بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه الکریم: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِاَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[1]
با عرض سلام و ادب و احترام و عرض تسلیت به محضر شما عزیزان بیننده و شنونده ی عزیز در این ایام شبهای ماه مبارک رمضان، سخن با شما عزیزان از فضائل مولای متقیان و امام پرهیزکاران در کلام پیامبر بود، سخنی را از رسول خدا نقل کردیم که بزرگان محدثین اهل سنت هم نقل کرده اند که هفت ویژگی را رسول الله به عنوان ویژگیهای منحصر به فرد امیرالمؤمنین نام میبرد، «أَوَّلُ اَلْمُؤْمِنِينَ بِاللَّهِ إِيمَاناً» یکی از ویژگیهای برجسته ی امیرالمؤمنین سبقت در ایمان و پذیرش ایمان بود که سخن پیرامون این مطلب گذشت. بحث این فرصت ما، رسول خدا میفرماید «وَ أَوْفَاهُمْ بِعَهْدِ اَللَّهِ»[2] علی علیه السلام از خصوصیاتش در کلام پیامبر این است که با وفاترین مردم در بین مسلمانان و مومنین به تعهدات الهی است. در عالم اسلام با وفاتر از علی علیه السلام به پیمان الهی و تعهدات الهی ما نمیبینیم. این تعبیر رسول خدا است. البته مومنین متعهد به تعهدات الهی، در تاریخ اسلام در صدراسلام بعداز قرن اول اسلام، فراوان و بیشمار هستند؛ اما أَوْفَاهُمْ که أَوْفَاهُمْ افعل تفضیل است، یعنی باوفاترین، شاخص ترین، برجسته ترین فرد، علی ابن ابی طالب است. این وفای به بعهد عزیزان در قرآن، در موارد فراوانی ذکر شده است، آیه ای که تلاوت شد، آیه ی 8 از سوره ی مومنون و همین آیه عینا بدون هیچ کم و کاستی در آیه ی 32، سوره ی مبارکه معارج هم تکرار شده است؛ که خداوند هم در توصیف مومنین در سوره ی مومنون و هم در توصیف نمازگذاران واقعی و راستین در سوره ی معارج میفرماید ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِاَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[3] مومن واقعی و نمازگزار حقیقی کسی است که نسبت به اماناتی که در اختیار او است و تعهدهایی که او پذیرفته است و مسئولیت آن را قبول کرده است پایبند است و متعهد. در سوره ی مبارکه ی رعد، آیه ی بیست خداوند میفرماید: ﴿الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَلاَ يِنقُضُونَ الْمِيثَاقَ﴾[4] کسانی که به تعهدات الهی پایبند هستند و وفای به عهد دارند و عهد الهی را نمیشکنند و تعهدات الهی را نقض نمیکنند. این آیه ادامه ی آیات قبل است که خداوند صاحبان عقل و خرد و اندیشه یا اولوالباب را که خداوند میفرماید، از ویژگیهای خردمندان حقیقی و صاحبان عقل و اندیشه خدا میفرماید، وفای به عهد است که اینها به تعهدات الهی پایبند هستند و امر خدا را نقض نمیکنند و نمیشکنند. من اینجا نکته ای را عرض کنم که اولا عهد خدا کجاها موضوعیت پیدا میکند عزیزان، از مواردی که عهدالله موضوعیت پیدا میکند، پیمانهای فطری در وجود انسانها است. رسول الله فرمود هر مولودی که متولد میشود با یک فطرت پاک و توحیدی متولد میشود. درون انسانها و وجدان انسانهای آگاه و بیدار یک پیمانی نسبت به پایبندی به حق و عدالت در وجود انسانها است حتی ما میبینیم بعضی هایی که با دین و شرایع آسمانی آشنا نیستند اینها در وجودشان نسبت به حق، یک التزامی دارند، شاید طرف خدا را نمیپرستد، پیامبری را نمیشناسد، اما از حق گریزان نیست و حق طلب است ونسبت به اجرای عدالت و حق علاقمند است. این همان عهد خدا است که در فطرت انسانها نهادینه شده است و فطرتها برگرفته از الطاف الهی است؛ که لقمان به پسرش گفت که پسرم یک سوم از وجود تو متعلق به خدا است و آن روح تو است و آن فطرت پاکی که خدا در وجود انسانها قرار داده است. از موارد دیگر عهدالله آن پیمانهای عقلی است که انسان نسبت به درک حقایق عالم، مبدا، معاد، انسان باید متعهد و پایدار باشد. قطعا هر انسان عاقلی میاندیشد که از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم آخر؟ ننمایی وطنم؟ ما برای چه آمده ایم. هدف از این زندگانی چیست و به کجا میرویم و چرا آمده ایم و چرا میرویم. این همان پیمان هایی است که از نظر عقل انسان ها، اگر به عنوان متعهد بشوند در رشد و کمالات آنها موثر است. از موارد دیگر پیمانهای شرعی ما داریم؛ که تعهد به پیمانهای الهی همان پیمانهای شرعی است؛ که عزیزان نسبت به انجام واجبات و ترک محرمات. در دین هرچه به عنوان تکلیف از آن یاد شده است در قالب واجب و حرام، اینها یکسری عهدهای الهی و پیمانهای الهی است که قطعا من وقتی که روضه میروم و نماز میخوانم و وقتی که واجبم را با توانمندی خودم درست انجام میدهم به تعهدات خودم نسبت به پروردگار در قالب شرع دارم عمل میکنم و یک پیمان هم پیمان عرفی داریم که آن تعهدات اجتماعی انسانها نسبت به یکدیگر است. رعایت مقررات و آداب و رفت و آمدها و حقوق یکدیگر را نادیده نگرفتن، تمام اینها در قالب عهدالله میآید. یک انسان مومن واقعی باید به اینها پایبند باشد. ما وجود مقدس علی علیه السلام را پیامبر «وَ أَوْفَاهُمْ بِعَهْدِ اَللَّهِ» یاد میکند. در پایبندی به تعهدات شایسته ترین فرد و برجسته ترین فرد، علی بن ابی طالب است ما میبینم حضرت هم در پایبندی به پیمانهای فطری که اسوه ی اجرای عدالت و اسوه ی اجرای حق و حقیقت بود. علی بن ابی طالب و به تعبیر خیلی از بزرگان علی علیه السلام شهید راه عدالت است. به خاطر همان تعهد حضرت نسبت به عدالتی که وقتی برادر بزرگتر او عقیل که نابینا بود از برادر تقاضای کمک اضافه میکند از بیت المال، امام با او برخورد میکند و حال اینکه این کمک هم یک من گندم بیشتر نبود و امام به برادر بزرگتر نابینای خود فرمود وای بر تو ای عقیل چگونه از من انتظار داری که در حق تو این کار را بکنم و زیاده خواهی تو را که یک من گندم که به قیمت امروز ما تجاوز از ده هزار تومن نمیکند. امام برخورد کرد با برادر بزرگتر خودش و پاسخ محکم و قاطعی داد گرچه حضرت از پول خودشان و شخصی خودشان به برادر کمک کردند؛ اما این اضافه خواهی از بیت المال را امام برنمی تابد. حضرت اسوه ی پیمان عقلی است که امام نسبت به مبدا و نسبت به معاد در سخنان امیرالمؤمنین خطبههای فراوانی نسبت به توحید و معاد ما مشاهده میکنیم. در انجام واجبات و ترک محرمات و پیمانهای شرعی امیرالمؤمنین اسوه است و در پیمانهای عرفی امام نسبت به تعهدات اجتماعی پایبند است. در جریان جنگ صفین وقتی که متاسفانه عده ای از یاران علی علیه السلام فریب تزویر معاویه را خوردند و قرآن هایی که بر فراز نیزه رفت اینها به امام گفتند، جنگ را متوقف کنید و با حکمیت کار پیش برود و امام مخالف با این کار بودند و اینها نپذیرفتند و وقتی که کار به حکمیت گذرانده شد و آن رسوایی حکمیت بالا آمد. همان هایی که جنگ را بر خلاف امیرالمؤمنین متوقف کردند دوباره به امام امر کردند که جنگ را ادامه بدهید و امام فرمودند شما تعهد کردید که به این حکمیت تن دردهید و این دیگر خلاف تعهد خود عمل نکنید. امام فرمودند من به این تعهدی که انجام دادید بر حکمیت و جنگ را متوقف کردید بر همین پایبند باشید. در تعهدات اجتماعی امام اسوه بود.
نکته ای را من در پایان عرایضم عرض کنم از این آیه ی شریفه استفاده میشود که نتیجه ی عقل و خرد سالم رعایت ارزشهای دینی است؛ که خداوند اولوالباب را انسانهای با وفا در تعهدات الهی نام میبرد و احترام به پیمانها و قراردادهای اجتماعی از نشانههای انسان مومن است. ما امروز یکی از آسیب هایی که در جامعه داریم گاهی اوقات پیمان شکنیها و قرارهایی که بعدا نقض میشود، وعده هایی که بعدا صورت عمل پیدا نمیکند. طرف میگوید من یک حرفی زدم و شما چرا باور کردید. اینها خلاف ایمان است و امیرالمومنینی که ایام، مناسبت با این شخصیت دارد اسوه ی پایبندی به وفای به عهد بود. به قول حافظ پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان. عرضم رو با این سخن رسول الله به پایان برسانم که پیامبر فرمود، روز قیامت نزدیک ترین مردم به من، در صحرای موقف حساب، کسانی هستند، أَقْرَبُكُمْ غَداً مِنِّي فِي اَلْمَوْقِفِ أَصْدَقُكُمْ لِلْحَدِيثِ[5] کسانی که راستگوتر هستند، قیامت به من نزدیکترهستند «وَ أداء الأمانة [آدَاكُمْ لِلْأَمَانَةِ]» کسانی که امانت دار هستند، قیامت به من نزدیکترهستند «وَ أَوْفَاكُمْ بِالْعَهْدِ» آن هایی که در وفای به تعهدات خودشان پایبندترهستند، «وَ أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً» کسانی که اخلاق شایستهتردارند قیامت به رسول الله نزدیک هستند «وَ أَقْرَبُكُمْ مِنَ اَلنَّاس» آن هایی که در دنیا به مردم نزدیکترهستند در دسترس هستند. در قیامت به پیامبر نزدیکترهستند. این برای همه ی کسانی که فرصت هایی دارند و مسئولیت هایی دارند و موقعیت هایی دارند، برای مدیران ما و مسئولین ما یک درس است که یک مدیر موفق باید اقربکم من الناس. به مردم نزدیکترباشد و سهل الوصول باشد. ان شاءالله بتوانیم در وفای به تعهدات در مسیری که مولای ما و امام ما، ادامه طریق داد ما هم این راه را بپیماییم و وفای به عهد را در این باقی مانده ی زندگی به نحوه شایسته رعایت کنیم. والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
[1] سوره المومنون / آیه 8.
[2] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۸, صفحه ۲۳۰
[3] سوره المومنون / آیه 8.
[4] سوره رعد/ آیه 20.
[5] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام, جلد ۶۶, صفحه ۳۷۵