آقای ابی وِلاد خیاط، خدمت امام صادق (ع) آمد و از حقوق والدین سؤال کرد. امام فرمودند: وقتی در محضر پدر و مادرت نشستهای، مثل عبدِ ذلیل بنشین.
آقای مهندسی؟ آیت الله هستی؟ دکتر هستی؟ همین مادرِ بیسواد اگر نبود، نبودی.
بابایت فقیر است؟ تو ثروتمندی؟ همین بابای فقیر اگر نبود، تو پا نمیگرفتی.
امام باقر (ع) میفرماید: جوانی از انصار، از منزل بیرون آمد. خانم دختر جوانی از جهت مخالفش در حال آمدن بود. روسری را دور گردنش گره زده بود. این جوان، چشمش به این خانم افتاد. زُل زد به این خانم و همین طور نگاه کرد تا این خانم از این جوان رد شد و گذشت.
پایداری در محبت اهلالبیت علیهمالسلام، یکی از وظایف عام مردم در عصر غیبت است. سخنی است از فرمایشات رسول خدا (ص) که در بحث محبت به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «یا علی مَثَلُکَ فی اُمَّتی کَمَثَلِ قُل هُوَ اللهُ اَحَد فِی القُرآن؛ای علی! مَثَل و جایگاه شما در امّت اسلام، مثل جایگاه سورهی توحید در قرآن است».
وجود مقدس آقا امام زینالعابدین (ع) در بحث حق چشم، میفرمایند: «أَمّا حَقُّ البَصَر؛ حق چشمی که خدا به گردن شما قرار داده است، فروافکندن چشم، أمّا لَا یَحَلِّ نَظَرُ إلیه؛ چشمهایتان را از آن چیزی که حلال نیست، فرو بیفکنید.
پیامبر (ص) به هرکسی برخورد میکرد کوچک و بزرگ، گمنام و صاحبنام، سلام میکرد.
این اخلاق اصلاً در جامعه ما اجرا میشود؟
پیشسلام بود.
پیغمبر (ص) در سخاوتمندی و اخلاق پسندیده، نظیر ندارد. ایشان حتی در میدان جنگ هم سخاوت داشتند. وسطهای جنگ بود، یکی از مشرکین با ایشان درگیر شد. پیغمبر (ص)، زدند و شمشیر او را انداختند. یکدفعه گفت: یا محمد! شمشیرت را بده.
پیغمبر (ص) به یک پیرزن بیسوادی رسیدند که چرخ ریسندگی داشت. فرمودند: مادر! خدا را میپرستی؟ پیرزن گفت: آری. فرمودند: چگونه خدا را شناختی؟ پیرزن دست از چرخ ریسندگی کشید. چرخ ریسندگیِ ساده ایستاد. عرض کرد: یا رسولالله! یک چرخ ریسندگیِ به این سادگی، نیاز به منِ پیرزن ضعیف دارد که آن را به حرکت درآورم، حرکتدرآورندهی چرخ زندگی، خداست.
شخصی از من سؤال کرد: کجای قرآن نوشته که پیغمبر (ص) از موسی (ع) برتر است؟ گفتم: صریح آیهی قرآن نداریم که خداوند بخواهد پیغمبر (ص) را بر موسی (ع) برتری داده باشند. فضَّلنا بعضهم علی بعض، داریم اما از دو آیه استفاده میشود که پیغمبر (ص)، برتر از همهی انبیاء است.