چاپ

آیه 55 سوره‌ی یوسف، «قالَ اجْعَلْنِي عَلى‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ». این حرفِ حضرت یوسف به پادشاهِ مصر است. حضرت یوسف وقتی که آن خواب دیده شد و یوسف خواب را تعبیر کرد برای پادشاه مصر، به پادشاهِ مصر فرمود: «قالَ اجْعَلْنِي عَلى‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ»، من را نسبت به خزائن مصر، قدرت بده. من را مسلّط کن بر امکانات مصر و خزائن زمین مصر. من شخصی هستم «حَفِيظٌ عَلِيمٌ».

 

حضرت یوسف این دو تا صفت را از خودش یاد کرد: 1- حفیظ هستم، امانتدارم، خائن نیستم. 2- علیمم، آگاهم، متخصصم، دانا هستم.

ببینید، هر امانتداری هم خوب نیست. اگر کسی امانتدار بی‌تخصص باشد، نمی‌تواند کار کند. هم دانایی و هم امانتداری. در کنار یکدیگر.

اینکه حالا بعضی‌ها شبهه کرده‌اند و بزرگان هم پاسخ داده‌اند، چرا حضرت یوسف آمد گفت قدرت را بدهید به من؟ آیا این قدرت‌طلبی نیست؟

می‌گویند حضرت یوسف وقتی مصر را در خطر دید، و دید آینده‌ی مصر با یک قحطی سختی روبه‌روست و مردم در یک وضعیت دشواری گرفتار می‌شوند، آمد خودش را عرضه کرد. این برای هر کسی که توانایی‌اش را دارد و امانتدار هم هست، اگر جایی می‌داند که می‌تواند منشأ اثر باشد، باید خودش را معرفی کند.

حضرت یوسف خودش را عرضه کرد که به دادِ مردم مصر برسد. این بحثِ قدرت‌طلبی نیست. آمد مردم را از آن قحطیِ پیشِ رو نجات بدهد. این ارزش است. این برای همه‌ی ما درس است. برادرم، خواهرم! اگر کاری از تو برمی‌آید و می‌توانی به دادِ جامعه برسی، خدا به تو این موقعیت را داده، خدا به تو این توانایی را داده، خدا به تو این امکانات را داده! اگر از این نعمتِ خدا استفاده نکردی، مسئولی.

یوسف آموخت از فرصت‌ها استفاده کنید؛ از ظرفیت‌ها استفاده کنید؛ و قطعاً افرادی هم که توانمندند، باید داوطلب مسئولیت‌های مهم بشوند.