کد:1399558
چرا در کشور ما، بعد از انقلاب با اینکه مراسمات مذهبی بسیار برگزار می شود، اخلاقیات در جامعه رشد نمی کند در حالی که در کشور های اسکاندیناوی با اینکه مسلمان نیستند و حکومت اسلامی ندارند اما شاهد رشد اخلاقیات و کاهش جرم و جنایت هستیم؟ آیا این مراسمات واقعا اثر گذارند؟
?پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم
من اول یک نکتهای عرض کنم که قرآن میفرماید مثَل باطل مثل حباب روی آب است. مثَل حق مثل سنگهای زیر آب است. ما گاهی اوقات در جمهوری اسلامی باطل در چشممان خیلی درشت جلوه میکند. حقیقت چون ته آب است توجه میکنیم. اینطور نیست که در جمهوری اسلامی همه جامعه منحرف، همه دور از ارزشهای دینی باشند ،الحمدلله در همین نظام جمهوری اسلامی انسانهای پاک، شریف، از جان گذشته، شما چرا شهید حججی را نمیبینید! یک جوان 25 سالهای فرزند خردسال دارد، برای دفاع از ارزشهای دینی، درس میدهد، همین یک نفر برای همه کافیست. همین یک نفر بشود میزان الاعمال کل مملکت اسلامی. شما این مجاهدت را کجای دنیا میبنید!؟ که یک جوان 25 ساله با این مناعت طبع و با این تواضع برود و برای دفاع از ارزشهای اعتقادی و دینی جهاد کند. امثال حججیها الحمدلله در جمهوری اسلامی هستند.
ما در دانشگاههایمان در مدارسمان در بازارمان، افراد درستکاری را را سراغ داریم. بنده شخصا خودم کسی را میشناسم که الان اینطرف در قید حیات است. بیش از پنجاه سال در بازار وکیل مشغول به تجارت است، گفته یک دروغ نگفتم در این پنجاه سال حتی در جاهایی که به ضرر این بوده. ماموران دارایی آمدند برای محاسبه اموال، دفترهایش را نشان داده وضعیت گردش مالیاش را گفته، هراسی نداشته که مالیات زیاد ببندند یا کم ببندند! اینها چون خودشان اهل تظاهر نیستند نمیآیند بازگو کنند، بدیها چون ظهور و بروز دارد و اعلام میشود، اینها بیشتر چشم ما را پر میکنند. پس این نکته اولی که نباید خالی لیوان جمهوری اسلامی را دید. شما پریِ لیوان جمهوری اسلامی را هم ببینید. این دعاهای کمیل، جلسات، سخنرانیها ،راهیان نور، اربعینها! بنده در همین زیارتهای اربعین افراد متعددی سراغ دارم که اهل نماز نبودند اهل انصاف نبودند اهل اخلاق نبودند با یک زیارت اربعین متحول شدند. در همین زیارت اربعین گذشته شخصی بود، مبالغ کلانی به افراد بدهکار بود، و عمدا نمیپرداخت، گفت رفتم کربلا در یکی از این چادرهای موکبهای بین راه، گفت یک آقایی داشت صحبت میکرد. گفت آقا آمدی زیارت امام حسین حواستان باشد حقالناس گردنتان نباشد. سیدالشهدا شب عاشورا فرمود هر کسی حقالناس گردنش است برود با من نماند. همین جمله این آدم را عوض کرد آمد تمام پولی که از افراد پیشش بود برگرداند. اینها را شاید من نشونم شما نشنوی، چون اینها خودشان نمیآیند اظهار کنند نمیآیند مصاحبه کنند نمیآیند بازگو کنند. پس نکته اول اینکه الحمدلله در جمهوری اسلامی افراد پاک، متدین، صادق هستند، همه مسئولین ما، همه آحاد جامعه ما متخلف و متمرّد نیستند. حالا این آیه که شما خواندید که در فلان کشور اسکاندیناوی چنین مطلبی شنیده شده، فلان شده، آمار تخلفات پایین است. مشکل الان در جمهوری اسلامی این است که آنجایی که ما داریم عمل نمیکنیم ضربه میخوریم. بله مجالس هم گرفته میشود، زمان رسول خدا هم پیغمبر سخنرانی میکرد، ارشاد میکرد، در خود مکه، بلال اسلام آورد در خود مکه ،اباذر اسلام آورد، در مکه ابولهب که عموی پیغمبر بود اسلام نیاورد. مشکل کجا بود! مشکل در پیغمبر بود، مشکل در گفتن رسول الله بود العیاذ بالله، بگوییم پیغمبر از روی اخلاص حرف نمیزد. پیغمبر همه گفتارش از روی اخلاص و رضای خدا بود. مشکل در مخاطبین پیغمبر بود. ابولهب وجودش یک وجودی است که دیگر «لهم قلوبٌ لایفقهون بها»[1] ابولهب، ابوجهل، عُتبه، شیبه، سران کفر، اینهایی که زیر بال رسول الله نرفتند، از آنطرف مصعب بن عمیر یک اشراف زادهی قریش است، اسلام میآورد، نمایندهی رسول الله در مدینه میشود، مدینه را متحول میکند، جوان 18 ساله!
الان اگر در جلسات ما بعضیها متنبّه نمیشوند، اشکال من میگویم نه در گوینده است نه در اصل سخن است، اشکال یک بخشش در مخاطب است. سخنها مثل فرستنده و گیرنده است ،همانطور که فرستنده ارسال میکند، گیرنده هم باید ظرفیت گیرایی داشته باشد عمل کند. تا آنجایی که عمل کردیم نتیجه گرفتیم تا آنجایی هم که عمل نکردیم نتیجه نگرفتیم. قطعا ما باید جامعه را ببریم به سمت و سویی که همه به آنچه از قران و روایات میشنویم پایبند باشیم و عامل باشیم.
[1] اعراف آیه 179