پیغمبر (ص) در سخاوتمندی و اخلاق پسندیده، نظیر ندارد. ایشان حتی در میدان جنگ هم سخاوت داشتند. وسطهای جنگ بود، یکی از مشرکین با ایشان درگیر شد. پیغمبر (ص)، زدند و شمشیر او را انداختند. یکدفعه گفت: یا محمد! شمشیرت را بده.
چه کسی تقاضا کرد؟ دشمن. کجا؟ وسط میدان. دشمنی که اگر حریف میشد و غالب میشد، رسولالله (ص) را شهید کرده بود.
سخاوت ایشان را ببینید که تا چه حد است. ایشان روانشناس برجستهی تاریخ است و آمده است تا بهشت را پر کند نه جهنم را. ایشان آمدهاند «انسان» تربیت کند نه به طومار شیطان اضافه کند.
همان جا که به پیغمبر (ص) گفت: شمشیرتان را بدهید، پیغمبر هم قبول کردند و شمشیر را دادند. این حرکتِ اخلاقیِ سخاوتمندانهی پیغمبر (ص) در وسط میدان جنگ، شخصی که به روی ایشان شمشیر کشیده بود را در طی چند ثانیه مسلمان کرد.
آیا ما میتوانیم اینگونه مسلمان تربیت کنیم؟ گاهی اوقات، با سختگیریها، طرف مقابل را از دین رمیده و زده میکنیم.
بعضی میگویند نباید رسولالله (ص) این ریسک را میکرد و شمشیر به دست دشمن بدهد.
رسولالله (ص) آمده تا دشمن را بکند عبد صالح. تا لحظهی آخری هم که دشمن به خاک افتاده، رسولالله (ص) امید به مسلمانشدن این دشمن دارد و دشمن هم مسلمان شد.
این اخلاق نبوی (ص)، مشرکِ ملحدی که اگر کشته شده بود، جهنمی بود، باعث شد که سعادتمند بشود. پیامبر (ص) روحِ سخاوتمند داشت.
انفاق، پولِ زیاد نمیخواهد؛ بلکه روحیهی سخاوت میخواهد. وقتی این روحیه پیدا شد، انسان در همان کَنه هم میشود سخاوتمند؛ میشود علیبنابیطالب (ع)؛ میشود زهرای مرضیه (س). موقع افطار، قرص نانی بیشتر نیست، فقیر در میزند وَ یُطعِمون الطَّعام عَلی حُبِّهِ مِسکیناً وَ یَتیماً وَ أسیرا.
این روحیهی سخاوت است.