شد و خداوند به امیرالمومنین امر کرد که این آیات را ببر و در مکه تلاوت کن و آیات را به دیوار کعبه نصب کن و در حالی که خود حضرت فرمودند خیلی از مشرکین و خانههای مکه داغدار تیغ شمشیر من بودند و در جنگها مردان اینها چه بسا کشته شده بودند در رویایی با سپاه مسلمین به شمشیر ذوالفقار علی علیه السلام، حضرت فرمود لحظهای درنگ در من ایجاد نشد و آن آیات را گرفتم و بردم و به تنهایی در مکه قرائت کردم و آیات را بر دیوار کعبه نصب کردم و برگشتم در اسلام و ایمان علی علیه السلام به تعبیر رسول الله اول المومنین است و اول المسلمین است و مقدم در اسلام است. در این عمل به اوامر الهی. در عدالت هم که امام اسوهی عدالت است. فرقی بین خود و دیگران و بین صحابهی رسول الله و عموم مسلمانها نمی گذارد و در انفاق به عموم مردم مخصوصا خویشاوندان امام اسوه است. من سخنی را از آقا زین العابدین در پایان عرضم تقدیم کنم که شخصی از امام سجاد سوال کرد تمام شرائع دین چیست؟ «سئل زین العابدین عن جَمِيعِ شَرَائِعِ اَلدِّينِ»[12] امام سه مطلب را به عنوان تمام شرائع دین نام بردند، حضرت فرمودند «اول قَوْلُ اَلْحَقِّ» سخن را به حق گفتن و سخن را خدا پسندانه بیان کردن «وَ اَلْحُكْمُ بِالْعَدْلِ» حکم به عدل کردن یعنی رای که میدهیم رضایت خدا در آن باشد، امر خدا را در آن در نظر بگیریم «وَ اَلْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ» و پایبندی به تعهدات الهی داشته باشیم.
[1] سوره زمر آیه 11
[2] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۸, صفحه ۲۳۰
[3] سوره زمر آیه 11
[4] سوره هود آیه 112
[5] سوره نساء آیه 60
[6] سوره بقره آیه 256
[7] سوره یونس آیه ی 104
[8] سوره اعراف آیه ی 29
[9] سوره نحل آیه ی 90
[10] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۱, صفحه ۴۳۲
[11] سوره هود آیه 112
[12] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۷۲, صفحه ۹۲