استاد حدائق روز چهارشنبه24 فروردین ماه 1401 مصادف با یازدهمین روز از ماه مبارک رمضان در حسینه پیامبراعظم(ص) سپاه فجر استان فارس به بیان مبحث «جهاد تبیین از نگاه قرآن» پرداختند.
جهت مشاهده ویدئو اینجا کلیک کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله الحکیم فی کتابه الکریم: «إِلَّا الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»[1]
با محوریت بحث جهاد تبیین که از توصیههای اکید مقام معظم رهبری در سالههای گذشته و در زیر مجموعههای جهاد تبیین یکی از قواعدی که جامعه باید به آن توجه جدی داشته باشد قاعدهی تواصی است، توصیههای طرفینی و تذکرهای دوطرفه است، که این ریشه در آیات شریفهی قرآن دارد روز گذشته بیان کردیم سورهی مبارکه عصر را زینتبخش مجلس قرار دادیم و امروز هم آیه 3 از این سورهی مبارک و در تاریخ هم مینویسند که صبر در اسلام آنقدر توجه ویژه به این سورهی عصر شد که مسلمانان از همدیگر خداحافظ کنند یک سورهی عصر برای همدیگر میخواندند خداحافظیشان خواندن بسم الله الرحمن الرحیم، «وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ»[2] و خداحافظی میکردند.
در روایت هم داریم که اگر برای هدایت بشر هیچ نیامده جز همین سورهی عصر، کافی است. یعنی انسانها پایبند بودند و عمل میکردند به این دستورهای چهارگانهی الهی، نکاتی را باقی ماند از بحث روز گذشته من جمعبندی کنم بحث تواصی را، دو سه نکته من نسبت به همین سورهی مبارکه و پیامهای در این سوره عرض کنم یکی از درسهای مهم این سوره این است به فکر خود بودن کافی نیست باید به فکر دیگران هم بود، تواصی یعنی حواستان به دیگران هم باشد، خودخواهی و تک خوری و تکروی نکنید، خودبینی بد است اگر من خودم خوب هستم سعی کنم دیگران هم خوب کنم اسباب هدایت دیگران را هم فراهم کنم بعضیها امروز سر در لاکشان کردند و به دیگران کار ندارند، پیغمبر فرمود: «حد الجوار أربعون دار من کال جانب»[3] این اصلا در جامعهی ما اجرا نمیشود، همسایه از 4 طرف تا چهل منزل همسایه است حالا شما تصور کنید یک فرد ولایی متدین در یک منطقهای قرار دارد، اطراف خودش را پوشش بدهد و تا 40 خانه شمال، جنوب، مشرق و مغرب بیتفاوت نباشد و مسائل اخلاقی و اقتصادی را بیتفاوت نباشد شما در جامعه افراد توانمند اقتصادی کم نداریم ولی تواصی نیست، دغدغه نیست، توجه نیست، آدمهای باسواد بیانگیزه هستند و پیگیر نیستید امیرالمؤمنین فرمود: «رسول الله حبیب دوار بطبه»[4] پزشک سیار بود، مربی انسانیت بود و کوچه به کوچه و چهره به چهره و خانه به خانه دنبال مردم بود این اسلامی که ما امروز مفتخریم که مسلمانیم پیامبر تک و تنها کار را شروع کرد و در مکه خانه به خانه و چهره به چهره و یک وقتهایی پیامبر در کنار حجرالأسود ایستاده بودند و محل تجمع اعراب جاهلیت بود، برای ینگ حجرالأسود احترام ویژه ای داشتند و آنجا پرجمعیتترین موضع مسجدالحرام بود و پیامبر آنجا میایستاد و بلند بلند آیات قرآن را میخوان. این بیانگر این است که انسان خودش اگر خوب است باید دیگران را هم خوب کند، بنده یک وقت از حال خانوادهی خودم غافل شدم، نزدیکان من از نظر اعتقادی و فکری از دست میروند و من آنها را رها کردم، خانمی به من گفت: شوهر من نماز شب میخواند و ادعای ولایی بودن دارد ولی با فرزند خودش قهر است این اخلاق است اینجوری جامعه را میخواهید پیش ببرید، با کمال تأسف عرض کنم یک کارمندی به من زنگ زد و گفت: سه بعدظهر به مدیرم زنگ زدم یک مشکلی داشتم، به من گفت: آیا میدانی ساعت چند است؟ حالا وقت زنگ زدن است؟ ساعت اداری تمام شد. اینجوری میخواهیم کمک کنیم؟ اینجوری میخواهیم خدمت کنیم.
یک جوانی پیش من آمد و گفت: حاج آقا در یکی از مراکز مشکلی دارم و جوابم نمیدهند گفتم: مسئولش کیست و تلفنش را بدهید و زنگ زدم و گفتم: آقا سلام علیکم بنده فلانی هستم، ایشان گفت: تلفن من را چه کسی به شما داده است؟ ما مشکلمان این است، ما گرفتار این تفکرات غلط هستیم، گفتم: آقا میخواهیم سجدهی سهو به جا آورم و استغفار کنم، فرماندهی ارشد تو وقتی بهش زنگ میزدند سرخط است تو مدعی ما شدی؟ یک دفعه جا خورد گفت: نه آقا میخواستم تلفن ما را چه کسی داده است، تو وظیفهات هست تلفن را به مردم بدهی، تو مسئول هستی و باید در دسترس باشی. اگر ازت کاری بر نمیآید ببوس و به کنار برو.
در این ماه مبارک رمضان بنده بارها اعلام کردم مردم در مساجد هستند، مسئولین به مساجد بیایند و درد مردم را بفهمند با اینکه این همه گفتیم امروز چندم رمضان است تا دیروز دو نفر از مسئولین استانی این استان آمدند در مسجد، بنده مسجد خودم را نمیگویم سراغ مردم بروند، درد مردم را بفهمند در مجموعهی خودشان درد مردم چیست؟ خب متأسفانه این وضع است. این نگاه دیگران را دیدن کمرنگ شده است.
آقا امیرالمؤمنین از جنگ صفین برگشته بود و سختهی جنگ طولانی صفین بود با نفاق به پایان رسید تا حضرت وارد کوفه شد به بازار رفت، بعضیها گفتند آقا خسته هستید استراحت کنید، آقا فرمود: میترسم از اینکه این مدتی که کوفه نبودم کسانی گرفتار بودند و مشکلشان تا تدبیر و دستور من حل میشد بروم در بازار بگردم که مردم اطلاع پیدا کنند که علی آمده است.
باید کف جامعه بود باید بین مردم بود، ما بعضی از مسئولان ما از در پشتی میآیند و از در پشتی میروند، کسی اینها را نمیبینند این اخلاق اسلامی نیست، آقا امام زمان به شکل مفید اعلام کردند «إجلس فی دهلیز بیتک»[5] محل کارت را در دهلیز خانهات قرار بده، یعنی اتاق دم در، یعنی جایی که مردم راحت پیدایت کنند نخواهند هفت خان رستم را رد کنند، «واقضِ حوائج المسلمین نحن ننصرک»[6] به داد مردم برس تا هوایت را داشته باشند تا کمکت کنند، یکی از درسهای مهم سورهی عصر درس دیگران را دیدن، تواصی و تواصوا یعنی غافل از دیگران و جامعه نباشیم، یک خانم محترمهای دیشب برای من نقل کرد و آرامش را از ما گرفت.
گفت: آقای حدائق یک خانمی برای ما پیام داد و بلند شدم در منطقهی محروم شیراز و یک خانمی با 4 تا بچه سه روز گرسنگی خورده بودند وای به حال ما! این خانم اشک میریخت و میگفت. ای مردم راحت افطاری و سحری میخورید چشم بستیم که خبری نیست! گفت: این بچههای دست و پای من را میبوسیدند و من هم یک مقداری غذا برده بودم و اشک میریختند و دست من را میبوسیدند این روضهی شیراز است، روزهی ماه رمضان است که پیغمبر فرمود: «شارکوهم فی معاشکم» فقرا در معاشتان شریک کنید. چقدر سرکشی میکنید، یک بچهی شیرخواره داشت از فقر شیرش خشک شد این بچه را هر کسی میدید میگفت این بچه دوام نمیآورد در همین شیراز. بعد میگوییم چرا باران نمیگیرد، نباریدن باران قاعده است بارش باران تعجب دارد، باران ببارد تعجب دارد، تواصی یعنی غافل نشویم سرکشی کنیم حواسمان به دیگران باشد این یک نکته، نکتهی دیگر به همان اندازه که خداوند توصیهی به حق میکند و توصیهی به صبر هم میکند. «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ»[7] تقدم بر «وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[8]» دارد چون اول باید ارزشها و حقیقتها و واقعیتها جا بیفتد و انسانها با اینها آشنا شدند شکیبایی و ضریب صبر بالا رود و اینها را باید به یکدیگر یادآوری کنیم.
مطلب دیگر در این سورهی مبارکه ایمان بر عمل تقدم دارد إِلَّا الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ[9]
یعنی اول کار اعتقادی باشد و مردم به باورها اعتقاد داشته باشند لذا کسانی که اهل خیرهستند و موفق هستد در اینها «إِلَّا الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ[10] » شکل گرفته است. قرآن در این سوره و جاههای دیگر به طور فراوان ایمان بر عمل مقدم داشته است یعنی اول باید اعتقادتان درست بشود، اگر اعتقاد درست شد در صحنهی عمل میدرخشید. ایمان بر عمل مقدم شده است در این سورهی مبارکه همانطوری که خودسازی بر جامعه سازی مقدم است. اگر یک جامعه خوب قرار است بسازیم اول باید از خودمان شروع کنیم. علی علیه السلام میفرماید: «من نصب نفسه للناس إماماً فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره»[11] اگر کسی میخواهد در دیگران اثر بگذارد اول باید در خودش کار نکند و «معلم نفسه و مأدبّها أحق بالإجلال من معلم الناس و مأدبّهم»[12] امیرالمؤمنین فرمود: از نظر من علی کسی که به خودسازی خودش پرداخته است شایستهی تقدیر بیشتری است تا کسی که از خودش غافل شد به جامعه پرداخت. یعنی اول باید خودسازی شکل بگیرد، فردسازی اتفاق بیفتد سپس جامعهسازی. قرآن همین توصیه را دارد. خودسازی«إِلَّا الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»[13] وجامعهسازی «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»[14] این هم نکتهی دیگر و قطعا برداشت این آیهی شریفه و استفادهی نهایی از این آیه این است که جامعه زمانی اصلاح خواهد شد که همهی آحاد جامعه سرخط بیاین، ببینید با یک گل بهار نمیشود، رأس جامعه علی بن ابی طالب باشد و همراهی با امام علی نشود تبدیل به نهروان میشود، رأس جامعه سیدالشهدا باشد و همراهی نشود میشود کربلا، در جامعه موسیبن جعفر حضور دارد امام همراهی نیست میشود زندانهای طولانی حضرت، امروز باید همه سرخط باشند مثل کارگر، مهندس، آیت الله، طلبه، سرباز، همه و همه و جوان و زن و مرد دانشجو و دانشآموز همه باید سرخط بیایند، حضور همگانی باعث میشود جامعهای که خداوند بشارت وعده فرموده و توصیه فرموده است این دو سه نکته از سورهی مبارکه از عرائض روز گذشته باقی مانده بود.
من یک جمعبندی بحث کنم در این فرصت باقیمانده این تواصی به حق و تواصی به صبر اگر اتفاق افتاد چه آثاری و برکاتی برای جامعه به دنبال خواهد داشت؟ یکی از آثارش این است که همین مردم سالاری دینی رقم میخورد یعنی دین حاکم میشود، حق میگویید یعنی طرازتان خداست و مردم ملاک نیستند و ملاک رضایت این و آن نیست بلکه طراز فقط رضایت خداست لذا این جامعه پردازی و مردمسالاری دینی شما ببینید اتفاق میفتد همان چیزی که دغدغهی همهی انبیاء و اولیاء بود و در عصر ظهور واقع میشود همین است که میرویم به سمت شکل و تحقق گرفتن این نکتهی اول، از برکات «إِلَّا الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»[15]
رسیدن به کمالات سعادت است. خدا میفرماید: انسانها در خسران هستند به جز اینهایی به این اصول چهارگانه عمل میکنند اینها به سعادت میرسند و خسران زده نیستند.«إِلَّا الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»[16] نکتهی دیگر اصلا این خود این رعایت تواصی میشود یک سپر محافظتی برای مؤمنین، بنده تا یک اشتباهی میکنم برادرمن، رفیق من، شاگرد من، استاد من، خانوادهی من به من تذکر میدهند. خدا رحمت کند آیت الله حائری امام جمعهی پیشین شیراز که از ایشان شنیدم و گفتند: اوقاتی که در منزل بودم نماز جماعت میخواندم یک روزی قصد نماز خواندن داشتم دیدم یکی از بچهها رفت فرادا بخواند از او پرسیدم چرا با جماعت نخواندی؟ گفت: من از شما خلاف عدالت دیدم. شما رفتارتان با من و برادرم طور دیگری بود. آقای حائری گفتند: من خودم متوجه نبودم ولی حرفش درست بود. پدر هستی و آیت الله هستی حواست نیست و خطا میکنی این همان تواصی است و همان نکتهای هست که فرزند پدر عالم را متذکر میشود. ایشان گفتند: از فرزندم عذرخواهی کرد و گفت من قصدی نداشتم و غفلت کردم ولی تعمّد در کارم نبود. اگر این شکل بگیرد اگر صفا و صمیمیت اتفاق بیفتد چه اشکالی دارد یک کارگری به آقای مهندس تذکر بدهید. چه اشکالی دارد کوچکترین فرد جامعه با بزرگترین فرد جامعه یک تذکر بدهد یک نصیحتی بکند، این جامعه به سمت رشد و کمال میرود و این میل به کمال و سعادت رقم میخورد و مؤمنین در یک سپر محافظتی قرار میگیرند بیمه میشوند تا شیطان من را وسوسه میکند یک جملهی تندی بگویم رفیق و برادر و همکار من تذکر بدهند که این حرف بد را نزن، این کارت اشتباه است. نکتهی دیگر در برکات این تواصی قطعا وقتی که جامعه همه همدیگر پوشش بدهند و در معنویات و حقیقت و راستی توطئهی دشمنان خنثی میشود و در رأس دشمنان ابلیس است و شیطان میخواهد انسانها را خدا دور کند ما وقتی یکدیگر را دعوت کنیم به سوی خدا و یکدیگر دعوت کنیم به شکیبایی وسوسههای شیاطین کوتاه میشود، در مسائل اجتماعی و اقتصادی هم همین است و مسائل سیاسی هم همین است حالا من نکاتی را اشاره میکنم و در همان بحث انقلاب و نظام هم همین است، دشمن سیاهنمایی میکند و جملهای از مقام معظم رهبری من اشاره کنم محضر عزیزان که ایشان توصیه دارند بر همین مطلب که ایشان میفرماید: دشمن در صحبتی که در عید مبعث در اسفندما سال 99 ایشان سخنرانی فرموده بودند و گفتند: دشمن دو هدف در جنگ نرم دنبال میکند 1ـ این زنجیرهی تواصی به حق و صبر را قطع کند این کار دشمن است و این فرمایش مقام معظم رهبری است. 2- حقایق را وارونه نشان بدهد زحمات و خدماتی که در نظام افتاده است مردم نفهمند، کارهای خوبی که در طول بیش از چهل سال اتفاق افتاده است اینها پوشیده بشود و از آن طرف این زنجیرهی تواصی به حق و صبر قطع کنند، یعنی مردم احساس مسئولیت نسبت به یکدیگر را از دست بدهند.
نکتهی دیگر قطعا تواصی به حق و صبر آمده است مسئولان ما لغزششان کم میشود، مسئولین که معصوم نیستند معصوم جایگاهش مشخص است. خود مقام معظم رهبری هم فرمودند من هم امکان دارد اشتباه کنم، مسئولین هم ممکن است اشتباه کند این تواصی جلو لغزش مسئولین را میگیرد ضریب خطای مسئول پایین میآید وقتی کاری از مسئولی دیده شد که با شئونات اخلاقی و اسلامی و انقلابی با ارزشهای دینی مطابق نیست تذکر شنید نباید به خاطر یک تذکر توبیخ کنند، یک آقایی گفت: من در یک مجموعهی غیر دولتی کار میکردم مسئول ما گفت: برو امروز نان سنگک بخر و بیاور اینها روضههای این شهر است که باید سینه زد ما رفتیم دیدیم نان سنگکی بسته است و نان دیگری خریدیم این آقا سه روز ما را تعلیق کرد، چه کسی و در چه جایگاهی! گفتم: به خاطر یک نان سنگک؟ خدا کجا رفته؟ خب این بیچاره رفته از او بپرس!
امیرالمؤمنین به امام حسن فرمود: با مردم طوری رفتار کن که دوست دارید با خودتان رفتار شود، من با مخاطبم جوری رفتار کنم که اگر این رفتار را با خودم کنند خوشم میآید، با ناموس مردم طوری رفتار شود که با ناموس خودم رفتار شد بدم نیاید، در مراودهای اقتصادی طوری جنس بفروشم که اگر به همان سبک به من بفروشند ناراحت نشوم. با ارباب رجوع به گونهای عمل کنم که اگر خودم ارباب رجوع بودم این گونه عمل میشد ناراحت نمیشدم، یعنی ما خودمان را جای دیگران بگذاریم این کلام امیرالمؤمنین نامه 31 نهج البلاغه به امام حسن است «إجعل نفسک میزان بینک و بین غیره ف غیرک لما تحب نفسک و اکره له ما تکره له»[17]
یک آقایی آمد گفت: در این بازار آشفته چند درصد جنس رویش بکشیم و به دست مردم بدهیم؟ گفتم: درصدش را من نمیگویم ولی جملهی امیرالمؤمنین را میگویم: خودت را جای مشتری بگذار تو اگر خودت مشتری این جنس بودی و میدانستی چقدر پای طرف درآمد است با این اوضاع جاری دوست داشتی چند درصد بیشتر از خرید از تو بگیرند همان کار را بکن یعنی از وجدان طرف و انصاف طرف حرف میزند. از برکات دیگر این تواصی قطعا تعمیق معارف دینی و انقلابی است چون جامعه معارف دینی عمق پیدا میکند و استقرار دارد این طور نیست یکی نسل جدید با نگاه انقلابی یک خورده فاصله بگیرند، تواصی اگر در حاشیه رفت این آسیبها اینجاها خواهد آمد.
مطلب دیگر قطعا اهداف انقلاب اسلامی در پرتو همین تواصی و گفتنها و تذکر دادنها و سفارش کردنها شکل خواهد گرفت، طرف گفت: حاج آقا در مجلسی بودم و لهو و لعب و ما چیزی نگفتیم و گفتیم جواب ابلهان خموشی است. بله درست است خدا این را تأیید میکند خب مؤمن 4 کلمه و حدیث بلدی خب حرف بزن آنجا، ما یکی از مشکلات را محضر عزیزان عرض کنم و یکی از مشکلاتی که مردم درگیر هستند و سبب میشود وظیفهشان را خوب انجام نمیدهند، علتش این است که از اول دنبال نتیجه هستند، چون به دنبال نتیجه هست وظیفه را خوب انجام نمیدهد در حالی که اسلام میفرماید به وظیفه عمل کن و دنبال نتیجه نباش شما مأمور به تکلیف هستید نه نتیجه، امام حسین آموخت عمل به اداء تکلیف کنید اگر امام حسین دنبال نتیجه بود کربلا در آن نتیجه نبود، آن نتیجهای که مردم میگیرند یعنی شکست بنیامیه و استقرار حکومت حسینی و این نشد و خود امام حسین هم میدانست ولی امام حسین به وظیفه و تکلیف عمل کرد این عمل به تکلیف طبق فرمایش رهبری بگویید و بگذرید و دنبال نتیجه نباشید، اثر کرد الحمدالله و اثر نکرد شما به تکلیف عمل کردید و نزد خدا شرمنده نیستید.
یکی و دو نکتهی دیگر عرض کنم قطعا در پرتو این تواصی به حق و تواصی به صبر فضائل رشد میکند و ترویج فضائل و ارزشهاست. امیرالمؤمنین میفرماید: «قولوا الحق تُعرَفوا به»[18] خیر بازگو کنید تا شناخته به خیر بشوید، مبلّغ خوبیها باشید و «اعملوا به تکونوا من أهله»[19] به خیری هم که میگویید خودتان عمل کنید تا شما در روزهی اهل خیر طواف کنید.
بحث پایانی محضر عزیزان در این دقائق باقیمانده کجاها باید تواصی را جدی گرفت البته عرض کردیم: قرآن میگوید هر جا حق است و در حق و صبر از مصادیق حق: نماز، خمس، زکات، روزه بالاخره باید اینها را تذکر داد مثلا روزهخواری و گریز از عوامل الهی، البته این وظیفهی فلان قدرت و فلان نیرو است نه بلکه همه وظیفه داریم و همه باید بگویند .
یکی از جاههایی که باید توصیهی جدی بشود در جامعه و روایات فراوان داریم در نهج البلاغه و سخنان اهلالبیت توصیهی به تقوا است، تقوا را امام صادق فرمود: تقوا دو علامت دارد «لایریک الله حیث نهاک ولایفقدک من حیث أمرک»[20] آدم باتقوا کسی است که خدا او را در گناهی که نهی کرده است نمیبیند و واجبی که از او انتظار دارد فوت نمیشود یعنی انجام واجبات و ترک محرمات.
ما باید توصیه به این دو امر داشته باشیم الان ماه مبارک رمضان است استقبال به مساجد وسیعتر است ولی بقیهی ایام سال باید دعوت به مساجد شود یا تلاوت قرآن فقط در رمضان نیست، بلکه نزول قرآن در ماه رمضان است و این باید درس برای یازده ماه دیگر ما، این معنویتی که به برکت این ایام شدت پیدا میکند ما در خانواده و بستگانمان تذکر بدهیم و افطاری دادن در ماه رمضان فضیلت دارد ولی این باید گسترش پیدا کند و ماههای دیگر هم این استارت صله رحم بخورد، ما توصیهی به همهی ارزشهای دینی مثل نماز و حجاب و ... و این تواصوا به حق و تقوا صورت بگیرد.
یکی از مشکلهایی که مقام معظم رهبری بارها عرض کردند این فرزندآوری است، بعضی از ماها با یک موقعیتها و امکاناتی از آنها بپرسیم چند فرزند داری 1 یا 2، یک جایی گفتم فرزندانتان در امر ازدواج کمک کنید گفت: پولش را کی میدهد، گفتم: پول تو را کی داده است؟ آقایان تا امروز کی ما را اداره کرده است ما؟ رهایمان کنند باید جمعمان کنند، همه چیز از خداست، خدا میفرماید «رَزَقْنَاكُمْ»[21] هر چه دارید از ماست. یکی از آسیبهای خطرناکی در این جامعه شکل گرفته است و مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند توصیه به تولید نسل و فرزندآوری. امام صادق فرمود: اگر هیچ چیزی در امر ازدواج نباشد جز اینکه ماندگار میشوید ببینید این جمع محترم در این مکان مقدس همهی شماها نمایندهی گذشتگان خود هستید تا حضرت آدم، اگر گذشتگان شما ازدواج نکرده بودند شماها نبودید و یادی از آنها نمیشد، نسلهای بعد ما یادبود ما هستند، مثلا خدارحمت کند گذشتگان و یا خدا رحمت کند پدر و مادرت را و پیغمبر فرمود: من به زیادی امتم حتی به بچههای سقط شده افتخار میکنم، اسباب افتخار پیغمبر را فراهم کنید.
این هم بالاخره از تواصی به حق است، تشویق کنیم آقا ده ساله ازدواج کرده است ولی بچه ندارد، خب چرا ازدواج کردید؟ سی و چند سال از عمرت گذشته و میگویی فعلا جوانی بکنیم، پیغمبر و ائمه برای ما طراز است از موارد دیگر در بحث تواصی ولایتمداری است، ولایتمداری را باید توصیه کرد و در رأس غفلت از امام عصر و ولایت فقیه نکنیم، توصیه کنیم به تبعیت از ولایت، امام حسین فرمود: راه رسیدن به خدا جز از طریق امام شناسی چیز دیگری نیست، «معرفة اهل کل زمانی امامهم الی یجب علیهم طاعته»[22] هر کسی میخواهد به خدا برسد باید امامش را بشناسد و اسوهی خود را بشناسد.
سوار هواپیما بود یک جوانی کنارم بود 26 ساله و مهندس وتحصیلاتش در این نظام جمهوری اسلام بود، این جوان با من صحبت کرد و گفت: اجاره میدهید یک سؤال بپرسم گفتم: بپرس. گفت: امام زمان کی هست و امام زمان چی هست؟ با همین واژه من یک نگاهی به او کردم و گفتم: تو کی هستی؟ گفت: من مهندس هستم و یک شرکتی در دبی داریم و یک دفتر در دبی داریم و یک دفتر در شیراز داریم، گفتم: چندسالته؟ کجا بزرگ شدی؟ گفت: 26 سالمه شیراز بزرگ شدم. گفتم: چی شد که به امام زمان فکر کردی؟ گفت: دیشب در یک مجلسی بودیم گفت امام زمان زنده است حدود هزار و خوردهای سال مگر میشود؟ گفتم: ببین در تحصیلات ظاهریات و اقتصادت موفق هستی ولی در الگوشناسی ناموفق هستی ما الگوها را چقدر میشناسیم؟ ولایت را چقدر میشناسیم؟ تبعیت از ولایتمان چقدر است؟ ولایتمداری از توصیههایی است که باید به صورت جدی اتفاق بیفتد کمک کنیم، در بحث آشنایی با ولایت خدا و مهدویت و این رسالت همه است، همه مسئول هستند.
حضور پرشور در مشارکتهای اجتماعی و انتخابات میرسد حرف بزنید بیتفاوت و خنثی نباشید مثلا میگوید من رأی نمیدهم فایده ندارد، عزیز من انتخاب درست بکن و رأیت را بده، اصل انتخاب درست شماست میزان حال فعلی است که امام فرمود. ما مردم را در مشارکتهای اجتماعی تشویق کنیم.
امید و امیدآفرینی این جزء توصیههای مهم است باید امید در مردم ایجاد کنیم، مردم را ناامید نکنید مثل گرانی است بازار رها است، خب خوشانصاف خالی لیوان را داری میبینی پری لیوان را هم بگو، بگو این اتفاقات مبارک افتاده است چند تا کاستی هم هست این هم علت دارد و علتش هم سودجویی و بیانصافی میکنند. من یک جمله از مقام معظم رهبری عرض کنم: ایشان در دیدار با اعضاء خبرگان فرمودند نخستین توصیهی من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. باید مردم را امیدوار کرد این وعدهی الهی هم است. باید دائما در کورهی امید دمیده شود و به خصوص که نشانههای امید فراوان است ما خدمات در این انقلاب و نظام کم اتفاق نیفتاده است ولی بازگو نمیشود عنوان نمیشود.
ببینید بنزین کی گران شد؟ همان صبح جمعهای که میلاد دو شخصیت بزرگ بود و همان روز من سخنرانی داشتم و گفتم خدا سلیقه بده به دولتمردان ما، تنهایی دید دوتایی که باهم ادغام شده است ولادت پیامبر و امام صادق و میخواهیم عیدی بدهیم، البته قیامتی هم هست! از رگ گردن به شما نزدیک هستیم
من یک روز قبل از گران شدن بنزین 5 شنبه در یک میوهفروشی گوجه خریدیم فردا بنزین گران شد و شنبه گذشت و یکشنبه سراغ همان آقا رفتم و مقداری گوجه خریدم و ناگهان دیدم قیمت سه برابر شده است گفتم: آقا چطور شد؟ این قیمت سه برابر شد. گفت: آقا مگر در شهر نیستی؟ بنزین گران شد.
گفتم: چه ربطی به گوجه فرنگی تو دارد. گفت: ماشینی که از میدان تره و بار برای من بار میآورد هر سرویسی از من 500 تومن میگرفت هر روز، بنزین گران شد سه برابر شد قیمتش، گفتم: آن راننده که بیانصاف است. گفت: ما مجبور هستیم قیمت را سه برابر کنیم. گفتم: من ثابت میکنم هم تو بیانصافی و هم آن راننده، گفت: برای چه؟ گفتم: آن راننده از میدان تره و بار تا مغازهی شما نهایت بنزینی که میسوزاند؟ نهایت نهایتش 20 لیتر. گفتم: 20 لیتری لیتری سه هزار تومن میشود 60 هزار تومن، گفتم: اگر این باانصاف میخواست عمل کند 500 تومان میگرفت باید 60 هزار تومن به 500 اضافه میکرد نه یک میلیون و پانصد، گفتم: شما هرباری چند تومان میدهید گفت: 5 میلیون تومان. گفتم: 5 میلیونت را به مردم 15 میلیون میدهی و در حالی که تو بابت اضافهی بیانصافی راننده یک میلیون اضافه میدهی. یک میلیون اضافه داری میدهی ده میلیون داری از مردم پس میگیری. این بیانصافیهاست. همون قیمتی که بهتان تحمیل شده همان را بده نه اینکه جهشی قیمت را بالا ببری!
این آقا سرش را پایین انداخت و گفت: راست میگویی؟ ولی عمل هم نکرد
پروردگارا توفیق به تواصی به حق و صبر به همهی ما عنایت بفرما
ی
وَالْعَصْرِ (1) إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ (2) إِلَّا الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[23]
[1].عصر، آیه3
[2]. عصر، آیه 1ـ2
[3] وسائل الشیعه ج12 ص132
[4] غررالحکم ص437
[5] گنجینه دانشمندان جلد1 ص134
[6] گنجینه دانشمندان جلد1 ص134
[7]. عصر، آیه3
[8]. عصر، آیه3
[9]. عصر، آیه3
[10]. عصر، آیه3
[11] نهجالبلاغه حکمت73
[12] نهجالبلاغه حکمت73
[13]. عصر، آیه3
[14]. عصر، آیه3
[15]. عصر، آیه3
[16]. عصر، آیه3
[17] نهجالبلاغه نامه31
[18] تحفالعقول 151
[19] تحفالعقول 151
[20] تحف العقول ص359
[21] بقره آیه157
[22] علل الشرائع ج1 ص9
[23]. عصر، آیه3