بسم الله الرحمن الرحیم.
قال الله الحکیم فی کتابه الکریم. وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّى غَنِيٌّ كَرِيمٌ﴾
عرض سلام دارم خدمت همهی عزیزان بیننده و شنونده و آرزوی قبولی اعمال همهی عزیزان در دهمین روز از ماه ضیافت الهی، ماه مبارک رمضان، که مصادف با سالروز درگذشت بزرگ بانوی عالم اسلام، حضرت خدیجه بنت خویلد، همسر بزرگوار رسول الله و مادر حضرت فاطمهی زهرا سلام الله علیهما میباشد.
این آیه را من یک توضیح عرض کنم و یک اشارهی هم به شخصیت بزرگی که امروز، روز ارتحال او و روز به حق پیوستن و لقاء او هست.
خداوند در سورهی نمل، در آیهی چهلم با موضوع سپاس گذاری و شکر گزاری در قرآن میپردازد و میفرماید وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ. هرکسی که از نعمت های الهی سپاسگذاری کند، بازگشت این سپاسگذاری به سود خود او هست،إِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ، در حقیقت این شکر گزاری برای خود او مؤثر هست و نافع، وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّى غَنِيٌّ كَرِيم. هرکسی هم که ناسپاسی کند و کفران کند، خدای او، یعنی خداوند سبحان، خداوند بی نیاز و خداوند با کرامت است. نه کفرانها به پروردگار ولطف الهی ضربه و زیان میزند و نه اینکه سپاسگذاری های ما برای پروردگار منفعت محسوب میشود. قطعا عبادات ما، بندگی های ما، سپاسگذاری های ما برای خود ما نافع است. خداوند در جای دیگری از قرآن میفرماید: لَئِن شَكَرْتُمْ لاَزِيدَنَّكُمْ[1]. شما اگر سپاسگذاری نمایید، این سپاسگذاری سبب افزایش نعمت در زندگی خود شما خواهد شد. و این تصور غلطی که بعضیها فکر میکنند خداوند محتاج به سپاسگذاری هست، یا اینکه این سپاسگذاری خدمت به خدا هست، این تصور، تصور اشتباهی هست. این سپاسگذاری ادب ما را میرساند و نفع آن برای خود ما هست و این سبب کثرت الطاف الهی بر ما خواهد شد.
چند نکته را من عرض کنم. از این آیهی شریفه استفاده میشود که اساسا انسانها در سپاس گذاری مختار هستند و آزاد هستند و مجبور نیستند و قرآن هم میفرماید: وَمَن شَكَرَ. یعنی الزامی هم نیست که کسی حتما باید شکر گزاری کند.
انسانها هم قطعا در گرو اعمال خود شان هستند. ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ[2]﴾. ما اگر سپاسگذاری کردیم، خود ما به خودما خدمت کردیم، در صورت کفران نعمت، خود ما به خود زیان زدیم و فراموش نکنیم که خداوند هم بی نیاز است از این سپاسگذاریها و از این کفران ها. هیچ کدام از اینها نه نفعی و نه زیانی به پروردگار نمی رساند و قطعا در این آیهی شریفه، دارایی و سخاوت در کنار هم ارزشمند است،
وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّى غَنِيٌّ كَرِيمٌ﴾. میفرماید که پرودگار شما هم غنی است و هم دارا است و هم کریم و سخاوتمند است. این هم یک نکته است برای همهی عزیزانی که خداوند به اینها دارایی عنایت کرده است، از خدا بیاموزیم. خداوند مظهر قدرت مطلق است در همهی شئونات. همهی داراییها از آن او هست. إنّا لله و إنّا الیه راجعون. از این خدا بیاموزیم همانطوری که خداوند، خداوندی است غنی، خداوند کریم هم هست و ثروتمندان ما و متمکنین ما، اگر خدا به اینها لطف کرده است و غنی هستند، اینها باید کریم هم باشند.
امروز روز وفات شخصیتی است که هم غنی بود و هم کریم. حضرت خدیجه سلام الله علیها قبل از ازدواج با پیامبر در عصر جاهلیت یکی از بزرگترین ثروتمندان عرب در حجاز بود. بر بلندای پشت بام خانهی حضرت خدیجه، گنبدی از پارچهی مخمل سبز بر افراشته بودند که هر نیازمندی از هر قسمتی وارد مکه میشد، از هر منطقهی وارد مکه میشد، این گنبد خودش را نشان میداد و خانه مشخص بود. یعنی خدیجه در دسترس نیازمندان بود. خدا به او ثروت داده بود، ولی ثروتمندی کریم بود. غنی ای کریم بود. عصر جاهلیت بود، پیامبر هنوز مبعوث به رسالت نشده بودند، یکی از کارهایی که خدیجه میکرد، ما شعار کار آفرینی را در این زمان معاصر زیاد میشنویم. کار آفرین حقیقی حضرت خدیجه بود. با آن ثروت خدادادی که خدا به او داده بود، افراد بیکار را پیدا میکرد، اینها را دعوت به کار میکرد، سرمایه میداد، آن موقع که کارخانهها نبود، وضعیت زراعت در مکه وضعیت خوبی نبود، دامداری شاید خیلی جواب نمی داد، عمدتا رو به تجارت میآوردند، حضرت خدیجه سرمایه میداد و افراد را تشویق به کار میکرد و میفرمود: سرمایه از من و کار از شما. اینها را به کار دعوت میکرد. قطعا در این تجارتها ضررهایی هم بود، گاهی اوقات افراد میرفتند و اموال را دزدها در جادهها به سرقت میبردند، یا طرف از دنیا میرفت و اموال از بین میرفت، یا بر فرض، سرمایه میگرفت ودیگر به مکه بر نمی گشت. با تمام این مخاطرات، حضرت خدیجه مبارزه میکرد و این خدمت را به مردم میکرد. با ثروت خودش در آن زمانی که فقر و قحطی و گرسنگی بیداد میکرد، با این ثروت خدمت میکرد.
الان عزیزان در این شرایط سخت شیوع بیماری کرونا، خیلیها میتوانند بهتر بدرخشند، بهتر کار کنند، مثل حضرت خدیجه عمل کنند. حضرت خدیجه کمک میکرد، غنی کریم بود. هم ثروتمند بود و هم بانویی سخاوتمند بود و این کار حضرت خدیجه سبب شد که خداوند هم پاداش بزرگی به حضرت خدیجه عنایت کرد، توفیق همسری با پیغمبر نصیب او شد.
شبی که شب عروسی این بانوی ثروتمند بود، داماد به خانهی عروس آمد. داماد هم جوانی است 25 ساله. از نظر مالی دست پیامبر تهی است. عروس یک بانوی میلیاردر عرب، اما خدیجه را هیچگاه حجاب ثروت مغرور نکرده بود. او به طرق های مختلف فهمیده بود که در آینده، همسر او شخصیتی میشود که بشریت را از جهل و ظلم نجات خواهد داد. میگویند در شب عروسی وقتی وارد حجله شد، صندوق چوبی را مقابل پیامبر گذاشت و به پیامبر عرض کرد این صندوق حاوی کلید تمام انبارهای من است. اینها همه متعلق به شما هست و من هم کنیز شما هستم. و أنا أمتک. خود را کنیز معرفی کرد و این کار ارزشمند و سخاوتمندانهی حضرت خدیجه سبب شد که پیامبر با آن ثروت خدادادی خدیجه در خدمت به فقراء مکه قبل از اسلام باشد. این داستان پانزده سال قبل از اسلام اتفاق افتاد. پیامبر بردهها را با این ثروت خدیجه میخرید، آزاد میکرد، افرادی که مشکلات مالی داشتند. قبائل عرب را رسول الله سرکشی میکرد و با این ثروت با کرامت و سخاوتمندی و با اشتیاق حضرت خدیجه، رسول الله هزینه میکرد.
عزیزان! کار بزرگ، پاداش بزرگ دارد. پاداش این مجاهدت دوم حضرت خدیجه. یعنی تمام اموال و آبرویش را آورد ودر مسیر اسلام گذاشت. خیلیها معتقدند که اگر انصافا این حضور خدیجه و گذشت حضرت خدیجه و خرج کردن این اموال برای ترویج اسلام نبود و عنایت الهی البته حرف اول است. شاید اسلام به این صورت گسترش پیدا نمی کرد.
و نتیجهی این پاداش و این خدمت ارزشمند این بود که خداوند یک پاداش بزرگ به خدیجه داد. در آن سالهای پایانی عمر حضرت خدیجه که تقریبا ثروت رفته بود، تمام این امکانات خرج جامعه شده بود، برای خدا برای مردم هزینه شده بود و تقریبا در دورانی که حضرت زهرا را باردار بودند، روزهای تهی دستی خدیجه بود که حتی زن های قریش سرتافتند از اینکه بیایند و خدیجه را کمک کنند و نیامدند و خداوند چهار بانوی بزرگ را فرستاد برای امر زایمان حضرت خدیجه. کلثوم را، مریم را، بانوان بزرگی که اینها چهره های عالم بودند. آمدند و با افتخار در امر زایمان کمک کردند. خدیجه از همه چیز خودش در تبلیغ دین گذشت و خدا یک گوهر گرانبهای منحصر به فردی داشت به نام فاطمهی زهرا که افتخار مادریش را خداوند به خدیجه داد.
من مطالب خودم را با این جمله از امیرالمؤمنین تمام کنم که حضرت علی فرمود: شکر الهک بطول الثناء[3]. امام شکر را طبقه بندی میکنند. شکر پروردگار این است که پیوسته خدا را حمد کنید. هرگاه این نعمت های الهی را مرور میکنید الحمد لله بگویید، سپاسگذاری کنید، شکرا لله بگویید.
این نسبت به پرودگار. و شکر من فوقک بصدق الولاء. و شکر کسانی که بالا دست شما هستند به پیروی صادقانه. ما نسبت به بزرگترهای خودما پیروی صادقانه داشته باشیم. برای خدا پیروی کنیم. نسبت به پدر، مادر، مسؤول، مربی، بزرگتر، شکر گزاری به پیروی صادقانه است.
و شکر نظیرک بحسن الإخاء. شکر کسانی که در تراز ما هستند، هم ردیف ما هستند، در عرض ما هستند، به حسن برادری. ما به هم ترازهای خودمان با حسن برادری رفتار نماییم. رفتار برادرانه و شایسته و آمیخته با مودت سپاسگذاری است.
و شکر من دونک بسبب العطاء. شکر کسانی که زیر دست شما هستند به عطا کردن و بخشیدن به زیردستان هست. و اینها را ما در این بانوی بزرگی که امروز روز ارتحال او هست میبینیم که حضرت خدیجه نسبت به خداوند، بانوی سپاسگذار و اهل ثنا بود. نسبت به هم ترازان خودش رفتار شایسته داشت و نسبت به زیر مجموعهی خودش بخشش و سخاوت و دستگیری را فراموش نمی کرد.
[1] ابراهیم/7
[2] مدثر/38
[3] عیون الحکم، ج 1 ص 291