یک وقتی، زمانِ امام صادق، جماعتی از تجّار می‌خواستند به صورت گروهی به شام بروند برای تجارت. یکی از این تجار آمد خدمتِ حضرت و به امام عرض کرد آقا من هم می‌خواهم بروم و آمدم با شما یک مشورتی بکنم. بروم یا نروم؟ امام فرمودند: شما نرو، در این سفر، ضرر است.

این شخص، از محضر امام صادق بیرون آمد. یک ملاحظه‌ای خودش کرد و دو دو تا چهارتایی کرد و گفت جنسی که این‌جا می‌خواهیم بخریم و در شام بفروشیم و آن‌جا هم بازار خریدش فراهم است، راه هم که با این کاروانی که داریم می‌رویم ان‌شاءالله امنیتش تأمین است، این‌که امام صادق فرمودند نرو، ضرر است و ...، خیلی اعتنا هم نکرد به فرمایش امام، خرید و اموال را بار کرد و با کاروان حرکت کرد و به شام رفت. از شام برگشت، منفعت خوبی هم حاصل شد. این شخص برگشت مدینه و گفت به خدمت امام صادق بروم و به ایشان بگویم که شما فرمودید نرو که ضرر است، ما رفتیم و منفعت بود. آدمِ کم‌جنبه؛ بی‌ظرفیت؛ آمد محضرِ امام صادق، تا نشست، حضرت فرمودند: آمده‌ای که بگویی در این سفر ضرر نکرده‌ای؟ گفت: بله یابن رسول الله، شما فرمودید نرو در آن ضرر است. ما اتفاقاً بر خلاف سفرهای دیگر، منفعت خوبی هم حاصل شد. آقا فرمودند: یادت می‌آید در فلان منزلگاه به خاطرِ خستگیِ سفر، نمازِ صبحِ تو قضا شد؟ تمامِ این اموالی که بدست آورده‌ای، و حتی بیش از این هم بِدَهی، جای آن دو رکعت نماز را نمی‌گیرد.
به چه قیمتی؟ پول به چه قیمتی؟ به قیمتِ نماز قضا؟ ترک صله‌ی رحم؟ دوری از ارزش‌های دینی؟

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه